تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835084933
توصيههاي آيتالله العظمی مظاهري به معتكفين
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
متن كامل توصيههاي آيتالله العظمی مظاهري مدير حوزه علميه اصفهان به معتكفين در ادامه این پیام چنین ميآيد: اعتكاف، فرصت مناسبي است براي خلوت كردن با خداوند متعال و عبادت ارزندهاي است كه در اديان پيش از اسلام نيز سابقه داشته و پيامبران الهي«عليهمالسّلام» و اهل معرفت در طول تاريخ براي آن اهميّت ويژهاي قائل بودهاند. سيرۀ پيامبر اكرم«صلّياللهعليهوآلهوسلّم» و ائمۀ طاهرين«عليهمالسّلام»، حاكي از اهتمام آن ذوات مقدّس به مسئلۀ اعتكاف است. حضرات معصومين«عليهمالسّلام» در مواقعي كه مشغلۀ مهمتري نداشتند و موقعيّت براي اعتكاف مناسب بود، معتكف ميشدند. لذا اهميّت به اعتكاف، خصوصاً در سه روز اياّمالبيض كه شهرت به سزائي پيدا كرده، بسيار شايسته است. مؤمنين ميتوانند در ايّام اعتكاف، علاوه بر روزهداري و ماندن در مسجد، كه در معارف اسلامي فضائل فراواني دارد، به دعا و راز و نياز با خداي سبحان بپردازند و در اين فرصت گرانبها با قرآن كريم و نماز مأنوس شوند. از اين رو ميتوان اعتكاف را عبادتي بزرگ برشمرد كه همۀ فضائل را در بر دارد. اگر واقعاً كسي معتكف شود، در آن سه روز ميتواند سعادت دنيا و سعادت آخرت را براي خود تأمين كند، ميتواند در سير و سلوك پيشرفتهاي قابل ملاحظه و چشمگيري داشته باشد و راه صد ساله را بپيمايد. اما نكتۀ قابل توجّه و تذكّر اين است كه معتكفين عزيز بايد در سه روز اعتكاف مراقبت كاملي از خود و اعمال خود داشته باشند و به گونهاي رفتار نمايند كه اين مراقبت در وجود آنان نهادينه شده، پس از اعتكاف در زندگي عادي و روزمره نيز استمرار يابد. اهل سير و سلوك به يك بيت شعر علاقهمند هستند و دستورات اين شعر مختصر را سرلوحۀ برنامۀ سلوكي خويش قرار ميدهند. لذا معلوم ميشود كه شاعر اين شعر، زبان پر بركت و دل خالصي داشته است كه اين بيت شعر او نزد اهل معرفت و علماي علم اخلاق، جايگاه ويژهاي يافته است. اين بيت شعر ميگويد: صمت و جوع و سحر و عزلت و ذكر به دوام ناتمامان جهان را كند اين پنج تمام عمل به دستوراتي كه در شعر فوق بيان شد، ميتواند انسان را به مقامات والاي عرفاني عروج دهد. از اين رو به معتكفين گرامي توصيه ميشود در ايّام اعتكاف، مراقبت جدّي خود را با اين دستورالعمل پنجگانه تحقّق بخشند و پس از اتمام اعتكاف نيز، اين دستورات را در زندگي روزمره پياده كنند تا در سلوك معنوي خود پيشرفت نمايند. ذيلاً توضيح مختصري در خصوص هر يك از دستورات پنجگانه بيان ميگردد. صُمت صُمت يعني مراقبت از زبان، يعني پرهيز از حرف بيهوده و لغو. قرآن كريم در سورۀ مؤمنون برخي صفات بندگان با ايمان و مؤمن را بر ميشمرد و از جمله ميفرمايد: «وَ الَّذينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُون»؛ طبق اين آيۀ شريفه، رستگار كسي است كه از هرگونه لغو اعراض كند. بعضي حرفها نه نتيجۀ دنيا دارد و نه آخرت. در تعاليم اسلامي بر مواظبت از زبان، تأكيد فراواني شده است. گفت و شنود بيهوده، ديدنيهاي بيثمر و اعمال بيهوده، قساوت قلب ميآورد. انسان قسيّالقلب از عبادت لذّت نميبرد. لذا خواب را بر نماز مقدّم ميدارد. تخيّلها و توهّمهاي بيهوده يكي پس از ديگري به دل چنين انساني هجوم مي آورد و دل او را مكدّر ميكند. پس از چندي نظير يك آيينۀ با صفا ميشود كه گرد گرفته باشد. بنابراين گاهي اوقات آدمي گناه نكرده است ولي اعمال لغو و گفت و شنود بيهوده، موجب كدورت قلب وي ميگردد. طبق نقل مشهور، پيامبر اكرم «صلّياللهعليهوآلهوسلّم» كفن و دفن جواني را خودشان انجام دادند، مادر آن جوان گفت: ديگر براي فرزندم گريه نميكنم، زيرا به دستان پيامبر گرامي در قبر آرميده است. سپس رو به قبر فرزندش گفت: خوشا به حالت، مرگ براي تو آسان باشد و رفت. پيامبر اكرم«صلّياللهعليهوآلهوسلّم» روي قبر را پوشاندند و بعد به اطرافيان خود فرمودند: قبر چنان فشاري به او داد كه استخوانهاي سينهاش درهم شكسته شد. به عبارت ديگر زير منگنۀ الهي له شد. اطرافيان گفتند: يا رسول الله آدم خوبي بود. ايشان فرمودند: بله آدم خوبي بود، بهشتي هم هست. امّا زياد حرف بيهوده ميزد. زبان آدمي بايد گناه نداشته باشد و مهمتر اينكه صحبتهاي بيهوده و بدون نتيجه نيز بر آن جاري نگردد. جوانان عزيز بايد آگاه باشند كه بسياري از حرفهاي رايج در جامعه، مالايغني و بيهوده است. علاوه بر اينكه موجب فشار قبر ميشود، دل پاك را آلوده ميكند و مانع بزرگي براي حركت انسان به سوي خداوند متعال محسوب ميشود و او را از حركت باز ميدارد. بنابراين كساني كه در اعتكاف شركت ميكنند، بايد مراقبت شديدي از زبان خود به عمل آورند و سعي كنند قاعدۀ «صمت» را مراعات كنند. تنها در صورت ضرورت حرف بزنند و ضمن پرهيز از صحبتهاي بيهوده، حرفي بزنند كه براي خود آنان يا ديگران، نتيجه و ثمره داشته باشد. معتكفين بايد به جاي حرف زدن با يكديگر، با خداوند متعال حرف بزنند. با پروردگار خويش ارتباط پيدا كنند و با او رفاقت و تماس داشته باشند. به جاي حرفهاي بدون نتيجه، قرآن بخوانند، نماز بخوانند و مشغول دعا و ذكر و مناجات با حضرت ربّالعالمين باشند. اين مراقبت موجب ميشود پس از اعتكاف نيز زبان آنان قفل داشته باشد و از گناهان زباني نظير دروغ و غيبت و تهمت و نيز صحبتهاي لغو و بيهوده اجتناب ورزند. جوع مطلب بعدي كه تذكّر آن لازم است، پرهيز از پرخوري و بدخوري است. از ديدگاه تعاليم اسلامي، پرخوري ممنوع و مبغوض است. آنچنانكه پيغمبر اكرم«صلّياللهعليهوآلهوسلّم» ميفرمايند: «أَبْغَضُكُمْ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى كُلُّ نَئُومٍ وَ أَكُولٍ وَ شَرُوب»؛ مبغوضترين افراد نزد خداوند متعال كسي است كه زياد ميخوابد، زياد ميخورد و زياد مينوشد. اما آنچه اكنون مورد بحث ما است، كمخوري است. بنابر نظر همۀ پزشكان، سلامتي انسان مرهون كمخوري است. به اندازه خوردن و كمخوردن و حتّي نخوردن بسياري از خوراكيها، نه تنها هيچ مشكلي براي انسان به وجود نميآورد، بلكه از بروز امراض و بيماريهاي مختلف جلوگيري ميكند. اكثر دردهايي كه امروزه گريبانگير مردم شدهاست، در اثر چاقي و پرخوري است. روزهداري در اعتكاف، تمرين خوبي براي پرهيز از خوردن بيجا است ولي معتكفين بايد پس از افطار، مراقب باشند با خوردن و آشاميدن افراطي، جبران روزۀ خود را نكنند. پيغمبر اكرم«صلّياللهعليهوآلهوسلّم» دستوري در مورد نحوه و زمان غذا خوردن دارند كه اگر به آن دستور عمل شود، هيچكس مريض نخواهد شد؛ ميفرمايند: تا وقتي كه گرسنه نشدهايد، غذا نخوريد و قبل از آنكه سير شويد، از ادامۀ غذا خوردن منصرف شويد. كمخوري كه مورد تأكيد پزشكان است، با عمل به اين دستور سازنده تحقّق مييابد. جوانان عزيز بايد مراقب سلامت جسم خود باشند. از پرخوري و خوردن خوراكيهاي مضر بپرهيزند و نيز مراقب باشند با نخوردن بيش از حد و رياضت بيجا و غير معمول، صدمه به جسم خود نزنند و حد اعتدال را مراعات كنند. سحر دستور بعدي، اهميّت به شب زندهداري است. معتكفين گرامي بايد در اعتكاف و در همۀ ايّام سال، دو ساعت يا لااقل يك ساعت قبل از اذان صبح بيدار باشند. خداوند متعال در سورۀ مزّمل، دستورات سازندهاي براي پيشبرد اهداف عالي رسالت، خطاب به پيامبر اكرم«صلّياللهعليهوآلهوسلّم» بيان ميفرمايد. اوّلين دستور خداوند شب زندهداري است. ميزان اين شبزندهداري را نيز معيّن ميفرمايد: «قُمِ اللَّيْلَ إِلاَّ قَليلاً، نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَليلاً، أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتيلاً»؛ بر اين اساس، شبزندهداري آن حضرت از شگفتيهاي سيرۀ ايشان بهشمار ميآيد. هر چند اين دستورالعمل براي شخص پيامبر«صلّياللهعليهوآلهوسلّم» نازل شده است، امّا هركس قصد سير و سلوك دارد، با اجراي اين دستورالعمل در حدِّ توان خويش ميتواند به مقاماتي عرفاني دست يابد. مسلمان بايد اوّل شب را به استراحت بپردازد و خود را براي شب زندهداري در دل شب آماده كند. ولي متأسّفانه برخي مسلمانان عكس آن عمل ميكنند؛ به گونهاي كه رسم شده است از اذان مغرب و عشاء تا نيمۀ شب بيدار باشند و از نصف شب تا صبح بخوابند. پايبندي حضرات معصومين«عليهمالسّلام» به شب زندهداري و اهتمام بزرگان دين به اين امر مهم، حاكي از اهميّت فوقالعادۀ احياء و شب بيداري در مكتب انسانساز اسلام است. به همين جهت احياء و شب زندهداري به عنوان يكي از مستحبّات مؤكّد در شبهاي قدر تعيين شدهاست؛ بنابراين اهل معرفت نيز بايد شب زندهدار باشند. سالك الي الله بايد بداند كه بدون احياء شبانه به جائي نميرسد. لااقل بايد يك ساعت قبل و بعد از اذان صبح بيدار باشد. كسي كه قصد سير و سلوك دارد، مخصوصاً هنگامي كه معتكف است، معنا ندارد هنگام اذان صبح خواب باشد. از اينرو، به معتكفين عزيز و كساني كه قصد سير و سلوك و خودسازي معنوي دارند توصيه ميشود علاوه بر شب زندهداري در ايّام اعتكاف، پس از اتمام اعتكاف و بازگشت به زندگي عادي، در تمام شبهاي سال به شب زندهداري اهميّت دهند. به هر اندازه كه در توان ايشان است ـ هر چند از كار روزانه بسيار خسته باشند ـ حداقل نيم ساعت قبل از اذان صبح تا نيم ساعت بعد از اذان صبح به عبادت بپردازند. در اين يك ساعت خيلي كارها ميتوان كرد. طالب معرفت بايد قبل از نماز صبح، نماز شب بخواند و پس از اقامۀ نماز صبح (حتّي المقدور به جماعت)، دقايقي به تلاوت قرآن شريف بپردازد و در ابتداي روز، با قرآن كريم انس بگيرد. بعد از آن، يك توسّل روزانه به محضر مقدّس چهارده معصوم«عليهمالسّلام» داشته باشد. پيامبر اكرم«صلّياللهعليهوآلهوسلّم» و حضرت زهرا«عليهاالسّلام» را با زيارات مختصري كه در كتاب مفاتيحالجنان آمده است، زيارت كند و زيارت جامعۀ كبيره را بخواند. در اين صورت، نماز شب و نماز صبح خود را در افضل اوقات اقامه كرده و به قرآن كريم و عترت«عليهمالسّلام» كه دو بال پرواز هستند، متوسّل شدهاست. مداومت روزانه بر اين برنامۀ صبحگاهي، در پيشرفت سير و سلوك اثرات فراواني دارد. موفّقيّت انسان در زندگي و تأمين آتيه نيز، به بيداري و عبادت سحرگاهان بستگي دارد. نافلۀ شب در سير و سلوك جايگاه برجستهاي دارد و عناياتي از جانب حق تعالي براي سالك رقم خواهد زد؛ وقتي مؤمن در نيمههاي شب، با صرف نظر كردن از لذّت و شيريني خواب، از جاي خود برميخيزد و نماز شب ميخواند، عنايت خاصي از سوي پروردگار عالم شامل حال او ميشود. در نماز شب است كه انسان توفيق راز و نياز با خداوند تبارك و تعالي و نجواي عاشقانه با او را پيدا ميكند و ميتواند از جاذبههاي عالم ملكوت براي سير عرفاني خود استفاده نمايد. دل سالك در اثر خواندن نماز شب، مهيّاي پذيرايي از صاحب اصلي خود يعني خداي مهربان ميشود. به عبارت روشنتر، نماز شب، دل آدمي را از رذائلي كه جايگاه حضرت رحمان«جلّ و علا» را غصب كردهاند، ميزدايد و نور خداي سبحان را در آن جلوهگر ميكند. اساساً سير و سلوك بدون نماز شب، سالك را به مقصد نميرساند. امام حسن عسكري«عليهالسّلام» ميفرمايند: «إِنَّ الْوُصُولَ إِلَي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لَا يُدْرَكُ إِلَّا بِامْتِطَاء اللَّيْل»؛ بنا بر فرمايش امام عسكري«عليهالسلام» معقول نيست كسي بتواند بدون تهجّد و نماز شب، راه را بپيمايد. عزلت در مورد عزلت همين مقدار بدانيد كه اكثريت قريب به اتّفاق مجالس مردم بيهوده و لغو است. يعني بسياري از اين دور هم نشستنها نه نتيجۀ دنيا دارد و نه نتيجۀ آخرت. ساعتها وقت گرانبهاي انسانها به بطالت و بيهودگي ميگذرد و صرف امور بيفائده ميگردد. اگر در تفريحهاي رايج و مجالس و ميهمانيها گناه صورت پذيرد كه واي بر شركت كنندگان در آن مجالس و اگر گناهي صورت نگيرد و صرفاً به بيهودگي بگذرد، بازهم جاي تأسّف دارد. وقت انسان بيش از اين ارزش دارد كه افرادي چند ساعت دور هم بنشينند و اوقات پر ارزش خود را با كارهاي بينتيجه تلف كنند. پرهيز از مجالس بيهوده ضروري است. البته بايد دانست قطع رفت و آمد با ديگران و كنج عزلت گزيدن نيز دستور اسلام نيست و در تعاليم ديني نكوهش شده است. از پيامبر اكرم«صلّياللهعليهوآلهوسلّم» نقل شده است كه ميفرمايند: «المؤمن الف مألوف و لا خير فيمن لا يألف و لا يؤلف»؛ مؤمن بايد رفت و آمد داشته باشد. مؤمن بايد با ساير مؤمنين الفت داشته باشد. بنابر فرمايش پيامبر گرامي«صلّياللهعليهوآلهوسلّم» اساساً خير در كسي نيست كه الفت با ديگران نداشته باشد. لذا برداشتي كه برخي از «عزلت» ميكنند و آن را در قطع رفت و آمد با ديگران و صرفاً در گوشهاي نشستن ميدانند، غلط است. اما آنكه مقصود تعاليم روحبخش قرآن و عترت است و در شعر مذكور نيز بدان اشاره شده است، تعطيلي مجالس بيهوده و بينتيجه است. مجالسي كه از خير دنيا و آخرت بيبهره است، بايد تشكيل نشود. ايّام اعتكاف ميتواند سرمشق خوبي براي مقابله با مجالس باطل و بينتيجه باشد. معتكفين عزيز در اين خصوص نيز بايد آنچه در اعتكاف ميآموزند را در زندگي عادي خود پياده كنند و مراقب باشند در همۀ ايام سال اوقات خود را صرف مجالس و اموري كنند كه نتيجه و ثمرۀ دنيا يا آخرت داشته باشد. پس از اعتكاف، در حالي كه در بين مردم هستند، در حالي كه معاشرت با مردم دارند، از گناه و لغو و اعمال بيهوده و بيفايده اجتناب ورزند. امام صادق«عليهالسّلام» در روايتي ميفرمايند: «مَا مِنْ مَجْلِسٍ يَجْتَمِعُ فِيهِ أَبْرَارٌ وَ فُجَّارٌ فَيَقُومُونَ عَلَى غَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا كَانَ حَسْرَةً عَلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَة» مجلسي كه نتيجۀ دنيا و آخرت نداشته باشد، در قيامت مبدّل به حسرت ميشود. واي بر احوال كسي كه در قيامت، گفتار و كردار و مجالس دنيا، حسرت او گردد. چنين كسي مدام از اعمال خود اظهار پشيماني ميكند و ميگويد: اي كاش اين گفتار و رفتار را نداشتم و اي كاش در چنين مجالسي شركت نميكردم، ولي چنين حسرتي در آن موقعيّت فايده ندارد. از اين حسرت و ندامتي كه از مجالس معمولي و روزمره نصيب انسان مي شود، مي توان پي به اهميت اوقات اعتكاف برد. در اعتكاف نبايد گعده يا جلسهاي تشكيل شود كه در آن ذكر و ياد خداي سبحان، موضوع اصلي نباشد، وگرنه خسارت و ندامت فراواني به همراه خواهد داشت. معتكف بايد دل خود را به حق تعالي وصل كند و تنها با او مرتبط باشد و اگر هم با ديگران نشست و برخاستي دارد، ارتباط او در راستاي ارتباط با خدا باشد. در واقع معتكف بايد از هر موجودي غير از خداي سبحان منقطع گردد و به خداوند وصل شود. واژۀ انقطاع را از دو زاويه ميتوان نگريست. يكي «انقطاع عن الناس» و ديگري «انقطاع الي الله». انقطاع يعني بريدن از همه چيز حتّي از خود و وصل شدن به خدا در همه چيز حتّي در استقلال خود. اگر كسي بخواهد از نور خداوند بهرهمند شود، بايد رشتۀ دل خود را به نيروگاه لايزال الهي متصّل نمايد تا چراغ دلش نوراني شود. ديدگان و چشمان قلب انسان زماني ميتوانند حجابهاي گوناگون را كنار بزنند و جمال منور وجهالله را به نظاره بنشينند كه از تمام تعلّقات و وابستگيهاي به غير، انقطاع حاصل كنند و به خداوند بپيوندند. ذكر دستورالعمل بعدي كه در ايّام اعتكاف، لازم و در ساير ايّام سال امري پسنديده و سازنده است، مداومت بر «ذكر» ميباشد. در جهاني كه همۀ ذرّات و موجودات، مشغول ذكرند و خداوند متعال را تسبيح مينمايند، حيف است انسان كه اشرف مخلوقات است، ذكر خدا نگويد. قرآن كريم ميفرمايد: «تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فيهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُمْ » افزون بر اين، تأكيد خداوند حكيم بر ذكر كثير و دائمي است. در قرآن كريم ميفرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثيراً، وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصيلا» اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خدا را بسيار ياد كنيد و او را در هر صبح و شام تسبيح گوييد. مقصود از آيۀ شريفه، سفارش بندگان به مداومت بر ذكر است. حضرت امام صادق«عليهالسّلام» در اين زمينه ميفرمايند: پروردگار عالم هرچيزي كه از بندگانش خواسته است، محدود است. در تعداد نمازهاي واجب و مستحب، ميزان پرداخت خمس و زكات و سائر اعمال و عبادات، محدوديتي قائل شده است و تنها عملي كه از منظر قرآن كريم، انجام آن نامحدود است، ذكر ميباشد. عبارت «وَ ذَكَرُوا اللَّهَ كَثيرًا» مؤيد همين مطلب است. يعني به صورت خيلي زياد و هميشه ذكر بگوييد. ياد خدا، آرام بخش دلها است و يك زندگي مطمئن و با وقار و عاري از غم و غصه، دلهره، اضطراب خاطر و نگراني، براي انسان به ارمغان مي آورد. قرآن كريم ميفرمايد: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب» خداوند ميفرمايد: اي انسان! آگاه باش، يقين داشته باش، ترديد نداشته باش كه نجات از گرفتاريها و نگرانيها و خلاصي از بيماريهاي روحي و جسمي، در سايۀ ياد خداوند تعالي ميسّر ميشود. همچنين ياد خداوند موجب جلب نظر حق تعالي به سوي انسان ميشود. لذا ميفرمايد: «فَاذْكُرُوني أَذْكُرْكُمْ» هركس اهل ذكر باشد، خداي سبحان از او ياد خواهد كرد و وقتي خداوند متعال از كسي ياد كند، امكان ندارد به ورطۀ غفلت سقوط كند. يكي از مهمترين و والاترينِ اذكار كه ياد خداوند را در دل سالك زنده نگه ميدارد، نماز است. خداوند متعال در قرآن كريم، سبب وجوب همۀ عبادات، خصوصاً نماز را ذكر و ياد خودش بر ميشمرد. سير و سلوك معنوي، بدون ذكر امكانپذير نيست. از اينرو، همۀ اولياءالله و نيز ائمۀ اطهار و انبياء الهي«عليهمالسّلام»، ذكري مخصوص به خود داشتهاند. از اذكار پيامبر اكرم«صلّياللهعليهآلهوسلّم» كه بدان خيلي اهميّت ميدادند و بهويژه در خلوت شبها و حالات معنوي زمزمه ميفرمودند، اين دعا بود: «اللَّهُمَّ وَ لَا تَكِلْنِي إِلَي نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَدا» يعني اي پروردگار من! مرا يك لحظه به خود وامگذار. مراتب ذكر مرتبۀ اوّل: ذكر لفظي اوّلين مرتبه از ذكر، ذكر لفظي است. معناي ذكر لفظي اين است كه انسان همواره ذكري بر لب داشته باشد و آن را زمزمه كند. هر كسي بايد ذكري را همواره در همه حال ـ چه هنگام كار، چه هنگام رانندگي و پيمودن مسير، چه قبل از خواب و چه هنگام بيداري ـ بر زبان داشته باشد. از منظر سير و سلوك، هر ذكري كاربرد و خاصيتي دارد. مثلاً اذكاري مانند «لا إلهَ إلا الله»(براي كساني كه في الجمله راه را پيمودهاند)، «لا حَولَ و لا قُوّةَ إلا بالله»(براي تقويت اراده)، «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم»(براي توسل) و يا «ذكر يونسيّه»(براي جوانان و سالكان مبتدي)، بسيار مفيد و مثمر ثمر هستند. بزرگان و اساتيد اخلاق، ذكر يونسيّه را بسيار مؤثّر ميدانند و سفارش اكيد بر آن دارند: «لا إله إلا أنتَ سُبحانَكَ إنّي كُنتُ مِنَ الظّالِمينَ» اعتكاف فرصت مناسبي جهت انتخاب يك ذكر و مداومت بر آن است. معتكفين ميتوانند يكي از اذكار معتبر را در ايّام اعتكاف براي خود برگزينند و مرتّب بر زبان جاري سازند و در اين ايّام معنوي و نوراني با خود تعهّد كنند كه پس از اعتكاف، بر آن ذكر مداومت داشته باشند. مرتبۀ دوّم: ذكر قلبي هرچند ذكر لفظي اثرات سازندهاي در سلوك معنوي انسان دارد، ولي اكتفا به لقلقۀ لسان، سالك را به مقصد نميرساند. كاربرد ويژۀ ذكر مربوط به هنگامي است كه دل سالك، زبان او را همراهي كند. يعني هنگامي كه جملۀ «لا اله الا الله» را بر زبان جاري ميكند، در دل نيز آن را تكرار نمايد. در واقع او و زبان او در ياد خداوند منّان، همسوئي و همراهي داشته باشند. برخي تصوّر ميكنند كه ذكر قلبي يعني اينكه قلب سالك، متوجّه ياد خدا باشد و در درون دل، ذكر بگويد و آن را بر لب جاري نسازد. در حالي كه ذكر قلبي يعني اقرار و اعتراف دل انسان به ذكري كه بر لب جاري ميسازد. وقتي ميگويد «لاحول و لا قوة إلا بالله»، دل هم به آن اذعان و اعتراف داشته باشد و خداوند را با آن صفتي كه ياد ميكند بيابد. ذكر شريف «لااله الا الله» در اين مرحله، بيانگر اصل توحيد است و ابعاد مختلف توحيد يعني توحيد ذاتي، توحيد عبادي، توحيد صفاتي و توحيد افعالي را در بر ميگيرد. يعني واجب الوجودي در جهان نيست جز خداوند متعال، مؤثري در اين جهان نيست مگر خداي يگانه، فضيلتي در جهان يافت نميشود مگر از طرف خداوند رحمان و رحيم، و معبودي نيست جز خداوند تبارك وتعالي. ذكر قلبي يعني خشوع دل در برابر خداوند متعال و اين خشوع با خواندن قرآن و مداومت بر اذكار ديگر و همراهي دل و زبان در ذكر، حاصل مي شود. مرتبۀ سوّم: ذكر عملي مرتبۀ سوّم ذكر، ذكر عملي است. معناي ذكر عملي اين است كه ذكر و ياد خداوند تبارك و تعالي در عمق جان انسان رسوخ كرده باشد، به گونهاي كه عمل انسان با ذكري كه ميگويد مطابقت داشته باشد. در حقيقت كسي كه ذكر عملي دارد، بندۀ واقعي خداوند است و كليّه اعضاء و جوارح او، يك كليد اتّصال به خدا دارد و به طور ناخودآگاه كاري انجام نميدهد و سخني نميگويد، مگر اينكه مورد رضايت حق تعالي باشد. نسبت به اذكار لفظي و قلبي، آن ذكري از اهميّت والاتري برخوردار است كه از مرحلۀ بيان و مرور در دل، به عرصۀ عمل وارد شود و اين همان ذكري است كه ائمۀ طاهرين«عليهمالسّلام» در رسيدن به آن پافشاري و اصرار دارند؛ يعني انسان بهگونهاي به ياد خداوند متعال باشد كه اگر زمينۀ معصيتي برايش فراهم شد، ياد خداوند مانع از انجام آن معصيت شود. به تعبير استاد عظيم الشأن ما امام خميني«قدّسسرّه»، انسان بايد عالم را محضر ربّ و پروردگار خود بداند. چنانكه مكرّر ميفرمودند: «عالم محضر خداست در محضر خدا معصيت نكنيد.» اين همان ذكر عملي است؛ يعني انسان بايد چه در حضور، چه در خلوت و چه در جلوت، خود را در محضر حق تعالي بداند و ادب حضور را مراعات كند. بنابراين توصيه ميشود معتكفين گرامي ذكر عملي را در وجود خود نهادينه كنند. در اين صورت ميتوانند مسير پر فراز و نشيب حركت به سوي خدا را به سهولت طي كنند و موانع سير و سلوك را يكي پس از ديگري پشت سر گذارند. جوانان عزيز ميتوانند در اعتكاف تصميم بگيرند كه مراتب مختلف ذكر، خصوصاً ذكر عملي را به عنوان سوغات اعتكاف به زندگي خود ببرند و با عنايت به لطف خاصّي كه خداوند متعال به معتكفين دارد، اين مهم را به عنوان يكي از دعاهاي مستجاب خود به صورت جدّي از خداوند طلب نمايند. دعا نكتۀ ديگري كه در ايّام اعتكاف و در ساير ايّام سال، بسيار مهم است، اهميّت به دعا و راز و نياز با خداوند متعال ميباشد. دعا و ارتباط با خداي سبحان بايد همواره در زندگي انسان جاري باشد، اما بهترين موقعيّت براي ارتباط با خداوند هنگامي است كه انسان در خانۀ خدا معتكف باشد. لذا شايسته است معتكفين گرامي براي مقولۀ دعا اهميّت فراواني قائل باشند و از راز و نياز با معبود خويش غافل نشوند. خداوند متعال در قران كريم استجابت دعا را وعده داده است و وظيفۀ انسان هم دعا كردن است. اعتقاد به اينكه خداوند از بندگان خواسته است دعا كنند و دعاي آنان بدون نتيجه نميماند، ضروري است. خداوند متعال در قرآن كريم وعده داده است كه حتماً دعاي بندگان را مستجاب نمايد: «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجيبُوا لي وَ لْيُؤْمِنُوا بي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ» دعا يعني سخن گفتن با معبود كه اين بالاترين لذّتهاست. لذّتي بالاتر از سخن گفتن انسان با معبود و معشوق خود، خداوند متعال، وجود ندارد. توجّه به اين نكته عبادت و دعا را بسيار شيرين و لذّتبخش ميگرداند. بايد انسان در اين ايّام نوراني حالي پيدا كند و حقيقتاً از عمق جان خداوند تبارك و تعالي را بخواند و «خدا، خدا، خدا» بگويد. حال مناجات را هم بايد از خدا خواست. با بيحالي و كسالت نميتوان از اين اوقات بهرهمند شد. خوشا به حال كساني كه با حال خوش، از اين اوقات خوب بهره ميبرند. همه بايد حاجات مادي و معنوي كه در نظر دارند را از درگاه خداوند متعال طلب نمايند. بهترين دعاهائي كه در اين ايّام مفيد است عبارتند از: دعا براي فرج امام زمان«ارواحنافداه»، دعا براي عافيت، دعا براي حُسن عاقبت، دعا براي كسب تقوا، دعا براي رفع صفات رذيله، دعا براي تقرّب الي الله و دعا براي رفع مشكلات اجتماعي و شخصي خود و ديگران و نيز دعا براي سربلندي نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران. اما مهمتر آن است كه معتكفين گرامي در اين ايّام ارزشمند، به فكر سير و سلوك خود باشند. در انديشۀ طي كردن مسير حركت به سوي خداوند متعال باشند و با همّت و دعاي خود، سعي كنند در سه روز اعتكاف، لااقل يكي از منازل هفتگانۀ سير و سلوك را بپيمايند. اگر كسي واقعاً بخواهد ميتواند در همين چند روز از منزل يقظه به منزل توبه، از منزل توبه به منزل تقوا، از تقوا به تخليه و سپس به تحليه، تجليه و لقاء الهي برسد. جوانان با صفا بدانند كه ميشود در همين سه روز به مقام فناء يا مقام لقاي پروردگار متعال دست يافت. لذا بسيار سزاوار است كه يكي از مهمترين دعاها، دعا براي پيشرفت سير و سلوك باشد. توجه به اين نكته نيز ضروري است كه دعا و راز و نياز با خداي سبحان، مختصّ ايّام خاص يا روزهاي اعتكاف و ليالي قدر نيست، بلكه انسان همواره بايد با معبود خويش ارتباط داشته باشد و دعا را در سرلوحۀ اعمال خود قرار دهد. كسي بدون دعا نميتواند در كارش موفّق شود. استغاثه به درگاه حضرت احديّت و تضرّع و خدا خدا گفتن، موجب ميشود خداوند متعال به ياري بندهاش بشتابد و از او دستگيري كند. بنابراين همه بايد برنامهاي براي راز و نياز و دعا به درگاه حق تعالي داشته باشند. خوشا به حال كسي كه برنامۀ عبادي و راز و نياز و دعا فراتر از يك عادت لازمۀ زندگي او شود. هنگامي كه لحظات مرگ و احتضار چنين كسي فرا ميرسد، يعني آن لحظههايي كه شعور و تدبير از آدمي گرفته ميشود، طبق برنامهاي كه در سراسر زندگي خود بدان مأنوس بوده است، لب به مناجات و تلاوت قرآن و توسّل ميگشايد و با ادعيه و اذكاري كه با آنها مأنوس بوده است جان به جان آفرين تسليم ميكند. مطلب مهمّ ديگري كه در مورد دعا كردن بايد بدان اشاره شود اين است كه استجابت دعا نياز به واسطه دارد. فيض و رحمت الهي بدون واسطه به بندگان نميرسد.«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ» ائمۀ طاهرين«عليهمالسّلام» معناي دقيقي براي اين آيه بيان فرمودهاند. آن حضرات در ذيل اين آيه ميفرمايند: نحن الوسيلة في القرآن- ما ائمه وسيلههايي هستيم از طرف خداوند براي مردم. در واقع اين وسيله كه مورد نظر قرآن مجيد است و بندگان بايد از آن استفاده كنند، همان توسّل به حضرات معصومين«عليهمالسّلام» است. بهترين توسّلات به محضر آن ذوات مقدّس نيز، زيارت جامعۀ كبيره است. /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 287]
-
گوناگون
پربازدیدترینها