واضح آرشیو وب فارسی:فارس: در گفتوگو با زهره سادات میرعارفین مطرح شد«هنر انقلاب» خوب شناژبندی نشده است/ ضعف در مهندسی برای تجلی «هنر انقلاب»
نویسنده رمانهایی با موضوعات مرتبط با انقلاب اسلامی گفت: باید قبول کنیم، زیرساختهای ما در «هنر انقلاب» خوب شناژبندی نشده است. پس لازم است آنچه را که در این سالها تولید شده و مخاطب با آن همراه نشده است، آسیبشناسی کنیم.
به گزارش خبرگزاری فارس از قم، در بازار نشر این سالها مجموعه داستانهایی از زهرهسادات میرعارفین با موضوع انقلاب به چشم میخورد. میرعارفین در دو اثر اخیرش یعنی رمان «فرمان یازدهم» و مجموعه داستان «روی موج 14» به روایت و داستانهایی درباره مبانی و اندیشه انقلاب اسلامی پرداخته است. وی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی است و علاوه برداستانویسی به نقد آثار ادبی میپردازد. در گفتوگو با این نویسنده درباره هنر انقلاب اسلامی به بحث پرداختیم. فارس: تعریف شما از هنر انقلاب چیست؟ «هنر انقلاب»، به طور طبیعی هنری برخاسته از انقلاب است. هنری که با انقلاب آفریده میشود و با بزرگ شدن انقلاب شکل میگیرد و جدای از جنبههای هنریاش، مولفههای خاص خود را یدک میکشد. این هنر تلاش میکند تا مقاصد انقلاب را استخدام کند. به طوری که هرجایی این هنر دیده شود، نمادها و نشانههای آن، بیانگر اهداف انقلاب باشد. این نمادها و سمبلها با توجه به جغرافیا و فرهنگ مردم کشورهای مختلف با یکدیگر متفاوت است. هنر انقلاب در ایران، افکار اسلامی را نیز همراه خود دارد، مثل سرودهای اول انقلاب، یا پوسترها و نقاشیهایی که دارای نمادهایی چون الله، لاله، کبوتر و رمز پیروزی و... هستند. فارس: آیا هنر انقلاب را ژانر مستقلی از دیگر ژانرها میدانید؟ خیر. مفهوم ژانر گستردهتر از این ترکیب است. «هنر انقلاب» را میتوان به عنوان هنر یک دوره و یا یک سبک، به حساب آورد. اگر جای این ترکیب، «هنر انقلابی» بگذاریم، آنوقت میتوانیم بگوییم «هنر انقلابی» گستردهتر از «هنر انقلاب» است. «هنر انقلابی» ژانر است و مفهوم کلی انقلاب را بر دوش دارد؛ اما وقتی میگویم «هنر انقلاب» منظورمان مناسبات هنر با انقلاب خاصی مانند انقلاب ایران یا کوبا یا انقلاب کبیر فرانسه است. فارس: آیا جامعه امروز ما به هنر انقلاب نیاز دارد؟ انقلابها تنها در سالهای اول خود مفهوم حقیقی دارند و پس از آن بخشی از تاریخ میشوند و مردم در دهههای پس از انقلاب نمیتوانند در حال و هوای انقلاب بمانند. برای همین باید آن حال و هوا را از راههای مختلف و به شیوههای متفاوت بازآفرینی کرد. هر هنری برای زنده ماندن وابسته به مخاطب خود است. اگر زمینههای این پذیرش برای مخاطب ساخته شود، نیاز به حضور این سبک نیز حس میشود و این هنر نیز پلههای ترقی را طی میکند. در کشور ما مثل بسیاری از کشورهای انقلابی تمهیداتی برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره انقلاب اندیشیده شده است. جشن سالانه دهه فجر و جشنوارههای هنری وابسته به آن، نشان میدهد که جامعه ما به حضور «هنر انقلاب» در میان آحاد هنرمندان نیازمند است چون هنر انقلاب چیزی جدای از دیگر شئون انقلاب نیست. ما در «هنر انقلاب» همانقدر رشد کردهایم که در اقتصاد و در فرهنگ و سیاست، ولی از آنجایی که هنر، راه میانبری برای رسیدن به اهداف است و اثرگذاری غیرمستقیم بر مخاطب دارد باید توجه بیشتری به آن داشته باشیم. فارس: چگونه میتوان به جذب مخاطب حداکثری در قالب هنر انقلاب پرداخت؟ مخاطب هر هنری وقتی به سمت آن جذب میشود که در آن هنر عوامل دافعهزا به حداقل و عوامل جاذبش به حداکثر برسد. این یعنی کیفیت. باید قبول کنیم، زیرساختهای ما در «هنر انقلاب» خوب شناژبندی نشده است. پس لازم است آنچه را که در این سالها تولید شده و مخاطب با آن همراه نشده است، آسیبشناسی کنیم. به یقین هر ساله حجم زیادی از انواع هنرها به «هنر انقلاب» تخصیص داده شده، اما آثار ماندگار و فاخر در این حوزه کمتر آفریده شده است. بهیقین هزینههای زیادی نیز در این راه شده، اما هنوز هم نبود یک مهندسی کارا و کاربردی در تجلی «هنر انقلاب» حس میشود. از طرفی هر هنر پیشرفتهای نیازمند یک تئوریسین است. ما درد را حس کردهایم، ولی به جای رفتن پیش یک متخصص، به پزشک عمومی اکتفا کردهایم. تا کار مهندسی نشود و افراد خبره و متخصص به کار گرفته نشوند، ما قدمی پیش نخواهیم رفت. باید هنرمندان متخصص دعوت به کار شوند و مورد حمایت همهجانبه قرار گیرند تا هنری در خور انقلابمان آفریده شود. از طرفی برای جذب مخاطب توجه به ضرورتهای دیگر نیز لازم است. برای مثال مسئلههایی چون «معنای زندگی» و «فرهنگ شهروندی» از جمله ضرورتهایی هستند که با موضوع انقلاب رقابت میکند و سهمی برای خود میخواهد. «هنر انقلاب» نمیتواند به رقبای خود بیاعتنا باشد و راه خودش را برود. «هنر انقلاب» میتواند در عین رقابت با موضوعهایی که مورد توجه مردم هستند، از آنها برای رشد و ترقی خود نیز بهرهمند شود. فارس: فعالیت حوزه هنری در تولید و ارائه آثاری با موضوع انقلاب را چگونه ارزیابی میکنید؟ و چه پیشنهادهایی برای رواج و توسعه تولیداتی با از موضوع دارید؟ حالا که مسئولان امر خود نیز جای خالی هنر واقعی انقلاب را درک کردهاند و به فکر چاره افتادهاند، صریح میگویم، این حقیقت سالهاست مذاق هنرمندان را تلخ کرده است؛ زیرا آثار تولید شده در حد و اندازه انقلاب نبوده و نیست. اگر این دهه نیز به فکر جبران مافات نباشیم، کار سختتر خواهد شد و از اهداف اصلی انقلاب دور خواهیم شد. من به عنوان یک داستان نویس، شاید بتوانم در حیطه کاری خودم پیشنهادی بدهم، ولی بهحتم «هنر انقلاب» مفهومی گسترده است و نیاز به اتاقهای فکر و حضور تئوریسینهایی دارد که هر کدام در رشته خود تخصص لازم را دارا باشند. تحقیقات میدانی و کتابخانهای زیادی لازم است تا آنچه را به عنوان «هنر انقلاب» ارائه شدهاست، موشکافانه بررسی، تجزیه و تحلیل کنند و نقاط قوت را تقویت و نقاط ضعف را شناسایی و آسیبشناسی کنند. اما در حیطه هنر داستاننویسی، اگر سخن میرچا الیاده را که میگوید «رمان، ویژگی یک جامعه پیشرفته است» بپذیریم، باید بگویم ما در این زمینه پیشرفت چشمگیری نداشتهایم. شاید علت آن به کار نگرفتن افراد متخصص در حوزههای آموزش، نقد و داوری بوده است. از طرف دیگر خطکشیها و مرزبندیهای ناصحیح برای محتوای یک اثر، استفاده از افراد ناکارآمد در برگزاری جشنوارهها و عدم حضور نخبگان در این جشنوارهها همه دست به دست هم داده تا در هنر داستاننویسی انقلاب پیشرفت قابل ملاحظهای به دست نیاید. ============ گفتوگو: مهدی بهمنی ============ انتهای پیام/2258/و30
95/01/29 :: 11:34
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]