تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):حكيم نيست آن كس كه مدارا نكند با كسى كه چاره اى جز مدارا كردن با او نيست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826458185




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

حاج احمد! فقط به خاطر مادرت برگرد/ ۳۴ سال است احمدم رفته و نیامده - پایگاه خبری تحلیلی دیار باران


واضح آرشیو وب فارسی:دیار باران: انتظار مادری برای بازگشت پسرش در آستانه ۳۴ سالگی است، مادر بنیانگذار لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص)، حاج احمد متوسلیان که هنوز هم چشمانش دنبال احمد می گردد.به گزارش « دیارباران »، چندی پیش بود که فیلم «ایستاده در غبار» خیلی از جنگ ندیده ها را مجذوب شخصیت حاج احمد کرد؛ حاج احمد متوسلیان، فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)؛ حاج احمدی که انتظار مادرش به سی و چهار سالگی رسیده و امروز در بستر بیماری هم چشمانش به دنبال احمد می گردد، پسرش؛ حتی خبری از آمدنش. بعد از شنیدن خبر بیماری مادر حاج احمد، با جمعی از خبرنگاران به دیدنش رفتیم؛ اولین بار بود که این «مادر انتظار» را می دیدم؛ او روز گذشته به دلیل شکستگی پا در بیمارستان آریا بستری شد؛ وقتی او را دیدیم با اینکه از نظر جسمی شرایط مناسبی نداشت اما به لحاظ روحی بسیار بانشاط بود و با وجود شرایط سخت بیماریش، با خوشرویی و نهایت محبت از ما استقبال کرد. نمی خواستیم خیلی مصدع اوقاتش شویم؛ در همین چند دقیقه ای که کنارش بودیم، یاد و خاطره فاتح خرمشهر، دوباره برای مان زنده شد و ذکر رشادت های حیدر رزمندگان از زبان مادرش بسیار شنیدنی و جذاب بود؛ آنجا که گفت: «پسرم در راهی که دوست داشت، رفت؛ برای اسلام و انقلاب رفت…» و اشک هایش جاری شد. وقتی ما از آرزوی مان برای بازگشت فرمانده بی بدیل لشکر محمد رسول الله (ص) گفتیم، مادرش که هنوز هم نگاهی پرامید داشت، با لحن غریبی گفت: «الان ۳۴ سال است که احمدم رفته و برنگشته؛ فکر کنم تا الان پیر شده، مثل من شده….» مادر در ادامه گفت: «یکی از همرزمان احمدم، به خاطر عوارض شیمیایی در این بیمارستان است؛ او من را دید وگرنه در این بیمارستان گوشه ای افتاده بودم و کسی از من خبر نداشت.» همیشه از فرماندهان و پژوهشگران دفاع مقدس شنیده بودیم که می گفتند: «حاجی، مادر شیرزنی دارد و از دامن او چنین شیرمردی پرورش یافته و شده فرمانده اسطوره ای لشکر محمد رسول الله(ص)؛ کسی که خواب را برای اسرائیل حرام کرد»؛ وقتی امروز همین پیام فرماندهان را به مادر حاج احمد رسانیدم، مادر این فرمانده گفت: «احمد هر چه بود و هر چه داشت، از زحمات پدرش بود.» حمیده متوسلیان که برای مراقبت در کنار مادر حضور داشت، گفت: «یکی از کسانی که برای معرفی حاج احمد خیلی زحمت کشید، حسین بهزاد بود؛ تا مدتها کسی حاج احمد را نمی شناخت؛ بعد از قلم های او خیلی ها پیگیر حاج احمد شدند و خواستند این شخصیت را بشناسند». خواهر حاج احمد به ما یادآوری کرد که مادرش، از سادات حسینی است؛ او حتی وقتی می خواست به مهمان ها شکلات تعارف کند، گفت؛ «هر کدامتان به نیت امام حسین (ع) که امام سوم است، سه تا بردارید.» زمان خداحافظی از مادر حاج احمد، خوب در چهره او دقیق شدم؛ نگاه های مادر عجیب شبیه حاج احمد متوسلیان بود؛ مادر آذرخش مهاجر برای مان دعای خیر کرد و گفت: «شما که جوان و معصوم هستید برای من عزیزید؛ همیشه از خدا خواسته ام هر حاجتی دارید روا کند و عاقبت بخیر شوید؛ من دیگر رفتنی هستم، می دانم؛ برایم دعا کنید» بعد هم به یکی از دسته گل های اتاق اشاره کرد و گفت: «یکی از این گل ها را برای یادگاری از طرف من ببرید.» «جاویدالاثر سردار حاج احمد متوسلیان» این فرمانده فرماندهان و حیدر رزمندگان، پس از حضور در جبهه های غرب و جنوب کشور و پس از آزادسازی خرمشهر در عملیات الی بیت المقدس، به منظور دفاع از مردم مظلوم لبنان در مقابل تجاوز اسرائیل راهی لبنان شد و در روز ۱۴ تیر سال ۶۱ توسط مزدوران رژیم صهیونیستی به همراه سه دیپلمات دیگر ربوده شدند که تاکنون اطلاعی از سرنوشت قطعی این چهار دیپلمات در دست نیست.


سه شنبه ، ۲۸اردیبهشت۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: دیار باران]
[مشاهده در: www.diyarebaran.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن