واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: «دوقطبيسازي» و «استحاله ارزشها» تکاپوی خصمانه تجديدنظرطلبان
«ساخت يادمان شهدا يك آسيب براي محيطزيست است» اين گزيده اظهارات يكي از وابستگان به جريان تجديدنظرطلب است كه اخيراً عنوان شده و بار ديگر شمهاي از باورها و اعتقادات عناصر اين طيف را به خوبي نمايان كرده و تخاصم هواخواهان ليبراليسم با مباني ارزشي و انقلابي جامعه را به رخ ميكشاند.
نویسنده : سعيد همتي
«ساخت يادمان شهدا يك آسيب براي محيطزيست است» اين گزيده اظهارات يكي از وابستگان به جريان تجديدنظرطلب است كه اخيراً عنوان شده و بار ديگر شمهاي از باورها و اعتقادات عناصر اين طيف را به خوبي نمايان كرده و تخاصم هواخواهان ليبراليسم با مباني ارزشي و انقلابي جامعه را به رخ ميكشاند.
شهربانو اماني معاون معصومه ابتكار از عناصر فعال فتنه 88 عصر شنبه طي سخنراني در دانشگاه آزاد اسلامي سياسي يادمان شهدا را آسيبي براي محيطزيست ميداند و بيان ميكند: «تمام نهادهاي غير دولتي و NGOها بايد توجه كنند كه حفظ ارزشها در درست كردن قبر نيست و ما حق نداريم محيطزيست را نابود كنيم.»
وي ادامه ميدهد: «يادمان شهداي گمنام در اطراف دانشگاه آزاد اسلامي اروميه به محيطزيست آسيب ميزند!»
شهربانو اماني كه از جمله نمايندگان مخالف لايحه حمايت از خانواده در مجلس ششم بود، از صحنهگردانهاي اصلي تحصن نمايندگان مجلس ششم هم بود و در اظهاراتي در اين رابطه تصريح ميكند كه در صورت تأييد صلاحيت نشدن نامزدهاي مورد نظرشان انتخابات را تحريم خواهند كرد. اماني در انتخابات رياست جمهوري سال 88 نيز در حمايت از ميرحسين موسوي همصدا با معترضان به انتخابات و همراه با عوامل خارجي فتنه در به آشوب كشيده شدن كشور به ويژه در تهران سهم ويژهاي داشت به طوري كه در پاي نامه درخواست تعدادي از سران احزاب افراطي اصلاحطلب مبني بر راهپيمايي در روز 22 خرداد در مخالفت با نتيجه انتخابات امضاي وي نيز مشاهده ميشود. شهربانو اماني به خاطر تلاشهايي كه در اين جريان داشت بازداشت اما پس از يك هفته با قرار وثيقه آزاد شد. در حالي معصومه ابتكار حكم معاونت سازمان محيطزيست را براي شهربانو اماني در سال 92 صادر ميكند كه دلسوزان و وفاداران به نظام به صورت گسترده نسبت به اين انتصاب اعلام نگراني كرده و هزينههاي ناشي از آن را به رئيس دولت يازدهم گوشزد ميكنند و اكنون بعد از گذشت ماهها از آن اعتراضات ميتوان به صحت آن اعتراف كرد.
انتصاب تندروها؛ افزايش هجمهها به باورهاي اسلامي- انقلابي
همانطور كه بارها تأكيد شده است يكي از نگرانيهاي جامعه از سال 92 به اين سو، «انتصاب فعالان فتنه 88» در سازمانها و نهادهاي دولتي و غيردولتي بود؛ مسئلهاي كه تاكنون هزينههاي فراواني را هم به دنبال داشته است به عنوان نمونه نفوذ همين عناصر در وزارت علوم و تحقيقات منجر به آن شد كه يك نفر از وزراي انتخاب شده اين وزارتخانه بركنار شده و تا ماهها اين وزارتخانه بدون وزير و با حضور سرپرست اداره شود.
اما باز فعاليت دوباره جريان تندرو تجديدنظرطلبان در سطح مراكز و نهادهاي دولتي و غيردولتي ختم نشده است و در سطح رسانههاي مكتوب و مجازي هم وابستگان به اين طيف تلاش كردند تا حمله به باورهاي اسلامي و انقلابي جامعه را در عاليترين سطح خود دنبال كنند. شروع دور تازه حمله به مباني اعتقادي شيعي - بعد از حاكميت اصلاحات - را بايد مقاله روزنامه بهار دانست كه مقالهاي را با عنوان «امام؛ پيشواي سياسي يا الگوي ايماني؟» منتشر كرد و در آن ولايت امام اول شيعيان را نه بر حسب نظر شخصي بلكه با برداشت نادرست از سخنان خود امام علي (ع) زير سؤال برد؛ ماجرايي كه با توقيف اين روزنامه به ظاهر خاتمه يافت اما نويد آن را ميداد كه سير حمله به مقدسات شيعي روي ريل قرار گرفته و تا ماههاي پس از آن گستردهتر هم خواهد شد. همين اتفاق هم افتاد و برخورد قانوني با اين روزنامه نتوانست منجر به آن شود كه جريان هواخواه ليبراليسم در داخل روند حملات خود را بر اعتقادات متوقف سازد و آنگونه كه اشاره خواهد شد در ماههاي آتي شكل گوياتري به خود گرفت.
اقدام مشابه ديگري را روزنامه آسمان تكرار ميكند و در مقالهاي به نقل از هرميداس باوند، حكم اسلامي قصاص را «غيرانساني» ميخواند اما نكته جالب در اين ميان توجيهي است كه مسئولان دو روزنامه آسمان و بهار با هدف فرار از پاسخگويي و همچنين جلوگيري از توقيف رسانههاي تحت مديريت خود به آن استناد ميكنند. آنها توهين به مباني اعتقادي را تنها اشتباه فني ميخوانند.
«قانون» ديگر روزنامهاي است كه در گفتوگويي با يك زن، قوانين اسلامي را به تبعيض ميان زنان و مردان متهم ميكند و از قول وي مينويسد: «با دقت در ماده 199 قانون مجازات اسلامي جديد تبعيض آشكار جنسيتي ميان مردان و زنان در بحث ارزش شهادت و گواهي آنان مجدداً آشكار و هويدا ميشود.» سير توهينها همان طور كه انتظار ميرود ادامه دارد تا اين بار يكي از اعضاي حزب منحله مشاركت مجالس عزاداري براي امام حسين (ع) را هدف قرار ميدهد. نجفقلي حبيبي، معاون اسبق مؤسسه حفظ و نشر آثار امام و رئيس اسبق دانشگاه علامه طباطبايي در آنتن زنده برنامه تلويزيوني با تخطئه جايگاه عاشورا و عزاداريها براي سالار شهيدان، بيان ميكند: «سالانه در ايام عاشورا چه پولها كه در مملكت خرج ميشود، اما بازده اينها چقدر است؟ دو نفر گريه ميكنند و تمام ميشود!»
در نمونهاي ديگر بعد از به شهادت رسيدن سردار همداني در سوريه روزنامه رويش ملت در اقدامي توهينآميز در عنوان اول خود نوشت: «سرتيپ حسين همداني در سوريه كشته شد»!
تكرار دوران اصلاحطلبي
حال بايد موتور محركه اين شرايط را جريان هواخواه ليبراليسم با پيشينهاي روشن و عملكردي شفاف در حوزه دين، فرهنگ، سياست و اجتماع دانست كه توانسته برخي از سطوح مديريتي وزارت فرهنگ و ارشاد را نيز در دست گرفته و با انبوه رسانههاي خود به آسانسازي اهداف در اين مقوله بپردازد؛ جرياني كه خود را «مدعي آزادي بيان»، «مدافع دموكراسي»، «حامي توسعه سياسي» و «هواخواه ليبراليسم» معرفي كرده و توانسته مانند هشت سال حاكميتشان بر قوه مجريه، باورها و اعتقادات خاص خود را بر صفحات رسانههاي مكتوب درج و به افكار عمومي تحميل كند.
سابقه سناريوي«حمله به مباني اعتقادي – ارزشي» كه در سه سال كنوني در حال بازتوليد است را در هشت سال حاكميت دوم خرداد بايد دانست. «ساختارشكني و حمله به مباني ديني» از خصوصيات بارز مطبوعات وابسته به حزب مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب طي آن دوره به حساب ميآيد، آنگونه كه حملات روزنامههاي زنجيرهاي به انديشههاي ديني و نظام جمهوري اسلامي در زمان تصدي وزارت فرهنگ و ارشاد مسجدجامعي تا جايي شدت گرفت كه رهبر معظم انقلاب در سخنرانيهاي متعددي هشدارهاي فراواني در اين رابطه دادند و از «شبيخون فرهنگي در پوشش مطبوعات» سخن گفتند.
برخي عباراتي كه طي آن سالها در روزنامههاي زنجيرهاي و ديگر مطبوعات اين طيف به كار رفته بود عبارتند از:
- «به خدا هم ميتوان اعتراض كرد و او را فتنهگر ناميد.» (كاظم اصفهاني. روزنامه ايران/ تير ۷۹)
- «قوانين شرعي در مورد زنان ظالمانه است» (مهرانگيز كار، ۷ بهمن ۷۸، عصر آزادگان)
- «هيئتهاي مذهبي، منشأ خشونتند» (محمد قوچاني، فروردين ۷۹، عصر آزادگان)
- «نظريه غيرت ديني، ويرانكننده انديشه و فرهنگ و تمدن است» (عطاءالله مهاجراني. آريا، فروردين ماه 79) يكي از جنجاليترين و بيشرمانهترين اظهارات در اين زمينه مقاله «خون به خون شستن محال آمد محال» اكبر گنجي در روزنامه صبح امروز بود. وي در اين مقاله مصيبتهاي اهل بيت (ع) در روز عاشورا و فجايع آن روز را نتيجه جنگهاي بدر و حنين ميداند و مينويسد: «پيامبر در بدر و حنين و... شمشير زد... اما آيا جنگهاي جبهه حق عليه باطل پيامدهاي ناخواسته يا آثار وضعيه به دنبال ندارد؟...
خشونت فرزند خشونت است و درخت خشونت ميوههايي جز خشونت به بار نميآورد. هيچ كس حق ندارد به صرف اينكه خود را حق و ديگران را باطل ميداند، دست به خشونت بزند و درصدد نابودي مخالفان خود از طريق حذف فيزيكي برآيد.»
«آفتاب يزد» به قلم جواد مقامي در فروردين ماه سال 79 هم اينگونه مينويسد: «سالهاي فراوان و بلكه قرنها اين بزرگداشت (قيام عاشورا) حاصلي جز تأثر، حزن و اشكآوري نداشته.» البته موج توهينها به قرآن هم كشيده ميشود و وابستگان به اين طيف از جمله حبيبالله پيمان در هفتهنامه پيام هاجر در اين زمينه مينويسد: «قرآن قابل نقد عقلي و تجربي است و خود قرآن نيز در آيات بسياري دعوت به آن نموده است.»
هدف؛ تغيير فضاي ارزشي جامعه و دوقطبيسازي
اهداف اصلي جماعت تجديدنظرطلبان در اتخاذ چنين رويكردي در سطح تريبون و رسانهها را بايد در دو هدف خلاصه كرد؛ «تغيير فضاي ارزشي جامعه و دوقطبيسازي.»
«ليبراليزه كردن جامعه» و «تغيير فضاي ارزشي جامعه» به وسيله تضعيف ارزشهاي اسلامي و انقلابي را بايد نخستين هدف دانست.
- «دوقطبيسازي جامعه» كه با به صحنه كشاندن افراطيون و جسارت بخشيدن به آنان براي تداوم روند قداستشكني امكانپذير است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۰:۴۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]