تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 28 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):هیچ کس روز قیامت در امان نیست، مگر آن که در دنیا خدا ترس باشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806902364




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

وحشت نصفه نیمه در شهربازی! | نقد و بررسی بازی The Park - سایت خبری تحلیلی بازی های کامپیوتری


واضح آرشیو وب فارسی:گیمفا: خودمانیم، ناله و گلایه کردن در مورد این که “چه به سر سبک وحشت بقا آمده است” و “چرا فلان عنوان دیگر مثل قبل نیست” و… دیگر قدیمی و نخ نما شده است و حتی خود من که شاید در مقالات قبلی به این موضوع اشاره می کردم، اکنون دیگر قصد ندارم تا تکرار مکررات کنم. باید قبول کرد سبک وحشت فرق کرده است، زیرا سازندگان و امکانات فرق کرده اند و دیگر مثل قدیم نیستند و همین طور ایده هایی که قدیم ناب و بکر بودند اکنون دیگر دست نخورده نیستند و جذابیت قبل را ندارند. سبک وحشت بقا بیشتر تبدیل به سبک وحشت شده است و عناوین ترسناکی که در آن ها مجهز به شات گان و ار پی جی بودیم جای خود را به عناوینی داده اند که در آن ها چراغ قوه به دست داریم و به جای شلیک باید فرار کنیم و در کمد یا زیر تخت قایم شویم. هر چقدر که در گذشته عناوین قدرتمند وحشت بقا داشتیم اکنون عناوین خوب و قوی در سبک وحشت داریم و شاید این که همواره یاد قدیم می کنیم و می گوییم عناوین وحشت بقای تسل های قبل چیز دیگری بودند به خاطر طبیعت ماست که اصولا اسیر نوستالژی هستیم. همان طور که عقیده داریم که خوراکی های قدیم نیز خوشمزه تر بودند و زندگی قدیم نیز بهتر بود! بگذریم، در سال های اخیر تعداد عناوین شبیه ساز پیاده روی در سبک وحشت که اغل مبتنی بر داستان قدرتمند هستند و نه گیم پلی، زیاد شده است و شاهد ساخته شدن عناوین قدرتمند و قوی در این سبک مانند Outlast و … بوده ایم البته عنانی متوسط و حتی ضعیف نیز به وفور منتشر شده اند. بازی The Park عنوانی کوتاه در سبک “پیاده روی و وحشت است که بیشتر بر داستان و ترس روانی متمرکز است. در این مطلب قصد داریم تا به بررسی بخش های مختلف این عنوان که اخیرا برای رایانه های شخصی و کنسول های نسل هشتمی سونی و مایکروسافت منتشر شده است، پرداخته و ببینیم که آیا The Park ارزش مبلغی را که برای خرید آن بایستی هزینه کنید را داراست یا بهتر است که به سراغ دیگر گزینه ها بروید و از کنار آن عبور کنید. پس در ادامه این مطلب با وبسایت تحلیلی خبری گیمفا همراه شوید. همیشه مکان ها و موضوعات شاد، ترسناک ترند. The Park شما در نقش Lorraine قرار می دهد، مادری که پسرش به نام Callum مانند تمام کودکان دیگر عاشق شهربازی است. آخرین بار که آن ها با هم به شهربازی می روند و زمانی که دارند آماده می شوند تا به خانه بازگردند، Callum متوجه می شود که عروسک موردعلاقه اش که همواره همراه اوست را داخل شهربازی جا گذاشته است. لورین پسرش را داخل ماشین می گذارد و به سمت پذیرش می رود تا پرس و جو کند که آیا آن ها عروسک را دیده اند یا نه و در همین حال کالوم را می بیند که شیطنت کنان در حال ورود دوباره به شهر بازی است. وقتی که لورین به دنبال کالوم می رود یه سرعت همه چیز عوض می شود و وی متوجه می شود که پارک، آن مکان شاد و خوشحال و زیبایی که به نظر می رسد و قرار است باشد نیست… زانوت خونی شد مادر! The Park که به مانند خیلی دیگر از بازی های این روزها یک عنوان “شبیه ساز راه رفتن وابسته به داستان” استف هیچ پیچیدگی خاصی در گیم پلی و کلا در بازی خود ندارد که بخواهدی درگیر گیم پلی آن شوید. مبارزه و پازل را کلا فراموش کنید، این جا فقط شما و هستید و شما در جستجوی فرزند گمشده تان در یک شهربازی خالی بدون هیچ تله گذاری و به دام افتادن. برخلاف اغلب شبیه سازهای راه رفتن، شما حتی نمی توانید گم شوید! زیرا که پارک نسبتا کوچک است و مسیر شما داخل آن تقریبا به صورت خطی است. می شود گفت بازی کردن The Park حالتی شبیه به تماشای یک فیلم دارد.یعنی هیچ خطر واقعی و عمیقی که شما را تهدید کند وجود ندارد، هیچ واقعه ای نیست که اعمال شما بر روی آن تاثیر بگذارد و گویی فقط بر روی یک صندلی نشسته اید و صحنه ها را می بینید. شاید در یکی دومورد Jump Scare های سطح پایین ار جا بپرید و نهایتا صندلی خود را پس از تماشای فبلم ترک کنید، حتی شاید کمی احساس بی قراری نیز داشته باشید ولی قطعا از کوتاهی و یکنواختی آن فیلم ناامید شده اید. ببند! بازی بسیار بسیار کوتاه است و کل تجربه آن چیزی حدود ۲ ساعت به طول می انجامد که برای یک عنوان ۱۰ دلاری و در مقایسه با دیگر عناوینی که با این قیمت در دایره انتخاب های بازی بازان قرار می گیرند، نکته ای بسیار ناامید کننده است. به ویژه این که بازی هیچ گونه ارزش ئتکرار یا همان Replay Value نیز ندارد. داستان بازی The Park که به طرز شگقت انگیزی تاریک است، برجسته ترین بخش بازی و قلب تپنده آن است. باید اعتراف کنم به شخصه به هیچ وجه از این عنوان انتظار چنین داستانی را نداشتم و سورپرایز شدم زیرا داستان به طرز موفقیت آمیزی شما را درگیر خود می کند و به قول معروف یک داستان زیرپوستی است. ترس در این بازی از آن نوع ترس هایی نیست که هنگام فرار از دست یک هیولا که شما را تعقیب می کند حس می کنید بلکه ترس در The Park بیشتر طبیعت psychological یا روانی دارد و آرام آرام به وجود شما نفوذ می کند. یا هاشم! نیمه اول بازی و زمانی که شما در پارک سرگردان پرسه می زنید، بازی با مجموعه ای از صحنه ها یک حس کلی ترس را در شما ایجاد می کند. این نیمه با فریاد زدن نام پسرتان و صدا کردن وی در پارک و خواندن یادداشت ها و بریده های روزنامه در طول مسیر که داستان بازی را پوشش می دهند سپری می شود. نیمه دوم بازی به مراتب بیشتر شما را تخلبه روانی خواهد کرد و به وضوح از دموی بی نظیر و فوق العاده P.T الهام گرفته شده که البته به خوبی نیز این کار انجام شده است. مانند تمام دیگر بازی های سبکوحشت، بهترین حالت برای تجربه The Park انجام دادن در تاریکی و به همراه یک هدفون باکیفیت است که باعث می شود حداکثر اثرگذاری بازی به شما منتقل شود. طراحی صدا و صداگذاری بازی فوق العاده عالی است و با استفاده از جلوه های صوتی محیطی ظربف، شما را به دل دنیای بازی می برد و البته گاهی نیز با استفاده خوب و به موقع از سروصداهایی گوش خراش، کاملا موفق می شود که حس آشفتگی و پریشانی را به شما منتقل کرده و حس آرامشتان را به هم بریزد. واقعا از ترن هوایی می ترسم. شما چطور؟ جلوه های بصری بازی نیز به خوبی ساخته و پرداخته شده اند و با استفاده از تکسچرهایی با کیفیت و خوب و طراحی محیط قانع کننده، موفق می شود تا دنیای بازی را زنده کند و به آن جان ببخشد و هر چه بیشتر باعث شود تا شما نیز با مخمصه ای که لورین در آن گیر کرده است غوطه ور شده و با او همذات پنداری کنید. شما می توانید با لورین نام کالوم را فریاد بزنید و او را صدا کنید و نکته بسیار خوب و مثبت این جاست که صداگذاری و انتخاب کلمات در این بخش کاملا بسته به وضعیت روحی روانی که لورین در آن لحظه دارد متفاوت است. اگر خودتان نتوانید که مسیر پیشروی خود را در بازی پیدا کنید با صدا زدن کالوم و شنیدن هر پاسخ و صدایی از وی، براساس جهت صدا شما می توانید محل گشتن به دنبال وی و انتخاب مسیر بعدی خود را انجام دهید. همچنین آیتم های قابل جمع آوری (collectables) نیز در محیط بازی وجود دارند که با یک اثر مشخص برجسته می شوند تا بتوانبد آن ها را شناسایی و جمع آوری کنید. یک بازی کوتاه و یکنواخت ولی با داستانی خوب. با تمام این تفاسیر گفته شده، مشکل این جاست که بازی The Park با این که کاملا حس ناامنی را به شما منتقل می کند ولی هیچ گاه این حس به سطح و درجه ای که مثلا در دموی P.T وجود داشت و از یک بازی ترسناک اول شخص مدرن در این روزها انتظار می رود، نمی رسد. این بازی حتی شاید به اندازه عنوان ساخته Bloober Team یعنی بازی Layers of Fear نیز ترسناک نیست. به علاوه، در طول زمان دو ساعته و کوتاهی که طول می کشد تا بازی را به پایان برسانید، فقدان هر گونه گیم پلی قابل توجه این حس را به شما منتقل می کند که انگار هیچ چیزی از تجربه این بازی به دست نیاورده اید و تنها یک فیلم را به تماشا نشسته اید. ارزش تکرار بازی نیز به معنای واقعی کلمه صفر مطلق است و گمان نمی کنم کسی در دنیا آن را بیش از یک بار تمام کرده باشد، زیر پس از این که بار اول بازی را به پایان برسانید دیگر اصلا و ابدا هیچ دلیلی برای تجربه دوباره بازی وجود ندارد مگر این که دنبال کسب اچیومنت و تروفی باشید. البته علیرغم تمام این نکات باید گفت، اگر شما بارها دموی P.T و حتی بازی Layers of Fear را انجام داده اید و هنوز هم تشنه انجام یک بازی در این قالب و کسب تجربه ای جدید گشت گذاری و ترسناک هستید، داستانی که در بطن بازی The Park وجود دارد آن را تبدیل به سفری می کند که شاید ارزش ۱۲٫۹۹ دلار یا ۹٫۹۹ یورویی که برای آن پرداخت می کنید را داشته باشد، اما انتظارات خود را پایین بیاورید و توقع یک ترس واقعی و خیلی عمیق یا عنوانی که چندین بار به سراغ آن بازگردید را نداشته باشید.


شنبه ، ۲۵اردیبهشت۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: گیمفا]
[مشاهده در: www.gamefa.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 118]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن