تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 10 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خداى تعالى كتابى راهنما فرستاد و در آن خوب و بد را روشن ساخت. پس راه خوبى را پيش گ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803120942




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شجاعی کیاسری: حدادعادل می خواست رئیس جمهور شود نه رئیس صداوسیما - سایت خبری تحلیلی آخرین


واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: نماینده ساری در مجالس هشتم و نهم با رد صلاحیت شورای نگهبان از ورود به مجلس دهم بازماند با این حال مخالف کسانی است که به آرای منتخبان دولت تعریض وارد می کنند.به گزارش آخرین نیوز به نقل از خبرآنلاین رمضان شجاعی، عصر چهارشنبه هفته گذشته مهمان کافه خبر بود. تمایلی نداشت که علت رد صلاحیتش را شرح دهد. فقط سر بسته گفت که بی ارتباط با مواضعش درباره آنچه که «صداوسیمای میلی سرافراز» خوانده بود، نبوده است. او که در مجلس نهم عضو فراکسیون رهروان ولایت بود، در تحلیلش از انتخابات مجلس دهم به ضعف اصولگرایان در شناخت فضای مجازی و شبکه های اجتماعی اشاره کرد و از تشتت و تفرقه زیاد در میان اصولگرایان و تعاریف افراطی و تفریطی شان از «اصولگرایی» سخن گفت که سبب شده مردم تکلیفشان با آنها روشن نباشد! نسخه ای هم که برای حل این عارضه پیچید، بازگشت جامعتین به سکانداری اصولگرایان بود. از او به عنوان عضو شورای نظارت بر صداوسیما دعوت کرده بودیم. حضورش همزمان شد با استعفای سرافراز و انتصاب علی عسگری. مهمترین تفاوت سرافراز با ضرغامی از نگاه او در نوع برقراری ارتباطشان بود. چه آنکه او از ضرغامی به عنوان مدیری با روابط عمومی بالا یاد می کرد و در مقابل معتقد بود که سرافراز چندان اهل تعامل نبود. انتخابات مجلس دهم در دو مرحله برگزار شد و هر یک از دو طیف سیاسی کشور مدعی هستند که آنها پیروز انتخابات بوده اند. تحلیل شما از نتیجه این انتخابات چیست؟ من معتقدم که مردم به جا و درست تصمیم گیری می کنند. در این بازاری که با انبوهی از اطلاعات روبرو هستیم و منابع متعدد در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی لحظه به لحظه اخبار و اطلاعات را مخابره می کنند، نمی توان گفت که مردم بدون اطلاع تصمیم گرفتند و به گروهی رای داده اند. اصلا اینطور نیست. به نظر من رای مردم و انتخابشان با اطلاع کامل بوده است. تصمیم اخیر مردم می تواند جهت گیری فکری قوای سه گانه را در آینده تعیین کند. شما معتقدید که رای مردم بر اساس آگاهی و شناخت بوده، پس چرا آرای مردم پایتخت جور دیگری تفسیر شد؟ چطور برخی آرای مردم تهران را آرای مفسدین معرفی کردند؟ باید به آنها که چنین تحلیل هایی ارائه دادند گفت که از نظر شما «مفسد» یعنی چی؟ آیا منظورشان این بوده که افراد مورد تایید شورای نگهبان، «مفسد» بوده اند! استدلال های چنین تحلیل هایی ضعیف و بی اساس بوده و نباید به آنها توجه کرد. ولی برخی صاحبان این تحلیل ها بی مهابا حتی افراد مورد تایید شورای نگهبان را قبل از انتخابات اعضای «لیست انگلیسی» خطاب کردند. این حرف هم برای به در کردن رقیب از صحنه انتخابات بود. گفتن این حرف ها بد اخلاقی انتخابات بود. البته در هر دوره ای متاسفانه شاهد چنین بداخلاقی هایی هستیم. ولی نکته مهم این است که مردم یکباره شگفتی آفریدند هم در میزان حضورشان در انتخابات و هم در نحوه انتخابشان. اگرچه اکثریت نمایندگان راه یافته به مجلس دهم را مستقلینی تشکیل می دهند که تعیین گرایششان کفه اکثریت را به نفع یکی از دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا سنگین می کند، اما به نظر می رسد که سلیقه مردم در این دوره نسبت به سه دوره پیشین انتخابات مجلس تغییر کرده است. چرا که در سه دوره گذشته اکثریت قاطع کرسی های مجلس به اصولگرایان می رسید. علت تغییر سلیقه سیاسی مردم را چه می دانید؟ به نظرم عملکرد نماینده ها در تغییر سلیقه مردم موثر بوده است. این را هم بگویم که مردم هم واقعا، خیلی تمایزی میان اصلاح طلب و اصولگرا قائل نیستند و عملکردها و نوع رفتار و برخوردها را می بینند و رای می دهند. این همیشه در انتخابت کشور ما شگفتی ساز بوده و هست و بعدها هم ممکن است اتفاق دیگری بیفتد. کما اینکه کسی فکر نمی کرد کسی مثل احمدی نژاد در ایران رای بیاورد! در مورد آقای روحانی هم کمتر کسی فکر می کرد که او رای بیاورد. اینها نشان می دهد که مردم بر اساس شعارها و رفتارها تصمصم می گیرند و رای می دهند. درحالی شما می گویید کمتر کسی فکر می کرد احمدی نژاد رئیس جمهور شود که هنوز هم برخی به بازگشت او امیدوارند! احتمال بازگشت احمدی نژاد دور از ذهن نیست. او در نحوه عملکردش به گونه ای عمل کرده که عده ای خواهان اداره کشور به شکل احمدی نژادی هستند! البته طرفدارانی هم دارد. ولی نوعا دولت ها در ایران دو دوره ای بوده اند و نمی شود تصور کرد که دولت آقای روحانی در دور بعد ادامه نیابد. چرا که معمولا روسای جمهور در دوره اول حضورشان در این سمت برنامه هایشان را پایه ریزی می کنند و به ثمر نشستن آنها را در دور دوم شاهدند. ولی برخی بر طبل یک دوره ای بودن دولت آقای روحانی می کوبند و معتقدند که بی سرانجامی برجام و مشکلات اقتصادی، تمایل مردم به او را کمرنگ کرده است. این حرف ها صرفا حدس و گمان است! منتقدان دولت که نمی خواهند دستاوردهای دولت را بپذیرند با ارائه چنین تحلیل هایی می خواهند خودشان را موجه جلوه دهند. نباید مسحور تبلیغات آنها شد. اصلا چو فردا شود، فکر فردا کنیم. صاحبان این تحلیل از کسانی هستند که به بازگشت احمدی نژاد دل بسته اند و معتقدند در دوگانه احمدی نژاد-روحانی، او پیروز خواهد شد. اما مخالفان این تحلیل بر این باورند که اصلا احمدی نژاد دیگر شانس تایید صلاحیت ندارد. نظر شما چیست؟ برای سنجش صحت هر یک از این دو ادعا، باید نظر شورای نگهبان را درباره احمدی نژاد ملاک دانست. من نمی دانم نظر شورای نگهبان درباره احمدی نزاد چیست و آیا واقعا 11 روز عدم تمکین رئیس جمهور از رهبری، برخی مسائل مالی و ... را در بررسی صلاحیت او لحاظ می کند یا نه؟ تا این مشخص نشود من نمی توانم نظری بدهم. تا پیش از انتخابات مجلس دهم، چهره های سرشناس اصولگرا معتقد بودند که همچنان این طیف سیاسی پیروز رقابت ها خواهد بود. اما نتیجه انتخابات در کلان شهرهایی چون تهران و تبریز و شیراز، نشان می دهد که تحلیل آنها دور از واقعیت بوده. به نظرتان چرا تحلیل اصولگرایان از فضای عمومی و واقعی جامعه دور بود؟ به نظرم فضاهای مجازی و شبکه های اجتماعی در تغیر آرای مردم خیلی نقش داشت. با عقل محاسباتی و سیاسی نمی توان چنین فضاهای اجتماعی را تحلیل کرد. به نظرم بزرگان اصولگرا که همچنان این طیف را پیروز می پنداشتند تصوری از برد و ضریب نفوذ فضای مجازی و شبکه های اجتماعی نداشتند و نمی دانستند که این فضاها جامعه را به سمتی می برد که چنین اتفاقاتی می افتد. اتفاقا تفاوت تبلیغات دو جناح هم در همین بود. در حالی لیست امید در تهران پیروز شد که در و دیوار پایتخت در یک هفته مانده به انتخابات با پوسترهای ائتلاف اصولگرایان زرد شده بود. همینطور است. همین نشان داد که قدرت و ضریب نفوذ فضای مجازی و شبکه های اجتماعی بیش از شکل و شیوه سنتی تبلیغات است. فضای تبلیغ و انتخابات مدرن و جدید شده و اصلاح طلب ها این فضا را درک کردند. برای همین هم در تهران و اکثر شهرها با استفاده از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی نتیجه گرفتند. فارغ از زمینه نفوذ این شبکه ها به نظرتان اشتباهات اصولگراها در 12 سالی که سه دوره مجلس را در اختیار داشتندو 8 سالی که دولت دستشان بود، چه مواردی بوده که بر عدم رای مردم به آنها تاثیر داشته است؟ اصولگراها به شدت دچار تفرقه و تشتت شده اند و دیگر مبانی یکسان و هدف مشترک ندارند. برای همین است که نوعا همدیگر را تخریب می کنند و به هم فضا نمی دهند. در تبیین اصولگرایی افراط و تفریط دارند و در عملکردشان هم همینطور. اساسا تکلیفشان با مردم روشن نیست. برای مردم شفاف نیست که اصلا در این جریان چه کسانی هستند؟ همه خودشان را اصولگرا می دانند و همه با هم تعارض دارند! در چنین وضعیتی است که شخصیت های سردمدار اصولگرا، تحت حمایت اصلاح طلبان هستند و چهره های اصلاح طلب هم گاهی در زمره اصولگرایان قرار می گیرند! اشاره تان به حضور چهره هایی مثل آقایان مطهری و جلالی در لیست امید است؟ فقط که اینها نیستند. در سطح کشور خیلی از چهره هایی که اصولگرا بودنشان بر همه آشکار است، به دلیل تشتت در میان اصولگرایان به جای آنکه در لیست اصولگراها باشند، در لیست اصلاح طلبان ظاهر شدند. مثلا آقای لاریجانی. حتی کلان تر از انتخابات مجلس که نگاه کنید هم همینطور است. مگر آقای ناطق نوری اصولگرا نیست؟ کسی در اصولگرا بودن ایشان شک دارد؟ اما انقدر تعارض میان اصولگراها زیاد شده و انقدر در تعریف اصولگرایی افراط و تفریط شده که این روزها آقای ناطق بیشتر مورد حمایت اصلاح طلبان است تا اصولگراها. ولی عکسش صادق نیست. کدام اصلاح طلبی است که مورد حمایت اصولگراهاست؟ چرا برای این هم نمونه هایی هست. مثل آقای حسین مظفر. مگر او وزیر دولت اصلاحات نبود؟ اما حالا در انتخابات مجلس در لیست اصولگراهاست! این یعنی در زمین هم، بازی کردن که وقتی با تخریب کردن هم همراه می شود دیگر نمی توان به هدف و استراتژی مشترک رسید. علتش چیست؟ جای خالی لیدرهای اصولگرایان؟ بله دقیقا. وقتی دیگر لیدرهای اثرگذار اصولگرا همچون آیت الله مهدوی کنی و مرحوم عسگراولادی حضور ندارند، فضا به این سمت پیش رفت. وقتی چهره هایی مثل این آقایان حضور داشتند، اختلافات را حل می کردند و مرجع حل اختلاف بودند. اما با رفتن آنها شیخوخیت هم از میان اصولگرایان رفت. البته مدت ها پیش مرجعیت شیخوخیت از میان اصولگرایان رخت بربست. همان زمانی که شورای هماهنگی نیروهای انقلاب به ریاست آقای ناطق نوری نتوانست در انتخابات ریاست جمهوری 84، میان اصولگراها اجماع ایجاد کند. آن مساله به خاطر آن بود که برخی آقای ناطق را به عنوان اصولگرا قبول نداشتند. احمدی نژاد آقای ناطق نوری، را اصولگرا نمی دانست و حاضر به پذیرش نظر آن شورا نبود و بازی را به هم زد. اتفاقا همین نو اصولگرایان هستند که در انتخابات های بعدی هم به قول شما بازی را به هم زدند. چه رایحه خوش خدمت و چه جبهه پایداری که در دو انتخابات مجالس هشتم و نهم، مانع از آن شدند که لیست واحدی از سوی اصولگرایان ارائه شود. اما چهره هایی مثل دو مرحوم مهدی کنی و عسگراولادی، می توانستند به لیستی برسند که در آن هم از موتلفه حضور داشته باشد و هم از جمعیت رهپویان. اتفاقی که پس از درگذشت آنها تکرار نشد. بله لیست این دروه ائتلاف اصولگرایان برای انتخابات مجلس به سمت همین نیروهای جدید در این طیف سیاسی، نزدیکی بیشتری داشت. این می تواند نشان از آن باشد که نو اصولگرایان در غیاب چهره های وزین اصولگرا، سکاندار جریان اصولگرایی شده اند؟ نه اصلا. اینها که شما به آنها نو اصولگرایان می گویید ظرفیت سکانداری جریان اصولگرا را ندارند. ما نیازمند مرجعیت و شیخوخیتی همسان کننده در جریان اصولگرایی هستیم. مثلا چه کسانی؟ مثلا چهره های کلیدی در جامعتین مثل آیات الله یزدی، موحدی کرمانی و مصباح یزدی. ولی اینها در این دور از انتخابات نتوانستند اجماع ایجاد کنند. همانطور که گفتم، در این دوره برآورد درستی از فضا وجود نداشت. الان که در آخرین روزههای مجلس نهم هستیم، عملکرد مجلس نهم را در چهار سال گذشته چطور ارزیابی می کنید؟ به نظرم این مجلس کارنامه قابل قبولی دارد. چون هم بحث سیاست خارجی را به خوبی پیگیری کرد که مورد تشویق رهبری قرار گرفت و هم مناسبات و نیازهای کشور را خوب شناخت. معتقدم ما کمبود قانون نداریم که بگوییم دولت به دلیل نبود قانون، لنگ مانده است. اما این مجلس در بحث نظارت، خیلی قوی نبود. کجاها می توانست در امر نظارت قوی تر باشد؟ در بحث جدی گرفتن واگذاری ها به بخش خصوصی براساس اصل 44 باید نظارت قوی تری اعمال می شد. چون نوعا واگذاری ها خصولتی شده و به جای واگذاری به بخش خصوصی، به دستگاه های نیمه دولتی داده شده اند. مثلا سازمان تامین اجتماعی، سهم اداره مخابرات را خریده و یا بانک های دولتی، کارخانه ها را خریده اند. واگذاری به بخش خصوصی، یعنی اینکه کار بیفتد دست مردم و سرمایه گذاران بخش خصوصی، نه بخش های دیگری از بدنه دولت! همین الان هم بخش خصوصی به دولت اعتراض دارد که هیات های بزرگ اقتصادی تجاری خارجی که به ایران می آیند باید با بخش خصوصی قرارداد ببندند نه بخش دولتی. مهمترین اولویت مجلس دهم از نظر شما چیست؟ تحقق اقتصاد مقاومتی، افزایش زمینه تولید داخلی و اهتمام به بخش صنعت و کشاورزی و تاکید جدی تر بر نظارت. پیش بینی تان از ترکیب هیات رئیسه مجلس مجلس دهم چیست؟ قطعا آقای لاریجانی رئیس است و حتی اگر با آقای عارف رقابت کند هم 150 تا 160 رای برای ریاست دارد. اگر هم عارف با او رقابت نکند، رای 90 درصدی در مجلس بعد می آورد. گزینه های نواب رئیس در مجلس بعد چه کسانی خواهند بود؟ کسانی همچون آقایان بروجردی، جلالی، تاج گردون، مطهری و حاجی بابایی مطرح هستند. به عنوان آخرین سوال، یک خاطره ماندگار در ذهنتان از دوره نمایندگی تعریف می کنید. در پایان دوره ریاست آقای ضرغامی بر صداوسیما، موضوع جانشینان احتمالی وی مطرح بود. خبرنگاری در این باره از من سوال کرد و من گفتم که آقای حدادعادل یکی از گزینه ها هستند. چند روز بعد ایشان مرا صدا کردند. روی میزشان هم مشتی گل یاس بود. به من گفتند امروز چه روزی است؟ گفتم 17 شهریور. گفت پس بیا این گل مال تو. گفتم منظورتان را نفهمیدم؟! با خنده گفت «در این روز مردم به نیروهای نظامی گل هدیه دادند که معروف شد به روز پیروز گل بر گلوله. من هم به توپخانه تو گل هدیه می کنم! من می خواهم در این کشور رئیس جمهور شوم، بعد تو می گویی من می خواهم رئیس صداوسیما شوم؟ درست است که اینطوری مرا از عرش به فرش بیاوری؟» بعد هم اضافه کرد در این مملکت هر وقت که قرار بوده رئیس صداوسیما عوض شود، گفته شده که من یکی از گزینه ها هستم و هیچ وقت هم این پیش بینی محقق نشده.


شنبه ، ۲۵اردیبهشت۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[مشاهده در: www.akharinnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن