واضح آرشیو وب فارسی:زاهدانه: بی توجهی به ارزش های دینی و اهمال در آموزش اصول و مبانی دینی در کشور ما از جمله مواردی است که طی دراز مدت آسیب های عمده اجتماعی و روحی و روانی را به جای می گذارد و همچنین درباره علل به وجود آمدن پدیده زنان خیابانی دیدگاه های مختلفی وجود دارد و پدیده زنان خیابانی یکی از آسیب های مهم اجتماعی است، آمار رسمی از آنان وجود ندارد.به گزارش زاهدانه به نقل از هرمز، سکوت شب ها در بندرعباس را گاهی صدای بوق های پی در پی یک ماشین مدل بالا می شکند، خوب که بنگری در گوشه ای از خیابان سایه ای نحیف از یک زن را می بینی ، زنی که برای قیمت فروش تنش در نیمه شب چانه می زند ، زنی که به ظاهر لبخند به لب دارد و گاهی بلند می خندد اما مشخص نیست پشت آن چهره رنگ آمیزی شده هم لبخندی هست ؟ کسی چه می داند شاید این لبخندها واقعیست ، شاید هم از سر دردمندی و استیصال است . پدیده زنان خیابانی یکی از آسیب های مهم اجتماعی است، آمار رسمی از آنان وجود ندارد و همین موضوع باعث طرح آمارهای غیر واقعی و مبالغه آمیز توسط برخی کارشناسان و رسانه های داخلی و خارجی شده است. فشار های ساختاری در محیط مانند فقر، ممکن است برخی از مردم را وادار به انحراف سازد ولی به واقع پیدایش زنان خیابانی تنها به دلیل داشتن مشکلات مالی و اقتصادی توجیه پذیر نیست چرا که افراد بسیاری در فقر زندگی می کنند اما حاضر به تن دادن به این کار نیستند بلکه در بسیاری از موارد فقر، در کنار مسایل دیگر معنی پیدا می کند. درباره علل به وجود آمدن پدیده زنان خیابانی دیدگاه های مختلفی وجود دارد و علل اقتصادی در ایجاد این پدیده تاکید می کنند و عمده ترین عامل فرار زنان و دختران نابسامانی های زندگی و خانوادگی خصوصا نابسامانی اقتصادی است و همچنین علل اجتماعی و روانی هم در ایجاد آن موثر می دانند و معتقدند زنان خیابانی دچار اختلالات روانی هستند و تعداد قلیلی هم صرف خواست خود زنان و دختران را بدون اینکه مشکلی داشته باشند در اقدام به این عمل موثر می دانند . بی توجهی به ارزش های دینی و اهمال در آموزش اصول و مبانی دینی در کشور ما از جمله مواردی است که طی دراز مدت آسیب های عمده اجتماعی و روحی و روانی را به جای می گذارد و امری که بسیاری از خانواده ها و اولیای آموزشی در مدارس از دقت و توجه عمیق به آن سرباز می زنند، شاید به علت الگوهای جدید برخی کارشناسان تربیتی مبنی بر سهل گرفتن اعتقادات و وظایف دینی بر نوجوانان و جوانان باشد تا مانع از دل زدگی آنان شود. مشکلات اقتصادی و معیشتی، تن دادن به ازدواج های موقت و یا خارج از عرف اجتماعی، تن فروشی ، روی آوردن به آسیب هایی هم چون قتل، خودکشی، اعتیاد، فحشا، سرقت، انزوا و اختلال در مناسبات و تعاملات اجتماعی، مشکلات جنسی و روی آوردن به انحرافات جنسی و فساد اخلاقی، مشکلات ناشی از عدم حضانت فرزندان، دلتنگی و از دست دادن سلامت روانی و جسمی و ... از جمله آثار و پیامدهایی است که زنان مطلقه با آن درگیر می باشند. نکته دردناک اما اینجاست که پای زنان متاهل نیز به روسپیگری باز شده است ، اما نکته مهم تر اینجاست که از آنجا که روسپیگری در کشور تابویی اجتماعی به حساب می آید هر گز به طور علمی به آن پرداخته نشده تا راهکارهای اساسی برای نجات زنان آسیب دیده اندیشیده شود و تا این تابو شکسته نشود و آمار دقیقی از فحشا وجود نداشته باشد تا آسیب شناسی ها صورت بگیرد نرخ فحشا نیز افزایش خواهد یافت. هیچ دلیل یگانه ای نمی تواند روسپی گری را تبیین کند و برخی از عوامل موثر بر پدیده روسپی گری زنان به این شرح است: دسترسی نداشتن به فرصت ها برای اشتغال در مشاغل مشروع. عدم کسب شایستگی ها و بسندگی های لازم برای انجام کارهایی که بتواند نیازها و انتظارات مادی زنان را تامین نماید. ناسازگاری زناشویی و مشکلات در روابط اجتماعی درون خانواده و عدم حمایت های روانی-اجتماعی از طرف همسر. زنان در چنین شرایطی در جستجوی جایگزین هایی به عنوان شبکه حمایت اجتماعی می باشند. انتخاب فحشا توسط زنان به عنوان راهبردی برای استقلال. نبود یک سازمان تامین اجتماعی که زنان آسیب دیده و بی سرپرست یا فاقد منابع مالی را پوشش دهد.
پنجشنبه ، ۲۳اردیبهشت۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: زاهدانه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 115]