واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۹:۵۶
هرکس که "مناظره" میان امیر ترکی الفیصل، رئیس سابق دستگاه اطلاعات عربستان با ژنرال یعقوب عمیدور، مشاور سابق امنیت ملی اسرائیل را دنبال کرد که این مناظره از سوی موسسه پژوهشهای خاور نزدیک برگزار شد که به سیطره لابی اسرائیلی بر آن معروف است، به خوبی درک میکند که "عادی سازی" میان عربستان و اسرائیل به سرعت به پیش میرود و این مناظرهها فقط یکی از حلقههای این عادی سازی نیست، بلکه برای آن صورت میگیرد تا همکاری استراتژیکی را میان دو طرف برای رویارویی با خطر مشترک "تروریسم" سنی و شیعی و ایران و حزب الله ایجاد کند، چراکه اسرائیل دیگر برای عربستان یک دشمن نیست حتی اگر هم دشمن باشد دشمنی درجه دو است یا حتی دشمنی در درجه دهم پس از ایران است. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، عبدالباری عطوان، تحلیل نویس مشهور عرب در مقالهای در روزنامه مستقل رای الیوم نوشت، ژنرال عمیدور در طول مناظره بر چند مساله سیاسی تاکید کرد که ما آنها را در نکات ذیل خلاصه میکنیم تا پس از آن نگاهی عمیق تر به این اقدام که با هدف عادی سازی صورت میگیرد، داشته باشیم: نخست: اتحادیه عرب تغییر کرده است (دودسته شده است) و طرح صلح عربی زمانش گذشته است و دیگر کارآمد نیست و باید عادی سازی و همکاری با کشورهای دارای منافع مشترک یعنی اسرائیل با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس صورت بگیرد. دوم: ایران و حزب الله خطر ماهیتی و موجودیتی هستند که اسرائیل را تهدید میکنند و دو طرف در تلاش هستند تا جولان را به نقطه آغاز استراتژیکی جهت ضربه زدن به اسرائیل تبدیل کنند. سوم: ایران به عنوان یک قدرت هستهای بزرگترین خطر را علیه عربستان، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و اسرائیل با هم به وجود میآورد، به همین دلیل باید از این امر ممانعت به عمل آورد که ایران هرگونه تواناییهای هستهای را پس از پایان توافق کنونی توسعه دهد. چهارم: این ژنرال اسرائیلی به صراحت از عربها میخواهد تا مساله فلسطین را فراموش کنند اما این کار را بدون شفافیت و با نام همکاری با اسرائیل انجام میدهد بدون آنکه این همکاری مشروط به دست یابی به سازشی برای مساله فلسطین باشد و سطح وقاحت به اینجا میرسد که میگوید فلسطینیها در فلسطین اشغالی یا در کرانه باختری و نوار غزه از امنیت بیشتری نسبت به دیگر عربها در تعدادی از کشورهای عربی برخوردار هستند. امیر فیصل در مقابل بر چند نکته تمرکز کرد که شامل هیچ گونه بحث تازهای نسبت به گفتگوهای سابقش با مسئولان اسرائیلی نبود که میتوان این سخنان را در نکات ذیل خلاصه کرد: نخست: از محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین حمایت کرد، وی گفت که عباس، یاسر عرفات رئیس خود را به چالش کشید زمانی که با انتفاضه دوم مسلحانه مخالفت کرد و عباس تاکید کرد که هیچ راه حل نظامی برای مساله فلسطین وجود ندارد و این همان مسالهای است که دانش آموختهاش انور عشقی، ژنرال سعودی نیز در سخنان خود با یک شبکه عربی بر آن تاکید کرد. دوم: وی بر طرح صلح عربی متمرکز شد که در اصل یک نسخهای سعودی است و نسبت به این امر اظهار تعجب کرد که دولت نتانیاهو به آن پایبند نیست. سوم: وی بر این مساله تاکید کرد که همکاری میان اسرائیل و کشورهای عربی در رویارویی با ایران در شرایطی بهتر خواهد بود که در آن صلح میان کشورهای عربی و اسرائیل برقرار باشد. چهارم: امیر ترکی الفیصل بر این سخن خود تاکید کرد که از اصطلاح "دولت اسلامی" استفاده نمیکند بلکه از کلمه "فاحش" استفاده میکند و وی مجددا بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه را مورد هجمه قرار داد و گفت که از اروپاییها میخواهد تا یک پناهنده را بگیرند که آن بشار اسد است! وی همچنین خواهان مسلح کردن مخالفان سوری شد. پنجم: امیر الفیصل گفت که داعش در لیبی، عراق و سوریه و عراق وجود دارد و علت این حضور تبدیل شدن این کشورها به کشورهای شکست خورده است و وی به هیچ وجه به این مساله اشاره نکرد که چه کسی به ویژه آمریکا و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از جمله عربستان این کشورها را به این وضعیت رساندهاند. عبارت خطرناکتر و گمراهانهتر که از زبان امیر فیصل مطرح شد، این سخن وی بود: من همواره به بینندگان یهودی میگویم که با خردهای عربی و مال یهودی میتوانیم به صورت خوبی در زمینههای علمی و فناوری پیش برویم. آنچه که امیر فیصل درک نکرد، این است که عربها هر دو اینها یعنی مال و عقل را با هم دارند و نیازمند عقل یا پول یهودیان نیستند اما مشکل در این امر نهفته است که دولتهای ما و حکام ما و در رأسشان عربستان مال را از بین بردند و عقلها را کشتند و کسانی که خردشان را نکشتند وادار کردند تا به کشورهای غربی مهاجرت کنند که قدر علم و دانشمندان را میدانند و از این مساله آگاه هستند که چگونه برای آنها خاستگاهی را فراهم کنند تا در تمامی زمینههایشان ابداعاتی داشته باشند. ما از این مساله تعجب میکنیم که امیر فیصل از این امر صحبت میکند که یهودیان مال دارند در حالی که او وابسته به خاندانی است که کشورش 10 میلیون بشکه نفت را در طول دست کم پنج سال صادر کرده است و در حال حاضر برای فروش بزرگترین شرکت در جهان که آرامکو است یا بخشی از آن جهت تاسیس یک صندوق سرمایه گذاری به ارزش دو ترلیون دلار (2000 میلیارد دلار) طرح ریزی میکند. این تمجید از اموال یهودیها نتایج اشتباهی میدهد و به نفع طرفهای اشتباه است و مفاهیم نادرست و غیرمنطقی را ترویج میدهد و درها را در مقابل سرمایههای صهیونیستی جهت حضور گسترده در بازارهای عربی و قرار دادن آنها در قیمومت اسرائیل باز میکند. معتقد نیستیم که یهودیانی که تعدادشان بیشتر از 15 میلیون شخص نیست اموالی بیشتر از عربهایی داشته باشند که بیش از دو سوم تولید سازمان اوپک را صادر میکنند همانطور که دو سوم ذخیره نفت در جهان را در اختیار دارند و گنجهای فلزی دارند که نمونه آنها در هیچ جای دیگر جهان نیست. خوب است، این شاهزاده سعودی بگوید، درآمدهای نفتی حاصل از فروش بشکهای 140 دلار کجا رفت؟ مقامات عربستان فکر میکنند، عادی سازی روابط با اسرائیل شبکه امنیتی برای آنها در برابر خطر ایران که آن را دستاویز برقراری رابطه با اسرائیل قرار دادند، ایجاد خواهد کرد، در حالیکه این تصوری اشتباه است، چراکه این اسرائیل است که برای آنها خطر واقعی باقی خواهد ماند. اسرائیل با اعراب مذاکره نخواهد کرد و اگر مذاکره کند، امتیاز اساسی و مهمی به آنها نخواهد داد و این مسالهای است که این ژنرال اسرائیلی در سخنانش به آن اشاره کرد، چون اعراب خطری برای اسرائیل به وجود نخواهند آورد. در پایان باید گفت که مهمترین نتیجه گرفته شده از این مناظره عبارت از این است که عربستان درحال زمینه سازی همکاری راهبردی با اسرائیل به جای آمریکاست که از آن روی گردان شده و مخالف جنگهایش علیه ایران است. بیشک هدف این مناظرهها و دستدادنها قانع کردن و راضی کردن افکار عمومی عربستان در درجه اول و سپس جهان عرب و اسلامی است و این تنها بیانگر سردرگمی و بیم و وحشت عربستانیها از سیاستهای نادرستشان در منطقه است و این موضوعی است که رئیس جمهوری آمریکا در مصاحبه با توماس فریدمن، روزنامهنگار آمریکایی نیز به آن اشاره کرد و گفت که خطر داخلی که خاندان حاکم بر عربستان را تهدید میکند، بسیار بیشتر از خطر خارجی است که به گفته آنها در ایران نمود پیدا میکند. و در این بین به نظر میرسد، اگر عقل و خرد خلاق عربی در قدرت و نظام وجود داشت، امت عربی به این وضعیت کنونی دچار نمیشد. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]