واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
روزنامه الدستور چاپ اردن در تحلیل امروز خود در اینترنت تحت عنوان ( نقش امریکا در تظاهرات ایران ... نسخه امریکایی برای تغییر نظام ایران ) نوشت: با انکه باراک اوباما، رئیس جمهور امریکا و مقامات عالی رتبه این کشور می گویند که در امور داخلی ایران مداخله نمی کنند ولی درست در همین زمان ، اقدام مقامات ایرانی علیه راهپیمایان معترض را سرکوب می خوانند و آن را محکوم می کنند. نویسنده با بیان اینکه ، اظهارات دو پهلوی اوباما بیان کننده موضع واقعی امریکا در قبال ایران نیست می افزاید : امریکا خواستار ایجاد تحولات سیاسی ریشه ای در قدرت حاکمه ایران است چه این تغییر مطابق خواست دولت پیشین امریکا یعنی دولت جرج دبلیو بوش مبنی بر "تغییر نظام " باشد و یا مطابق خواست دولت کنونی این کشور مبنی بر اینکه نظام ایران مطابق با سیاستهای امریکا و راهبرد امریکا در منطقه تغییر رفتار دهد. در همین زمینه رابرت گیبس سخنگوی کاخ سفید سه شنبه اعلام کرد اعتراضها ی خشونت آمیز در ایران در واقع سرآغاز این تغییر است. نویسنده تاکید می کند ، انتخابات ریاست جمهوری ایران و نتایج آن ، فرصت نادری به امریکا و هم پیمانان غربی اش داد تا بطور مستقیم در این حوادث مداخله کنند وبه مخالفان از طریق اظهارات حمایت آمیز و تبلیغات واهی و گمراه کننده خط دهند تا بدین وسیله ایران را با هدف براندازی نظام ، بی ثبات کنند. الدستور می افزاید ، آشوبهایی که معترضان درتهران انجام دادند خواسته یا ناخواسته ، منطبق با برنامه ریزی دستگاه اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) بوده است به نحوی که این دستگاه قصد داشته است با بهره برداری از این راهپیمایی ها و آشوبها ، یا یک نظام آلت دست و حامی امریکا را در ایران روی کار بیاورد و یا با این ادعا که حکومت احمدی نژاد غیر قانونی است و حکومت اقلیت بر اکثریت است و جریان خواستار دموکراسی را سرکوب می کند به ایران حمله کند وانرا تحت فشار شدید بگذارد. حتی برخی تحلیلگران امریکایی نیز معتقدند که مداخله امریکا و گمراه کردن افکار عمومی جهان از طریق رسانه های غربی آنقدر روشن و آشکار است که دیگر نمی توان اظهارات مقامات امریکایی را مبنی بر مداخله نکردن در امورداخلی ایران تایید کرد. در همین چارچوب پل گریگ روبرتس معاون وزیر دارایی امریکا در دوره رونالد ریگان ، رئیس جمهوری اسبق امریکا، خاطر نشان می کند ، مخالفان قبل از آنکه زمان رای گیری خاتمه یابد خود را پیروز این انتخابات اعلام کردند. آنها همچنین مدعی شده بودند که در انتخابات قانون شکنی های گسترده ای رخ داده است ولی هیچ مدرک خاصی در این خصوص عرضه نکردند . از سوی دیگر رسانه های غربی نیز تنها چند دقیقه پس از پایان زمان رای گیری اعلام کردند که نامزد مخالفان پیروز این انتخابات بوده است.گریگ معتقد است ،هدف از پیشدستی مخالفان قبل از پایان زمان رای گیری و اعلام زود هنگام پیروزی ، در واقع دست رد زدن به هرگونه نتیجه واقعی بوده است . نویسنده با بیان اینکه به عقیده کارشناسان در نظام انتخاباتی ایران تقلب مد نظر نیست می افزایدعلت این است که انتخاب اولیه نامزدهای انتخاباتی را گروه کوچکی ازروحانیان (شورای نگهبان ) برعهده دارند و انها از میان نامزدها ، فقط به کسانی که شرایط خاصی دارند اجازه شرکت کاندیداتوری می دهند ، به نحوی که محمد خاتمی نیز پس از تایید این شورا در سال 1997 و انتخابات 2001 پیروز شد. گریگ معتقد است این روحانی ها دو بار تایید کردند که خاتمی در انتخابات پیروز شده است بنابراین اگر موسوی نیز پیروز شده بود انها در اعلام پیروزی او تردید نمی کردند چرا که خود انها تاییدش کرده بودند ووی نیز در چند دولت وزیر امورخارجه بود و سپس نخست وزیر شد . گریگ در اینجا این پرسش را مطرح می کند که چرا مخالفان شکست در برابر احمدی نژاد را نمی پذیرند در حالیکه شکست رفسنجانی چهار سال قبل در مقابل احمدی نژاد پذیرفته شد؟ در پاسخ به این سوال کینث تمرمان کارشناسان مسایل ایران که به نومحافظه کاران امریکا گرایش دارداز وجود برنامه ای تحت عنوان " انقلاب نارنجی" نام می برد که مشابه اکراین و سایر کشورها ست . او قبل از برگزاری انتخابات ایران نوشت، صحبتهایی درباره انقلاب سبز وجود دارد و قرار است راهپیمایی هایی با این ادعا که اراء مردم به سرقت رفته است براه افتد. نویسنده خاطر نشان می کند ، تمرمان یک سازمان غیر دولتی تحت عنوان "موسسه دموکراسی " که هزینه انرا موسسه موقوفه ملی برای گسترش دموکراسی تامین می کند و وابسته به دولت امریکا است ،اداره می کند. موسسه دموکراسی ادعا می کند برای گسترش دموکراسی در ایران تلاش می کند و شخص تمرمان نیز اعتراف کرده است که سازمان موقوفه ملی برای گسترش دموکراسی (نید) از گروههای وابسته به مخالفان حمایتهای مالی کرده است. نویسنده با انتقاد از عملکرد رسانه های غربی می افزاید،رسانه های غربی چنین واقعیتهایی را نادیده گرفتند و در عوض تبلیغات گمراه کننده و تحریک کننده ای براه انداختند چرا که انها طبق عادت همیشگی زمانی که قضیه به سیاست خارجی و مصالح امریکا و هم پیمانان غربی اش ربط پیدا می کند از انتشار خبرها و تحلیلهای بی طرفانه فاصله می گیرند و تبلیغات خصمانه ای علیه دولت ایران براه می اندازند. گریگ در این زمینه اذعان می کند که ما به خوبی می دانیم که این امریکا است که از برخی سازمانهای تروریستی داخل ایران که مسئول انفجار و عملیات خرابکارانه و خشونت آمیزند حمایت مالی می کند و به احتمال زیاد همین سازمانها مسئول به اتش کشیدن خودرو ها و اقدامات خشونت امیز در حوادث اخیر تهران است. گریگ خاطرنشان می کند پایگاه اینترنتی "توئیتر" روز سیزدهم ژوئن تقویت شد و هدف از آن انتشار اتهامات علیه احمدی نژاد مبنی بر سرقت کردن اراءبوده است و روزنامه جروزالم پست نیز روز چهاردهم مطلبی درباره این پایگاه اینترنتی نوشت که همه اینها دال بر این است که پایگاه اینترنتی توئیتر هدفی جز براه انداختن تبلیغات علیه دولت ایران ندارد. گریک در ادامه این پرسش را مطرح می کند که چرا چنین اعتراضها و راهپیمایی هایی در سایر نقاط جهان که در انها تقلب در انتخابات واضح است رخ نمی دهد و اگر هم رخ می دهد چرا مورد حمایت امریکا واقع نمی شود ؟ گریگ در پایان تاکید می کند از یاد نبریم که جان بولتون یکی ازچهره های نو محافظه کار مخالف ایران درباره راهبرد امریکا در قبال ایران گفته است اول برای بی ثبات کردن ایران تلاش می کنیم و بعد در صورت شکست دست به حمله خواهیم زد. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 200]