رئيس اداره سياسي سپاه :موسوي مسئول خون هاي بر زمين ريخته شده و تمامي خسارات وارده است

واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

رئيس اداره سياسي سپاه :موسوي مسئول خون هاي بر زمين ريخته شده و تمامي خسارات وارده است اشاره: انتخابات پرشكوه و حماسي 22 خرداد براي تعيين رياست جمهوري، در فضاي سياسي خاص و متفاوت از دوره هاي گذشته برگزار گرديد. نتايج اين انتخابات كه با مشاركت بي نظير نسبت به تمامي دوره هاي انتخابات رياست جمهوري در گذشته برگزار شد، با اعتراض كانديداهاي اصلاح طلب و به ويژه ميرحسين موسوي مواجه گرديد و به دنبال اعتراضات ايشان و گروه هاي سياسي حامي و فتنه انگيزي كشورهاي غربي، حركت هاي اعتراضي خياباني و به دنبال آن اغتشاشات و تخريب ها شروع شد. با توجه به اهميت موضوع، صبح صادق گفت وگويي را با سردار دكتر جواني رئيس اداره سياسي در خصوص مسائل مرتبط با انتخابات داشته كه در پي مي آيد. ¤ ارزيابي كلي شما از انتخابات دهم چيست؟ واقعاً يك حماسه بود. حماسه بزرگي كه ملت ايران خلق كرد و با توجه به ويژگي هاي اين حماسه بزرگ در تاريخ ماندگار مي شود. مردم در اين انتخابات اثبات كردند كه لياقت و شايستگي برخورداري از عنايات و رحمت الهي را دارند. فضاي سياسي و تبليغاتي در اين انتخابات بسيار عجيب و غلط انداز بود و مجموعه هايي از داخل و خارج بذر نااميدي در جامعه پخش مي كردند و منتظر گرفتن نتيجه آن در انتخابات بودند كه ملت ايران در انتخابات شاهكار كرد و تمامي معادلات آنها را با حضوري پر شور و نشاط و با مشاركت 85 درصدي برهم زد. بزرگي و عظمت اين انتخابات به گونه اي است كه مقام معظم رهبري در جمع مداحان اهل بيت، اين انتخابات را يك اعجاز الهي دانسته و مي فرمايند: «حقيقتاً يك دست اعجاز آفرين الهي پشت اين انتخابات بود چرا كه نتيجه آن 10 ميليون رأي بيشتر در مقايسه با بالاترين رقم مشاركت مردم در انتخابات 30 ساله است.» همچنين معظم له در خطبه هاي نمازجمعه تهران از اين انتخابات به عنوان يك زلزله سياسي براي دشمنان ياد كردند. ¤ انتخابات دهم چه پيام هايي دارد؟ پيام هاي اين انتخابات بسيار است. اين انتخابات به صورت آشكارا پيام هايي را براي همه جهانيان، قدرت ها، دوستان و دشمنان داشت. دو پيام بزرگ آن را من مورد اشاره قرار مي دهم. پيام اول اين انتخابات، اعلان پيوند عميق و ناگسستني بين مردم ايران با انقلاب اسلامي و نظام مقدس جمهوري اسلامي مي باشد. اين انتخابات در واقع يك رفراندوم بزرگ با مشاركت حدود چهل ميليون نفر در راستاي تأييد و حمايت جدي از نظام ديني بود. پيام ديگر آن به جهت گيري مردم در انتخاب برمي گردد. مردم با يك رأي قاطع به گفتمان انقلاب، امام و رهبري رأي دادند. به نظر من در اين انتخابات، رقابت جدي بين گفتمان ها بود و هر يك از اين چهار كانديداي انتخابات گفتماني را پرچمداري مي كردند. مردم با انتخاب خود، اعلام كردند كه به آرمان هاي حضرت امام (ره) و ارزش هاي انقلاب اسلامي پايبند و وفادار هستند و براي حفظ استقلال، عزت ملي و پيشبرد كشور در دهه چهارم انقلاب با رويكرد عدالت محور، در صحنه حاضر و آماده هستند و مرعوب تهديدات دشمن نيز نمي گردند. دشمنان در سال هاي اخير با تهديدات سنگين و عمليات رواني و تبليغات بسيار گسترده، به دنبال تأثيرگذاري بر افكار عمومي ايرانيان بودند و منتظر بودند كه نتيجه كار خود به ويژه در موضوع هسته اي را در انتخابات ببينند كه ملت ايران جواب دندان شكني به آنها داد و از ميان چهار كانديدا به كسي رأي داد كه روي شعارهاي انقلاب صراحت بيشتري داشت و بر مواضع اصولي جمهوري اسلامي بيش از ديگران تأكيد مي كرد. ¤ به نظر شما پيروز واقعي در اين انتخابات چه كسي است؟ اگر براي هر انتخاباتي به دليل رقابت ها اعلان يك برنده و يك بازنده را امري اجتناب ناپذير بدانيم، بايد بگوييم در اين انتخابات برنده و پيروز واقعي، ملت ايران و نظام اسلامي و بازنده بزرگ، دشمنان اين ملت و تمامي مخالفان و معاندان انقلاب اسلامي هستند. عصبانيت و ناراحتي غربي ها، صهيونيست ها و آمريكايي ها از دست ملت ايران در اين انتخابات روشن است. جهت گيري رسانه هاي آنان قبل و بعد از انتخابات نشان مي دهد كه در اين انتخابات چه كسي برنده و چه كسي بازنده است. در واقع آمريكا بازنده اصلي و ملت ايران برنده اصلي اين انتخابات است. ¤ به راستي علت اصلي ناراحتي و عصبانيت غربي ها كه در جهت گيري رسانه هاي آنان مشهود مي باشد را چه مي دانيد؟ علت همان پيام هاي اصلي اين انتخابات است. پيام پيوند مردم با نظام به دليل مشاركت 85 درصدي كه در دنيا اين سطح از مشاركت بي نظير است و پيام تأكيد مردم ايران بر استمرار گفتمان اصولگرايي، عدالت گرايي، ايستادگي در برابر غرب، ايستادگي بر حقوق هسته اي، دفاع از ملت مظلوم فلسطين و ايستادگي بر ارزش هاي انقلابي و اسلامي، تمامي اين پيام ها، دشمنان را ناراحت و عصباني كرده است. غرب در مواجهه با جمهوري اسلامي در موضوعات مختلف و به ويژه در موضوع هسته اي، حقيقتاً به بن بست رسيده و اين اميد را داشت كه از طريق انتخابات در ايران و با يك چرخش قدرت و جابه جايي گفتمان ها در حاكميت ايران، يك گشايشي برايش حاصل شود. در اين انتخابات اين اميد به نااميدي براي آنان تبديل شد. غربي ها آرزو مي كردند كه در اين انتخابات، كسي كه قاطعانه در برابر آنها ايستاده و از حقوق ملت ايران دفاع مي كند و بر ارزش هاي انقلاب اسلامي تأكيد دارد، شكست بخورد و در مقابل كسي پيروز شود كه خواهان روابط گرم با آمريكا و اروپا مي باشد و براي رسيدن به اين روابط گرم حاضر است تغييراتي را در سياست خارجي ايران به وجود آورد. غربي ها براي رسيدن به اين خواست و آرزو، دست روي دست هم نگذاشته بودند و خيلي كار كردند و تمامي ظرفيت و توان خود را هم به كار گرفتند، اما ملت ايران راه خودش را كه همان راه اسلام و انقلاب است طي كرد و دشمن را مأيوس و نااميد ساخت. ¤ بعد از انتخابات حوادث تلخي رخ داد و همچنان ادامه دارد، ارزيابي شما از اين حوادث چيست؟ واقعاً اين حوادث تلخ است و گسترش آن مي تواند شيريني اين انتخابات را در كام ملت ايران تلخ كند. من ريشه اصلي اين حوادث را در خواست دو جريان داخلي و خارجي مي بينم. در واقع عده اي در داخل بر اين اعتقاد هستند كه وضعيت سياسي كنوني و روندهاي موجود كه با دولت نهم و پس از دوره اصلاحات شكل گرفته، بايد به هر شكل ممكن متوقف گردد. غربي ها هم همين خواست را دارند و منافع خود را در عدم تكرار دولت كنوني مي بينند. اين دو جريان، در تلاش بودند كه از طريق انتخابات به اين هدف برسند. بنابراين مجموعه اي از اقدامات قبل از انتخابات انجام گرفت و اكنون به دليل نرسيدن به هدف در انتخابات، با بحران سازي به دنبال ابطال انتخابات هستند. ¤ شما معتقد هستيد كه اين اعتراضات و دامن زدن به اغتشاشات از قبل برنامه ريزي شده بود؟ آري. در مصاحبه قبلي كه حدود بيست روز قبل از انتخابات با هفته نامه صبح صادق داشتم و آن مصاحبه در رسانه هاي غربي هم بازتاب گسترده اي پيدا كرد، تصريح كردم كه جرياني در داخل كشور به دنبال راه اندازي يك انقلاب مخملي در ايران است. اين جريان بعد از انتخابات به دليل نرسيدن به نتيجه از طريق رأي مردم، در حال پياده سازي همان سناريوي انقلاب مخملي مي باشد و تمامي اين رفتارها، اعتراضات و اغتشاشات را بايد در همين راستا تحليل كرد. البته در آن مصاحبه اشاره شد كه با هوشياري مردم، هر حركتي براي انقلاب مخملي در نطفه خفه خواهد شد و اكنون نيز اين باور را دارم كه همين اتفاق افتاده است و اين حركت كور عقيم مانده و به نتيجه مورد نظر طراحان ختم نخواهد شد. آنان جز ايجاد زحمت براي مردم و آبروريزي براي خودشان، به هيچ چيز ديگري نخواهند رسيد. رهبر معظم انقلاب اسلامي در خطبه هاي تاريخي نمازجمعه با صراحت به اين موضوع اشاره كرده و فرمودند ايران، گرجستان نيست و دشمنان هنوز ملت ايران را نشناخته اند. مردم اجازه چنين كاري به دشمنان نمي دهند. ¤ به چه دليل مي توان گفت كه اعتراض يك كانديدا به نتيجه انتخابات در راستاي انقلاب مخملي مي باشد؟ اعتراض همه كانديداها و به ويژه آنهايي كه در انتخابات رأي نياورده اند، يك امر طبيعي و بديهي است و قانون هم براي پيگيري اين قبيل اعتراضات و شكايات، سازوكارهايي را مشخص كرده است. اما در انتخابات مجموعه اي از اتفاقات رخ داده كه وقتي آنها را كنار يكديگر مي گذاريم، نمي توانيم بگوييم اينها اموري طبيعي براي هر انتخابات مي باشد. به عنوان مثال طرح اين موضوع در فضاي سياسي كشور به صورت گسترده و از مدت ها قبل از انتخابات است كه موسوي برنده انتخابات خواهد بود و اگر نتيجه غير از اين باشد حتماً با تقلب فرد ديگري پيروز انتخابات شده است. اساساً زير سوال بردن سلامت انتخابات از چندين ماه قبل از سوي يك جريان سياسي داخلي مشكوك بود. تكرار اين مسئله از سوي آنان و متهم ساختن نظام به اين كه درصدد است در اين انتخابات تقلب كند، يك امر غيرعادي و غيرطبيعي بود و براي افراد صاحب نظر و كارشناسان روشن بود كه اين قبيل مسائل با اهداف خاصي در فضاي سياسي كشور منتشر مي شود. تشكيك در سلامت انتخابات و زير سوال بردن نتيجه انتخابات، نقطه آغازين براي حركت در راستاي انقلاب مخملي با كشاندن هواداران به خيابان ها مي باشد. انقلاب مخملي در گرجستان در سال 2003 به همين صورت اتفاق افتاد و اپوزيسيون غرب گرا با وادار كردن دولت حاكم به عقب نشيني از طريق ابطال انتخابات، توانستند قدرت را به دست بگيرند. در اين انتخابات جريان اصلاحات يا بهتر بگوييم جريان دوم خرداد، از مدت ها قبل به اين موضوع پرداخت كه در انتخابات دهم ممكن است تقلب صورت گيرد و نشانه انجام اين تقلب را هم پيروزي احمدي نژاد اعلام كردند. يعني آنها گفتند اگر غير از موسوي كس ديگري رأي بياورد، حتماً در انتخابات تقلب صورت گرفته است. بر همين اساس وقتي آقاي احمدي نژاد به عنوان منتخب ملت معرفي گرديد، اعلام كردند كه در انتخابات تقلب شده و بايد انتخابات باطل گردد و الآن همين خواسته را دنبال مي كنند. ¤ در سي سال گذشته، انتخابات زيادي در ايران انجام شد، لكن در هيچ يك از آنها به دنبال اعلام نتيجه ما شاهد بروز اعتراضات گسترده و ايجاد اغتشاش نبوديم، چرا در اين انتخابات اين اتفاقات رخ داده است؟ دليل آن را گفتم. از نظر عده اي در داخل كشور و از نظر غربي ها، دولت كنوني نبايد تكرار شود. آنها منافع خود را با تكرار اين دولت در خطر مي بينند. بنابراين به هر شكل ممكن بايد جلوي تكرار آن را گرفت. اين اعتراضات و اغتشاشات كه كانون آن در مناطق خاصي از تهران است، با همين هدف دنبال مي گردد. آقاي ميرحسين موسوي و تيم پشت صحنه ايشان با كمك رسانه هاي غربي مانند BBC فارسي زبان، با يك عمليات رواني از قبل طراحي شده، برخي از هواداران خود را به اين باور غلط رسانده اند كه برنده اصلي انتخابات موسوي خواهد بود و اگر غير از اين اعلام شود، حتماً در انتخابات تقلب شده است. سناريوي زير سوال بردن نتيجه انتخابات كه در داخل كشور طراحي گرديد، به صورت حساب شده و هماهنگ از سوي رسانه هاي غربي پشتيباني شد و اين رسانه ها موفق شدند برخي از هواداران آقاي موسوي را به اين باور برسانند كه رأي آنان پايمال شده و براي احقاق حقوق خود بايد كف خيابان ها بيايند و اعتراض كنند تا به حقوق خود برسند. سناريوي تقلب در انتخابات، در واقع سناريوي بحران سازي در كشور براي رسيدن به اهداف خاص است. در پياده سازي اين سناريو، برخي از گروه هاي سياسي داخلي به صورت گسترده از ظرفيت رسانه هاي غربي فارسي زبان كه اساساً با هدف مقابله با انقلاب اسلامي و ساقط كردن جمهوري اسلامي راه اندازي شده اند، حداكثر استفاده را كردند. شايد براي اولين بار طي سي سال گذشته باشد كه برخي از جريان هاي سياسي داخلي كه عضو خانواده انقلاب به شمار مي آيند، اينگونه از بيگانگان و دشمنان اين ملت و انقلاب براي رسيدن به اهداف خود كمك مي گيرند. براي تئوريزه كردن سناريوي تقلب در انتخابات دهم، برنامه ريزي هاي سنگيني از سوي بيگانگان انجام شده بود كه اين موضوع را به عنوان يك امر قطعي و حتمي به مردم القا كنند. به عنوان نمونه تلويزيون بي بي سي فارسي در چند برنامه، با ارائه يك تحليل از سوي كارشناسان در استوديو مبني بر احتمال تقلب در انتخابات، زمينه هاي اوليه را در ذهن مخاطب آماده سازي مي كند و سپس با ارتباط مستقيم با افرادي به عنوان مخاطبين عام بي بي سي نظر آنها را گرفته و بعد با تماس با رئيس ستاد مردمي موسوي و سخنگوي ستاد كروبي در همين خصوص نظر آنها را گرفته و در نهايت با جمع بندي از سوي كارشناس برنامه در استوديو، اين باور را در اذهان مخاطبين ايجاد مي كند كه قرار است در اين انتخابات تقلب صورت گيرد. نشانه انجام تقلب در انتخابات نيز مشخص مي شود. يعني مردم چگونه متوجه شوند كه در انتخابات تقلب صورت گرفته يا نه، مي گويند اگر موسوي رأي نياورد اين نشانه تقلب در انتخابات مي باشد. نتيجه اين نوع تبليغات گسترده از سوي برخي رسانه هاي داخلي و خارجي و صحبت هاي خود كانديداها و به ويژه آقاي موسوي، ايجاد و پيدايي يك فضاي بي اعتمادي در جمعي از هواداران وي نسبت به نظام و حاكميت مي گردد. از درون اين فضا و جو بي اعتمادي، شعارهايي از سوي هواداران موسوي مانند، «اگر تقلب نشه، موسوي رئيس جمهور مي شه» يا «اگر تقلب بشه اسران قيامت مي شه» سر داده مي شود. در واقع با اين نوع جهت دهي به افكار و اذهان هواداران، آنها آماده مي شوند براي آمدن به خيابان ها و انجام اعتراض كه شكل خشن آن هم با اغتشاش و تخريب و آتش زدن اموال عمومي مشاهده گرديد. ¤ چرا در آغاز دهه چهارم انقلاب اسلامي، جمهوري اسلامي با چنين وضعيت و شرايطي روبه رو شده است؟ طي سه دهه گذشته، انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي در هر مقطعي با يك سري مشكلات و موانعي روبه رو گرديده كه با عنايات الهي، هوشياري و درايت امام و رهبري و حضور آگاهانه مردم در تمام صحنه ها در برخورد با تهديدات، توطئه ها و فتنه هاي داخلي، همه اين مشكلات و موانع كنار زده شده و اكنون جمهوري اسلامي در موقعيت بسيار ارزشمندي قرار دارد. مجموعه اي از شواهد و قرائن نشان مي دهد كه انقلاب اسلامي در شرايط كنوني و در آغاز دهه چهارم خود، با پديده نفاق جديد روبه رو شده كه اگر خوب شناسايي نگردد، مي تواند آتش هاي فتنه را در جامعه اسلامي شعله ور سازد. آنچه در انتخابات دهم رخ داده و ممكن است رخ دهد معلول پيدايي و شكل گيري اين پديده خطرناك در ايران اسلامي است. آفت نفاق در جهان اسلام هميشه مشكل ساز بوده و اساساً همين آفت و پديده، شناخت حق و باطل را دشوار ساخته و فتنه را به وجود مي آورد. البته حضور آگاهانه و گسترده مردم در انتخابات دهم، نشان داد كه مردم از يك بصيرت و آگاهي سياسي بالايي برخوردار هستند و در پرتو همين بصيرت مردم، ان شاء الله اين مانع نيز با كمترين هزينه از سر راه انقلاب و نظام اسلامي كنار زده خواهد شد. حضور پرشكوه و تاريخي مردم در نمازجمعه اين هفته تهران و خطبه هاي به ياد ماندني رهبر معظم انقلاب اسلامي، نشان داد كه ظرفيت جمهوري اسلامي براي عبور از موانع و مشكلات بسيار بالا است. ¤ تفاوت اين پديده نفاق، با جريان منافقين اول انقلاب در چيست و چرا اين پديده در دهه چهارم انقلاب بروز و ظهور پيدا كرده است؟ منافقين به دليل تفكرات و اعتقادات انحرافي و التقاطي از همان اول با شعار طرفداري از خلق و مردم به مقابله با مردم و جمهوري اسلامي پرداخته و به همين دليل مردم خيلي سريع آنها را شناخته و طرد كردند. اما اين پديده نفاق جديد در بخشي از نيروهاي با سابقه انقلابي و داراي مسئوليت در نظام اسلامي شكل گرفته است. افرادي كه در اين انقلاب و پيروزي آن نقش داشته اند و طي اين سي سال گذشته در اداره جمهوري اسلامي داراي مسئوليت هاي مختلف بودند به دلايلي امروز گرفتار اين نفاق شده اند. البته فهم اين مسئله و درك آن براي عده اي ممكن است دشوار باشد، لكن با عبرت گيري از تاريخ اسلام مي توان به امكان پيدايي چنين آفات و پديده هاي خطرناك در جامعه اسلامي پي برد. به عنوان مثال بسياري از صحابه پيامبر (ص) كه سال ها در راه اسلام و همراه پيامبر (ص) در راه خدا مجاهدت مي كردند، با گذر زمان به دليل گرفتار شدن به همين پديده نفاق در حالي كه دم از پيامبر (ص) و اسلام مي زدند، عملاً راه خود را از اسلام ناب و راه پيامبر (ص) جدا ساختند و به همين دليل با امام (ع) جنگيدند و راهي را پايه گذاري كردند كه در درون جهان اسلام به پيدايي عاشورا و حادثه كربلا ختم گرديد. كربلا و عاشورا معلول پديده نفاق در صدر اسلام و دوران پس از پيامبر (ص) بود. اين پديده خطرناك و خطرساز در صدر اسلام، خود معلول پيدايي يك طبقه اشرافي و دنياگرا در ميان خواص اهل حق در صدر اسلام و دوران پس از پيامبر اكرم (ص) مي باشد. در واقع آن خواص اهل حق دوران پيامبر (ص) كه به صحابه معروف بودند، هنگامي كه پس از جنگ هاي بدر، احد، خيبر و... اسلام قدرت پيدا كرد، اينها به دنبال دنياي خود راه افتادند و چون خود را به دليل مجاهدت ها و مبارزات صاحب امتياز مي ديدند، كم كم با برخورداري از همين امتيازات و در واقع رانت خواري به اصطلاح امروزي صاحب ثروت و سرمايه هاي كلان شدند و همين روحيه اشرافي گري، تجمل گرايي و دنياگرايي، آنها را از راه اصلي كه راه عدالت، راه مبارزه با فساد، مبارزه با تبعيض و بي عدالتي بود دور ساخت و چون مدعي سابقه در اسلام و همراهي با پيامبر (ص) بودند براي توجيه راه خود گرفتار نفاق شدند. يعني اول اشرافيت و اشرافي گري به وجود آمد و به دنبال آن هم نفاق جديد شكل گرفت و اين نفاق جديد با ايجاد فتنه به مسلمانان ضربات جبران ناپذيري وارد ساخت. در جامعه اسلامي و در دوران پس از انقلاب اسلامي و طي سه د هه گذشته، اين دو آفت كه يكي معلول ديگري است به وجود آمده و اكنون بسياري از اتفاقاتي كه در كشور ما به صورت ناهنجاري سياسي رخ مي نماياند، از جمله برخي حوادث اخير مرتبط با انتخابات ريشه در همين پديده خطرناك دارد. كساني كه مواضع و رفتارهايشان دشمن را خوشحال و اميدوار مي سازد گرفتار چنين آفتي شده اند. اينها ضد انقلاب و مقابل انقلاب نيستند، اينها جزء خانواده انقلاب هستند، لكن به دليل برخي از مواضع و ديدگاه ها، دشمن را به وسوسه انداخته اند. ¤ هدف اصلي آقاي موسوي در اعتراضات چيست؟ آقاي موسوي دنبال ابطال انتخابات است. ايشان با صراحت مي گويد انتخابات ناسالم برگزار شده و در آن تقلب صورت گرفته و بايد اين انتخابات باطل گردد. رهبر معظم انقلاب اسلامي در خطبه هاي نمازجمعه با صراحت فرمودند كه اين نوع خواسته ها، يك بدعت خواهد بود و مي تواند پيامدهاي خطرناك براي كشور داشته باشد. يعني اگر در هر انتخاباتي، افرادي كه رأي نمي آورند بخواهند با ارائه دلايل واهي و كشاندن هواداران به خيابان ها و ايجاد اغتشاش و تنش، به دنبال ابطال انتخابات باشند، اساساً سنگ روي سنگ بند نمي شود. آقاي موسوي، اگر اعتراض هم به نتايج انتخابات دارند بايد از طريق قانون و شوراي نگهبان آن را دنبال نمايند. مسئول تأييد يا ابطال انتخابات براساس قانون شوراي نگهبان است نه آقاي موسوي كه با كشاندن مردم به خيابان ها مي خواهد به چنين خواسته اي برسد. ¤ در پي اعتراضات خياباني عده اي كشته و شهيد و تعدادي مجروح و خسارات زيادي هم وارد گرديد. به نظر شما مسئوليت اين خسارات به عهده چه كسي است؟ پاسخ خيلي روشن است. مسئوليت متوجه آن كساني است كه بسترها و زمينه هاي اين آشوب ها را فراهم مي سازند و به صورت غيرقانوني هواداران را به خيابان ها مي كشانند. آقاي موسوي و حاميان اصلي و پشت صحنه ايشان و همان كساني كه مردم را دعوت به اعتراض و آمدن به خيابان ها مي كنند مسئول اين خون هاي بر زمين ريخته شده و تمامي خسارات وارده به بيت المال مي باشند و بايد پاسخگو باشند. نمي خواهم بگويم آن كساني كه اين خسارات را وارد كردند، اينها آدم هاي موسوي بودند و با دستور ايشان دست به اين اقدامات و جنايات زدند، بلكه منظور اين است كه وقتي كه ايشان با طرح تقلب در انتخابات نتيجه آن را زير سوال مي برد و از هواداران مي خواهد با حضور در خيابان ها به دنبال احقاق حقوق خود باشند، بديهي است كه زمينه و فرصت براي اغتشاش گران و مزدوران و عناصر مخالف نظام و وابسته به بيگانگان فراهم مي گردد. آقاي موسوي از همان ابتدا مي توانست هواداران را دعوت به آرامش نمايد و از طريق قانوني شكايت مي كرد و خواستار رفع ابهامات مي گرديد. ¤ چرا ميرحسين با قاطعيت مي گويد در انتخابات تقلب شده است؟ دلايل ايشان چيست؟ به همان دلايلي كه با قاطعيت دولت نهم و رئيس جمهور را دروغگو معرفي مي كرد و با آمارهاي غلط و گزارش مراكز صهيونيستي مي خواست ادعاي خود را اثبات كند. به همان دليل كه ايشان هنوز انتخابات تمام نشده و شمارش آرا شروع نشده، طي مصاحبه اي با خبرنگاران داخلي و خارجي، خود را پيروز انتخابات معرفي مي كند و افرادي هم به ايشان تبريك مي گويند. به همان دليل كه هنوز نتايج انتخابات اعلام نشده، ايشان با صدور اطلاعيه اي، پيروزي خود را به هواداران اعلام و از آنان مي خواهد كه آماده برگزاري جشن پيروزي باشند. وقتي آقاي ميرحسين موسوي بر خلاف تمامي نظرسنجي هاي معتبر انجام شده و فقط براساس يك سري تبليغات خود را پيروز انتخابات مي داند و براي اينكه پيروز است، دلايل واهي و غيرقابل قبول ارائه مي كند، به همين دلايل ايشان مي گويد چون فرد ديگري غير از من پيروز اعلام شده، پس حتماً تقلب صورت گرفته و بايد انتخابات باطل شود. ¤ پيش بيني شما نسبت به آينده چيست؟ رهبر معظم انقلاب اسلامي در خطبه هاي نمازجمعه با صراحت و قاطعيت راه را مشخص فرمودند. سخنان رهبري فصل الخطاب است و ايشان با صراحت فرمودند در مورد انتخابات قانون فصل الخطاب است و بايد اگر افرادي به انتخابات اعتراضي دارند از طريق قانون اعتراضات را دنبال كنند. ايشان تصريح فرمودند كه اين تحليل غلط است كه افرادي تصور كنند با كشاندن مردم به خيابان ها و اعتراضات خياباني، مي توانند با اهرم فشار هواداران، نظام را به اين نقطه برسانند كه براساس مصلحت انتخابات را باطل اعلام كند. خواسته موسوي ابطال انتخابات است كه اين مسئله هرگز اتفاق نمي افتد. شكايات ايشان بررسي مي شود. اگر لازم باشد، صندوق ها نيز بازشماري مي گردد، لكن فاصله يازده ميليوني آقاي موسوي با آقاي احمدي نژاد، فاصله اي نيست كه بگوييم در اين بازشماري نتيجه تغيير خواهد كرد. اگر موسوي به توصيه هاي رهبري عمل نكند به طور قطع نه تنها به نتيجه نمي رسد بلكه با قرار گرفتن در برابر قانون، در ميان مردم منزوي خواهد شد. /1001/

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]

[مشاهده در: www.rasekhoon.net]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 154]