تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):بى نيازى و عزّت به هر طرف مى گردند و چون به جايگاه توكل دست يافتند در آنجا قرار مى گ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821022881




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

علت علاقه مازندرانی ها برای مهاجرت به تهران چیست؟


واضح آرشیو وب فارسی:تیتر امروز: این موضوع از آنجا اهمیت دارد که بر اساس آمارهای رسمی بیش از یک و نیم میلیون مازندرانی هم اکنون در پایتخت زندگی می کنند ، آماری که پس از آذری زبان ها بیشترین جمعیت تهران را تشکیل می دهد.به گزارش  تیتر امروز ،  مهاجرت را باید بخشی جدا نشدنی از تاریخ زندگی انسان ها دانست. بشر همواره در طول تاریخ برای دستیابی به شرایطی بهتر دست به مهاجرت زده است.  البته این پدیده صرفا به انسان ارتباط ندارد. حیوانات زیادی هم هستند که هر سال برای گذراندن فصول گرم و سرد مهاجرت را انتخاب می کنند ، اما دست کم در دو قرن اخیر روند مهاجرت ها در سراسر دنیا افزایش یافت. کمی جزیی تر که نگاه کنیم با مهاجرت های درون کشوری نیز آشنا خواهیم شد. مهاجرت افراد از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ با هدف دست یافتن به آینده ای بهتر. چندی پیش رئیس بنیاد نخبگان استان مازندران در نشست شورای اداری این استان آماری تأمل برانگیز از میزان مهاجرت های مازندرانی ها به پایتخت ارائه کرد. دکتر «محسن جهانشاهی» با تکیه بر یک سری بررسی ها اعلام کرد که مازندرانی ها پس از آذری زبان ها بیشترین میزان مهاجرت به تهران را دارند که بخش قابل توجهی از این افراد نخبگان هستند. وی افزود : مازندرانی های پایتخت نشین بیش از یک میلیون و 500 هزار تن هستند. بر همین اساس بنیاد نخبگان مازندران در سال جاری به دنبال شناسایی نخبگان و چهره های تاثیرگذار و سپس بازگرداندن آن ها به استان است. البته قطعا این تعداد مازندرانی تهران نشین همگی از اثرگذاران جامعه و نخبگان نیستند ، اما این رقم دو موضوع را مورد توجه قرار می دهد ؛ نخست این که چرا این همه مازندرانی میل به سکونت در تهران دارند و دوم این که مازندران در شرایطی که نیازمند نیروهای نخبه است، باید توان فرزندان خود را مورد استفاده نقاط دیگر از جمله پایتخت ببیند. * نمی توان از مهاجرت گفت و از اقتصاد حرفی نزد یک دکترای علوم اجتماعی در این باره با بیان این که مهاجرت یک معلول چند علتی است، می گوید: هر مهاجرتی می تواند دست کم یک دلیل داشته باشد. اما ریشه های متعددی برای آن دلیل می توان یافت. مهاجرت مازندرانی ها از جمله مسائلی است که چندین دلیل دارد. دکتر «نظام الدین رییسی سنگلجی» می افزاید: نمی توان از مهاجرت گفت و از اقتصاد حرفی نزد. قطعا یکی از دلایل این اتفاق مسائل اقتصادی و شغلی است. اما باید به پیامدهای این اتفاق هم نگاهی انداخت. طبیعی است که مازندران امکان استقرار افرادی رت که امروز در استان های دیگر ساکن هستند ندارد. در واقع جامعه بزرگتر، برخی فرآیندها را در خود حل می کند. وی اظهار می کند: مهاجرت اتفاقی دو طرفه است که هم نیاز فرد مهاجر به محل هجرت را نشان می دهد و هم نیاز محل هجرت به توانمندی فرد. به عبارتی وقتی فردی در نقطه ای ماندگار می شود، یعنی توانسته به یکی از نیازهای آن منطقه پاسخ دهد. با این نگاه می توان مهاجرت را یک ناگزیر اجتماعی دانست ، اما از سوی دیگر نباید این استدلال باعث شود که ضعف ها و کاستی های جامعه نخست را نادیده بگیریم. البته مهاجرت مازندرانی ها اتفاق جدیدی نیست ، بلکه از چند دهه پیش این موضوع قابل مشاهده بود. مانند همه استان های دیگر که تعدادی از مردم شان برای آینده بهتر شغلی پای به تهران گذاشتند. برای مازندران که می تواند به خاطر داشتن فضاهای مناسب برای ایجاد فرصت های شغلی زیاد حتی از استان های دیگر نیروی کار وارد کند، حجم بالای مهاجرت می تواند یک تهدید محسوب شود. *دلیل نخست اقتصادی است یک استاد دانشگاه و دکترای جامعه شناسی نیز درباره این موضوع و جنبه های مهاجرت می گوید: یکی از مهم ترین نظریه ها در حوزه مهاجرت نظریه «راونشتاین» یعنی نظریه های مبتنی بر مدل های جاذبه دافعه است. بر اساس این الگو مهاجرت به مراکز تجاری-صنعتی بیشتر صورت می گیرد. بنابراین طبیعی است که مهاجرت به تهران را شاهد باشیم. دومین دلیل غلبه انگیزه های اقتصادی است که به عنوان مهم ترین دلیل مهاجرت در دنیا شناخته می شود. معمولاً انگیزه اقتصادی بیشتری در پایتخت ها وجود دارد. پیشرفت تکنولوژی یا امکان دسترسی به تکنولوژی هم از دلایلی است که مسبب دلایل اول و دوم است. دکتر «محمدرضا سلیمانی» درباره جنبه های مهاجرت نخبگان می افزاید: اگر نگاه مان در مهاجرت به نخبگان معطوف باشد، می توان سه ریشه اصلی برای خروج افراد اثرگذار از استان عنوان کرد. طبیعتاً دلیل نخست اقتصادی است. در پایتخت شغل مناسب تر برای نخبگان فراهم می شود. دلیل دوم فرهنگی است. معمولا نخبگان به دنبال جایی هستند که امکانات رفاهی و فرهنگی بیشتر است. وی اظهار می کند: ریشه سوم جنبه جامعه شناختی دارد که در آن دو بحث اصلی داریم. یک این که در مراکز بزرگ هویت یابی آسان تر است. معمولاً در مناطق کوچک تر مانند مازندران نخبگان با هویت فردی و نسبی یا محلی شناخته می شوند که مورد تاییدشان نیست. اما در پایتخت به دنبال هویت فردی اکتسابی هستند. این که آن ها را به عنوان فرد نخبه یا فرد تحصیل کرده می شناسند. این استاد دانشگاه خاطرنشان می کند: موضوع بعدی هم این است که نخبگان برای ارتقا یا کسب هویت سیاسی بهتر باید به پایتخت بروند. آن جا فرصت حضور در گروه های مشروع بیشتر است.  سوم هم این است که دنبال موقعیت و منصب اجتماعی بهتری هستند. وقتی می بینند در استان فرصتی برای پیشرفت موقعیتی نیست، در جا نمی زنند و به سمت تهران می روند. وقتی به رأس هرم شغلی استانی رسیدند می روند. این سه دلیل جنبه جامعه شناختی مهاجرت است. سلیمانی به اثرگذاری وجود معایب در جامعه نخست نیز اشاره دارد و می گوید: اگر بخواهیم معایبی در مازندران پیدا کنیم، می بینیم که در درجه نخست به ساختار مدیریتی قویتر و منسجم تری نیاز داریم. دوم این که روابط بروکراتیک در مازندران خیلی تعریف شده نیست. اینجا با ضوابط کمتر سر و کار داریم و این برای نخبگان قابل قبول نیست. این پژوهشگر مسائل اجتماعی اظهار می کند: ضعف سوم ناکارآمد بودن بسیاری از ساختارهای سازمانی استان است. بسیاری از سازمان ها و نهادهای ما فردمحور هستند و با تغییر یک مسئول، ساختار آن ها به طو کل تغییر می کند. بنابراین حرف نخبگان به اصطلاح خودمانی خریدار ندارد. این موضوع سبب توزیع نابرابر فرصت های شغلی می شود و نخبگان پشت درها قرار می گیرند. از سوی دیگر در مازندران امکان شکوفایی خلاقیت برای نخبگان فراهم نیست. امکاناتی در اختیارشان قرار نمی گیرد تا طرح های شان اجرایی شود. به همین دلیل مهاجرت را ترجیح می دهند. وی با اشاره به این که مهاجرت از استان به پایتخت را باید از دو زاویه مورد بررسی قرار دهیم، می گوید: باید ببینیم که مهاجرت برای استان یک پدیده است یا یک مسأله. اگر منافع ملی را در نظر بگیریم، می تواند یک پدیده اجتماعی باشد. اما اگر منفعت استانی را ببینیم، می تواند مسأله و آسیب باشد. شخصا معتقدم مازندران به خاطر داشتن تعداد بالای نخبگان، این شرایط را دارد. داشتن این همه نخبه در جامعه استانی بدون وجود فضای بهره برداری فرسودگی می آورد. این استاد دانشگاه معتقد است برای حل این معضل سه راهکار مناسب وجود دارد. نخست این که نخبگانی که مراجعه می کنند اول در سطح منطقه خودشان خدمات اولیه را به عنوان یک دِین ارائه کنند و بعد به سطح عالی بروند.  دوم این که با نخبه پروری در استان خود جای خودشان را پر کنند. سوم هم این که سرریز تجربه های خود را در سال های پایان دوره مدیریت در پایتخت به مازندران برگردانند. در واقع بخش مهمی از مهاجرت ها ناگزیر اتفاق می افتند و شاید لازم باشد که برای بهره برداری از چهره های اثرگذار خارج از استان، برنامه ریزی هایی داشت. *کمبود فرصت شغلی عامل اصلی مهاجرت هاست میزان مهاجرت ها از یک استان به استانی دیگر شاید برای خود مهاجرکنندگان دستاوردهای خوبی داشته باشد. اما برای مسئولان یک استان خوشایند نیست. چون در بین مهاجران گاهی افرادی را می بینند که سرمایه های انسانی یک جامعه هستند.


جمعه ، ۱۰اردیبهشت۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تیتر امروز]
[مشاهده در: www.titreemroz.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 108]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن