تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):چه آسان است مرگى كه در راه رسيدن به عزّت و احياى حق باشد، مرگ عزتمندانه جز زندگى جاو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816497283




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

وقتی برگشتم پسر غریبه را در اتاق کنار همسرم دیدم


واضح آرشیو وب فارسی:اوشیدا: همسر ناصر به نام سمیه 28ساله را طبق نقشه از پیش طراحی شده به باغی در شهریار کشاندند و پس از شکنجه هولناک وی را کشتند.به گزارش پایگاه خبری اوشیدا: ناصر 37ساله و عموی همسرش با نام قهرمان 49ساله شامگاه دوازدهم مرداد 90 حسن 30ساله را که با همسر ناصر به نام سمیه 28ساله در ارتباط بود طبق نقشه از پیش طراحی شده به باغی در شهریار کشاندند و پس از شکنجه هولناک وی را کشتند.متهمان پای میز محاکمه ایستادند و یکدیگر را عامل جنایت معرفی کردند. در آن جلسه ناصر گفت: عموی همسرم به تنهایی حسن را کشت.او طبق نقشه از پیش طراحی شده سمیه، حسن را به باغ کشاند.سپس او به پسر غریبه جوهرنمک خورانده و دستانش را با سیگار سوزانده و او را خفه کرده است. عموی همسرم از من خواست تا در حمل جنازه به او کمک کنم . من هم از ترسم به او کمک کردم و جنازه را به بیابان های شهریار بردیم و آنجا رها کردیم. قهرمان نیز گفت: ناصر و برادرش به تنهایی پسر غریبه را کشتند و او را سر به نیست کردند.در آن جلسه سمیه حرف های تازه ای زد و گفت: شوهر و برادر شوهرم حسن را کشتند. با توجه به ضد و نقیض گویی های دو متهم و ادعای تازه سمیه پرونده برای از سر گیری تحقیقات به دادسرا برگردانده شد. با تکمیل تحقیقات متهمان دیروز برای دومین بار پای میز محاکمه ایستادند. در این جلسه که در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محمد باقر قربان زاده و با حضور دو قاضی مستشار تشکیل شد نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و از طرف اولیای دم برای عاملان شکنجه مرگبار اشد مجازات خواست. ناصر پشت تریبون دفاع ایستاد و در تشریح جزییات ماجرا گفت: من در میدان تره بار کار می کردم. به همین خاطر شب ها ساعت 12 به محل کارم می رفتم و صبح ها به خانه بر می گشتم. یک شب که ساعت 2بامداد به خانه برگشتم با پسر غریبه روبه رو شدم. من در خانه را به روی او قفل کردم و از دو برادرم کمک خواستم. ما همان موقع با پلیس 110 تماس گرفتیم و حسن و سمیه بازداشت شدند. یک هفته بعد از این شکایت همسرم و پسر غریبه در دادگاه تبرئه شدند. اما من همسرم را طلاق دادم ولی عموی همسرم مدام با من تماس می گرفت و مرا تهدید می کرد او می گفت باید همانجا حسن را می کشتم و ماجرا را با خانواده ام نمی گفتم تا آبروریزی شود. وی ادامه داد: دوازدهم مرداد ماه90 قهرمان با من تماس گرفت و مرا به باغش در شهریار دعوت کرد.وقتی به آنجا رفتم با یک پراید روبه رو شدم. وقتی در را باز کردم جنازه حسن را دیدم که روی صندلی عقب پراید قرار داشت. قهرمان مرا تهدید کرد تا در حمل جنازه به او کمک کنم. او سوار پراید حسن شد و من هم با ماشین خودم آنها را دنبال کردم تا اینکه قهرمان جنازه را در بیابان های شهریار رها کرد و با ماشین من به خانه برگشت.من از ترس قهرمان سکوت کردم و حرفی نزدم. وقتی قهرمان روبه روی پنج قاضی دادگاه ایستاد خودش را بی گناه خواند و گفت: ناصر و برادرش در غیاب من حسن را شکتند و جنازه اش را به بیابان بردند. وی ادامه داد: بعد از این ماجرا برادر حسن به من پیشنهاد کرد تا برای کمک به ناصر به مشارکت در قتل اعتراف کنم و در عوض 100 میلیون تومان پول بگیرم. او میگفت برایم وکیل می گیرد و رضایت اولیای دم را جلب می کند. من هم در اداره آگاهی به مشارکت در قتل اعتراف کردم اما حالا می خواهم حقیقت را بگویم. من بی گناهم. سپس سمیه در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: همسرم و عمویم مرا مجبور کردند با حسن تماس بگیرم و او را به باغ بکشانم. آنها هر دو حسن را شکنجه دادند. جوهر نمک به دهانش ریختند و او را با آتش سیگار سوزاندند. ولی ناصر به تنهایی حسن را خفه کرد. من قبلا در بازجویی ها به دروغ گفته بودم شوهر و برادر شوهرم حسن را کشتند.


جمعه ، ۱۰اردیبهشت۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اوشیدا]
[مشاهده در: www.oshida.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن