واضح آرشیو وب فارسی:آرمان خبر: یکی دو سالی تا پایان دهه چهارم انقلاب باقی نمانده است، این دو سال اما به نظر می رسد دوره تغییر نسل نیز باشد، راهیابی تعدادی جوان به مجلس خبرگان رهبری، تشکیل مجلس نسبتا جوان نسبت به مجالس گذشته و گرایش معتدل تر و احتمالا تغییر نسل در وزرا در دولت دوازدهم نشان از یک تغییر نسل را نشان می دهد. بدون در نظر گرفتن مقام معظم رهبری نزدیک به سه دهه از انقلاب را راهبری می کنند چه نیروهایی در دهه های مختلف تاثیر شگرفی داشته اند؟، به واقع می توان دهه اول انقلاب را نیروهایی بی بدیلی همچون آیت الله بهشتی، آیت الله خامنه ای و آیت الله هاشمی رفسنجانی در کنار آیت الله موسوی اردبیلی و البته نیروی اجرایی تمام این دوره یعنی نخست وزیر وقت میرحسین موسوی دانست، مدیریت جنگ و پایان آن، تدوین قانون اساسی و تشکیل حزب جمهوری اسلامی و شکل گیری قوه قضائیه اسلامی را می توان از اتفاقاتی دانست که ملاک این انتخاب این افراد در دهه اول انقلاب است. دهه دوم انقلاب را شاید بتوان دهه همبستگی برای سازندگی بعد از جنگ دانست هرچند نیروهای سیاسی تاثیرگذار در این دوره که بعد از امام خمینی(ره) نیز بود بیشتر از نزدیکان و یاران امام بودند و سرآغاز قوام نظام جمهوری اسلامی بود، افراد موثر سیاسی این دوره اکبر ناطق نوری، اکبر هاشمی رفسنجانی، سعید حجاریان و معاون اول دولت سازندگی یعنی آقای حبیبی دانست، دهه دوم را شاید بتوان دوران طلایی دانست زیرا خرابی های بعد از جنگ تا حد زیادی بازسازی شد، اقتصاد سر و شکل نوین تری به خود گرفت هرچند رونق اقتصادی در آن دوره باعث تورم هم بود اما این دوره را می توان بازتاب پختگی سیاسی بعد از دوران امام دانست که این را نیز می توان از برکت تاثیر امام در دهه بعد از خود و مدیریت های مقام معظم رهبری و اکبر هاشمی رفسنجانی و انسجام داخلی دانست ناگفته نماند تئوریسین اصلاحات که تاثیر خود را دهه بعد در جامعه ایران گذاشت فعالیت خود را در این دهه آغاز کرد و تئوری ریزی کرد پس او عملا فرد موثر در این دهه است که باعث رای آوری رئیس دولت اصلاحات نیز شد. دهه سوم اما دهه چالش و موثر در چالش بود. دهه ای که موثر آن تو جناح رقیب بودند، شاید این دهه را بتوان آغاز کشمکش های سیاسی درون نظام دانست، آغاز یک بلوغ سیاسی در ایران که اتفاقات زیادی همراه بود، تجربه دو افراط، مجلس ششم و محمود احمدی نژاد، موثرین این دهه را شاید بتوان سید محمدخاتمی فرد اعتدالی آن روزها و محمود احمدی نژاد که سوار بر قطار افراط راست شد و افراط مجلس ششم را کنار زد و البته غلامعلی حدادعادل که ریاست مجلس هفتم را برعهده داشت، حدادعادل به نوعی بدل معتدلی از محمود احمدی نژاد بود اما او همچنان ریاست جناح راست افراطی را برعهده داشت جناحی که حتی راست معتدل را نیز کنار زده بود، راست معتدلی همچون حسن روحانی، اکبرهاشمی رفسنجانی، علی لاریجانی و حتی محمدباقر قالیباف. این جناح راست بعدها دو شقه شد و عده ای از آنها که البته عقبه سیاسی نیز در جبهه اصلاحات داشتند مانند جبهه کارگزان به جناح اصلاحات نزدیک شدند و عده ای از آن ها بعدها در دهه چهارم سکان اکثریت مجلس راستگرای نهم را با ریاست علی لاریجانی برعهده گرفتند و صراحتا به تقابل با احمدی نژاد و جناح راست درون مجلس پرداختند، این دهه پر التهاب بعدها منجر به کناره گیری حجم عظیمی از اصلاح طلبان و کنار رفتن آن ها از صحنه قدرت بدل تا جایی که سال اول دهه چهارم به التهاب بزرگ و گذر دو دهه بدل شد و آن اتفاقات و فتنه سال ۸۸ است که منجر به حصر سران آن در دهه چهارم شد این اتفاقات اما نفس تازه ای به معتدلین داد، معتدلین در هر دو شقه با سکوتی معنادار نسبت به اتفاقات اول این دهه اتحاد سکوت را شکل دادند که بعدا از سوی هر دو طیف تندرو مورد انتقاد قرار گرفتند. این عده اما توانستند همانطور که مجلس نهم را با اکثریت پیروان رهروان ولایت در دهه چهارم در اختیار داشته باشند، دولت را نیز به شقه نزدیک به اصلاح طلبان واگذار کردند به طوریکه نماینده طیف راست معتدلین و طیف چپ معتدل به رقابت اصلی بدل شدند و نهایتا حسن روحانی رئیس جمهور شد اما دهه پنجم انقلاب را به نظر می رسد روی دوش معتدلین باشد، حسن روحانی، علی لاریجانی به خوبی پایان دهه چهارم را برای گذار به دهه پنجم مدیریت کردند و انتخابات مجلس دهم سه جناح داشت، مستقل ها که متشکل از معتدلین بودند که هم نزدیک به لاریجانی در آن ها دیده می شود هم نزدیک به حسن روحانی البته آن ها کار دیگری نیز کردند با رایزنی با جناح های اصلی خود که تقریبا سرخورده نیز شده بودند لیست هایی نیز دادند که توانستند مجلس دهمی معتدل را به جامعه نوید دهند و دهه پنجم مجلس معتدل خواهد داشت، شاید چالش برانگیزترین اتفاق دهه پنجم انقلاب، یاران احمدی نژاد و انتخابات گذار ریاست جمهوری سال ۹۶ باشد که به نظر می رسد جناح چپ در ائتلاف خود با معتدلین مانده و حسن روحانی را سرآمد خود می داند اما در جناح مقابل قالیباف و اخیرا با حملات تند حدادعادل به دولت تا حدی وی را می توان آماده کارزار انتخابات دانست و به نظر می رسد تکلیف احمدی نژادی ها تاحدی با دستگاه های نظارتی باشد اما اگر آن ها هم تایید صلاحیت شوند شاید به بازیگری تعیین کننده در دهه پنجم انقلاب بدل شوند، احمدی نژاد و طیفش که دیگر نه راست هستند و نه چپ بلکه قرائتی از راستگرایی هستند که به شدت افکار افراطی و تئوری های نسبتا عوام فریبانه با شعار برابری دارند، بازیگران اصلی دهه پنجم انقلاب اما کسانی نیستند جز حسن روحانی، علی لاریجانی، محمدباقر قالیباف و شاید رئیس جمهور بعد از دولت روحانی که هر کسی می تواند باشد شاید یک جوان که ساخته دهه چهارم انقلاب باشد. اولویت های دهه پنجم انقلاب در حوزه سیاسی اقتدار در منطقه و پختگی سیاسی در تمام عرصه ها دانست و اما مهمترین دغدغه این سال ها اقتصاد مردم خواهد بود مرصاد آقابابارنگرز (۰) برای دسترسی بهتر به مطالب ما و کانال تلگرامی ما روی کلمه “آرمان خبر” کلیک نمایید آرمان خبر
جمعه ، ۱۰اردیبهشت۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آرمان خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]