واضح آرشیو وب فارسی:الف: فصل اوجگیری تمدن اسلامی فرا رسیده
هادی حق پرست*؛ 9 اردی بهشت 1395
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۱۹
«عصر شکستن زنجیرها»زیرنظر: دکتر محمدحسن زورقناشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول 1394436 صفحه، 16000 تومانشما میتوانید کتاب «عصر شکستن زنجیرها» را تا یک هفته پس از معرفی با ۱۰ درصد تخفیف از فروشگاه اینترنتی شهر کتاب آنلاین خرید کنید.****کتاب «عصر شکستن زنجیرها» مجموعه ده میزگرد است که پیرامون مسائل جهان اسلام در دفتر نشر فرهنگ اسلامی برگزار شد. این میزگردها با شرکت صاحبنظران مختلف برگزار شده و نخستین میزگرد درباره تحولات مصر، دومین میزگرد درباره تحولات تونس و دورنمای آینده آن، سومین میزگرد به بررسی بحران ایدئولوژیک در جهان عرب اختصاص یافته و چهارمین میزگرد نیز با موضوع بحران سوریه و معادلات قدرت در خاورمیانه برگزار شد. پنجمین، ششمین و هفتمین میزگرد به ترتیب به موضوعاتی نظیر انقلاب اسلامی ایران و چالشها و دستاوردهای آن، تحولات یمن و مسائل جهان اسلام پرداخته است. مسائل افغانستان موضوع هشتمین جلسه بود و در جلسه نهم هم رویکرد جدیدی به جهان عرب و مسائل عراق و چالشهای فراروی آن داشت. و در نهایت آخرین نشست حمله اسرائیل به غزه و جنگ اسرائیل با گروههای حماس و جهاد اسلامی بود.موضوع اصلی کتاب حوزه تمدن اسلامی با رویکرد خودآگاهی ملتهای اسلامی است. در مقدمه مفصل کتاب که به قلم دکتر محمد حسن زورق نگاشته شده، دغدغهها و چارچوب اصلی کتاب طرح میشود.زورق معتقد است که استعمار با تجزیه جغرافیایی تمدن اسلامی، به طراحی هویت جعلی برای این سرزمینها دست زدهاست. مجموعه فرایندهای تجزیه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در جهان اسلام موجب پیدایش چهار بحران بزرگ در آن شده است که عبارتند از: بحران هویت، بحران مشروعیت، بحران مشارکت و بحران عدالت. این بحرانها سبب شدهاند تا مسلمانان جهان به ویژه در طرق جغرافیایی تمدن اسلامی نتوانند به این حقیقت محض پیببرند که آنان یک ملتاند و باید بتوانند به عنوان یک ملت، نقش نوین خویش را در تاریخ بشر بر عهده بگیرند. زورق میگوید: در مورد ایران از میان چهار بحران جهان اسلام که ایران نیز قبل از پیروزی انقلاب اسلامی از آنها رنج میبرد، مهمترین آن بحران هویت است. بحران هویت هنگامی بروز می یابد که یک فرد یا یک جامعه در درک ریشههای تاریخی خود و فهم هویت ملی خود دچار مشکل شود. در این راستا نویسنده شناخت دقیق هویت ملی را با توجه به دو مکتب فرانسوی و آلمانی نام برده توضیح میدهد. زورق بنا به رسالت کتاب، عناصر و عوامل ملیت و جهان اسلام را شناسایی و ارائه داده و بیان میدارد که جهان اسلام در آسیای غربی و شمال آفریقا بیش از ۷۰ درصد از عوامل و عناصر ملیت را در ذات خود دارد و عملا طی یک فرایند تاریخی که بیش از ۱۰۰۰سال طول کشیده، از خود یک ملت ساخته است.به اعتقاد نویسنده، هویت ملی تنها بر جنبههای غیرارادی نظیر سرزمین مشترک و نژاد استوار نیست، بلکه امری است که بعد ذهنی آن هم مهم است. بعد ذهنی ملیت در طول زمان شکل میگیرد و وجود آن مانند تاریخ، با نحوه پیدایش آن در تعامل است.در ادامه زورق، ملیگرایی به معنای باستانگرایی کاذب را فاقد کارآمدی در جهان امروز میداند و استدلال میکند که آنها نتوانستند در ایران از تضعیف ایران در زمان جنگ جهانی دوم جلوگیری کنند. کمااینکه پانعربیسم با آن شدت و حدت خود در زمان ناصر-رئیس جمهور پیشین مصر- نتوانست مانع از شکست اعراب در جنگ شش روزه شود و پانترکیسم نیز نتوانست باعث تجدید حیات قدرت و موقعیت مردم شبه جزیره اناتولی در قرن بیستم گردد.در حالی که هر گاه مسمانان به مبانی وحدت بخش و هویت بخش خود رجوع کرده و با اسلام آشتی کردهاند، توانستند بزرگترین دشمنان خود را شکست دهند و از حقوق خود به شایستگی دفاع نمایند و نمونه بارز آن پیروزی ایران در دفاع مقدس در برابر اراده و خواست قدرتهای جهانی، زیر پرچم اسلام و دقیقا با شعارها و سمبلهای اسلامی بوده است. نمونه دیگر، پیروزی حزبالله لبنان در جنگ ۳۳ روزه در برابر اسرائیل است.زورق سپس از نمونههای فوق برداشت میکند که دین میتواند در هویت و وحدت ملی نقش محوری و اصلی را ایفا کند و براساس مدل تحلیلی کارل دویچ میگوید: خاطره جمعی ملت ما از حادثه عاشورا، الگوهای ویژهای در تاریخ به وجود آورده و در تداوم آن سنت های نوینی ایجاد شده است. از این رو عاشورا به عنوان بخشی تفکیکناپذیر از هویت ملی ایرانیان در مقاطع حساس تاریخی منشا اثر و منبع الهام و سرچشمه قدرت ملت ما و یکی از عوامل وحدت بخش در تاریخ ماست. شکی نیست که اسلام موجب هویت فردی جامعه، و هویت افراد نیز منجر به هویت جمعی و ملی میشود که در نهایت این دو به وحدت ملی ختم میشود. زورق هویت را در سطوح و لایههای مختلف نیز بررسی کرده و نتیجه میگیرد که هویت ملی زیربنای وحدت ملی و اصلیترین عنصر هویت ملی دین مشترک است که قوی ترین مبنای وحدت ملی نیز میتواند محسوب شود.دکتر زورق درواقع، جهان اسلام را با داشتن هویت مشترک و اندیشمندان هم راستا، همان تمدن اسلامی می داند و می گویند: ظرف جغرافیایی تمدن اسلامی و ظهور افکار نوین و پیدایش اندیشه های متفکرین اسلامی نظیر سیدقطب(از مصر)، مودودی و اقبال لاهوری(از پاکستان)، دکترعلی شریعتی، امام موسی صدر و امام خمینی(ره) (از ایران) و سیدمحمدباقر صدر(از عراق) بوده است که در پی تجدید حیات جهان اسلام و بازآفرینی ملت اسلام بودند تا وحدتی که تا ۱۰۰۰سال پیش وجود داشت، مجددا احیا شود. پس امروز جهان اسلام تنها به عنوان یک امت به معنی پیروان یک دین نیست، بلکه یک ملت است و تمام ضوابط و معیارها و عناصر هویت ملی را داراست. وحدت دینی، وحدت فرهنگی، اشتراک تاریخی از ویژگیهای این قلمرو است و اگر از استثنائاتی نظیر اندونزی و مالزی بگذریم، دارای وحدت جغرافیایی نیز هست و وحدت سیاسی آن نیز مربوط به گذشته بسیار دور نیست و تا قرون اخیر نیز کمابیش وحدت سیاسی آن حفظ شده بود. در راستای این تلاشها و بازگشت به خویشتن جهان اسلام و اندیشمندان بزرگ آن، پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان نقطه عطفی در این مسیر، در ایران و پیدایش نهضتهای اسلامی در جهان اسلام به معنی نوزایی ملت اسلام است. با آغاز حرکتهای اسلامی در ظرف جغرافیایی تمدن اسلامی، به نظر میرسد انسان مسلمان اندک اندک به این حقیقت محض پی می برد که یک ملت است. لذا احتمال آغاز بیداری و نوزایی ملت اسلام غرب را به وحشت انداخته است. آنها به درستی میدانند که جهان اسلام یک مجموعه به هم پیوسته است که سرگذشت مشترک و سرنوشت مشترکی نیز دارند. نیک میدانند که تمدن اسلامی در ظرف جغرافیایی تمدن اسلامی متولد شده است که از سلسله جبال هیمالیا در شرق آغاز و از طریق شمال آفریقا به شبه جزیره ایبری و سلسله جبال پیرنه در غرب میرسد. ما فرزندان اسلام تمدن مشترک، فرهنگ مشترک، تاریخ مشترک، گذشته مشترک و در نتیجه آینده مشترک داشته و خواهیم داشت. بیخبرماندنمان از یکدیگر بدان معنی نیست که نسبت به یکدیگر بیاثر خواهیم ماند. هر رخداد در مراکش بر تونس تاثیر میگذارد، هر حادثه درتونس بر مصر اثر میگذارد، هر تحولی در مصر بر یمن و عربستان تاثیر میگذارد، کمااینکه هر حادثهای در ایران، رخ دهد، بر عراق و پاکستان و آسیای مرکزی و سوریه لبنان و بحرین و یمن موثر است. ما فرزندان اسلام باید یکدیگر را بشناسیم و دست در دست هم بگذاریم و پرچم قرآن را در اهتزار درآوریم تا بتوانیم آینده بهتری را برای خود و جهان رقم بزنیم.* پژوهشگر علوم سیاسی و روابط بین الملل
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]