تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835033419
مسلم: سعودیها با سفر روحانی به ترکیه رودست خوردند/ سفر رئیس جمهور به استانبول موفقیت بزرگی بود
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
مسلم: سعودیها با سفر روحانی به ترکیه رودست خوردند/ سفر رئیس جمهور به استانبول موفقیت بزرگی بود بین الملل > دیپلماسی - یک کارشناس مسائل بینالملل در گفتگو با خبرآنلاین موضوع سفر رئیس جمهور به ترکیه، پیامدها و تأثیرات آن در بحران های منطقه ای را مورد بررسی قرار داد.
عباس شکوهمند: ترکیه، کشوری که چند سالی بود با بهبود وضعیت و رشد اقتصادی خود و در پیش گرفتن سیاستهای منطقی و منفعت گرایانه اش در عرصه بین المللی به کشوری موفق و قوی در منطقه تبدیل شده بود، به یکباره با خطای بزرگی که در قبال سوریه، مصر و داعش مرتکب شد، مقبولیت و موقعیت نسبی خود را در منطقه و جهان در خطر دید. شاید بتوان گفت، داعش پاشنه آشیل دولت ترکیه شد و تیرگی رابطه اش با روسیه نیز بر وخامت اوضاع این کشور افزود. بررسی موقعیت ترکیه در منطقه و آینده روابط تهران – استانبول و ارزیابی حضور رئیس جمهور کشورمان در اجلاس سازمان همکاری اسلامی در این کشور را با متین مسلم، کارشناس ارشد سیاست خارجی و امنیت بین المللی در میان گذاشتیم. او معتقد است که حضور حسن روحانی در اجلاس استانبول یکی از مهمترین اقدامات موفق او پس از توافق هسته ای با جامعه بین المللی بود و همچنین بر این باور است که حضور در نشست سران سازمان همکاری اسلامی یکی از درست ترین و کاری ترین اقدامات دیپلماتیکی بود که روحانی و ظریف به آن مبادرت ورزیدند. این کارشناس مسائل بین المللی می گوید: سعودیها رودست عجیبی از رئیس جمهور و وزیر خارجه ایران خوردند. متن کامل این گفتگو را بخوانید. آینده ترکیه با توجه به سیاست های دولت این کشور و شرایط منطقه را چگونه می بینید؟ آیا ترکیه ظرفیت مدیریت بحران های منطقه ای و توان ایجاد ثبات و حفظ امنیت منطقه را دارد؟
سوال شما بیشتر یک آرزوست که چندان تطبیقی با واقیعت ندارد، حداقل آنگونه که رهبران کنونی این کشور آرزو دارند. اگر ترکیه اکنون به یک بازیگر مهم در مناسبات عربی منطقه تبدیل شده به باور من ناشی از نبودِ بازیکن حرفه ای مانند ایران است. مهم این است که شما را به دلیل توانایی و ارزشتان دعوت به یک بازی مهم بکنند نه آنکه از سر ناچاري و نبود نیروی خوب دعوت شوید. توانایی ذاتی داشتن خیلی فرق دارد با این که شما را به زور و با تبلیغات، توانا نشان دهند. این دو نحوه بازی کاملا متفاوت است. قدرت های بین المللی سالهاست تلاش کردند خلاء حضور ایران پس از سال 1979 در مناسبات و معادلات منطقه ای را با دو اقدام به نوعی پر کنند. نخست، تشکیل اتحادیه ها و ائتلاف های منطقه ای مانند شورای همکاری خلیج فارس. دوم، پیدا کردن یک عنصر مشخص جانشین. زمانی فکر می کردند جاه طلبی صدام حسین فرصت مناسبی است که هم ایرانِ انقلابی مهار شود و هم خلاء قدرتِ راهبردی پُر شود. نتیجه این تحلیل اشتباه را هم دیدند. سپس به کشوری مانند عربستان با تکیه بر تعهدات شورای همکاری خلیج فارس فکر کردند که خب معلوم بود عربستان مطلقا چنین ظرفیتی ندارد. پیمان های دفاعی و نظامی مشترک هم نتیجه مطلوبی نداد و تنها ثمره آن اتکاء بیش از پیش اعراب به ایالات متحده شد و اعراب به این نتیجه رسیدند که حفظ ثبات و امنیت آنها وظیفه ذاتی ایالات متحده است. تصورات اولیه چنین نگاهی در زمان آقای ریگان در اوایل دهه 80 شکل گرفت و در زمان جنگ اول خلیج فارس و حمله عراق به کویت در اوت 1990 به اوج خود رسید و از جنبه سیستماتیک با به قدرت رسیدن جورج بوش پسر در اوایل سال 2001 تداوم یافت. نتیجه منطقی چنین فرایندی این شده که امروز آقای اوباما از آن با انتقاد یاد می کند. اعراب برای تامین امنیت و ثباتشان از آمریکا سواری مجانی می خواهند. در قالب چنین نگاهی و فقدان یک قدرت متعادل کننده، در تحلیل نهایی و نه الزاما کاربردی، به باور من نگاه ها به نقش و اهمیت ترکیه معطوف شد. چرا اینقدر دیر و اکنون؟ پاسخ این چرا به تاریخ منطقه پس از پایان جنگ دوم جهانی، خصوصا آغاز دوران جنگ سرد در دهه 50 باز می گردد. اما دلیل عمده آن بخشی به ساختار قدرت سیاسی و حاکمیتی ترکیه و بخش دیگر به تعهدات این کشور در قبال ناتو در شرق اروپا بازمی گردد، ضمن آنکه در این دوره حساس، ایران عملا این خلاء را پر کرده بود. مابین این دوره تا قبل از ورود ترکیه به صحنه تحولات منطقه، به صورتی ناکارآمد و پرهزینه ایالات متحده به ایفای نقش پرداخت که دوره اوج حضور و دخالت های نظامی و سیاسی آمریکا در منطقه است. تا پیش از به قدرت رسیدن رسمی اسلام گرایان به رهبری حزب عدالت، آقای اردوغان از حدود 13 سال پیش، سنت سیاسی دائمی و پذیرفته شده دولت های ترکیه بر فاصله گرفتن از باورهای مذهبی بر پایه لائیسته و به نوعی نگاه اروپایی به مفهوم قدرت سیاسی و اداره جامعه بود. به همین دلیل آنها خیلی خود را درگیر مناسبات عربی و منطقه ای نمی کردند و تمایلی هم به آن نشان نمی دادند. از طرفی در قالب ساختارهای امنیتی و نظامی به درستی خود را در چارچوب ناتو و تامین امنیت شرق و جنوب شرقی اروپا می دیدند. گاسپار واینبرگر، وزیر دفاع ریگان یکبار اگر اشتباه نکنم در اواخر سال 1982 در پی بروز مناقشات اتمی با اتحاد جماهیر شوروی وقت و استقرار سپر دفاع موشکی در ترکیه و نیز تحولات لهستان گفته بود: «ناتو نقش و اهمیت ترکیه برای امنیت جبهه شرقی اروپا، را کاملا درک می کند». در واقع نقطه انتظار غرب و ایالات متحده از ترکیه در چارچوب ناتو خلاصه می شد و این با باورهای ایدئولوژیک رهبران وقت این کشور نیز کاملا منطبق بود. یک چنین رویکردی عملا آنکارا را از تحولات خاورمیانه دور و آنها را در یک خلاء بزرگ اطلاعاتی و راهبردی از منطقه قرار داد. شما ببینید در اختلافات طولانی و جنگ های متعدد اعراب و اسرائیل، هیچوقت نامی از ترکیه حتی به عنوان یک کشور اسلامی دیده نمی شود. در هیچ پروسه و تحول دیپلماتیک و تولید ادبیات سیاسی منطقه، نقشی نداشته است. اینها چیز کمی نیست. یک چنین ضعف و فقدان شناختی، اثرات خود را هم اکنون در اقدامات و سیاست های ترکیه به خوبی نشان می دهد. به باور من در ریشه یابی بحران های منطقه ای و نقش ترکیه در آنها توجه به چنین مولفه ای بسیار مهم است. البته ترک ها تلاش کرده و می کنند با پررنگ کردن باورهای ایدئولوژیک و اسلامی و ارائه یک قرائت مدرن از اسلام گرایی که ادبیات آن برای منطقه شناخته شده است بر این ضعف فائق آیند اما این اشتباه بزرگ دیگری است که مرتکب می شوند. چرا فکر می کنید آنها اشتباه می کنند؟ ما با واقعیات مبتنی بر منافع روبرو هستیم. اینکه ایدئولوژی تا چه میزان می تواند به بخشی از منافع یا به ابزاری برای تامین آن تبدیل شود دستکم در خاورمیانه موضوعی مناقشه برانگیز و اختلاف ساز است. بالاخره کم نیستند کشورهایی که خود را نماینده بخش اصلی ایدئولوژی اسلامی می دانند و باید بگویم یک چنین نگاهی با توجه به اصل منافع، روزی ترکیه و عربستان را برای اداره منطقه، رو در روی هم قرار خواهد داد. اما آنچه اهمیت دارد این است که بدانیم یک چنین ابزاری در دست دولت ترکیه بیش از اهمیت ذاتی ایدئولوژی، به نگاه ترک ها به چگونگی بازی و سهم منافع در آینده بر می گردد. این موضوع را بیشتر توضیح دهید. برای ترکیه فعلی موضوع نفوذ مذهبی در منطقه بخشی از یک کانسپت بزرگتر برای نفوذ در منطقه است. بخش زیادی از اجزای این کانسپت مبتنی بر نمایندگی از اسلام با قرائت متفاوت و مدرن است که حزب عدالت و توسعه خود را مبدع آن میداند و چیزی متفاوت از قرائت های سنتی از دین و کاربرد سیاسی و اجتماعی آن در منطقه است. اردوغان در پنجمین کنگره حزب عدالت در سپتامبر سال گذشته در این زمینه مفصلا صحبت کرده بود. از سوی دیگر ترکیه به قول آقای اردوغان، تنها و شاید مطمئن ترین پل میان غرب و جهان عرب و یا آنگونه که ترک ها می گویند اسلام است. آنها در منشور فکری عملا به دنبال آن هستند با مصادره کامل نحله های فکری منطقه از یک سو و گسترش ارتباط با اروپا و در مقیاس وسیع تر، غرب از سوی دیگر، رهبری دوگانه ای را به دست بگیرند که یک سوی آن غرب و سوی دیگر آن منطقه خاورمیانه و نظام ایدئولوژیک آن است. شاید یک آرزو و شاید هم یک تصور رویایی خواب آلود باشد، نمی دانم، اما اکنون که از پیوستن به اتحادیه اروپا ناامید شده اند و فکر هم نمی کنم اتحادیه اروپا ترکیه را به حیات خلوت خود راه دهد، آنها راه سوم را برگزیده اند. نه اروپا و نه خاورمیانه، بلکه ترکیبی از هر دو که طرفین را راضی خواهد کرد. اما به باور من شاید در شرایطی که ایران و اعراب در وضعیت نامناسبی بسر می برند کشوری مانند عربستان و یا مصر فعلا چشمان خود را بر این پروسه سیاسی ببندند اما مسلما آسمان همیشه ابری باقی نخواهد ماند. تصور اینکه عربستان کلید منطقه و مصر کلید خانه اعراب را به ترکیه بدهند، حتی در خواب هم غیر ممکن است. همین الان مصر اگر فرصت پیدا کند قالی زیر پای ترکیه را خواهد کشید. برخورد آنها را در کنفرانس اسلامی ترکیه دیدید که آشکارا اردوغان را به تمسخر گرفتند. آینده دولت کنونی ترکیه را چگونه می بینید؟ ببینید اقدامات ترکیه در منطقه و ورود به تحولات پرمخاطره عملا به تقویت زیرساخت های ایدئولوژیک این کشور منجر شده است. حالا اگر نخواهیم از جنبه خارجی و تاثیر آن بر اروپا و غرب به موضوع نگاه کنیم از جنبه داخلی و توازن نیروهای سیاسیِ سنتی و پان ترکیست ها و نیز نظامیانِ به حاشیه رانده شده و فعلا ساکت، چنین تحولی در تحلیل و عمل نهایی قابل قبول نخواهد بود. اقدامات ظاهرا متوازن کننده آقای اردوغان مانند نمایش سربازان عثمانی در کاخ ریاست جمهوری و یا بلند کردن پرچم سلطان عبدالحمید و عکس گرفتن در زیر آن، کمکی به اصل ماجرا نخواهد کرد. خب سوار شدن بر ماشین زمان و به عقب رفتن با چه هدفی است؟ به منظور ایجاد اتحاد ملی و مذهبی است؟ یعنی به دوران پیش از آتاتورک مهاجرت کردن؟ یعنی حراج تقریبا 90 سال دستاوردهای ترکیه نوین؟ موضوع را اگر از زاویه سنت گرایان لیبرال، پان ترکیست ها؛ کمالیست ها و نظامیان ببینید پاسخ روشن است. خانم تانسو چیللر نخست وزیر میانه دهه 90 ترکیه چندی پیش از همین زاویه دولت را به شدت مورد انتقاد قرار داد. صرفا شرایط ناپایدار منطقه اجازه چنین بازی مخاطره آمیزی را به دولت ترکیه داده است. البته این نکته را هم باید یادآوری کنم آن یک دستی که ما فکر میکنیم دولت ترکیه از آن برخوردار است خیلی چیز دقیقی نیست. خبرهای جسته و گریخته متعددی از اختلافات میان آقای داود اوغلو نخست وزیر با آقای اردوغان منتشر شده که عمدتا حول محور سوریه و رابطه با ایران است. اروپا داود اوغلو را فردی واقع بین تر یافته و مایل به همکاری با اوست. چندی پیش هم که به ایران آمد با انتقادات تند آقای عبدالله گل، رئیس جمهور پیشین روبرو شد. بحث این گونه اختلافات فعلا موضوع گفتگوی ما نیست. اما همین قدر بگویم که نجم الدین اربکان، استاد و پدر معنوی آقای اردوغان و نخست وزیر اسبق، زمانی از اردوغان به عنوان «شاگرد فراری و شرور مدرسه» یاد کرده بود. در این باره در مقالات و سخنان قبلی مفصل پرداخته ام. در تحولات منطقه و سپهر اندیشه آقای اردوغان و دولت ترکیه، جایگاه داعش که این همه مایه دردسر شده کجاست؟ از طرفی اتهاماتی در حمایت از داعش متوجه آنهاست و از طرفی خود می گویند قربانی اقدامات داعش هستند. دو نکته را یادآور می شوم. اول اینکه یکسان نگری آقای اردوغان و دولت آقای احمد داود اوغلو امر دقیقی نیست. نمی گویم رو در روی هم هستند اما وجود اختلاف در بین این دو قطعی است، به همین دلیل معتقدم تهران به خوبی می تواند از زاویه آقای داود اوغلو که از ظرفیت سیاسی بالایی بر اساس قانون اساسی ترکیه برخوردار بوده و با توجهی که اروپا به او دارد از این ظرفیت استفاده کند. حداقل فعلا و تا پیش از تغییر قانون اساسی ترکیه که ظاهرا قرار است اختیارات حیرت آوری به رئیس جمهور داده شود. دوم، حمایت ترکیه از داعش تنها یک اتهام صرف نیست. استقرار و حمایت از این نیرو و نیز گروه هایی مانند جبهه النصره و احرار الشام و ارتش آزاد سوریه خیلی قابل پوشاندن نیست. فراموش نکنیم آقای جو بایدن در اجلاس بحران سوریه در پاریس، در سال 2014 آشکارا ترکیه و عربستان را متهم به حمایت از داعش و شبه نظامیان تروریست کرد که البته بعدا و تحت فشار، سخنان خود را پس گرفت. با توجه به آنچه می گویید و نیز مخاطراتی که داعش می تواند حتی برای ترکیه ایجاد کند چرا مقامات ترک از داعش حمایت می کنند؟ واقعیت آن است که ترکیه در ابتدای بحران سوریه و در پس بهار عربی و نقشی هم که در تحولات مصر به نفع مُرسی بازی کرد، تصور می کرد قابلیت فائق آمدن بر بشار اسد و تغییر نظام سیاسی این کشور را دارد اما مسیر تحولات، تحلیل آنها و سعودی ها را به بن بست کشاند. بشار اسد به صورت یونیک و به خودی خود مسئله ای سر راه آنها نبود. اشتباه فوق استراتژیک آنها و در اینجا آنکارا آن بود که در معادلات خود، روسیه و بعدا ایران را در نظر نگرفتند. من همان موقع در تحلیل ها و مطالب خود یاد آور شدم که موضوع لیبی و رودستی ای که مسکو در تحولات این کشور خورد آنها را بیدار کرد و نه به خاطر اسد که به خاطر سوریه و عمق استراتژی روسیه در مدیترانه شرقی محال است مقامات روسی اجازه دهند تجربه لیبی در سوریه تکرار شود. آنچه به اهمیت تحولات افزود، ورود ایران به ماجرا بود. هم ترکیه و هم عربستان متاسفانه تا حدود زیادی توانستند ایالات متحده را متقاعد کنند که با تشکیل و متحد کردن خشن ترین و بی رحم ترین گروه شبه نظامی با طرحی بیرونی و تحت نظر خود و نه آنطور که در گروه های داخلی مانند جبهه النصره و یا ارتش آزاد شاهد بودیم، فتیله را بالا بکشند و به اصطلاح کار مرغِ در دیگ را یکسره کنند. تحلیل آنها این بود که این گروه به دلیل ساختارِ از پیش طراحی شده آن و نیز نوع تجهیزات و آموزش و اردوگاه هایی که در جنوب ترکیه و شمال عراق برای آنها تدارک دیده شده قادر خواهند بود از شرق، شمال و جنوب به سمت دمشق حرکت و طی یک پروسه 3 تا 6 ماهه کار را تمام کنند. سازمان سیاسی و امنیتی و ایدئولوژیکی آن را هم تحت عنوان دولت اسلامی عراق و شام طراحی کردند. بر اساس این سناریو، در انتهای ماجرا این گروهِ تحت نظر و کنترل را مهار و منحل خواهند کرد و آلیس وارد سرزمین عجائب خواهد شد. به همین دلیل در همان ابتدای ماجرا بسیاری از شبه نظامیان دیگر گروهها که حدود دو سال بود با رژیم اسد می جنگیدند را با پول و تجهیزات فراوان به سمت این سازمان هدایت کردند. انصافا باید اعتراف کنم که سناریوی حساب شده ای بود و داعش با سازوکار های حکومتی خوبی ظاهر شد و عرصه را بر همه تنگ کرد و به نحوی فاز دوم یعنی عراق را هم کلید زد که الان عراق موضوع بحث ما نیست. اما همانطور که گفتم تحلیل و اطلاعات آنها از یک بی تدبیری استراتژیک و فقدان آینده نگری رنج میبرد که نتایج آن را همه شاهدیم. هدف ترکیه و همراهی اعراب با آنها در نهایت چه بود؟ به دنبال چه چیزی بودند؟ همانطور که قبلا گفتم سیاست ترکیه را باید در یک کانسپت کلی تر برای رهبری و پروژه یکدستی منطقه دید. طرحی که ترکیه دنبال می کرد دامنه ای از مصر، لبنان، سوریه و عراق را دربرمی گرفت که در درون آن نیز مسئله اسرائیل و فلسطینیان را جای داده بودند. به همین دلیل از همان ابتدا گروهی مانند حماس و خالد مشعل را وارد ماجرا کردند. خاطرتان هست در کنگره پنجم حزب عدالت در شهر قونیه در دسامبر 2014 مشعل چه تجلیل بی سابقه ای از اردوغان به عنوان تنها حامی و برادر واقعی فلسطینیان به عمل آورد و سپس نیرو هم به سوریه اعزام کرد. برنامه آنها با همکاری عربستان ادامه پروسه سیاسی در لبنان با حمایت از جریان 14 مارس و سعد حریری و جعجع و جنبلاط برای ساقط کردن دولت این کشور بود. در واقع پروژه یکسان سازی سیاسی مصر، لبنان، سوریه و عراق و تشکیل دولت های متحدالمال عربی. در چنین فرآیند مهمی به خودی خود طرح مسئله اسرائیل و فلسطینیان و حل آن (آنطور که تصور می کردند) در کلیت ماجرا یک موضوع فرعیِ قابل توافق با اسرائیل می شد. ورود نیروی سیاسی و شبه نظامی قدرتمندی مانند حماس به ماجرا بر اساس همین طرح صورت گرفت. در واقع این طرح اگر موفق می شد عملا دولت محمود عباس هم در کرانه غربی بی اعتبار شده و سقوط می کرد و در نوار غزه هم جهاد اسلامی و اسماعیل هنیه دچار سرنوشت مشابهی می شدند و حماس و خالد مشعل تنها گزینه باقی می ماندند. خب طرحی بسیار دقیق و حساب شده در ظاهر و بسیار خوشبینانه و ناپایدار در باطن. متاسفانه ایالات متحده هم علی رغم آشنایی که با منطقه داشت ساده لوحانه با آن همراهی کرد. اینکه می گویم ترک ها شناختی از منطقه ندارند به همین دلیل است. سوریه و موضع روسها و ایرانی ها را که می بینید، مصر هم که با برکناری مُرسی توسط سیسی، کاخ شیشه ای ترک – سعودی را به توپ بست، لبنان همچنان در خانه اول است و ایالات متحده و سپس فرانسه و بریتانیا خود را عقب کشیده اند، یعنی هیچ! این هیچ گره اصلی در بحران منطقه است و تا ترکیه و احتمالا سعودی ها این را درک نکنند بحران ادامه خواهد یافت. آیا واقعا باید ناامید باشیم؟ اگر از نقطه نظر منطقه ای به موضوع نگاه کنیم تنها نقطه امیدواری بسیاری از تحلیلگران سیاسی و امنیتی به تعقل پنهانی است که تصور می شود در مقامات ترکیه وجود دارد (البته بسیار امیدوارانه می گویم شاید) که در مقامات سعودی و احتمالا قطری و اماراتی تقریبا وجود ندارد. این همان روزنه ای است که تهران می تواند آن را بشکافد و وارد حساس ترین و کاربردی ترین دیپلماسی منطقه ای خود با ترک ها شود. فکر میکنم سفر ماه گذشته آقای داود اوغلو به تهران را باید در همین راستا دید. اگر این اتفاق بیافتد سعودی ها تنها خواهند ماند و یا حداقل نقش ایران را در ترکیب قدرت منطقه ای خواهند پذیرفت. بقیه ماجرا خیلی مهم نیست. فکر می کنید به همین دلیل آقای روحانی دعوت آقای اردوغان را برای شرکت در کنفرانس سران سازمان همکاری اسلامی در استانبول پذیرفت؟ دقیقا. مسلما اگر تهران در ديپلماسي پنهان خود هدیه دیپلماتیک خوبی از داود اوغلو دریافت نکرده بود، با وی در کاخ ریاست جمهوری ایران چندان گرم برخورد نمیشد. گفتم ایران نباید آقای اوغلو را دستکم بگیرد. تبعات اجلاس استانبول که برخی رسانه ها به آن پرداخته اند را هم نباید جدی گرفت. آقای روحانی ظاهرا به واکنش مخالفانش عادت کرده است. بگذارید نکته ای را به شما بگویم. حضور حسن روحانی در اجلاس استانبول یکی از مهمترین اقدامات موفقیت آمیز او پس از توافق هسته ای با جامعه بین المللی بود. پس از حملات ویرانگر به اماکن دیپلمتیک سعودی در تهران و مشهد و در پی محکومیت آن در اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس، اتخاذ موضع مشابهی از سوی سران سازمان همکاری اسلامی امر غیرمنتظره ای نبود. تور دیپلماتیک سعودی ها از 5 ماه قبل از اجلاس با موفقیت فعال شده بود. در این میان موضوع حمله به اماکن دیپلماتیک در ایران هم چون هدیه ای گرانبها در اختیار آنها قرار گرفت. با مثال فوتبالی تقریبا نتیجه از قبل به نفع سعودی ها تمام شده بود. در این میان گزارش های پنهان و آشکاری به گوش میرسید که سعودی ها و اعراب متحد آنها منتظر عدم حضور روحانی و ظریف در اجلاس و در واقع خطای استراتژیک ایران بودند. صرفنظر از سرخوردگی عدم حضور که ممکن بود پس از سفر نخست وزیر ترکیه به تهران متوجه اردوغان شده و او را از تهران بیشتر دور کند، با توجه به پیش نویس بیانیه و اطلاع هیات دیپلماتیک ایران از مفاد قطعی آن و انتقال آن به حسن روحانی و محمد جواد ظریف در تهران، سعودی ها پیش بینی کرده بودند این دو قطعا به اجلاس نخواهند آمد و میدان خالی از حضور رئیس جمهور ایران و طرح دیدگاه های او و رایزنی های وی و وزیر خارجه ایران در حاشیه اجلاس شده و فضا یکجا در اختیار سعودی ها قرار خواهد گرفت. این که تصمیم به حضور را خود روحانی گرفت یا تسلیم مشاوران کارآمدش شد؟ نمی دانم، اهمیتی هم ندارد. اما اراده روحانی به شرکت در اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی برنامه سعودی ها را به هم ریخت. یک دیپلمات عرب مقیم تهران گفته بود «خدای من، این قسمتش پیش بینی نشده بود». اینکه علیه ایران در مجمعی یا نشستی حرفی یا بیانیه ای صادر شود و تهران هم به همین دلیل آن را تحریم کند و حق سخن گفتن را از خود سلب کند یکی از بزرگترین نقاط ضعفی است که دیپلماسی ایران همواره از آن رنج برده است و به نظر می رسد دوران تحریم و قهر کردن - که در دیپلماسی بی معناست - به سر رسیده است. من نگاه دولتی ندارم و در پاره ای موارد منتقد سیاست خارجی ایران و آقایان روحانی و ظریف بوده ام. اما نه صرفا به دلیل توافق هسته ای و یا تعامل گسترده با جامعه جهانی، بلکه در حداقل ترین شناخت سیاسی معتقدم حضور در نشست سران سازمان همکاری اسلامی یکی از درست ترین و کاری ترین اقدامات دیپلماتیکی بود که این دو به آن مبادرت ورزیدند. متاسفانه مخالفان حرفه ای آقای روحانی در داخل، حاضر به دیدن صحنه هایی که رهبران اسلامی بر خلاف میل اعراب و سعودی ها، با دقت به سخنان آقای روحانی گوش می دادند نیستند و درک این نکته برای من مشکل است، واقعا نمی فهمم چرا؟ با رئیس جمهور ایران مخالفید، بسیار خب، اما به چه بهایی؟ رئیس جمهور در اجلاس استانبول حرف خود را زد و میدان را تماما به حریف واگذار نکرد. نکته جالبی که یک فرد آگاه به من گفت و خشم بیشتر سعودی ها را فراهم آورده، عدم حضور هیات ایرانی هنگام قرائت بیانیه اجلاس بود. روحانی که پس از آن عازم آنکارا و دیدار با همتای ترک خود شد با شرکت نکردن در نشست نهایی، عملا و آشکارا گفت اولا بیانیه حاوی نکته تازه ای نبوده و شامل اتهامات تکراری است که کسی آن را جدی نمی گیرد که اگر جدی بود، عازم استانبول نمی شد و در تهران رهبران و هیات های سیاسی و دیپلماتیک برای ملاقات با او در صف نبودند. ثانیا بیانیه و مفاد آن ارزش کاربردی ندارد و بیشتر سیاسی و تبلیغاتی است که تاکنون صدها نمونه آن صادر شده است. ثالثا و از همه مهمتر، کاری که آقای روحانی با عدم حضور در روز آخر کرد، زیرکانه و حساب شده فضای نشست را بیش از خود بیانیه تحت تاثیر قرار داد. آن فرد مسئول به من گفت که خشم سعودی ها در پایان اجلاس جلب توجه می کرد. رودست عجیبی از رئیس جمهور و وزیر خارجه ایران خوردند. سخن درستی است. شخصا اخبار و تحولات اجلاس استانبول را از چندین رسانه بین المللی همزمان دنبال می کردم. عدم حضور ایران در اختتامیه اجلاس بسیار خبرساز و از اهمیت خبری برابر با خود اجلاس برخوردار شد و حداقل ثابت کرد ایران در عرصه بین المللی با پروپاگاندای سیاسی و تبلیغاتی میدان را خالی و به حریف واگذار نخواهد کرد. 5250
کلید واژه ها: ایران و عربستان - ایران و ترکیه -
پنجشنبه 9 اردیبهشت 1395 - 07:30:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 103]
صفحات پیشنهادی
چرا سفر روحانی به ترکیه مهم است؟ ۳ گزینه ای که ایران برای حضور در نشست استانبول پیش رو داشت
چرا سفر روحانی به ترکیه مهم است ۳ گزینه ای که ایران برای حضور در نشست استانبول پیش رو داشت پرزیدنت روحانی پس از مشورت های فراوان بالاخره به این نتیجه رسید شخصا عازم استانبول شود اما چرا رفتن رئیس جمهور بسیار از نرفتنش مهمتر و سازنده تر است به گزارش نامه نیوز پس از کش و قوس هحق پناه: باید منتظر اخبار خوش از روابط ایران و ترکیه باشیم/ سفر روحانی به استانبول کلیدی است
حق پناه باید منتظر اخبار خوش از روابط ایران و ترکیه باشیم سفر روحانی به استانبول کلیدی است بین الملل > دیپلماسی - یک کارشناس مسائل ترکیه در گفتگو با خبرآنلاین درباره اهمیت سفر رئیس جمهور به ترکیه می گوید سعید جعفری - اجلاس سازمان کنفرانس اسلامی این بار مهمتر از اددستاوردهای سفر رئیس جمهوری به تركیه
دستاوردهای سفر رئیس جمهوری به تركیه دبیر كمیسیون مشترك ایران و تركیه در تشریح سفر رئیس جمهوری به تركیه گفت در این سفر تفاهم نامه ها و توافقات مختلفی در زمینه هایی همچون انرژی گردشگری صنایع و معادن علوم و فناوری افزایش همكاری های بانكی و افزایش حجم صادرات ایران به تركیه صورتتصاویر پایان سفر رئیس جمهوری به ترکیه
تصاویر پایان سفر رئیس جمهوری به ترکیه حسن روحانی رئیس جمهوری که روز چهارشنبه ۲۵ فروردین ماه برای شرکت در اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی به استانبول ترکیه سفر کرده بود پس از سفری یک روزه به آنکارا پایتخت این کشور و امضای چند تفاهمنامه با طرف ترک فرودگاه آنکارا را برئیسجمهور آفریقای جنوبی: ایران حق دارد از انرژی هستهای برای مقاصد صلحآمیز استفاده کند/ دعوت از روحانی برای
رئیسجمهور آفریقای جنوبی ایران حق دارد از انرژی هستهای برای مقاصد صلحآمیز استفاده کند دعوت از روحانی برای سفر به آفریقای جنوبی رئیس جمهور آفریقای جنوبی با بیان اینکه از به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای ایران با کشورهای 1 5 خرسندیم گفت ایران حق دارد از انرژی هستهای برای مقاصاختصاص 9700 میلیارد ریال در سفر رئیس جمهور به یزد
شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۵ ۴۴ رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان یزد در تشریح مصوبات سفر رئیسجمهور به اختصاص اعتبارات کم سابقه به این استان اشاره کرد و گفت مجموعاً بالغ بر 9700 میلیارد ریال به استان در سالهای 95 و 96 اختصاص خواهد یافت به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنسفر رئیسجمهور ایتالیا به ایران؛ بزودی
سفر رئیسجمهور ایتالیا به ایران بزودی سفیر ایران از سفر رئیس جمهور ایتالیا به تهران ظرف ۳ تا ۴ ماه آینده خبر داد و با اشاره به علاقهمندی رم برای به دست آوردن جایگاه از دست رفته خود در تجارت با ایران گفت هیچ مشکلی بر سر راه روابط رو به رشد دو کشور وجود ندارد به گزارش فارس ماتبازتاب هاي سفر نخست وزير ايتاليا به تهران در رسانه هاي بين المللي/ ديدار با مقام معظم رهبري و رئيس جمهوري
بازتاب هاي سفر نخست وزير ايتاليا به تهران در رسانه هاي بين المللي ديدار با مقام معظم رهبري و رئيس جمهوري تهران – ايرنا - سفر متئو رنتزي نخست وزير ايتاليا و هيات 250 نفري همراه وي به تهران امروز سه شنبه در اكثر رسانه هاي منطقه اي و بين المللي بازتاب گسترده اي داشت به گزارش ايررئیس جمهوری صربستان به ایران سفر می کند
رئیس جمهوری صربستان به ایران سفر می کند بین الملل > دیپلماسی - ایرنا نوشت تومیسلاو نیکولیچ رئیس جمهوری صربستان سفر رسمی خود به جمهوری اسلامی ایران را از روز یکشنبه 17 آوریل 29 فروردین ماه رسما آغاز می کند که این اقدام تاکیدی بر روابط خوب و سنتی دو کشور است بهعضورمجلس خبرگان: روحانی به درستی نشست ترکیه را ترک کرد/ رئیسجمهور موضع قاطعی در برابر اقدامات ضدایرانی عربستا
عضورمجلس خبرگان روحانی به درستی نشست ترکیه را ترک کرد رئیسجمهور موضع قاطعی در برابر اقدامات ضدایرانی عربستان اتخاذ کند عضو مجلس خبرگان رهبری گفت رئیسجمهوری اسلامی ایران موضع قاطع در برابر اقدامات ضدایرانی عربستان اتخاذ کند به گزارش نامه نیوز آیتالله محسن حیدری عضو مجلس خب-
گوناگون
پربازدیدترینها