واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: مدت کوتاهی با پسری ارتباط تلفنی داشته و به او علاقه مند شدم. بعد از تحقیق متوجه دروغ های او در ارتباط مان شدم. حال می خواهم او را فراموش کنم ولی نمی توانم.
سوال کاربر :دختری 18 ساله هستم. مدتی کوتاه با پسری تلفنی ارتباط داشتم. هر حرفی که به من زده بود، دروغ بود و این موضوع را در تحقیقاتم فهمیدم. حالا دوست دارم فراموشش کنم؛ اما نمی توانم. پاسخ مشاور / راهله فارسیدوست گرامی، با توجه به پیامک شما من می توانم چند مورد را خدمت تان بیان کنم. اولین مورد این که شما درگیر یک رابطه غیر حضوری شده اید و رابطه غیر حضوری همیشه وابستگی زیادی را پیش می آورد چون با تمامیت فرد در ارتباط نیستیم و بیشتر با رویایی که از فرد می سازیم، درگیر هستیم و فرد هم برای عرضه خودش، خود واقعی اش نیست. یک ارتباط شامل زبان بدن، لحن و کلام است و بخش اعظم ارتباط با زبان بدن است که شما در یک رابطه تلفنی این بخش را ندارید و با بخش کمی از ایشان در ارتباط هستید و برای همین شناخت کم و وابستگی زیاد به دلیل در دسترس بودن تماس برای شما ایجاد می کند؛ اما بخش دیگر وابستگی و علاقه شما مربوط به سن تان است زیرا شما در نوجوانی قرار دارید و در این سن، هورمون های بدنی تغییراتی را در شما ایجاد می کند که رفتار خارجی این تغییرات، گرایش شما به جنس مخالف است و یکی دیگر ازخصوصیات سن تان، داشتن و ساختن رویاست که اگر رابطه، غیر حضوری باشد شدت این رویا سازی بیشتر و وابستگی هم بیشترمی شود. نکاتی قابل تامل درباره وابستگیوابستگی انواع مختلفی دارد. وقتی شخص وابسته می گوید «به نظرم دارم کم کم به تو وابسته می شوم» مراقب باشید. او احتمالا حقیقت را می گوید. بسیاری از افراد با «شخصیتی وابسته» به مردم و مشکلات آن ها وابسته می شوند؛ البته منظور از وابستگی، ابراز احساسات ساده و معمولی به دیگران و توجه به مشکلات و احساسات مربوط به مسائل روزمره نیست بلکه به معنای درگیر شدن کامل و گاهی اوقات غرق شدن در مسائل فرد مقابل است. درگیر شدن بیش از حد با مسائل دیگران، ما و اطرافیانمان را در حالت بی نظمی قرار می دهد و اگر هم بخواهیم تمام مسئولیت ها را برعهده بگیریم، مسئولیتی برای دیگران باقی نمی ماند و این عمل نه مشکلی از دوش دیگران برمی دارد و نه کمکی به ما و حل مشکلاتمان می کند؛ فقط نیروی مان به هدر می رود. چگونه فرد مد نظر را فراموش کنم؟نباید انتظار داشت که بتوان همه چیز را فراموش کرد. بسیار پیش می آید که نمی توانیم خیلی چیز ها را فراموش کنیم به خصوص اگر خاطرات خوبی با آن فرد داشته باشیم. به هر صورت بخشی از آن خاطرات همیشه همراه ما خواهد بود. برای رها شدن از گذشته باید یاد بگیرید ذهن را مدیریت کنید و هر لحظه نسبت به خودتان آگاه باشید و نگذارید ذهن هرگاه که خواست به گذشته سفر کند. اگر دقت کرده باشید بیشتر اوقات ذهن یا در گذشته سیر می کند یا در آینده و کمتر پیش می آید که ذهن به همان زمان حال فکر کند.1 - یکی از راه هایی که وابستگی را پایدار و زنده نگه می دارد، مرور کردن ملاک هایی است که ما دوست داریم و فرد مقابل هم دارد و این که تصور می کنیم هیچ فرد دیگری غیر از او نمی تواند پیدا شود که جایگزین او شود. پس بهتر است شما مرور کردن رفتار ها یا برخورد هایی را که با ایشان داشتید متوقف کنید.2 - ملاک های خودتان را یک بار دیگر مرور و حال بررسی کنید آیا در اطراف شما افراد دیگری هم هستند که می توانند این ملاک ها را داشته باشند یعنی سعی کنید تمرکز خودتان را از روی این فرد بردارید و به افراد دیگر خانواده و دوستان هم دقت کنید شاید در افراد دیگری هم این ملاک ها را دیدید.3 - بهتر است که در این شرایط دروغ هایی که او به شما گفته را مرور کنید تا مانع برگشت فکر شما به وی شود. پاسخ مشاور / پریسا غفوریان
مخاطب عزیز! در موضوع مطرح شده آنچه مهم و ضروری است، مولفه مهمی است که به موجب آن با دیگران رابطه برقرار می کنیم و این مولفه «اعتماد» است. در سایه اعتماد درست و بجا، پایدارترین و با کیفیت ترین روابط به ویژه روابط عاطفی با دیگران شکل می گیرد که در سایه این رابطه امن، قادر خواهیم بود بسیاری از نیاز های خود را به صحیح ترین شیوه برطرف کنیم؛ مانند نیاز به دوست داشته شدن، مورد توجه قرار گرفتن، نیاز به گفت وگو با دیگران و برقراری رابطه اجتماعی، کسب اطلاعات، دانش و مهارت همگی در سایه روابط امن به دست خواهند آمد. فردی که تجربه رابطه ای مناسب و گرم با والدین خود را داشته باشد، می آموزد که اعتماد کردن، امر خوبی است و در نتیجه چنین اعتمادی، روابط امن به دست خواهد آمد.نکته این جاست که وابسته شدن به دیگری، نتیجه دلبسته نبودن به روابط گرم والدینی و خانوادگی است. به عبارت دیگر، فردی که رابطه ای گرم و صمیمانه با اعضای خانواده خود دارد نیازی به برقراری رابطه با افرادی که نسبت به داشتن امنیت در کنار آن ها مطمئن نیست، نخواهد داشت. بنابراین پیشنهاد های من به شما در ادامه می آید که می تواند راهگشا باشد.شیوه اعتماد کردن تان را بررسی کنیدفرآیند اعتماد کردن خود را به طور منطقی بررسی کنید. اگر احساس و فکر شما با توجه به مطالبی که پیش تر ذکر شد خبر از غیر منطقی بودن اعتمادتان می دهد، می تواند کمک کند که آن را اصلاح کنید. به طور کلی توصیه می شود که رابطه تان را با اعضای خانواده تقویت کنید. عزت نفس تان را افزایش دهیدسعی کنید استقلال بیشتری به دست آورید. خود را از وابستگی ها دور کنید و عزت نفس تان را افزایش دهید، به این شکل که خودتان را بیشتر دوست داشته باشید تا راحت تر بتوانید با شرایط فعلی تان کنار بیایید. بپذیرید که اشتباه کردیدسعی کنید معنای اعمال و رفتاری را که انجام می دهید دریابید. اگر رفتاری انجام داده اید که اکنون نمی توانید احساسی را که انتظار داشته اید، تجربه کنید می تواند نشانگر این باشد که احتمالا رفتار و فکر پشت آن رفتارتان اشتباه بوده است. اشتباه عیب نیست، بلکه تکرار آن ناپسند است. اگر برقراری تماس تلفنی با فردی که اصلا او را نمی شناختید و تنها طبق گفته های خود او درباره اش شناخت داشته اید بی فایده می دانید به نظر می رسد فراموش کردن او و هرآنچه مربوط به اوست کاری بس آسان و منطقی باشد. گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
seemorgh.com/lifestyle
منبع : khorasannews.com
زیر مجموعه: روابط عاطفی دسته: آیین همسرداری
بازدید: 25
منتشر شده در 1395/02/08
1395/02/08
###12##12###
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]