واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: ملك سلمان در انتظار پسااوباما
باراك اوباما، رئيسجمهور امريكا، روز چهارشنبه گذشته وارد عربستان سعودي شد تا براي سومين بار با ملك سلمان، پادشاه عربستان ديدار و گفتوگو كند. نخستين ديدار اين دو در ۲۷ ژانويه سال گذشته بود آن هم وقتي كه مدت كوتاهي از به تخت نشستن سلمان گذشته بود و ديدار دوم هم در سفر سلمان به واشنگتن انجام شد...
نویسنده : دكتر سيدنعمتالله عبدالرحيمزاده
باراك اوباما، رئيسجمهور امريكا، روز چهارشنبه گذشته وارد عربستان سعودي شد تا براي سومين بار با ملك سلمان، پادشاه عربستان ديدار و گفتوگو كند. نخستين ديدار اين دو در ۲۷ ژانويه سال گذشته بود آن هم وقتي كه مدت كوتاهي از به تخت نشستن سلمان گذشته بود و ديدار دوم هم در سفر سلمان به واشنگتن انجام شد. حالا سومين ديدار اين دو در حالي انجام شد كه نشانه نارضايتي از اوباما در بدو ورودش آشكار شد. برخلاف رسم معمول در عربستان، امير رياض به استقبال اوباما رفت و رسانههاي سعودي هم پوشش قابل توجهي از ورود رئيسجمهور امريكا ندادند تا معلوم شود كه آلسعود چندان استقبال گرمي از ورود اوباما به جا نياورده است. خبرگزاري رويترز دير رسيدن هواپيماي اوباما را دليل عدم انجام استقبال رسمي عنوان كرد اما معلوم است كه اين موضوع بهانهاي بيش نبوده تا كمي براي رئيسجمهور امريكا آبروداري شود. سردي استقبال آلسعود تا حدي بود كه اوباما هم بعد از پياده شدن از هواپيما بيشتر با سفير خود خوشوبش كرد تا با بيتوجهي به امير رياض، كار آلسعود را تلافي كرده باشد. اين نحو استقبال و واكنش پيشدرآمدي بود بر ديدار دو ساعتهاي كه اوباما كمي بعد با ملك سلمان انجام داد تا مثل آن مراسم، سايه سردي بر گفتوگوي اين دو هم بيفتد.
متحدان فرصتطلب
بيانيه كاخ سفيد بعد ديدار دو ساعته اوباما با ملك سلمان بيشتر براي برطرف كردن همين سايه سرد منتشر شد، چراكه در اين بيانيه به نحو قوي استقبال سرد آلسعود تكذيب شده و علاوه بر اين، كاخ سفيد تأكيد كرده كه دو رهبر «سوءتفاهمها را برطرف كردهاند». معلوم است كه اين بيانيه بيشتر از سر تعارف سياسي صادر شده تا بيان واقعيتي كه در مقابل ديدگان خبرنگاران و دوربينهايشان ثبت شده است و آلسعود نتوانسته احساسات خود را نسبت به اوباما مخفي كند به خصوص با توجه به حرفهايي كه در بيش از يك ماه قبل گفته بود. او آن موقع و در مصاحبه با مجله آتلانتيك گفته بود كه امريكا در منطقه خليج فارس و همچنين در اروپا متحدان فرصتطلب و راحتطلبي دارد كه ميخواهند امريكا را به درگيريهايي بكشانند كه ارتباطي با منافع امريكا ندارند. شايد آلسعود ميتوانست اين مقدار از نيش و كنايههاي اوباما را تحمل كند اما وقتي او گفت عربستان سعودي بايد بياموزد تا در منطقه سهمي به ايران بدهد و بايد راه موقري براي تقسيم منطقه و ايجاد نوعي صلح سرد بيابند، مسئله به طور كلي فرق كرد و اين صراحت كلام از حد و توان آلسعود بيشتر بود. شايد به همين جهت بود كه آلسعود آن مراسم استقبال سرد را براي اوباما تدارك ديد تا هم نشان دهد كه تاب و تحمل نيش و كنايه ندارد و هم اينكه از قبل تكليف درخواست او براي تقسيم منطقه و به اصطلاح «صلح سرد» را معلوم كرده باشد. در واقع، آلسعود قريب به پنج سال قبل آتش بيار معركه سوريه بوده و طي يك سال اخير هم به صورت مستقيم آتش جنگ در يمن را برافروخته تا از طريق آتش و جنگ بتواند حرف خود را در منطقه به كرسي بنشاند و جاي ممتازي را براي خود دست و پا كند. اين بازي با آتش آلسعود طي چند سال يك حلقه مفقوده داشته كه اوباما از آن به عنوان فرصتطلبي و راحتطلبي ياد كرده، حلقهاي كه آلسعود فراموش كرده و آنقدر از درك سياسي برخوردار نيست كه بداند طريق آتش و جنگ با عنصر فرصتطلبي و راحتطلبي ذاتياش تناسبي ندارد.
به دنبال شريك جرم
خصلت فرصتطلبي و راحتطلبي آلسعود باعث شده است تا چند سال پيمودن طريق آتش و جنگ جز شكست و بدنامي چيزي ديگري به دست نياورد. هر چند آلسعود تمام قد پشت هيئت معارضان سوري قرار گرفته اما معلوم شده كه در معركه سوريه فتحي در كار نيست و بايد به شرايط موجود از دست برتر نظام سوريه و قصد جامعه جهاني براي حل و فصل سياسي اين معركه كنار بيايد. شرايط آلسعود در يمن بسيار بدتر از معركه سوريه است. نتيجه بيش از يك سال تجاوز نظامي آلسعود به يمن نه در پيروزيهاي نظامي و رسيدن به اهداف از قبل تعيين شده بلكه در كشتار غيرنظاميان و خرابيهايي است كه جنگندههاي متجاوز سعودي به بار آوردهاند. اين نتيجه به بدنامي آلسعود در يمن منجر شده كه صداي اعتراض نهادهاي حقوق بشري و حتي كسي مثل بانكيمون، دبير كل سازمان ملل را هم بلند كرده و بلقيس ويلي، نماينده ديدهبان حقوق بشر در امور يمن هم از اوباما خواسته تا در سفر خود به عربستان ويرانيهاي ناشي از جنگ يمن را در صدر دستور كار خود قرار دهد. بايد به ياد داشت پارلمان اروپا همين فوريه گذشته بود كه خواستار تحريم تسليحاتي عربستان به خاطر جنايات جنگياش در يمن شد و سازمانهاي مدافع حقوق بشر مثل ديدهبان حقوق بشر هم با صدور بيانيههايي با اين درخواست همراهي كردند. آلسعود با اين شرايط چارهاي ندارد جز اينكه با همراه كردن ديگر كشورها براي جنايات خود در منطقه شركايي دست و پا كند و با به راه انداختن ايرانهراسي به نوعي خود را از شر اين جنايات راحت نمايد. تلاش آلسعود در شوراي همكاري خليج فارس، اتحاديه عرب و سازمان همكاري اسلامي در ترويج ايرانهراسي و حمله به حزبالله لبنان در همين جهت بوده كه البته به بركت دلارهاي نفتي خود توانسته آراي برخي از كشورها را هم بخرد و به نظر ميرسد همين انتظار هم از اوباما داشته است. ميتوان مصاحبه اوباما با آتلانتيك را پاسخ او به اين انتظار آلسعود دانست كه نشان داد نه مثل برخي از كشورهاي منطقه چشم طمعي به دلارهاي نفتي دارد و نه آن حد از شعور سياسي برخوردار است كه به راحتي پاسخ مثبت به بازي سادهلوحانه آلسعود بدهد.
آلسعود و پسااوباما
درست است كه اوباما در طول اين دو دوره رياست جمهوري خود همواره ايرانستيزي را در دستور كار داشته و به اعتراف خودش بيشترين فشارها را بر ايران تحميل كرده اما بايد توجه داشت كه درك سياسي او تا حد آلسعود تنزل نكرده تا در بازي كودكانه آن شركت كند و البته آلسعود هم بعد از چند سال متوجه اين موضوع شده و منتظر دوره پسااوباماست. اين انتظار براي آلسعود به معناي تحمل اوباما در اين چند ماه باقيمانده از رياست جمهورياش است تا با آمدن فرد بعدي به كاخ سفيد پاسخ مثبت را بشنود اما آيا چنين خواهد شد؟ واقعيت اين است كه آلسعود متوجه نيست كه دوره كسي مثل جورج بوش پسر در امريكا به سر آمده و ديگر نميتواند كسي مثل او را در واشنگتن بيابد و نامزدهاي فعلي انتخابات رياست جمهوري امريكا و به خصوص دو نامزد پيشتاز از هر دو حزب امريكا كانديداي مناسبي براي تن دادن به درخواستهاي آلسعود نيستند. هيلاري كلينتون، نامزد پيشتاز دموكراتها را بايد فردي همانند اوباما با كمي تغييرات جزئي دانست و دونالد ترامپ، نامزد پيشتاز جمهوريخواهان هم از تمسخر عربستان چيزي كم نگذاشته تا آنجا كه به صراحت آلسعود را گاو شيرده امريكا دانسته و گفته است عربستان بدون امريكا يك هفته هم دوام نميآورد. جداي از ادبيات خارج از عرف و ادب ترامپ، اين نكته روشن است كه سياستمداران امريكايي ديگر آنقدر عاري از شعور سياسي نيستند كه بخواهند باجي به آلسعود بدهند و شريك جرم اين خاندان در جناياتش شوند. بنابراين، آلسعود نميتواند براي رياست جمهوري بعدي امريكا هم فرش قرمز آنچناني پهن كند به اين اميد كه بتواند واشنگتن را در مسير خود همراه نمايد و شايد با تجربه از اين چند سال بهتر آن است كه حكام عربستان فكري اساسي در تغيير مسير خود كنند و براي ثبات و صلح در منطقه قدمي بردارند تا آنكه با جنگ و خونريزي بر مشكلات خود و منطقه بيفزايند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۹:۴۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]