واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزارش تحليلي فارس سولانا براي اجراي سناريوي از پيشطراحي شده غرب به ايران آمده است
خبرگزاري فارس: انتشار گزارش واقعگرايانه آژانس بينالمللي انرژي اتمي درباره فعاليتهاي هستهاي صلحآميز ايران در كنار بسته پيشنهادي پرمحتواي ايران در حالي غرب را به چالش انداخته است كه خاوير سولانا مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا با بسته پيشنهادي كه محتوايي جز محروم كردن ايران از حقوق هستهاي مشروع آن ندارد، به ايران آمده است.
به گزارش خبرگزاري فارس، گزارش البرادعي مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي ضمن اينكه بر شفافيت و صلح آميز بودن فعاليتهاي هسته اي جمهوري اسلامي ايران تاكيد و تصريح دارد، خود به شاخصي براي سنجش راستي آزمايي مواضع برخي كشورها در قبال ايران تبديل شده است.
گزارش البرادعي از يك سو نشان داد آژانس بينالمللي انرژي اتمي ظرفيت و پتانسيل آن را دارد كه حداقل بطور نسبي به عنوان نهادي مستقل فعاليت كند و از سوي ديگر با انتشار گزارش آژانس، مواضع متناقض و برگرفته از سياستهاي دوگانه برخي قدرتهاي غربي بيش از پيش آشكار شد و نشان داد كه چگونه برخي كانون هاي محورگرا در جهان نظير كاخ سفيد در گرداب سياستهاي متناقض و پارادوكسيكال گرفتارند و برخي از اعضاي گروه 1+5 كه خود را نماينده همه كشورهاي جهان مي دانند در انطباق محض با سياستهاي مغرضانه آمريكا براي محروم كردن ايران از حقوق هسته اي مشروع خود، در ازاي يك رشته امتيازهاي تكراري و بي اهميت تلاش ميكنند.
در همين راستا بود كه جرج بوش رئيسجمهور آمريكا طي آخرين بازديد خود از اروپا و مذاكره با رهبران اين قاره سبز خواستار همكاري و اتحاد دو طرف براي اتخاذ مواضع سختتر در قبال برنامه هستهاي ايران شد.
"جرج بوش" در نشست سران اتحاديه اروپا و آمريكا در اسلووني در خصوص ايران مدعي شد: «تهران يا با انزوا مواجه ميشود يا روابط بهتري با ما برقرار ميكند. اكنون فرصت براي ما مهياست تا براي توقف برنامه هستهاي ايران همكاري كنيم.»
بوش همچنين ضمن درخواست همكاري نزديك متحدان اروپايي خود براي اتخاذ موضع سختگيرانهتر در قبال ايران مدعي شد: «ايران بايد تمامي فعاليتهاي تسليحات اتمي خود را آشكار كند و به آژانس بينالمللي انرژي اتمي اجازه دهد فعاليتهاي هستهاي آن را بررسي كند.»
بوش در ادامه هشدارهاي خود به ايران مدعي شد: «اگر تهران به بمب اتم دست يابد، جهان آزاد به ما ميگويد كه چرا در زمان مناسب از اين مسئله جلوگيري نكرديم. اكنون زمان مناسب براي اجراي ديپلماسي قدرتمندانه است.»
رئيس جمهور آمريكا ادعا كرد: «ايران براي غنيسازي اورانيوم قابل اعتماد نيست.»
در اين ميان سلطانيه" نماينده ايران در آژانس بينالمللي انرژي اتمي در واكنش به مواضع برخي كشورها در قبال برنامه هستهاي صلحآميز ايران گفت: «برخي ناخرسندند كه بعد از 3000 روز بازرسي گسترده هيچ مدركي گواه بر انحراف مواد يا فعاليتهاي هستهاي به سوي اهداف نظامي يافت نشده است، چرا كه مايل بودند بهانهاي براي تحقق دستور كار پنهانشان از تغيير رژيم تا محروم ساختن ملت نجيب ايران از فناوري و دانش هستهاي پيدا كنند.»
سلطانيه با بيان اينكه بعد از دخالت غيرقانوني شوراي امنيت دولت آمريكا آرزو داشت كه ايران همكاريهايش با آژانس را متوقف سازد و حتي از NPT خارج شود تا بهانهاي براي اعمال سياست خصمانه يكجانبه خود داشته باشد، گفت: «دولت آمريكا بارها در ارتباط با امور جهاني دچار اشتباه محاسبه شده است، سابقه سياه آن در منطقه ما اين ارزيابي را به اثبات ميرساند.»
حال در اين ميان كه گزارش اخير آژانس بر صلح آميز بودن برنامه هسته اي ايران صحه گذاشته، خاوير سولانا با چه هدفي به ايران آمده است جز اينكه ايران را براي كنار گذاشتن برنامه غني سازي اورانيوم آن تحت فشار قرار دهد در حالي كه بسياري از اعضاي همين گروه به اصطلاح 1+5 بارها بر حق ايران براي استفاده صلح آميز از انرژي هسته اي تاكيد كرده اند.
از ديدگاه تحليلگران، اين موضعگيري جرج بوش بوضوح حكايت از آن دارد كه واشنگتن بيشتر از آنكه منتظر نظر كارشناسي نهادهاي بين المللي و سياسي جهان باشد، با لحن تحكم آميز بر اجراي سناريويي از پيش تعيين شده تاكيد دارد.
سخنان جرج بوش نشان مي دهد واشنگتن در قبال پرونده هسته اي ايران به هيچ روي در پي حقيقت يابي و شفافيت نيست بلكه با بهانه جويي هاي مختلف براي دستيابي به اهداف ديگري تلاش مي كند.
با اين وجود شكل گيري رويدادهاي سياسي نشان مي دهد كه كانون هاي خردگرا در جهان و نيز نهادهاي بين المللي مستقل مايل نيستند دراين نوع حركت با واشنگتن همگام باشند و نشانه هاي ايجاد فاصله و زاويه اين محورها با واشنگتن پس از انتشار گزارش البرادعي آشكارتر شده است.
"يان جيچي" وزير امور خارجه چين تصريح كرده است: «پكن به اظهارات مقامات ايراني مبني بر صلح آميز بودن فعاليت هاي هسته اي اين كشور اعتماد دارد.» محور روسيه نيز گزارش و نظر آژانس بين المللي انرژي اتمي را ملاك قضاوت در خصوص فعاليت هاي هسته ايران قرار داده است.
كارشناسان معتقدند انحراف هسته اي كشورهاي عضو آژانس بين المللي انرژي اتمي به هيچ وجه دغدغه مقامات واشنگتن و ديگر پايتختهاي حامي ديدگاه سلطهطلبانه آن نيست زيرا كاخ سفيد و حاميان آن بخوبي واقفند كه فعاليت اين كشورها كاملا تحت نظارت آژانس قرار دارد، بلكه نگراني اصلي آمريكا و فرمانبرداران آن، دستيابي اين كشورها به فناوري نوين و توليد علم توسط آنان است.
كاخ سفيد و كشورهاي همسو با آن براساس برنامه هاي بلند مدت خود در جهت استيلا بر تمامي منابع انرژي جهان تلاش مي كند و در اين جهت هيچ حقي براي ديگران قايل نيست.
در شرايطي كه جهان با بحران ناشي از كمبود انرژي مواجه است و تا اتمام منابع نفتي و سوخت هاي فسيلي زمان زيادي باقي نمانده و نيز در حالي كه اثرات و پيامدهاي ناشي از مصرف سوخت هاي فسيلي محيط زيست را بشدت تهديد مي كند، واشنگتن و متحدان آن تلاش مي كنند از دستيابي ديگر كشورها به منابع جديد انرژي ممانعت كند تا از اين طريق منابع انرژي در دهه هاي آينده را در كنترل خود داشته باشد.
بر اساس اعلام آژانس بينالمللي انرژي اتمي تا اكتبر سال 2006ميلادي 442نيروگاه هسته اي فعال در جهان ثبت شده است كه در 30 كشور مستقر هستند. اين نيروگاهها 370گيگاوات برق توليد مي كنند كه 16درصد كل الكتريسيته توليدي جهان را تشكيل مي دهد.
نكته حايز اهميت اينكه تمامي اين نيروگاهها در كشورهاي توسعه يافته و عمدتا در آمريكا قرار دارند.
آمار بيانگر آن است كه در ميان كشورهاي در حال توسعه هند 7 راكتور در حال احداث دارد و قرار است تا سال 2022ميلادي هشت راكتور ديگر نيز به تعداد راكتورهاي اين كشور اضافه شود. همچنين چين در حال حاضر 10 راكتور فعال و چهار راكتور در حال احداث دارد. پكن قصد دارد تا سال 2020ميلادي تعداد پنج راكتور ديگر نيز به 14راكتور موجود اضافه كند. ژاپن نيز قصد دارد تا سال 2017 تعداد 13 راكتور ديگر به مجموع راكتورهاي خود اضافه كند.
همچنين براساس اين آمار ژاپن 30 درصد انرژي برق خود را از راكتورهاي هسته اي تامين مي كند و فرانسه نيز 78درصد انرژي الكتريكي خود را از نيروگاههاي هسته اي بدست مي آورد.اين آمار بوضوح بيانگر آن است كه كشورهاي صنعتي بويژه آمريكا به عنوان كشوري كه بيشترين نيروگاههاي اتمي را دراختيار دارد به انرژي هسته اي به عنوان اصلي ترين منبع تامين انرژي مي نگرد.
نكته ديگر اينكه كشورهاي توسعه يافته و بويژه آمريكا براي ديگر كشورهاي جهان در قبال اين ميزان مصرف انرژي هيچ حق و جايگاهي قايل نيستند و همواره طي تقريبا پنج دهه گذشته از راههاي گوناگون مانع ازدستيابي كشورهاي در حال توسعه به منابع جديد انرژي شده اند.
گزارش هاي سازمان بين المللي انرژي اتمي حاكيست طي 35 تا 40سال گذشته مصرف جهاني انرژي دو برابر شده است ولي تقريبا تمامي اين افزايش به كشورهاي صنعتي و توسعه يافته اختصاص داشته و كشورهاي در حال توسعه سهم چنداني از آن نداشته اند.
براساس داده هاي آماري، مصرف سرانه برق در نيجريه بطور متوسط 70 كيلووات ساعت در سال است يعني هشت وات براي هر شهروند نيجريه اي كه براي روشن كردن يك چراغ هم كافي نيست در حالي كه مصرف سرانه برق در كشورهاي توسعه يافته هشت هزار و 600 كيلووات ساعت درسال است كه صد برابر مصرف سرانه برق در نيجريه است.
اين دوگانگي و شكاف عميق حاكي از سياست هاي يكجانبه گرايانه قدرتهاي بزرگ و مانع تراشي براي كشورهاي در حال توسعه به منظور دستيابي به منابع ارزان و جديد انرژي است.
همچنين براساس گزارش آژانس بين المللي انرژي اتمي اگر روند حاضر در الگوهاي مصرف انرژي ادامه يابد، مصرف انرژي در سال 2030ميلادي نسبت به ميزان كنوني حدود 60 درصد افزايش مي يابد. با توجه به اين آمار دو سوال اساسي مطرح مي شود: نخست اينكه سهم كشورهاي در حال توسعه از اين افزايش چقدر است و دوم اينكه چنانچه اين افزايش با استفاده از سوختهاي فسيلي حاصل شود در آن صورت جهان چگونه با خطرات وپيامدهاي ناشي از محيط زيست مواجه خواهد شد.
واقعيت آن است كه چنانچه روند كنوني و سياست انحصارگرايي كشورهاي قدرتمند نظير آمريكا تداوم يابد در آن صورت بازهم كشورهاي در حال توسعه نصيبي از افزايش انرژي نخواهند برد.
از سوي ديگر آمار نشان مي دهد كه مواد زايد ناشي از فعاليت راكتورهاي هسته اي جهان در حال حاضر سالانه 10هزار تن است كه در مقايسه با ضايعات ناشي از مصرف سوخت هاي فسيلي بسيار ناچيز است زيرا ميزان مواد و گازهاي سمي ناشي از سوخت هاي فسيلي كه براي توليد برق مصرف مي شود سالانه 25ميليارد تن محاسبه شده كه مستقيما وارد جو زمين مي شود و بشدت سلامت محيط زيست را به مخاطره افكنده است.
در چنين وضعيتي شگفت آور اينكه قدرتهاي بزرگ با توسل به انواع اهرمهاي سياسي و اقتصادي از دستيابي ديگر كشورها به انرژي صلح آميز هسته اي ممانعت بعمل مي آورند اين جز انحصارطلبي و محورگرايي اين قدرتها توجيه ديگري ندارد.
به بيان ديگر از ديدگاه تحليلگران ابراز ترديدهاي قدرتهاي بزرگ جهاني نسبت به ماهيت فعاليتهاي هسته اي كشورهاي ديگر عمدتا نوعي فرافكني سياست هاي انحصارگرايي خود آنان است و با هدف ممانعت از گسترش مرزهاي علمي در زمينه هاي مختلف صورت مي گيرد.
آمريكا از جمله كشورهايي است كه هنوز "پروتكل الحاقي" سازمان بين المللي انرژي اتمي را امضا نكرده است.
اين پروتكل در سال 1990ميلادي مطرح و به امضا 118عضو آژانس رسيد كه براساس آن بازرسان آژانس مي توانند از مراكز هسته اي كشورهاي عضو بازديد بعمل آورند.
همچنين آمريكا از جمله كشورهايي است كه هنوز پيمان "منع آزمايش هاي هسته اي " را تصويب نكرده است. اين پيمان نيز در سال 1996ميلادي مطرح شد و گام مهمي در جهت ممانعت از آزمايش هاي جديد هسته اي وتوليد بمب اتمي محسوب مي شود.
نكته حايز اهميت اينكه اگر كاخ سفيد و متحدان آن مشروعيت و موضوعيت آژانس بين المللي انرژي اتمي را قبول دارند چرا از مصوبات و دستورات آن استنكاف مي ورزند و اگر اين آژانس را قبول ندارند چگونه است كه ديگر كشورها را ملزم به رعات تمامي مصوبات آن مي دانند.
چرا آمريكا به رغم مصوبات بين المللي با متوقف كردن آزمايشات هسته اي مخالف است و نيز چرا از حضور كارشناسان سازمان بين المللي انرژي اتمي در مراكز هسته اي خود ممانعت مي كند.
اين سياست دوگانه آمريكا زماني آشكارتر مي شود كه بدانيم براساس گزارش آژانس بين المللي انرژي اتمي (IAEA) هم اكنون 1850 متريك تن اورانيوم بسيار غني شده در انبارهاي اتمي جهان وجود دارد كه همگي در چند كشور بزرگ از جمله آمريكا انباشته شده است. همچنين با گذشت 15سال از پايان جنگ سرد هنوز 27 هزار كلاهك هسته اي در اختيار كشورهاي قدرتمند است كه عمدترين بخش آن در آمريكا ذخيره شده است.
به گفته كارشناسان با اين ميزان سلاح هسته اي مي توان تمامي كره زمين را چندين بار نابود كرد. تمامي اين سلاح ها در اختيار چندين قدرت بزرگ جهان از جمله آمريكا قرار دارد و شگفت آور اينكه واشنگتن در چنين وضعيتي به فعاليت هسته اي صلح آميز ديگر كشورها كه اقدامات آنان از سوي نهادهاي بين المللي تاييد شده به ديده ترديد نمي نگرد!
اين يافته ها بوضوح حكايت از آن دارد كه كاخ سفيد خود عامل اصلي بي ثباتي و تهديد براي جهان محسوب مي شود و بهانه جويي هاي واشنگتن در اين خصوص فقط بر اساس سياست انحصارگرايي آمريكا قابل توجيه است ، پديده اي كه در سياست خارجي اين كشور موضوع تازه اي نيست و فقط براساس شرايط زماني و مكاني مصاديق متفاوتي پيدا مي كند.
حال روشن مي شود كه خاوير سولانا با سناريويي از پيش طراحي شده براي مانع تراشي در مسير پيشرفت هسته اي ايران و محروم كردن آن از حق مشروع برخورداري از انرژي هستهاي صلح آميز به ايران آمده است در حالي كه ايران خود با ارائه بسته پيشنهادي جامع به غرب بهترين راهكارها را براي حل مشكلات اينچنيني ارائه داده است.
انتهاي پيام/.
شنبه 25 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 313]