تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 2 فروردین 1404    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):حد توکل چیست؟ حضرت فرمودند: اینکه با وجود خدا از هیچ کس نترسی
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1867937384




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چشم انداز افزايشي نرخ باروري در ايران


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: چشم انداز افزايشي نرخ باروري در ايران تهران- ايرنا- روزنامه ايران در صفحه جامعه نوشت: ايران طي يك قرن اخير تحولات اجتماعي و جمعيتي عظيمي را از سر گذرانده است.توسعه انساني و دسترسي به آموزش و بهداشت مدرن، منجر به افزايش نرخ رشد جمعيت و نرخ باروري شد كه با واكنش دولت‌ها در سياست‌هاي جمعيتي مواجه گرديد.


در اين گزارش كه در شماره پنجشنبه 26 فروردين 1395 خورشيدي به قلم ندا رضوي‌زاده منتشر شده، آمده است: با اين حال سياست‌هاي متناقض جمعيتي در چهل سال اخير، اينك به پيامدهاي غيرمنتظره‌اي از جمله كاهش نرخ باروري به زير سطح جانشيني در جديدترين سرشماري عمومي نفوس و مسكن انجاميده است. اين امر نگراني‌هايي را برانگيخت كه خود موجد سياست‌هاي جمعيتي جديدي شد. با اين حال نگارنده در اين نوشتار ضمن مروري مختصر بر اين تحولات، بدون ورود به تحليل‌هاي تخصصي جمعيت شناسي و محاسبات آماري، بر مبناي پاره‌اي مشاهدات و با اتكا به استدلال‌هاي جامعه شناختي، برخلاف نگراني‌ها مدعي است روند كاهش نرخ باروري چنان كه در سرشماري سال‌هاي 85 و 90 مشاهده شد، با همان شيب تداوم نخواهد يافت و نتايج سرشماري عمومي سال 95 معيار خوبي براي آزمون اين استدلال‌ها و فرضيات خواهد بود.در طول نيم قرن اخير، بهبود وضعيت بهداشتي و آموزشي منجر به ارتقاي وضع بهداشت و سلامت و متعاقب آن كاهش مرگ و مير و افزايش اميد به زندگي شد. دو پيامد اخير به نوبه خود باعث افزايش سريع جمعيت شد. با اين حال منابع طبيعي و منابع دولت‌ها براي تأمين نيازها و سطحي از رفاه جمعيت، داراي محدوديت بود. اين امر منجر به جست و جوي راه حل‌ها و اعمال سياست‌هايي براي كنترل جمعيت رو به رشد در بسياري از كشورها شد. در ايران نيز در پي رشد سريع جمعيت در فاصله سال‌هاي 1345-1300، از سال 1346 برنامه تنظيم خانواده در دستور كار قرار گرفت. بااين حال در سال‌هاي اوليه پس از پيروزي انقلاب اسلامي اين برنامه مسكوت ماند و با سياست‌هاي غيرمستقيم افزايش مواليد تشويق شد (كاظمي‌پور، 1390). از آن جا كه به نظر مي‌رسيد دشواري‌هايي در تأمين نيازهاي جمعيت (كه به نظر مي‌رسيد نسبت به امكانات موجود به طرز نامتعادلي رشد كرده بود)، به وجود آمده است، از سال 1368 سياست‌هاي جمعيتي بار ديگر دگرگون شد و برنامه تنظيم خانواده مجدداً پيگيري شد. در اين راستا، علاوه بر خدمات بهداشتي تنظيم خانواده در مراكز بهداشت و وضع قوانين و مقرراتي كه به عنوان عوامل ساختاري كنترل جمعيت عمل مي‌كرد، آموزش و تبليغات نيز در دستور كار قرار گرفت. بدين ترتيب شعار «دو فرزند كافيست» و «فرزند كم تر، زندگي بهتر» به شعارهاي محوري تبليغات جمعيتي تبديل شد كه به طور گسترده ترويج مي‌شد. اين شعارها و تفسيرهاي رسانه‌اي همراه با آن با اين استدلال صريح ضمني همراه بود كه در حالي كه منابع خانواده و جامعه محدوديت دارد، توزيع منابع محدود در ميان جمعيت كم تر، امكان برخورداري بيشتر از منابع را براي هر فرد فراهم مي‌آورد. اين شعار همسو با ديگر تحولات فرهنگي و ارزشي جامعه با پايان جنگ تحميلي و ورود به دهه هفتاد بود. در اين زمان تلويزيون بار ديگر اجازه يافته بود آگهي‌هاي بازرگاني پخش كند و مصرف را ترغيب و تحريك كند، بازارها نيز با كالاهاي داخلي و خارجي متنوع تري نسبت به دهه قبل به استقبال خريداران آمده بودند. بازگشت آرامش نسبي و امنيت به كشور، به ارزش‌هايي چون رفاه و برخورداري فرصت عرض اندام داد. با اين حال سياست‌هاي تعديل اقتصادي نيز همزمان موجب رشد نرخ تورم شد و در حالي كه افزايش درآمدها چندان زياد نبود، تب خريد و مصرف بالا بود. بنابراين يك استدلال منطقي ساده روشن مي‌كرد كه در چنين شرايطي و با درآمد نسبتاً ثابت، خانواده كوچك تر، فرصت بيشتري نسبت به خانواده بزرگتر براي مصرف، رفاه، برخورداري از خدمات، بهداشت و آموزش با كيفيت و... در اختيار اعضاي خود قرار خواهد داد. بنابراين، مشاهده اين وضعيت به وضوح و به طور عيني، فرزند كمتر را «انتخابي عقلاني» و موجه ساخت. اگرچه نقش تمهيدات نهادي (ارائه خدمات و وضع مقررات مشوق تنظيم خانواده) و تبليغات فرهنگي در كاهش نرخ باروري در دهه‌هاي 70 و 80 مؤثر بود، اما چنان كه گفته شد چرخش فرهنگي و دگرگوني ارزشي جامعه به طور بنياديني تصميم‌گيري و انتخاب‌هاي كنشگران (زوجين) را در انتخاب خانواده كوچك‌تر تحت تأثير قرار مي‌داد.در ادامه اين روند در سرشماري‌هاي عمومي نفوس و مسكن 1385 و1390 مشخص شد نرخ باروري به زير سطح جانشيني سقوط كرده است و ايران تنها كشوري در طول تاريخ جهان شد كه چنين كاهش شديدي را در نرخ رشد جمعيت تجربه كرد. انتشار اين داده‌ها در كنار اين استدلال كه كشور براي رشد و توسعه نيازمند وجود نيروي جوان، فعال و نوآور است، نگراني‌هايي را درباره آينده رشد اقتصادي و توسعه اجتماعي، برانگيخت. با اين حال شواهدي وجود دارد كه دال بر تغيير مجدد روندها است. در سه دهه اخير تحولات ساختاري از قبيل گسترش و همگاني شدن آموزش عالي، موجب اقبال دختران به ادامه تحصيل شد. از سوي ديگر پاره‌اي تحولات ارزشي در اين دو دهه تداوم دوران تجرد را در هر دو جنس ترغيب مي‌كرد. تداوم تجرد مترادف مسئوليت كم‌تر و آزادي عمل و فراغت بيشتر در زندگي فردي بود. اين‌ها ارزش‌هاي رقيبي بودند كه ارزش تشكيل خانواده را به چالش كشيدند. از سوي ديگر ادامه تحصيل موجب دستيابي ديرتر به اشتغال پايدار براي عده‌اي از پسران شد كه به لحاظ عرفي و حقوقي در جامعه ايران متكفل هزينه خانواده هستند. بخشي از زنان جوان نيز در پي ادامه تحصيل و تابع ارزش‌هاي غيرمادي جديدي كه رواج يافته است (از جمله خودشكوفايي و استقلال)، در صدد پيدا كردن شغل و ثبات وضعيت اجتماعي خود بوده‌اند و تا رسيدن به ثبات نسبي تصميم‌گيري براي ازدواج را به تأخير انداختند. به دلايل فوق با افزايش ميانگين سن ازدواج طي دهه 80 و 90 مواجه بوده‌ايم. اين امر به طور طبيعي فرزندآوري بخش قابل توجهي از نسلي را كه در سن باروري بوده است به تأخير انداخته است. با اين حال به نظر مي‌رسد نسل متولدين دهه 60 به آرامي در طي دهه 90 به ثبات نسبي در كار و زندگي مي‌رسد و تن به ازدواج خواهد داد و احتمالاً با تأخيري چند ساله بچه‌دار خواهد شد. بدين ترتيب تأخير خود در فرزندآوري را كه موجب كاهش نرخ باروري در سرشماري‌هاي گذشته شده بود، جبران خواهد كرد. دومين استدلال ناظر به ثبات نسبي هنجار تعداد فرزندان و تحول هنجارهاي مربوط به فاصله‌گذاري بين فرزندان است. برخلاف بعضي اظهارات پراكنده در مورد شيوع تك فرزندي، شواهد غيرسيستماتيك نگارنده حاكي از آن است كه هنجار «دو فرزندي» همچنان هنجاري قوي و معياري مهم در تصميم‌گيري زوجين در مورد باروري است. خانواده‌هاي ايراني هنوز عميقاً اعتقاد دارند كه «تك فرزند» تنها است. والدين ايراني خود از خانواده‌هايي بزرگتر آمده‌اند كه لذت همبازي شدن در كودكي و مراقب و غم خوار بودن در بزرگسالي را در كنار خواهر و برادر خود تجربه كرده‌اند و نوعي تعهد ضمني را براي تأمين اين لذت و امكان براي فرزند خود نيز احساس مي‌كنند. با اين حال از آن جا كه فرزندآوري، به دليل هزينه‌هاي مستقيم و غيرمستقيمي كه به والدين تحميل مي‌كند (از جمله هزينه‌هاي مادي و زمان و توجه لازم براي پرورش فرزند)، تا حدي با ارزش‌هاي نوظهور و قدرتمند «رفاه و خودشكوفايي» در تناقض است، والدين جوان و مدرن ايراني در پي راه حل برآمدند. راه حل ايشان براي حل اين تعارض، فاصله‌گذاري بيشتر بين فرزندان بوده است. بدين ترتيب با‌وجود ثبات نسبي هنجار دو فرزندي، هنجار فاصله‌گذاري تغيير كرده است. اگر قبلاً فاصله بين فرزندان 2، 3 يا 5 سال مطلوب بوده، به نظر مي‌رسد دست كم در جامعه شهري اين هنجار در طيف گسترده‌اي از افراد تغيير كرده و فاصله سني دو فرزند بيشتر شده است. تحت اين شرايط، زنان متولد نيمه دوم دهه 50 و دهه 60 به آرامي به آستانه 40-35 سالگي مي‌رسند كه بنا به تبليغات بهداشتي مداوم در سال‌هاي گذشته، اتمام مهلت فرزندآوري تلقي مي‌شود. اين زنان اگر نخستين فرزند خود را پيش‌تر به دنيا آورده باشند، احتمالاً دومين فرزند خود را در دهه 90 خواهند داشت. اگر هم تا اين زمان فرزندآوري را به دلايل مختلف به تأخير انداخته باشند، احتمالاً در آخر وقت جبران خواهند كرد. شكل خاص هرم جمعيتي در دهه‌هاي 50، 60 موجب فزوني تعداد دختران در سن ازدواج نسبت به پسران آماده ازدواج در دهه 80 و 90 و بروز آن چيزي شد كه در جمعيت شناسي به «مضيقه ازدواج» موسوم است. زيرا بنا به سنت و هنجارهاي رايج ازدواج در ايران، پسر در هنگام ازدواج معمولاً بايد چند سالي از دختر بزرگتر باشد. اما كاهش مجدد رشد جمعيت در دهه 70، موجب مي‌شود چنين مضيقه‌اي براي اين نسل وجود نداشته باشد و مانع سني براي ازدواج دختران و پسران وجود نداشته باشد. بنابراين با ورود نسل متولدين دهه 70 به سن ازدواج، در صورت فراهم بودن ساير شرايط آنها نيز بدون مانع هنجاري سني، فرصت ازدواج خواهند داشت و فرزندآور خواهند شد. با‌وجود برخي تحولات ارزشي و رواج ارزش‌هاي غيرمادي فردگرايانه همچون استقلال طلبي، خودشكوفايي كه موجب تأخير در ازدواج مي‌شود و نيز با وجود شكل‌هاي نوظهور همزيستي دو جنس «ازدواج» در ايران در كنار ساير انتخاب‌هاي رقيب (تداوم تجرد يا هم باشي) همچنان به دلايل متعددي الگوي مطلوب و مرجح به لحاظ هنجاري و شكل رايج همزيستي پايدار و بلندمدت دو جنس محسوب مي‌شود. بنابراين در صورتي كه بخت مادي ازدواج فراهم آيد كه مهم‌ترين شرط آن گشايش اقتصادي كشور و دستيابي جوانان به اشتغال پايدار و امنيت شغلي است، دور از انتظار نيست كه ازدواج بهنگام به فرزندآوري بهنگام منجر شود و مانع از تداوم كاهش نرخ باروري يا ثبات نرخ باروري زير سطح جانشيني گردد. بنا به آمارهاي ثبتي سال‌هاي متوالي اخير، معمولاً بيشترين طلاق‌ها در پنج سال اول زندگي مشترك رخ داده و در زماني كه زنان و مردان در سنين زير 30 سال قرار داشته‌اند. عمر كوتاه زناشويي اين گروه احتمالاً موجب شده است كه فرصت فرزندآوري نداشته باشند يا به يك فرزند بسنده كرده باشند. يك فرضيه اين است كه همسو با افزايش آمار طلاق و رواج آن، دشواري‌هاي فرهنگي كه بر سر ازدواج مجدد زنان مطلقه وجود دارد (قباحت و تابوي ازدواج با زن مطلقه) كمرنگ خواهد شد. بدين ترتيب مردان و خصوصاً زنان مطلقه فرصت و امكان بيشتري براي ازدواج مجدد خواهند داشت. ازدواج مجدد نيز قطعاً فرصت دوباره‌اي براي فرزندآوري به زوج‌هاي جديد خواهد داد و بدين ترتيب اين گروه نيز تأخير خود را جبران خواهد كرد.در يك جمع‌بندي كلي مي‌توان گفت در صورتي كه روندها و داده‌هاي جمعيتي سه دهه گذشته را با بصيرتي برآمده از عناصر ثابت و در حال دگرگوني فرهنگي همچون ارزش‌ها و هنجارها تحليل كنيم، مي‌توان مشاهده كرد كه اگرچه به نظر مي‌رسد تأخيري در فرزندآوري نسلِ در سن باروري پيش آمده است، اما اين تأخير به مرور تا حد قابل ملاحظه‌اي جبران خواهد شد و با توجه به استدلال‌هاي عرضه شده در اين نوشتار، نگراني از كاهش شديد نرخ باروري تا حدودي رنگ مي‌بازد. در صورتي كه داده‌هاي كافي ثبتي و آماري در اختيار باشد مي‌توان فرضيات اين نوشتار را نيز به طور روشمند آزمون كرد.*منبع: روزنامه ايران**گروه اطلاع رساني**9165**1755



26/01/1395





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن