واضح آرشیو وب فارسی:ورزش سه: یادداشت ویژه : درامِ جانانهی بیتماشاگر
این میتوانست یکی از به یادماندنیترین بازیهای فصل 94-95 فوتبال ایران باشد؛ پرسپولیس-سیاهجامگان در هفتهی 24 لیگ برتر. 24؛ عددی که همه را یاد هادی نوروزی میاندازد.
پرسپولیس 10 نفره میشود و یک گل هم عقب میافتد. ما در جایگاه ویژهی ورزشگاه آزادی نشستهایم. با محمد پنجعلی(کاپیتان سابق پرسپولیس)، محمد منتظری(دیگر آنالیزور تیم) و چند بازیکن جوان تیم کنار هم نشستهایم و نگران سرنوشت بازیای هستیم که فکر نمیکردیم اینقدر دشوار و پیچیده شود. چند متر آن طرفتر رضا عنایتی و چند عضو دیگر از تیم سیاهجامگان نشستهاند. تیمشان که جلو افتاده را تشویق میکنند و ما چند دقیقه یک بار سرمان را 90 درجه به سویشان میچرخانیم؛ نگاهشان میکنیم که چه شوقی برای پیروز شدن دارند. دوباره وقتی سرمان را به سوی زمین میچرخانیم، یک فضای خالیِ زشت را میبینیم؛ سکوهای خالی ورزشگاه آزادی. فضای خالیای که باعث میشود صدای تک تک بازیکنان را به خوبی بشنویم. بازی فوتبال، بدون تماشاگر هم انجام شدنی است. ارکان بازی، داور و توپ و 22 بازیکن هستند. اما بدون تماشاگر، فوتبال، نمایشای است که بازیگراناش را برای اکتهای خوب، سرِ شوق نمیآورد. محسن مسلمان کنار کامیابینیا میکوشد پرسپولیس را بر وسط زمین مسلط کند. هیچکس توی ورزشگاه نیست که به حرکات این دو بازیکن واکنش نشان دهد.
چه شد که اینجوری شد؟ دقایق ابتدایی نیمه دوم بازی پرسپولیس-تراکتورسازی بود که ناگهان یک صدای مهیب همهی ما را غافلگیر کرد. هنوز صدای ماده منفجرشده توی گوشمان بود که امیر قلعهنویی از نیمکت تراکتور فاصله گرفته و توی زمین بود. ما خشکمان زده بود. سقفِ نیمکت تراکتور از برخورد ماده انفجاری، سیاه شده بود؛ سیاهِ سیاه. این یک اتفاق زشت است؛ اتفاقی که شاید مهمترین رخداد تاثیرگذار در روند فنی بازی در نیمه دوم هم بود: بازی از ریتم افتاد و بازیکنان دو تیم عصبی بودند. داور آگاهانه میکوشید با سوتهای پیاپی بازی را کنترل کند.
کلمه کلیدی بازی پرسپولیس-تراکتور، پس از برخورد نارنجک به نیمکت تراکتور، «کنترل» بود. مسئول برگزاری بازی پرسپولیس-تراکتور، باشگاه پرسپولیس نبود. تماشاگران وقتی میخواهند وارد ورزشگاه آزادی شوند، ماموران باشگاه پرسپولیس، آنان را بازرسی بدنی نمیکنند. در جریان بازی، تامین امنیت ورزشگاه با باشگاه پرسپولیس نیست. حتا مسئول شناسایی فردی که آن نارنجک را به سوی نیمکت تراکتورسازی پرتاب کرد، باشگاه پرسپولیس نیست. پس چرا پرسپولیس باید از همراهی تماشاگراناش محروم شود؟
چند تا نمونه: سه سال پیش در بازی منسیتی-منیونایتد، که باشگاه منچسترسیتی مسئول برگزاریاش است: یکی از تماشاگران وارد زمین میشود و با ریو فردیناند که لحظاتی پس از گل فنپرسی در حال شادی است، درگیر میشود. کار به جایی میرسد که جو هارت گلر منسیتی جلوی هوادار سیتی را میگیرد. فردای بازی، تماشاگر خاطی جریمه میشود. او از سوی باشگاه منچسترسیتی برای مدتی از حضور در ورزشگاه سیتی، محروم میشود. 60 هزار تماشاگر حاضر در ورزشگاه، تاوان کمصبری و خشمِ آن یک نفر را نمیدهند.
همان کاری که فصل گذشته باشگاه کلن، با چند تا از هواداراناش کرد؛ کسانی که در یکی از بازیهای بیرون خانهی کلن دست به خرابکاری زده بودند را جریمه کرد. بازی همچنان دو بر یک به سود سیاهجامگان است. اگر این بازی را نبریم، کارمان برای قهرمان شدن بسیار سخت میشود.
نگاهام میافتد به دوربینهایی که در ارتفاع بلند، مقابل جایگاه تماشاگران قرار دارد. از یکی از همکارانام میپرسم: «پس این دوربینها کارشان چیست؟ نمیتوانند تماشاگران خطاکار را پیدا کنند؟» چند ثانیه بعد، نه من منتظر پاسخ هستم و نه دوستم یادش مانده که داشتیم چه میگفتیم. چون علیپور پس از یک و دو با طارمی، بازی را 2-2 کرده است. به این فکر میکنیم که این بازی را میشود بُرد. در سال 2013 در یکی از بازیهای فنرباغچه در لیگ ترکیه، آنقدر از سوی برخی تماشاگران، کارهای زشت انجام میشود که برای بازی بعدی فنرباغچه محدودیت تماشا درنظر گرفته میشود: فقط زنان و کودکان حق ورود به ورزشگاه را دارند. زنان و کودکان میآیند و حدود دو سوم از ظرفیت ورزشگاه را پر میکنند. در ایتالیا چه کار میکنند؟ جایی که هر چه به سمت جنوب میروی، فوتبال خشنتر و پرحاشیهتر میشود. در ایتالیا، معمولا آن جایگاهی از تماشاگران که از آنجا دست به خرابکاری زدهاند را برای بازی بعدی میبندند. در ایتالیا هواداران افراطی تیمها را با لقب «اولتراها» صدا میزنند. در سال گذشته چندین جلسه ویژه در مراکز تصمیمگیری سری آ با هدف کنترل بیشتر «اولتراها» برگزار شد.
البته در اروپا هم گاهی وقتی کار از کار میگذرد، بازی بدون تماشاگر برگزار میشود. در سال 2007 یک پلیس در جریان دربی کاتانیا-پالرمو کشته شد. در هفته بعد، چند بازی بدون تماشاگر برگزار شد تا پیامدهای این اتفاق هولناک، کنترل شود. در سال 2012 در جریان بازی آژاکس-الکمار، یکی از هواداران اژاکس خودش را به زمین بازی میرساند و گلر الکمار را به شدت کتک میزند. کتک زدن بازیکن از سوی تماشاگر؟ باورکردن نیست. بازی نیمه کاره متوقف شود. در بازی تکراری، آژاکس از حضور تماشاگراناش محروم است. آژاکس خودش مسئول برگزاری بازی بوده است.
توپ روی پای چپِ امید عالیشاه است. انتظار داریم توپ را بیاورد روی پای راست و بعد سانتر کند، اما با پای چپ اقدام به ارسال توپ میکند تا هم مدافع راست سیاهجامگان غافلگیر شود و هم مدافعان حاضر در محوطه جریمه. مهدی طارمی پرش بلندی میکند، یک ثانیه بعد توپ توی دروازهی سیاهجامگان است. ما خوشحالیم، خیلی خوشحالیم. اعضای تیم سیاهجامگان که نزدیک ما نشستهاند،تغییر سرنوشت بازی را باور ندارند. چند دقیقه مانده تا پیروزیای که اگر در حضور تماشاگران پرسپولیسی به دست میآمد، شیرینیاش چیز دیگری بود: اگر بودند، الان داشتند نام هادی نوروزی را فریاد میزدند؛ کاپیتانای که نبودش، نیروی محرک بازیکنان و اعضای تیم برای پیش رفتن و سختکوش ماندن شده است. باید زودتر از سوت داور جایگاه را ترک کنیم و به سوی رختکن برویم.
توی راه به این جملهی کارلوس کیروش فکر می کنم که «اینجا گاهی یک اشتباه را 10 بار مرتکب میشوند و وقتی میفهمند اشتباه کردهاند، 20 بار دیگر همان اشتباه را تکرار میکنند.» مگر پرسپولیس و استقلال مسئول برگزاری بازیهای خود هستند؟ در این شرایط حتا یک هوادار از تیم ایکس میتواند سرِ بازیِ تیم ایگرگ به ورزشگاه برود و با خرابکاری، تیم ایگرگ را از حضور تماشاگراناش در بازی بعدی محروم کند. در ایران، صدا و سیما پولِ باشگاهها را نمیدهد و توی برنامههایش نحوه ادارهی باشگاههایی که خودش حقشان را نداده و مسئولِ بخشی از مشکلات مالیشان است را به سخره میگیرد. تلویزیون بازیها را تقریبا رایگان پخش میکند اما در برخی برنامهها، رایگان شدن بازیها برای تماشاگران ورزشگاه را به سخره میگیرد. باشگاه حق برگزاری بازی را ندارد، اما مسئول رفتار تک تک تماشاگران حاضر در ورزشگاه است.
توی رختکن منتظر ورود بازیکنان هستیم. به این فکر میکنم که چرا وقتی راه حل مشکلات روشن است، سالها با راه حل درمیافتیم؟ طارمی و مسلمان و علیپور و نوراللهی وارد رختکن میشوند و همه خوشحال هستند. شادی این پیروزی، در عکسهای سلفی نمایان است. هر جا قرار است عکسی گرفته شود، اغلب بچهها جلوی دوربین هستند. و همه بچهها خوشحالاند که هادی نوروزی خوشحال است؛ کاپیتان شماره 24 پرسپولیس که در هفته بیست و چهارم، ناماش در ورزشگاه شنیده نشد، اما تیماش در سکوت سکوها پیروز شد؛ پیروزیای که میتوانست با حضور تماشاگران، خیلی دراماتیک شود.
فرزاد حبیباللهی
10:46 1395/01/17
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ورزش سه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]