تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 27 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):آنچه دوست ندارى درباره‏ ات گفته شود، درباره ديگران مگوى.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1853984777




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چالش هاي جامعه شناسي در ايران


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: چالش هاي جامعه شناسي در ايران تهران- ايرنا- روزنامه اطلاعات در گزارشي به بهانه هشتاد و يكمين سال آموزش علوم اجتماعي نوين در ايران، نوشت: اگر شيمي دانان و فيزيكدانان، در آزمايشگاه‌ها به آموزش و پژوهش سرگرم‌اند، استادان علوم اجتماعي، آزمايشگاهي به وسعت كشورها و جوامع را در اختيار دارند.


در اين گزارش كه بخش پاياني آن در شماره چهارشنبه 25 فروردين 1395 خورشيدي به قلم ارمغان زمان فشمي انتشار يافته است، مي خوانيم: در دنياي امروز كه علوم انساني از جايگاه ويژه‌اي برخوردار شده و تعيين كننده ميزان اعتبار و فرهنگ و پيشرفت جوامع است، چرا ما هنوز اندر خم يك كوچه آن سرگردان‌ايم و به گفته استادان اين رشته، هنوز آن طور كه بايد، راه به جايي نبرده‌ايم؟ اشكالات كار در حوزه علوم اجتماعي در كشور ما چيست و چگونه مي‌توان آنها را برطرف كرد؟** كميت بدون توجه به كيفيتمهدي طالب ـ جامعه شناس، با اشاره به اين كه 50 سال است در دانشگاه فعاليت و تدريس مي‌كند، مي‌گويد: نتايج ديده‌ها و شنيده‌هايم اين است كه ما مهندس و دكتر فراوان داريم، اما مكانيك و تكنيسين به قدر كافي نداريم. در دانشگاه‌هايمان مهندس كشاورزي تربيت كرده‌ايم كه نه زمين دارد و نه خيش. اما امروز وضعيت علوم اجتماعي از همه خطرناك‌تر است. شهرهاي كوچك و دور افتاده هم در اين رشته دكتر و فوق ليسانس تربيت مي‌كنند، اما با چه كيفيتي؟ دانشگاه آزاد هم از همه بدتر، فقط مي‌خواهد تعداد دكترها را زياد كند. بي‌ارزش كردن مدارك دكتري و دانشگاهي از اين بيشتر؟ گاهي به خودم مي‌گويم چيزي نگو، اين كار دست كم جوانان را مشغول مي‌كند، اما اين پروسه جوانان را به مرور زمان 45 ساله مي‌كند، بدون آن كه همسر و زندگي و كاري داشته باشند.وي با بيان خاطراتي از دوران كاري‌اش مي‌افزايد: در نوروز سال 1343 با گروه دكتر صفي نژاد به ايلام رفتيم. در حوالي مهران، دنبال راهي براي عبور از آب مي‌گشتيم كه ناگهان 60-50 سوار آمدند و متوجه شديم از همان 5 روستايي هستند كه ما با آنها كار داريم. همان جا چادر زدند و تحقيقاتمان را انجام داديم. پرسشنامه را فرانسوي‌ها نوشته بودند و شامل سؤال‌هايي مانند اين بود كه روزي چقدر قند مصرف مي‌كنيد؟ چند سيگار مي‌كشيد؟ چند مرغ و خروس داريد؟نحوه سوالات و برخوردها متفاوت بود. يك نفر مي‌گفت 5 هكتار زمين داريم، ديگري مي‌گفت نه، كم است، بزنيد 10 هكتار!بعد آمديم جامعه شناسي شهري انجام بدهيم. مي‌خواستيم بدانيم چه ساعتي براي پخش اخبار مناسب‌تر است. من بازبين مسايل بودم. ديديم هركس چيزي مي‌گويد و هيچ حساب و كتابي در جواب‌ها نيست. بنابراين خودمان نشستيم و فكر كرديم و به اين نتيجه رسيديم كه ساعت 2 بعدازظهر مناسب‌تر است!در پرسشنامه‌اي ديگر، هرچه مي‌پرسيديم، پاسخ مثبت مي‌گرفتيم. خودت تصميم مي‌گيري؟ بله! به سرنوشت معتقدي؟ بله!** اشكالات تحقيق با پرسشنامه‌ها‏طالب با اشاره به اين كه استادان جامعه شناسي خودشان بايد روش‌هاي تحقيقي متناسب با فرهنگ كشورمان را پيدا كنند، مي‌گويد: كپي كردن از كارهاي غربي‌ها مسايل ما را حل نمي‌كند. راه نجات ما اين است كه بدانيم زيربناي فرهنگي مان چيست و ما چه بوده‌ايم و چه كرده‌ايم. به من زياد مي‌گويند تو سنت گرا و ضد توسعه هستي، اشكالي ندارد! عمر من تمام شده است، اما توصيه مي‌كنم پرسشنامه را كنار بگذاريد و دست كم از اسناد استفاده كنيد. البته اين كار زحمت دارد، امكان ندارد آمار دبي رودخانه‌اي را بگيريد، بدون آن كه به مسئول آب آن پول ندهيد.وي مي‌افزايد: وقتي مأمور سرشماري مي‌آيد، من بيشتر از او نگران درستي پاسخ‌هايم هستم. او بايد ابتدا معتقد به جمع كردن اطلاعات باشد، تا بتواند كار خود را به درستي انجام بدهد.اينجاست كه ما 75 ميليون نفر جمعيت داريم و 78 ميليون نفر يارانه بگير! در انگلستان براي تشخيص فقرا، صف‌ها و تست‌هاي بسياري برگزار شد، اما در اينجا واقعا نمي‌توان به آمار استناد كرد.دكتر طالب تأكيد مي‌كند: الان همه ساعت تنظيم مي‌كنند و سر ساعت به دانشكده مي‌آيند و سر ساعت مي‌روند. در زمان ما، وقتي در دانشگاه بوديم، نمي‌فهميديم چه موقع شب و چه موقع صبح مي‌شود.** سرنوشت غم انگيز دانش مردم شناسيجلال الدين رفيع فر، مردم شناس، با اشاره به آنچه كه سرنوشت غم انگيز دانش مردم شناسي در 8 دهه اخير مي‌نامد، مي‌گويد: در 80 سال اخير، اين حوزه كه از شاخص‌هاي تعيين كننده در رشته علوم اجتماعي است، به دلايل عديده گاه مورد كم توجهي و بي مهري واقع شده است؛ حال آن كه عمر اين رشته تقريبا به اندازه عمر دانشگاه تهران است.درس قوم شناسي كه در دوره كارشناسي رشته فلسفه گنجانده شد، 3 سال متوالي توسط پروفسور آلن‌هاوس آلماني تدريس شد، حال آن كه نشانه‌اي از رشته‌هاي ديگر ديده نمي‌شد.وي مي‌افزايد: در دهه 60 اين رشته كاملا به حاشيه رانده مي‌شود؛ كارشناسي و كارشناسي ارشد آن حذف و به ارائه 5 درس محدود مي‌شود. بر اثر تلاش‌هاي بي وقفه مدير گروه وقت، شادروان حشمت الله طبيبي و همكارانش از جمله شادروان محمود روح الاميني، در سال 1367 فقط با ايجاد دوره كارشناسي ارشد مردم شناسي موافقت مي‌شود.در نيمه دوم دهه 70 يكباره بيش از نيمي از اعضاي تعيين كننده گروه بازنشسته مي شوند و مديريت گروه به شخصي از گروه جامعه شناسي سپرده مي‌شود كه در آن زمان اساسا كاري غيرقانوني به حساب مي‌آمد. از 8 نفر اعضاي هيأت علمي، 5 نفر را بازنشسته مي‌كنند كه اگر فرصت مي‌دادند، آنها با درجه علمي بالاتر و خاطره خوشي مي‌رفتند؛ علي محمد يوسفي زاده، محسن ثلاثي، جواد صفي نژاد، حشمت الله طبيبي و محمود روح الاميني. با وساطت‌ها، حكم روح الاميني ملغي مي‌شود، ولي او پايش را به دانشكده نمي‌گذارد و در سال 1389 به خواست خودش بازنشسته مي‌شود و اكنون 2 سال است كه روي در نقاب خاك كشيده است. اين افراد به ناگهان نامه بازنشستگي اجباري خود را زير در اتاق خود پيدا كردند و اين نشانه بارز بي‌توجهي به موقعيت افراد است.نكته جالب، برنامه جايگزيني اين 5 نفر بود كه 5 دانشجوي دكتري بودند. يكي از آنان كه كارمند وزارت علوم بود، بعد از نيم سال بازنشسته مي‌شود!به همين شكل، كنار گذاشتن نادر افشار نادري كه از بنيانگذاران مردم شناسي نوين در دانشگاه تهران بود و توانايي‌هاي مديريتي و علمي بالايي داشت، باعث شد لطمه روحي شديدي به ايشان وارد شود و بعد از مدتي كوتاه در سن 53 سالگي از ميان ما برود. درگذشت حشمت الله جلالي هم از همين مسير اتفاق افتاد.** كمبود امكانات در رشته مردم شناسيدكتر رفيع‌فر مي‌گويد: با توجه به موج بي‌رويه فارغ التحصيلان جامعه شناسي كه خود را نماينده تمام و كمال علوم اجتماعي معرفي مي‌كردند، مردم شناسي به حاشيه كشيده شد، به طوري كه اين 2 دانش معادل يكديگر شناخته مي‌شدند.تقليل دروس مردم شناسي از 30 عنوان به 5 عنوان نيز در همين راستا انجام شد؛ در صورتي كه مردم شناسان مي‌توانستند نقش تعيين كننده‌تر و جايگاه مهم تري در جامعه داشته باشند. مردم شناسي، بدنه اصلي علوم اجتماعي را تشكيل مي‌دهد، اما يكي از مشخص‌ترين شواهد بي‌توجهي به اين رشته، در اختيار نبودن امكانات لازم براي بالا بردن كيفيت آن، مانند نبود امكان مسافرت‌هاي علمي و انجام روش‌هاي ميداني است. دانشجويان ما حتي توان انجام يك سفر تحقيقاتي با استادان‌شان را ندارند.وي مي‌افزايد: اوج اين سرگذشت غم انگيز 4 سال پيش بود؛ يعني زماني كه بعد از سال‌ها زحمت، بالاخره به اين نتيجه مي‌رسند كه برنامه تدوين شود و بعد از نشست متعدد، در سال 1390 برنامه به تصويب نهايي در دانشگاه تهران مي‌رسد و به وزارت علوم فرستاده مي‌شود. بعد از دو سال، در شوراي برنامه‌ريزي علوم انساني به تصويب نهايي مي‌رسد و براي اجرا به دانشگاه و دانشكده ابلاغ مي‌شود اما مشخص مي‌شود برنامه‌ها متفاوت است، چندين درس حذف و اضافه شده، برخي دروس اجباري و برخي اختياري شده و كنكور آن هم زيرمجموعه كنكور علوم انساني است. هنوز نمي‌دانيم آن برنامه با چه مجوزي و كجا دچار تغيير شد و چرا استادان مردم شناسي، نقشي در طرح سوال آزمون اين رشته ندارند؟** پايه‌هاي دانشمحمد توكل ـ جامعه شناس، مي‌گويد: گروهي را نقد مي‌كنم كه خودم 28 سال است عضو آنم؛ نقدي است به موازات نقد دانشگاه و آموزش عالي كشور. احتمالا بسياري از عزيزان نقد مفصلي را كه در اين مورد نوشته‌ام، در نوروزنامه سال 1394 روزنامه اطلاعات خوانده اند.وي مي‌افزايد: مثل هر رشته علمي دانشگاهي، جامعه شناسي هم بايد بر 2 پايه مردان بزرگ و دستاوردهاي بزرگ بنا شود. در فرانسه كه زادگاه اين علم است، توفان‌هاي فكري سن سيمون و كنت و دوركيم، چنان بنياني را پي افكند و مشابه آن در آلمان، انگلستان و آمريكا هم اتفاق افتاد. اين حركت در ايران نيز داشت شكل مي‌گرفت و استاداني مانند دكتر صديقي، دكتر سياسي، علي محمد كاردان و فيروز توفيق، عزم انجام چنين مهمي را داشتند، اما پس از انقلاب و بازسازي، جسم نحيفش در حال لرزش باقي ماند.يكي از دلايل وقوع بحران در جامعه شناسي، فرهنگ سلب و بي تحمل جامعه ايران است. تفكر فلسفي در غرب به فلسفه اجتماعي و از آن به جامعه شناسي تحويل شد و تغييرات از پس مقاومت‌ها برآمدند، اما در ايران، هم تفكرات جامعه شناختي بي بنيه‌تر و هم مقاومت‌ها از غرب، پرزورتر و گاه خشن‌تر بودند. جو فكري فرهنگي- سياسي قبل از انقلاب تغيير پيدا كرد، با اين تفاوت كه استادان بارز قبل از انقلاب نيز ديگر در صحنه نبودند. انجمن‌هاي علوم اجتماعي كه گل سرسبد آنها، انجمن جامعه شناسي بود، پس از توقف چندساله دوباره شكل گرفت، اما علي رغم تلاش نسل جديد دانش آموختگان، تلاش‌ها در حد همايش و جلسه و بزرگداشت قد و نيم‌قد باقي ماند و نتوانست به لحاظ كمي و به ويژه كيفي، علاجي كارساز باشد.** دانشگاه‌هاي آزاد و مازاد!‏آيا عمق كارهاي ارائه شده، ارزش اين همه تدارك را دارد؟ دكتر توكل به پرسش خود اين طور پاسخ مي‌دهد: چند صد هزار فارغ التحصيل علوم اجتماعي داريم. سال گذشته 45درصد از 5 ميليون نفر دانشجو، دانشجويان علوم انساني و بخش قابل توجهي از آنان، دانشجوي علوم اجتماعي بودند؛ حال آن كه از هر هزار نفر، يك نفر هم علاقه و انگيزه‌اي براي شركت در تشكل‌هاي تخصصي و حرفه‌اي را ندارد. مجلات بدون ارزيابي و كنترل مانند قارچ روييده‌اند و مقالات آبكي چاپ مي‌كنند؛ حتي برخي از آنها پولكي شده‌اند و هر كس پول بدهد، مقاله او را به چاپ مي‌رسانند.وي مي‌افزايد: در همه دنيا دوره ليسانس را دوره فراگيري الفبا و اصول رشته مي‌دانند و دوره‌هاي فوق ليسانس و دكتري، دوره تعمق و تعميق و پژوهش، كه به اصطلاح، دوره اجتهاد در رشته است. اما امروز ببينيد دانشگاه‌هاي آزاد و مازاد كجاها تأسيس شده‌اند و چه استاداني در آنها درس مي‌دهند و چه كساني در آنها درس مي‌خوانند؟ اين خودانتقادي، شرح تلخ و اندوهناكي از بيان واقع است كه مهم‌ترين وظيفه جامعه شناسي به شمار مي‌رود.** آب از سرچشمه گل آلود است!دكتر توكل با بيان اين كه در 30 سال گذشته، نبود همگرايي‌هاي اخلاقي و فكري در گروه جامعه شناسي، تنش‌ها و درگيري‌هايي به وجود آورده است، مي‌گويد: هرچه به زمان حال نزديك شده‌ايم، اين درگيري‌ها شدت و حدت و وسعت بيشتري يافته و همكاري در حد صنفي هم غايب است و عمدتا درس آموزي به معناي تقليد شده است.او با اشاره به وضعيت برخي از استادان علوم اجتماعي دانشگاه تهران مي‌افزايد: مع الاسف «جلالي» را در تصادف از دست داديم، «ازكيا» و «وثوقي» بازنشسته شدند و «ساروخاني» و «توسلي» از گيشا رفتند و جاي اينها را عمدتا چه كساني گرفتند؟ در رساله‌هاي اين سه دهه، كار برجسته و درخشاني بيرون نيامد، پژوهش‌هايي كه مسايل مهم را نشانه رفته و به راه حل ختم شده باشد، انجام نگرفت و پيوند معنادار و عملي ميان جامعه شناسي آكادميك و بخش‌هاي جامعه كه عمده مصرف كنندگان اين علم‌اند، به وجود نيامد. زيرگروه‌هاي تخصصي شكل نگرفت. جايگاه جامعه شناسي كه در عرصه ملي و روشنفكري از جايگاه و محبوبيت برخوردار است، نزول كرد. گروه جامعه نتوانست اسم و رسم خوبي براي خود دست و پا كند. اين قصه ام‌القراي جامعه شناسي علمي ايران بود و وقتي سرچشمه گل‌آلود باشد، تكليف حوضچه‌ها هم معلوم است. چرا با وجود رياست مرحوم صديقي، زنجيره بازماندگان سير قهقرايي پيدا كرد و به جاي پيشرفت، پسرفت داشت؟ البته بسياري از ظرفيت‌هاي اين گروه قابل تحقق به واقعيت است. آرزو بر پيران كراهت دارد، بر جوانان كه عيب نيست!** اميدواري به آيندهمصطفي ازكياـ جامعه شناس، يكي از ضعف‌هاي كنوني مطالعات اجتماعي را وجود گسست در آن مي‌داند و مي‌گويد: ما بدون توجه به آراي يكديگر مطالعه مي‌كنيم. بايد با تجديد نظر در شيوه‌هاي روان شناختي و توجه به روش‌هاي كيفي كه ارتباط تنگاتنگي با پست مدرنيزم دارد، اين اشكال را برطرف ساخت.ناصر تكميل همايون ـ جامعه شناس، نيز با اشاره به تاريخچه علوم اجتماعي در كشورمان مي‌گويد: ما در ايران كه تمدن ايراني- اسلامي غني دارد، با علوم اجتماعي بيگانه نبوده‌ايم؛ هم در مسايل تعقلي اجتماعي و هم در مسايل پراتيك(عملي). آثاري مانند آثارالباقيه و ماللهند و كتاب‌هاي جغرافياي انساني، اسناد معتبر شناخت جامعه شناسي در تاريخ ايران است.** آن گونه كه از كتاب مقدمهابن خلدون، صفحات 4-803، بر مي‌آيد، او متوجه شده بود كه در اروپا حركاتي در حوزه انديشه‌هاي اجتماعي و سياسي به وجود آمده است. جهان اسلام از اروپا بي اطلاع نبود. وقتي هنوز دانشگاه نداشتيم، برخي متفكران ما از آثار سن سيمون و اگوست كنت و اسپنسر مطلع بودند؛ كه از جمله به ملكم خان يا ميرزا آقاخان كرماني مي‌توان اشاره كرد.‏وي مي‌افزايد: پس از انقلاب، افولي در حوزه علوم اجتماعي اتفاق افتاد و همه چيز ژورناليستي و سياسي شد. خوشبختانه آن وضعيت ديري نپاييد و در سال‌هاي اخير استادان و تشكيلات خوبي در علوم اجتماعي وجود دارد و اوضاع روز به روز بهتر مي‌شود.*منبع: روزنامه اطلاعات**گروه اطلاع رساني**9117**9131



25/01/1395





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن