محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826700465
«محمدعلی فردین»، از زندگی تا سینما
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: مقدمه ای کوتاه بر یک زندگی
«محمدعلی فردین»، از زندگی تا سینما
«محمدعلی فردین» در 15 بهمن 1309 در خیابان ادیب الممالک کوچه صحت متولد شد. خودش درباره محل تولدش به نگارنده گفت: ادیب الممالک محلی بود بین شهباز سابق و خیابان ری، آن زمان خیابان شهبازی وجود نداشت.
روزنامه سینما - فریدون جیرانی:
1- «محمدعلی فردین» در 15 بهمن 1309 در خیابان ادیب الممالک کوچه صحت متولد شد. خودش درباره محل تولدش به نگارنده گفت: «ادیب الممالک محلی بود بین شهباز سابق و خیابان ری، آن زمان خیابان شهبازی وجود نداشت. آن طرف کوچه صحت قهوه خانه بزرگی بود به اسم خرابات. عصرها درویش ها در این قهوه خانه می نشستند چای می خوردند، قلیان می کشیدند و گپی می زدند. آن زمان سرتاسر شهباز خندق بود. محله ما طوری بود که به خاطر آن خندق و تاریکی هوا و نبودن امنیت کسی در خیابان ها دیده نمی شد و همه در خانه های شان می ماندند. (1)
2- پدر محمدعلی فردین در اداره تسلیحات کار می کرد. اداره ای که آن زمان قورخانه می گفتند... پدر تمدیر قسمتی بود که حدود 50 تا کارگر زیر دستش کار می کردند. پدر علاوه بر کار در اداره تسلیحات مغازه ای در خیابان ری سابق داشت؛ مغازه ای که در آن کارهای فنی انجام می دهد. پدر محمد علی فردین هنرپیشه تئاتر هم بود و محمدعلی در بچگی تئاترهای پدر را دیده بود. او یادش بود که در برخی از این نمایشنامه ها تقی ظهوری هم بازی داشته است. یک خاطره تلخ از دیدن نمایشنامه پدرش بیشتر در خاطرش مانده بود: «یکی از پیس ها بر اساس اثری از ایرج میرزا نوشته شده بود، اسم پیس «خرابه های تخت جمشید» بود.
فکر می کنم 9 ساله یا 10 ساله بودم که این پیس را دیدم. پیس اینطوری شروع می شد که تا پرده عقب می رفت تعدادی قبر می دیدیم که در تخت جمشیدی که ساخته بودند با دکور. از قبری که جلوی سن و در معرض دید تماشاچی بود، یک نفر با کفن بیرون می آمد و نگاه می کرد و می گفت: «این خرابه ایران نیست پس ایران کجاست؟» پیس جنبه های سیاسی داشت، به همین خاطر چند دقیقه ای از اجرا نگذشته بود که از داخل سالن به روی سن تیراندازی شد و شلوغ شد و تماشاخانه به هم ریخت. داخل این شلوغی یک نفر هم زیر پا کشته شد. خاطرم هست که مادر خدابیامرزم بعد از این واقعه دیگر نگذاشت پدرم به تئاتر برود و بازی کند.» (2)
3- محمد علی فردین پسر بزرگ خانواده بود و دو برادر و یک خواهر کوچکتر از خود داشت.
4- «دبستان ترقی» در خیابان ادیب الممالک، اوایل خیابان رختشوی خانه دبستانی بود که فردین دوره ابتدایی را در آن گذراند. فردین بعد از دبستان ترقی به دبیرستان «راستی» رفت که در انتهای شهباز قار داشت. زمانی که او به این دبیرستان رفت تازه جالیزها را قطعه بندی کرده بودندو ساختمان ساخته بودند. فاصله دبیرستان راستی تا منزل فردین خیلی زیاد بود.
5- در مدرسه به ورزش بیشتر علاقمند شد و دوران مدرسه زیاد به سینما نمی رفت چون فاصله سینماها تا منزل او خیلی زیاد بود. اگر هم زمانی می خواستند سینما بروند به سینما «تمدن» می رفتند که سینمای محله آنها بود.
6- در مدرسه به تئاتر علاقمند شد و در پیسی که بچه های مدرسه درست کرده بودند بازی کرد اما هنگام بازی با بازیگر مقابلش دعوا کرد و همدیگر را روی سن جلوی تماشاچیان زدند و نمایش به اتمام نرسید.
7- فردین از سن 15 سالگی ورزش را با فوتبال شروع کرد. زمانی که خیابان شهباز درست شده بود و از آن حالت خندقی بیرون آمده بود و یک ورزشگاه داخل آن ساخته بودند؛ ورزشگاهی که به ورزشگاه نمره 3 معروف بود. زمین ورزشگاه شن بود و چمن نداشت. در فوتبال به دلیل زمین خوردن زیاد و زخمی شدن صورت، مادرش با ادامه این ورزش او مخالفت کرد و «فردین» رفت سراغ ژیمناستیک در باشگاه ابوالملوکی در خیابان ری روبروی بستنی فروشی اکبرمشدی.
آنجا ژیمناستیک کار می کند اما از این ورزش خوش اش نمی آید و می رود سراغ هالتر. حدود یک سال و نیم هالتر کار می کند و در این رشته پیشرفت می کند اما یکدفعه و اتفاقی به کشتی می رسد. خودش درباره این اتفاق گفت: «یکی از شب هایی که تمرین من تمام شده بود و خیلی خسته بودم، کنار تخته هالتر تشک کشتی هم بود. من نشسته بودم کنار تشک کشتی تا خستگی در کنم و یکی از افرادی که روی تشک تمرین می کرد روی من افتاد. او وقتی می خواست بلند شود دست من را گرفت و کشید روی تشک کشتی تا کشتی بگیریم. شوخی، شوخی مرا به کشتی واداشت. همین شوخی باعث شد که من هالتر را رها کنم و به کشتی بپردازم.» (3)
8- محمد علی فردین در همان باشگاه ابوالملوکی به تمرین کشتی پرداخت؛ که کیومرث ابوالملوکی مربی کشتی آنجا بود. آنجا با ناصر گیوه چی، اکبر نیک خو و حسن افشار آشنا شد و بعد از مدتی که وضع تمرینش بهتر شد رفت به باشگاه «نیرو و راستی» که خانم و آقای مهران باشگاه را اداره می کردند که باشگاهی سیاسی بود. محمد علی فردین روز 28 مرداد را که عده ای از پان ایرانیست ها به باشگاه ریختند و باشگاه را از بین بردند در خاطر دارد: «یادم است یک آقایی سردسته اینها بود که یک یاز بچه های لات شاه آباد بود. حتی تیراندازی شد و جلوی من یکی از بچه ها، سر کوچه نیرو و راستی افتاد روی یخ های یخ فروشی. (4)
9- بعد از 28 مرداد فردین عضو باشگاه تهران می شود که آن زمان در خیابان امیریه بوده است. در این باشگاه حبیب الله بلور مربی کشتی بود. در این باشگاه با «تختی» آشنا می شود. او در مسابقات جهانی سال 1954 در توکیو شرکت کرد و مدال نقره گرفت. او یک خاطره تلخ از تختی را هم فراموش نمی کند، قهرمانی که روی او از نظر منش و رفتار و گفتار تاثیر زیادی گذاشته است: «تختی وقتی در مسابقه با پالم سوئدی خارج از تشک زمین خورد و زمین خورده محسوب شد، در حالی که زمین نخورده بود و در مسابقات چهارم شد. من در رختکن گریه او را دیدم. او روی تختخواب سنگی به پشت خوابیده بود و آهسته اشک می ریخت.
این وضع او روی من خیلی تاثیر گذاشت و من هم نشستم کنارش و بدون این که حرفی بزنم گریه ام گرفت و دوتایی دقایقی با هم گریه کردیم. آن زمان ارتباط من با تختی زیاد بود و با هم دوست خانوادگی شده بودیم. (5)
10- محمد علی فردین در 18 سالگی (1327) با مهری خمارلو که خواهر یکی از دوستانش بود ازدواج کرد؛ بنابراین او قبل از ورود به سینما دارای همسر و فرزند بود.
11- محمد علی فردین چون زیاد سینما نمی رفته است، «دختر لر» و «طوفان زندگی» را ندیده است. اولین فیلمی که در سینمای ایران دیده و رویش تاثیر گذاشته «ولگرد» (1321) بوده که به ناصر ملک مطیعی بازیگر ولگرد علاقمند شده است. او تصویری از ملک مطیعی در خاطر داشت. زمانی که همدیگر را نمی شناختند. زمانی که ملک مطیعی مشهور شده بود و در استانبول با لباس نظامی قدم می زد. این تنها خاطره فردین از دیدن یک بازیگر بود.
12- فردین قبل از ورود به سینما یک مدتی به عشق بازیگری در تئاتر به کلاس «مصطفی اسکویی» می رود که بعد از کودتا توانسته بود تئاتر آناهیتا را در بازگشت از آلمان به راه اندازد. در محلی که قبلا سینما بود، محلی در یوسف آباد نرسیده به میدان کلانتری، محلی که تبدیل شد به سینما «گلدیس». فردین خاطراتی از آموزش های کلاس های اسکویی نداشت اما کاملا به خاطر می آورد که برای راه اندازی تئاتر آناهیتا و اجرای نمایش اتللو گچ کاری کرده است، صندلی نصب کرده است، دکور درست کرده و چون نقاشی بلد بوده، همراه بالاسانیان دکور را رنگ کرده است.
در اتللو مصطفی اسکویی نقشی به او نداده اما قول بازی در نمایش بعدی را از او گرفت، نمایشی به نام «اتوبوسی به نام هوس». همکاری فردین با تئاتر آناهیتا تا زمان اتوبوسی به نام هوس» ادامه پیدا نکرد. فردین به خاطر همسر باقر عالیخانی که نتوانست بدون بلیت و به عنوان میهمان داخل تئاتر برود و نمایش را ببیند، کار تئاتر را به خاطر دوستش باقر عالیخانی کنار گذاشت.
13- آشنایی و آغاز دوستی ملک مطیعی با فردین برمی گردد به بازگشت فردین در مسابقات جهانی. ناصر ملک مطیعی چون در آن تاریخ دبیر ورزش بود به فرودگاه می رود و همین رفتن باعث آشنایی و دوستی شان می شود.
14- ناصر ملک مطیعی هنگام بازی در فیلم دو قلوها از «فردین» می خواهد از پشت بازی کند. در واقع نقش دیگر ملک مطیعی را در دوقلوها. دوقلوها داستان دو برادر بود که از هم جدا می شدند. برادری که در خانواده به طبقه پایین بزرگ می شد و برادری که در طبقه مرفه رشد می کرد.
برادری که ساده بود و خل وضع و برادری که عاقل بود و باهوش. هنگامی که این دو برادر به هم می رسیدند، فردین از پشت بازی می کرد. ناصر ملک مطیعی در گفتگو با نگارنده این موضوع را گفت که فردین هم در گفتگویش تایید کرد.
15- گرچه تهیه کننده دوقلوها دکتر کوشان است اما فردین ماجرای آشنایی اش با کوشان و اصلا ورودش را به سینما به عنوان بازیگر نقش نخست، «چشمه آب حیات» را ناشی از یک اتفاق می داند، اتفاقی در جلوی یک سینما. محمد علی فردین به نگارنده گفت: «رفته بودم سینما سهیلا و در صف سینما سهیلا (ارم بعدی در استانبول) بودم. وقتی به گیشه رسیدم گیشه بسته شد و بلیت تمام شد. ناامید می خواستم برگردم که یک نفر جلو آمد و مرا به اسم صدا زد و از من خواست به داخل سینما بروم. وقتی داخل سینما رفتم مردی که مرا به داخل برده بود خودش را کوشان معرفی کرد و از من خواست در فیلم رنگی و سینماسکوپ او یعنی «چشمه آب حیات» به کارگردانی یاسمی بازی کنم. (6)
در روایت ناصر ملک مطیعی او فردین را به دکتر اسماعیل کوشان معرفی کرده است. روایتی در گفتگو با نگارنده.
16- اولین صحنه ای که فردین در «چشمه آب حیات» بازی می کند، صحنه ای است عاطفی مقابل «ایرن زازیانس». صحنه ای که فردین از آن خاطره خوبی ندارد. صحنه ای که نمی تواند جلوی لنز اسکوپ و جمعی که ایستاده اند خوب بازی کند. فردین در این صحنه آنقدر عرق می کند که صحنه تا انتهای فیلمبرداری نمی شود.
17- فردین از راهنمایی سیامک یاسمی در بازی گرفتن خاطره ای نداشت و خیلی صریح به نگارنده گفت «سیامک یاسمی» اصلا به بازی ها کاری نداشت و قصه برایش مهم بود. او از کار با خاچیکیان هم بازیگری نمی آموزد، بلکه کار خاچیکیان با دوربین و دقتش در نورپردازی توجهش را جلب می کند. فردین به نگارنده گفت که او تنها هنرپیشه ای بوده که خیلی زود لنزها را شناخته است و شاید همین شناخت باعث می شود در سال 41 هنگام بازی در فیلم «گرگ های گرسنه» وقتی می فهمد مرحوم «نظام فاطمی» کارش را بلد نیست، کنار دوربین به عنوان کارگردان قرار می گیرد و بقیه فیلم را کارگردانی می کند و آغازی می شود برای ورود او به کارگردانی.
18- فردین می گفت تیپ «»حبیب» در فیلم «آقای قرن بیستم» را خودش درآورده است با اقتباس از بازی مارلون براندو در یک یاز فیلم هایش. اسم آن فیلم «براندو» را فردین در خاطر نداشت اما خیلی جدی مشخصات تیپ را از ان خود می دانست در حالی که تاکید می کرد همه دیالوگ ها را سیامک نوشته است و اصلا هم به بازی او کاری نداشته و خودش بازی را درآورده است. مرحوم سیامک یاسمی در گفتگویی با نگارنده گفت نقش آقای قرن بیستم را اول به ناصر ملک مطیعی پیشنهاد کرده است که سر قیمت با او به توافق نرسیده و سراغ فردین رفته است؛ اتفاقی که هنگام ساخت گنج قارون برعکس افتاد.
شنیدن روایت فردین از شروع گنج قارون خواندنی است: «سیامک اول به من پیشنهاد بازی در گنج قارون را داد که من رقم دستمزدم20 هزار تومان بود؛ دستمزدی که من و آرمان و ناصر ملک مطیعی سه نفری تصمیم گرفته بودیم زیر آ« قیمت نگیریم. البته آرمان در یکی از فیلم ها زیر قیمت گرفته بود اما در قرارداد نوشته بود 20 هزار تومان. ملک مطیعی هم زیر قیمت گرفته بود اما من روی توافق ایستادم. سیامک بعد از من رفت سراغ سپهرنیا، گرشا، متوسلانی ولی با آنها قرارداد نبست.
باز سراغ من آمد. حالا من دستمزدم را پنج هزار تومان بالا بردم. حالا سیامک رفت دنبال ملک مطیعی با او هم به توافق نرسید. برگشت که با من قرارداد ببندد روی قیمتی که من گفتن بودم که باز من قیمتم را پنج هزار تومان بالا بردم و باز سیامک رفت. سرانجام سیامک 45 هزار تومان بابت بازی در «گنج قارون» به من دستمزد داد به اضافه پنج درصد از فروش فیلم.
19- وقتی فیلم آماده شد، «گنج قارن» را در ایران فیلم نشان سینمادارها و عوامل حرفه ای سینما دادند. تماشاگران آن روز در استودیو ایران بر این اعتقاد بودند که فیلم «گنج قارون» اصلا نخواهد فروخت. آرمان و فردین که سهمی در فیلم داشتند تصمیم به فروش سهم شان گرفتند. آرمان سهمش را فروخت اما فردین نفروخت که به روایت جمال امید سفرش به خارج از کشور برای بازی در فیلم «مردی از تهران» فرصت فروش را از او گرفت و بعد پنج درصدش رقم قابل توجهی شد.
20- با فروش بی سابقه و غیرمنتظره «گنج قارن»، نام «فردین» آمد کنار سینمایی که گفتند «سینمای فردین». «سینمایی» که باعث شد سینماهای زیادی در جنوب شهر تهران و شهرستان های کوچک ساخته شود. «سینمایی» که رقیب خارجی را از همه شهرستان های کوچک خارج کرد. «سینمایی» که به رشد تولید فیلم فارسی کمک کرد. «سینمایی» که برای سینمای فارسی هویت ساخت، به مخاطب فیلم فارس هویت داد. «سینمایی» که تشکیلات صنفی داخل سینمای ایران را قوی کرد. «سینمایی» که جریان ساخت و دوره ای را به خود اختصاص داد.
این «سینما» یعنی سینمای «فردین» تا پایان دهه 40 تاثیرگذار بود اما بعد از رشد موج نوی سینمای ایران و تاثیر آن روی مسیر سینمای ایران در آغاز دهه 50 «سینمای فردین» دیگر آن سینمای تاثیرگذار گذشته نبود. سینمای دیگری آمد که ریشه در جریان فکری تازه ای داشت که این جریان فکری تازه چهره تازه ای می خواست که بهروز وثوقی شد این چهره تازه.
21- فردین در اولین فیلمش 1500 تومان دستمزد گرفت. در «فردا روشن است» دومین فیلمش دستمزدش به 4 هزار تومان رسید و در «فریاد نیمه شب» وقتی جای امین امینی آمد 10 هزار تومان دستمزد گرفت. رقم دستمزد فردین در فیلم چهارم به 20 هزار تومان رسید. این دستمزد بعد از گنج قارون در گدایان تهران به 170 هزار تومان رسید.
22- دوبلور اصلی فردین در بیشتر فیلم هایش چنگیز جلیلوند بود که یلم «فریاد نیمه شب» اولین فیلمی بود که جلیلوند به جای فردین صحبت کرد اما اگر بخواهیم به ترتیب دوبلورهایی را که به جای او صحبت کردند نام ببریم و از چشمه آب حیات شروع کنیم ترتیب زیر به دست می آید: چشمه آب حیات (سیامک یاسمی)، فردا روشن است (سعید شرافت)، فریاد نیمه شب (چنگیز جلیلوند)، دختری فریاد می کشد (سعید شرافت)، بیوه های خندان (سعید شرافت)، گرگ های گرسنه (کاملی)، طلای سفید (سعید شرافت)، زمین تلخ، زن ها فرشته اند، ساحل انتظار، مسیر رودخانه، دهکده طلایی (چنگیز جلیلوند)، جهنم زیر پای من (منوچهر اسماعیلی)؛ بقیه فیلم ها را جلیلوند صحبت کرده است، منهای فیلم های زیر:
یک خوشگل و هزار مشکل (منوچهر زمانی)، مواظب کلاهت باش، شکست ناپذیر، جوانمرد (ایرج ناظریان)، غزل و برزخی ها (منوچهر اسماعیلی)، جبار سرجوخه فراری هم ابتدا با صدای ایرج دوستدار دوبله شد اما بعد از 2 هفته نمایش دوبله فیلم عوض شد و جلیلوند به جای فردین صحبت کرد.
پی نوشت:
1، 2، 3، 4، 5 و 6 – گفتگوی نگارنده با فردین، مجله فیلم و سینما، شماره 6، مهر ماه 1375
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]
صفحات پیشنهادی
همه چیز درباره «محمدعلی فردین» از زندگی تا سینما+تصاویر
محمدعلی فردین در 15 بهمن 1309 در خیابان ادیب الممالک کوچه صحت متولد شد خودش درباره محل تولدش به نگارنده گفت ادیب الممالک محلی بود بین شهباز سابق و خیابان ری آن زمان خیابان شهبازی وجود نداشت محمدعلی فردین1- محمدعلی فردین در 15 بهمن 1309 در خیابان ادیب الممالک کوچه صحت متولعسگرپور: سینما ظرفیت بینظیری برای نمایش زندگی روحانیون دارد
عسگرپور سینما ظرفیت بینظیری برای نمایش زندگی روحانیون دارد محمدمهدی عسگر پور معتقد است سینما پتانسیل بالایی برای شناساندن زوایای تازه از زندگی واقعی و مشكلات روحانیون در جامعه دارد به گزارش حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از پایگاه خبری حوزه هنریتلخ و شیرین های زندگی سینماگران در سال ۹۴
تلخ و شیرین های زندگی سینماگران در سال ۹۴ همزمان با سال نو تلخ و شیرینی های زندگی برخی از بهترین سینماگران ایرانی در سال ۹۴ گردآوری شده است به گزارش فرهنگ نیوز همزمان با آغاز سال ۱۳۹۵ با ۹ تن از هنرمندان رشته های گوناگون سینمایی در رابطه با مسائل تلخ و شیرینی که در سال ۹۴ شاهدزندگی اسلامی - ایرانی؛ گمشده نمادهای شهری
سیب و سبزه و سکه نمادهای آشنای سفره هفت سین نمادهایی که از روزهای آخر اسفند به نشانه آمدن نوروز در گوشه و کنار کشور در کنار میادین اصلی شهرهای کوچک و بزرگ کشورمان به نمایش گذاشته شده و در ایام تعطیلات گردشگران و مسافران را با سلفی ها و عکس های خانوادگی همراهی می کند عمر این نم“سالوادور…” رکورد نمایش ۲۴ ساعته در یک سینما را پشت سر گذاشت/ ۴۲ ساعت متوالی روی پرده سینما
من سالوادور نیستم با بازی رضا عطاران رکوردی تاریخی در نمایش مداوم در یک سالن سینما را از خود به جای گذاشت این کمدی که از ۱۰ صبح پنجشنبه دوازدهم فروردین ماه روی پرده رفته بود نیمه شب گذشته با تخصیص سانسهای فوق العاده ۱۲٫۳۰ شب دو سانس ۲٫۱۵ بامداد دو سانس ۳٫۵۵ بامداد ۵٫۴۰ بامدزندگی در غار به خاطر طلاق! (+عکس)
زندگی در غار به خاطر طلاق عکس در واقع این غار بیشتر شبیه یک آپارتمان کوچک با دیوارهای بتونی است که ۳۰ متر عمق و حدود ۳ متر عرض دارد فضای داخل آن از نمای بیرونیاش هم جالبتر است این خانه بسیاز تمیز و مرتب با اتاق نشیمنی ۲۵ متری و آشپزخانهای سنگی است میزان - زو وینی کشاسواد اقتصادی؛ضرورت زندگی امروز مادران/ زنان برای لبیک به فرمان رهبری چکار کنند؟
نقش بانوان در جهاد اقتصادی سواد اقتصادی ضرورت زندگی امروز مادران زنان برای لبیک به فرمان رهبری چکار کنند مدیریت و نقش آفرینی زنان در خانواده روز به روز پیچیده تر می شود و لازم است مادران امروز به سوادهای مختلف مجهز باشند تا بتوانند تربیت صحیح فرزند را به انجام برسانند مدیریتبازسازی پوست با تمام اجزای حیاتی/زندگی به قربانیان اسیدپاشی و سوختگیهای شدید بازمیگردد؟
بازسازی پوست با تمام اجزای حیاتی زندگی به قربانیان اسیدپاشی و سوختگیهای شدید بازمیگردد دانش > پزشکی - قربانیان سوختگیهای شدید و اسیدپاشی بارها تحت عملهای جراحی قرار میگیرند تا بتوانند به زندگی عادی بازگردند به گزارش همشهریآنلاین اما در یک تحول مهم دانشمندان ژعکس/ بنر «زندگی زیباست» در میدان ولی عصر(عج)
دولت بهار خانه طراحان انقلاب اسلامی در جدیدترین اثر خود و به مناسبت فرا رسیدن سال جدید بنر تبلیغاتی میدان ولی عصر عج را با طرحی جدید به روز کرد این طرح جدید با موضوع نمایش شادی و نشاط اقشار مختلف مردم در کنار یکدیگر و به همراه تصویر حرم مطهر امام رضا ع و حضرت فاطمه معصومهنصب بنر بزرگ «سبک زندگی» در میدان ولی عصر(عج) تهران
بزرگترین بنر تبلیغاتی ایران با موضوع سبک زندگی به همت سازمان هنری رسانه ای اوج در میدان ولی عصر عج نصب شد به نقل از فارس خانه طراحان انقلاب اسلامی در جدیدترین اثر خود و به مناسبت فرا رسیدن سال جدید بنر تبلیغاتی میدان ولی عصر عج را با طرحی جدید به روز کرد این طرح جدید با موض-
گوناگون
پربازدیدترینها