واضح آرشیو وب فارسی:پویش: نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا از دو حزب دموکرات و جمهوری خواه نظرهای بعضا متفاوتی درباره مسائل مهم سیاست خارجی آمریکا بیان می کنند. آسان نیست که بر اساس اظهار نظرهای این نامزدها در این باره قضاوت کنیم که اگر هر کدام به قدرت برسند، در عرصه سیاست خارجی چگونه تصمیم خواهند گرفت، اما تلاش در این زمینه برای رای دهندگان اهمیت دارد.به نوشته سایت گلوبال ریسک، گاهی تفاوت شرایط پیش و پس از انتخابات باعث نشان دهنده تغییری عمده است. مسلما هیچ کس فکر نمی کرد که جورج بوش پسر از ملت سازی در افغانستان حمایت کند، چون وی علنا با این کار مخالفت کرده بود. بیشتر افراد هم تصور نمی کردند اوباما با افزایش شمار سربازان آمریکایی در افغانستان موافقت کند. در میان نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، هیلاری کلینتون از نظر عمق تجربه سیاست خارجی تنهاست. جان کیسیک تا حدی تجربه قانون گزاری در حوزه نظامی دارد که حاصل حضور وی درکمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان است. درباره برنی سندرز فقط می توان بر اساس سابقه رای دهی وی در مجلس نمایندگان و سنا قضاوت کرد، زیرا وی فقط در کمیته های مربوط به امور داخلی فعال بوده است. تد کروز در کمیته نیروهای مسلح سنا و کمیته های فرعی آن در امور تهدیدهای نوظهور، قدرت دریایی و نیروهای راهبردی بوده است. دونالد ترامپ زندگی اش را در فعالیت های خانوادگی در عصه ملک و مستغلات و اخیرا در تلویزیون گذرانده است. شاید از رهگذر ساخت و سازهایش در خارج آمریکا تجاربی به دست آورده باشد. منتقدان هیلاری کلینتون به درستی می گویند وی در حمایت کردن از مداخلات خارجی سابقه دارد. در سنا به همراه عده ای دیگر به نفع جنگ در عراق رأی داد. در تلاش هایی که به سرنگونی سرهنگ قذافی در لیبی انجام گرفت، نقش رهبری داشت. از شورش های بهار عرب در مصر حمایت نکرد، زیرا احساس می کرد حسنی مبارک رئیس جمهور وقت از متحدان نزدیک آمریکا بوده است. وی از حامیان اصلی مسلح کردن شورشیان سوریه و حتی مداخله در مراحل اولیه برای سرنگون کردن بشار اسد بود. هیلاری کلینتون اکنون اذعان می کند شاید مداخله فرقی ایجاد نمی کرد، به خصوص برای پیشگیری از رشد داعش. وی در مصاحبه ها گفته است روی هم رفته در موقعیت های دشوار، عمل را به بی عملی ترجیح می دهد. کلینتون همچنین از موافقان آنچه وی قدرت هوشمند می خواند، است که شامل تمام عناصر سیاست ورزی از جمله ایجاد ائتلاف، رسانه های اجتماعی، دیپلماسی اقتصادی، توسعه و نیز دیپلماسی عمومی است. به نظر می رسد اینها صورت جدید ابزارهایی است که دولت ها برای کاربرد زور، دیپلماسی و حقوق بین الملل در اختیار دارند. این امر مثبتی است که وی ابعاد متعدد قدرت را می شناسد. وی معتقد است نقش رهبری غیرمستقیم آمریکا در ائتلاف فعال در لیبی موفقیت آمیز بود، زیرا با مشارکت چندجانبه همراه بود. این تلقی در تعارض با دیدگاه اوباماست که وضعیت لیبی را یکی از اشتباه های بزرگ خود در عرصه سیاست خارجی می داند. جان کیسیک طرفدار افزایش هزینه های نظامی برای افزایش آمادگی است. این افزایش قابل توجه است زیرا وی خواستار افزایش ناوگان هواپیمابر از ۱۰ به ۱۵ است. وی همچنین خواستار نظارت قوی بر پیمانکاران تسلیحاتی و پاداش به کسانی است که زیر پیش بینی مالی کار می کنند. کیسیک به طور کلی طرفدار اقداماتی است که از هزینه ها می کاهد یا کارامدی را افزایش می دهد. وی به دلیل هزینه بالا مخالف طرف ساخت بمب افکن ب-۲ بود و طرحی برای محدود کردن ساختن آن به جریان انداخت. از جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ حمایت اما با عملیات هوایی در کوزوو مخالفت کرد. کیسیک به حفظ کردن نقش رهبری جهانی آمریکا باور دارد ،اما رویکرد محتاطانه ای دارد. با وجودی که حضور آمریکا را در دریای چین جنوبی افزایش می دهد، وجود فرصت های اقتصادی را در ارتباط با چین تایید می کند. هر چند که کیسیک فورا با توافق هسته ای ایران مخالفت نکرد، گفته است به دلیل آزمایش های موشکی ایران، مشارکت آمریکا را به حال تعلیق در می آورد. وی همچنین طرفدار کار کردن با متحدان امضاکننده است تا در صورت نقض توافق، برقراری مجدد تحریم ها بررسی شود. وی هنوز درباره کوبا موضع نگرفته است. برنی سندرز احتمالا از نظر طرفداری از اقداماتی که امنیت آمریکا را افزایش می دهد اما به طور کلی از تغییر حکومت طرفداری نمی کند، نزدیک ترین گزینه به میراث سیاست خارجی اوباماست. وی به جنگ در عراق رای منفی داد، اما از جنگ افغانستان حمایت کرد چون آمریکا مورد حمله مستقیم قرار گرفته بود. سندرز از استفاده از پهپادها و گسیل نیروهای ویژه حمایت می کند، اما نسبت به استفاده بی رویه از پهپادها هشدار می دهد. وی همچنین با شکنجه و نظارت کلی بر ارتباطات مردم آمریکا مخالف است. سندرز گفته است روابط دیپلماتیک را با ایران از سر می گیرد. وی موافق ایجاد ائتلاف های چندجانبه برای تحقق برخی اهداف است. تد کروز مانند جان کیسیک از افزایش بودجه دفاعی حمایت می کند. وی موافق استفاده از قدرت نظامی آمریکا برای پیشبرد سیاست خارجی اما مخالف اشغالگری های و ملت سازی های طولانی است. کروز با توافق ایران مخالفت کرده و در مقام یک آمریکایی کوبایی تبار، با ابتکار اوباما برای تنش زدایی با کوبا مخالف است. کروز امتیاز دادن آمریکا را در مورد کشورهایی مانند کوبا، ایران و چین به بهبود وضعیت حقوق بشر منوط کرده است. دونالد ترامپ می خواهد درباره تمام موافقت نامه های جاری آمریکا بر اساس فرمول هایی از نو مذاکره کند که در ملک و مستغلات کشف کرده است. ساعت24/
دوشنبه ، ۲۳فروردین۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پویش]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]