واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: تلفن همراه مانع همراهی ما شد
دلم خوش بود ميروم موبايلي ميگيرم كه در مقابل نگرانيهاي همسرم هميشه در دسترس باشم اما نه تنها از نگرانيام كم نشد با مشكلي كه پيش آمد نگراني بر مشكلات قبليام افزوده شد.
دلم خوش بود ميروم موبايلي ميگيرم كه در مقابل نگرانيهاي همسرم هميشه در دسترس باشم اما نه تنها از نگرانيام كم نشد با مشكلي كه پيش آمد نگراني بر مشكلات قبليام افزوده شد. يكي نيست بگويد وقتي فرهنگ استفاده از يك وسيله مدرن را نداريد چرا ميرويد و موبايل ميخريد؟ وقتي نميدانيد كه موبايل وسيلهاي براي تفنن آن هم از روش مزاحمتهاي تلفني نيست چرا ميخريد؟
چند وقت بود كه مزاحم تلفني با پيامكها و تماسهاي وقت و بيوقتش امانم را بريده بود. يكبار رفتم شكايت كردم اما انگار كه متوجه شده باشد بلافاصله آن سيمكارت را خاموش كرد و با يك خط اعتباري ديگر مزاحمتهايش را ادامه داد. چندبار رفتم شكايت كردم و خواستم ردگيري كنند اما در جوابم گفتند ردگيري خطوط اعتباري كه ممكن است دست هزاران نفر بدون اثبات مالكيت باشد كار سادهاي نيست پس بيخيال شو، بيخيال شدم. انگار اين روزها همهگيري موبايل بهانهاي شده براي روابطي كه گاه خسارات جبرانناپذيري را بر خانوادهها وارد ميكند. شوهرم بهجاي اينكه نگران حالم باشد مدام شك داشت و ميپرسيد مزاحمت زنگ نزد؟ چيزي نفرستاد؟ تو كاري نكردي و...
طاقتم طاق شده بود و امانم بريده بود تا اينكه مجبور شدم سيمكارت قديميام را كه همه دوستان و اقوام شمارهاش را داشتند عوض كنم. تازه اوضاع مرتب شده بود كه پاي اپليكيشنهاي پيامرسان به وسط آمد. با هدف حذف هزينههاي اضافيام براي تماسهاي صوتي، تماسهاي تصويري و پيامهاي متني نصبشان كردم. خيالم راحت بود كه با وجود اينها حتي اگر شوهرم مأموريت باشد بازهم به او دسترسي دارم. چند وقت است كه از نصب اپليكيشنها ميگذرد هر بار براي اينكه پيامهاي دريافتي گروهها زياد است همه را در حالت بيصدا ميگذارم. همين چند روز پيش آقايي از يكي از گروهها آمد و پيام داد. احوالپرسي و تبريك و خلاصه به هر بهانهاي تلاش كرد سر صحبت را باز كند و آخر از همه پرسيد متأهل هستيد يا مجرد؟ وقتي جوابم را شنيد نه تنها پيام دادنش را قطع نكرد بلكه شروع كرد به توصيف شرايط كاري و زندگياش. من تنها راه را در اين ديدم كه جوابش را ندهم اما او هر روز پيام ميفرستاد. يك روز كه براي رفتن به محل كار عجله داشتم موبايلم را منزل جا گذاشتم. هميشه تصورم اينطور بود كه آنقدر بايد به همسرم اعتماد داشته باشم كه روي موبايل و لپتاپم رمز نگذارم، اما آن روز با خودم گفتم كاش رمز گذاشته بودم. همسرم وقتي صداي مكرر زنگ پيامها را ميشنود كنجكاو ميشود تا بداند چه كسي اول روز اين همه برايم پيام ميفرستد. وقتي پيامها را خوانده بود بلافاصله به من زنگ زد و من تنها چيزي كه از آن طرف خط ميشنيدم صداي داد و تهديد و توهين بود.
رابطهمان تا مدتها خراب بود و من هرچه توضيح ميدادم باور نميكرد دليلش هم اين بودكه چرا هم خط موبايل قديميات مزاحم داشته هم خط جديد، بعد هم چرا از آن روز اول كه پيام داد و مزاحمت شد به من نگفتي؟ من هم كه همه تلاشم بر اين بود كه همسرم را از اين پيامدادنها باخبر نكنم تا مبادا فكر بدي كند اين وسط پاسوز ندانمكاري خودم شدم.
حالا هر وقت صداي پيام موبايلم ميآيد همسرم چپ چپ نگاه ميكند و من با ترس طوري پيام را باز ميكنم كه ببيند كسي جز دوستم نيست اما رابطهاي كه ترك بردارد حقيقتاً به سختي ترميم ميشود و من حالا با خودم ميگويم نگراني روزهاي اول ارزشش را نداشت كه اينطور همسرم بدبين شود.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ - ۲۰:۰۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]