تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 9 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):از خوشبختى انسان درخواست خير از خداوند و خشنودى به خواست اوست و از بدبختى انسان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819252743




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

رسالت فرهنگی در قبال دفاعی که منحصر به فرد بود


واضح آرشیو وب فارسی:ذاکرنیوز: روزنامه ایران در ویژه نامه نوروزی در گفت و گو با سید محمد بهشتی رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، رسالت فرهنگی و هنری در قبال ارزش هایی را که رزمندگان در 8 سال دفاع مقدس آفریدند، مورد بررسی قرار داد.به گزارش ذاکر نیوز ، این رسانه نوشت: سن ما به جنگ جهانی قد نمی دهد اما به برکت سینما و ادبیات، خیلی ها می دانند فرسنگ ها آن طرف تر، خلبانان نیروی هوایی ژاپن در جنگ جهانی دوم، با هواپیمای خود به ناوگان دریایی امریکایی ها حمله انتحاری می کردند. امری که به «کامی کازه» یا سامورایی پرنده معروف است و نیروی دریایی ایالات متحده را زمینگیر کرده بود. اما سینما و ادبیات برای نسلی که سنش به 8 سال دفاع مقدس قد نمی دهد چه کرده است؟ هر نبردی ویژگی هایی دارد که می تواند به عنوان میراث معنوی به نسل های بعدی منتقل شود اما آنچه نسل امروز از دفاع مقدس می داند اطلاعیه تشییع شهدای گمنام است که هر چند وقت یک بار در رسانه ها منعکس می شود یا اطلاعیه برگزاری اردویی به نام راهیان نور که بر تابلوی اعلانات مدرسه یا دانشگاه نصب می شود. اما چرا موضوعات دیگری از دفاع مقدس چندان به چشم نمی آید؟ پاسخ این پرسش ها را از سید محمد بهشتی گرفتیم. رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری معتقد است که «ما در دفاع مقدس 8 ساله، شبیه خودمان و منطبق با تنوع فرهنگی خودمان جنگیدیم و همین خصیصه، این نبرد را منحصر به فرد کرده است.» به نظر می رسد فرهنگ، مفهومی نرم و انعطاف پذیر، در مقابل نظامیگری که کلمه ای سخت است قرار دارد، با این وجود چطور استفاده از تنوع فرهنگی در نیروهای نظامی امکانپذیر می شود؟ نیروهای نظامی و ارتش ها در دنیا شکل جدیدی پیدا کرده اند که به موجب آن درجات نظامی، تعیین کننده قابلیت رزمی است. در حقیقت ارتش ها وظیفه شان تولید «نیروی انسانی» یا انسان هایی شبیه به هم است. طبقه بندی نیروی انسانی نیز مبتنی بر اینکه از آن در دریا یا هوا یا... بهره گرفته می شود، انجام می گیرد. مثلاً برای ارتش مدرن ایران علی السویه است که نیرویش اهل مازندران باشد یا آذربایجان. برای آنان ارتش باید بتواند مطابق استانداردهایی که برایش تعریف شده افرادی را آموزش و تحویل دهد. اما بدین ترتیب ما از مزیتی بزرگ غافل شده ایم. باید به این نکته توجه کرد که تنوع فرهنگی ایران یک موضوع تزئینی یا فانتزی نیست. تفاوت هایی ماهوی بین مردمان ساکن در گوشه و کنار این سرزمین وجود دارد که طی تاریخی طولانی بنا به تفاوت های محیطی میان آنها به وجود آمده است مثلاً کردها تفاوت های بسیاری با مازندرانی ها دارند، مازندرانی ها با یزدی ها و یزدی ها با آذری ها و ... . در طول تاریخ همین تفاوت ها کمک کرده تا اولاً تمام ایران مسکون شود و در ثانی ایران را به صحنه یک نمایش بزرگ یا یک ارکستر باشکوه بدل کرده که هر پاره از تنوع فرهنگی در آن نقشی منحصر به فرد و یکتا ایفا کرده اند. پس چرا این تفاوت ها باعث چند پاره شدن فرهنگی کشور نمی شود؟ چون فرهنگ ایرانی اندامواره است. درست مثل من و شما که هم پا داریم، هم چشم و... هرکدام هم نقش خود را ایفا می کنند و هیچ یک نمی تواند جای دیگری را بگیرد. ایران به سان موجودیتی منسجم و یکپارچه و واحد است که اندام های مختلف دارد با نقش های خاص خود. مثلاً در طول تاریخ هر زمان که کیان ملی ایران به خطر افتاده نخستین جایی که واکنش نشان داده آذربایجان است. هر وقت تهدیدی وجود داشته و نیاز به دفاع داشتیم مازنی ها در صف اول دفاع بودند. هر جا نیاز به آبادانی داشته یزدی ها در صف مقدم بوده اند. کاشانی ها به یک ترتیب، کردها، بلوچ ها، خوزستانی ها، ترکمن ها و... اما جنگ هایی هم بوده که ایرانی ها در آن ایستادگی نکرده اند. یعنی این ویژگی هایی را که می گویید از خودشان بروز نداده اند! ایرانی ها هر زمان که جنگ برایشان جنبه ایمانی و قدسی پیدا نکرده تلاش چندانی برای دخالت در آن نکرده اند؛ مثلاً در زمان حمله متفقین طی جنگ دوم جهانی و پایان کار رضا شاه، جامعه ایرانی واکنشی نسبت به این قضیه نشان نداد. این نوع واکنش در دوره های متعدد قبلی هم تکرار شده است. پرسش این است که جامعه ایرانی چه زمان ایستادگی می کند و چه زمان نمی کند؟ با توجه به ویژگی هایی که از فرهنگ ایرانی سراغ دارم می توانم بگویم زمانی برای ایرانی ها، جنگ وجه اعتقادی و ایمانی پیدا می کند که به منظور دفاع از مظلوم و دفع ظالم باشد. اما وقتی جنگ تهاجمی باشد یا بنا بر سیاست های خاص گروه یا فردی خاص شکل بگیرد، وجه ایمانی نیز نمی تواند پیدا کند. به همین دلیل در تاریخ ایران عموماً جنگ هایی که کرده ایم برای دفاع بوده است و آن هم در مقام مظلوم؛ از همان ابتدا با مظلومیت مردم خرمشهر و آبادان که بعثی ها فکر می کردند با بهره گیری از آشفتگی تغییر رژیم و تأثیرپذیری بخشی از اعراب خوزستان از تحریکات عراق و تحریکات مسلحانه قلیلی از ایشان، می توانند به طور ضربتی آنجا را اشغال کنند. سه ستون زرهی را روانه کردند و واقعاً هم درابتدا با مقاومت مؤثر نیروهای مسلح مواجه نشدند اما اهل خرمشهر به صورت خودجوش و مردمی از کوچک و بزرگ با سلاحی ناچیز تا آخرین نفر با انگیزه بسیار زیاد مقاومت کردند و واکنش مثبتی به وعده ها و شعارهای قومیتی نشان ندادند و در همان قدم اول ارتش عراق را زمینگیر ساختند. مظلومیتی که باعث شد به احترام آن مقاومت جانانه تا سال ها به شهرشان خونین شهر بگوییم. بنابر این خصوصیات است که می گویم ما در 8 سال دفاع مقدس شبیه خودمان جنگیدیم و چون شبیه خودمان جنگیدیم توانستیم جنگ را ادامه بدهیم. این طولانی ترین جنگ در قرن بیستم بود. جنگی که همه دنیا علیه ما بود اما توانستیم ایستادگی کنیم. این جنگی بود که در قیاس با جنگ های جدید بسیار ارزان تمام شد. همه این تفاوت ها ناشی از این است که ما شبیه خودمان جنگیدیم و این جنگ شبیه دیگران نبود. نقشی که مردم در پشت جبهه ایفا کردند چطور؟ آن هم ویژگی ایرانی داشت؟ وقتی جنگ به جامعه ایرانی اتکا پیدا کند، دیگر فقط مسأله قوای نظامی نخواهد بود. به همین دلیل در دوره دفاع مقدس به وضوح دیده می شد که مردم عادی در مناطقی که فاصله طولانی با مناطق جنگی داشتند هم با صبوری خود، با پشتیبانی و تدارکات و با حمایت و اتحاد ذهنی به نوعی در جنگ حضور داشتند. این موضوع در دفاع 8 ساله کاملاً مشهود بود. پشتیبانی مردم هم مادی بود و هم معنوی. تنوع فرهنگی نیروها در جنگ چطور با ساختار نظامی هماهنگ می شد؟ گاهی این خصوصیات فرهنگی ممکن بود با اهدافی که در میدان دفاع با آن مواجه بودیم، مغایرت پیدا کند. نیروهای مردمی از جاهای متفاوت به اعتبار اینکه نظم نظامی قالب و چارچوبی مشخص را تعریف می کرد از هویت فرهنگی خود صرف نظر نمی کردند. می بینید که در مقاطعی این فرهنگ با چارچوب های نظامی همراه می شد و در جاهایی نیز این گونه نبود. در چنین حالتی باید شاهد باشیم که انرژی ما هدر می رود اما در کمال شگفتی آنچه در ایام دفاع مقدس اتفاق افتاد، چنین نبود. چطور باید این خصوصیات را به مردم بویژه نسل جوان شناساند؟ متأسفانه قرائت های رسمی که از دفاع مقدس شکل گرفته و در عرصه پروپاگاندا و تبلیغات روی آن پافشاری می شود، روی واقعیت های دفاع مقدس حجاب کشیده است. هرچند این قرائت هم ضرورت دارد اما نباید فقط به آن بسنده کرد. البته هر چه زمان می گذرد فرصت بیشتری برای نگاه انسان شناختی و فرهنگی نسبت به دفاع مقدس مهیا می شود. بدین ترتیب در واقع این پرده ها کنار می رود و واقعیت ظاهر می شود. در جامعه ما به دلیل پافشاری بر قرائت رسمی این توهم ایجاد شده است که طیفی از جامعه به دفاع مقدس تعلق خاطر ندارند. گاهی مطرح می شود که تمام جنگ همان قرائت رسمی است و چیز دیگری در آن برای توجه کردن وجود ندارد، نظر شما چیست؟ این طور نیست. وقتی به رفتار قدرت هایی که با ما خصومت دارند و می خواهند با ما دشمنی کنند توجه می کنیم، می بینیم که پشتوانه دفاع مقدس همه دشمنان را در دشمنی کردن با ما محتاط کرده است. چون آنها تحت تأثیر این قرائت رسمی قرار نمی گیرند. آنها به سراغ واقعیت می روند، و واقعیات نشان می دهد که اگر دشمنی کنند، ظرفیت و انرژی فراوانی در کشور آزاد می شود و ممکن است تجربه دفاع مقدس تکرار شود. ممکن است سر و صدا کنند اما اقدام نمی کنند و به نظر می رسد چیزی که آنها را متقاعد می کند تا محتاط باشند اسلحه مادی ما نیست بلکه تجربه 8 سال دفاع مقدس است. فکر می کنید چاره چیست؟ مسلماً واقعه دفاع مقدس واقعه بسیار مهمی در تاریخ معاصر ما بوده است و از این واقعه آثاری ملموس و مادی به جای مانده است. مثل اینکه عملیات بیت المقدس در کجا اتفاق افتاده و حتی اشیایی که از آن عملیات باقی مانده در موزه ها نگهداری می شود. در واقع باید گردشگری را به عنوان ملاقات با این واقعه و درک آن مد نظر قرار بدهیم. اما اتفاقی که افتاده این است که گردشگری دفاع مقدس اکنون مبتنی بر قرائت رسمی و جریان تبلیغاتی اجرا می شود. اثر آن این بوده که فقط کسانی که پایبند و باورمند قرائت رسمی هستند از آن استقبال می کنند. در صورتی که دفاع مقدس متعلق به همه مردم ایران است. مگر در زمانی که دفاع مقدس جریان داشت فقط آن کسانی که امروز خود را حزب اللهی ناب معرفی می کنند در جبهه حضور داشتند؟ این طور نیست. همه تنوع فرهنگی ایران، همه برای صیانت از مملکتشان حضور داشتند. برای همه آنها این دفاع، مقدس بود و دفاع از سرزمین وجه ایمانی و اعتقادی داشت. چه تغییری باید در برنامه ریزی ها انجام شود؟ اگر ما به نحوی برنامه ریزی کنیم که آنچه واقعیت دفاع مقدس است نمایانده شود، همه جامعه ایران در خودآگاه خود صاحب این سرمایه می شوند. برنامه ریزی باید همه مردم را مخاطب قرار دهد. طوری که فقط جاسوسان و خائنان به وطن که یک میلیونیوم جمعیت کشور هم نمی شوند خود را مخاطب آن ندانند. کسانی که برنامه ریزی می کنند باید به این نکات توجه داشته باشند؛ نه اینکه دایره تنگی از خودی را ترسیم کنند و بقیه را در خارج از این حلقه بگذارند و آنها را غیر خودی بشمارند. در دفاع مقدس ما غیر خودی نداریم و غیر خودی فقط مختص همان تعداد معدود ستون پنجم دشمن می شود. در مراسم تشییع شهدای غواصی که از فاو آورده بودند، رفتار جامعه ایران را مشاهده کردیم. همه برای تشییع این شهدای مظلوم که با دست بسته شهید شده بودند، آمدند. پس جامعه ایران منصرف نشده از این واقعیت که اینها شهدای خودشان هستند. حتی افرادی که معیارهای رسمی کشور، آنها را خودی نمی داند هم آمده بودند و آن انقلاب در شبکه های مجازی پدیدار شد. بنابراین ما باید علامت سؤال بگذاریم در برابر مرزهای خودی که تعریف کردیم. این مرزها صدمه زننده است و سد راه این شده که در مواجهه با موضوع دفاع مقدس، نسل امروز تجربه ای خودآگاه داشته باشد. انتظار برنامه ریزان در این جهت است که گردشگری که برای دیدن مناطق جنگی می رود تغییراتی در ظاهرش ایجاد شود یا طور دیگری بیندیشد. آیا این انتظار عملی می شود؟ کسانی که مسئولیت دارند در قبال تبلیغات دفاع مقدس باید این فرض را از ذهن خود خارج کنند. افراد باید بتوانند که بروند، ببیند و با افرادی که در دفاع مقدس سهیم بوده اند، ارتباط بگیرند. نباید این توقع وجود داشته باشد که بازدیدکننده باید متنبه شده و به چارچوب تبلیغات رسمی نزدیک شود. این طور نیست. باید اجازه داد که هر فردی قرائت و برداشت خود را از این واقعه داشته باشد. فرد همچنان حال و هوا، ذهنیت و تعلق خاطر خود را حفظ کند اما در مقابل متوجه شود که از دفاع مقدس غفلت کرده است. یعنی باور افراد ممکن است منطبق بر چارچوب قرائت رسمی نباشد در عین حالی که او هم دفاع مقدس را مال خود می داند و به آن تعلق خاطر دارد. افراد مسئولی که چنین نگاهی دارند باید از قید و بند چارچوب های خود خارج شوند. دایره خودی باید به اندازه همه جامعه ایران باشد. در عالم سیاست می توان جناح بندی کرد اما دفاع مقدس مرزبندی برنمی تابد. چون منافع ملی را دربرمی گیرد و همه مردم باید نسبت به آن حساس باشند. باید به دنبال قرائت و کیفیتی از طرح موضوع رفت که می تواند همه مردم را به این عرصه دعوت کند؟ آن قرائت باید در برنامه ریزی ها مدنظر قرار گیرد. تا چه میزان می توانیم روی اقتصاد گردشگری جنگ حساب کنیم؟ هر شاخه از گردشگری شبیه این است که گندم کاشته می شود. همه به نیت برداشت گندم، گندم می کارند. هیچ کس نیست که به نیت برداشت کاه، گندم بکارد اما حتماً کاه هم برداشت می کند. اقتصاد گردشگری کاهی است که برداشت می شود. خیلی هم موضوع مهمی است اما یادمان نرود که گندم آن چیز دیگری است. در گردشگری دفاع مقدس نیز اگر ما به مقاصدی که گفتم نائل شویم، مطمئناً کسب و کاری هم راه می افتد که اهل مناطق جنگی از آن متنعم می شوند. در وضعیت فعلی هم اگر گردشگران همراه خود همه نیازمندی هایشان را هم ببرند یعنی ما نمی گذاریم حتی همان کاه هم قسمت اهالی شود. بنابراین طبیعی است که احساس کنند گردشگران ممکن است زحمتی برای آنها بیافرینند. منبع: خبرگزاری ایرنا


شنبه ، ۱۴فروردین۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ذاکرنیوز]
[مشاهده در: www.zakernews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن