واضح آرشیو وب فارسی:ایسکا نیوز: به گزارش ایسکانیوز به نقل از مجله دیار، مهناز افشار درباره اهمیت بازیگرهای نقش مقابل خود در فیلم های مختلف، گفت: در فیلم های «نهنگ عنبر»، « آتش بس» و «پسر آدم، دختر حوا» با پارتنرهای خوبی کار کردم به خصوص آقای محمدرضا گلزار که فیلم های متعددی را با هم بازی کردیم و بده بستان خوبی داشتیم. البته بعد از آن تجربه های خوب در سریال «عشق تعطیل نیست» همکاری کردیم که متاسفانه این کار به شعور مخاطب توهین کرد و همین جا از مخاطبان این کار عذرخواهی می کنم. طبعا موافقت من در یک فیلم به شدت به بازیگر مقابلم بستگی دارد. مثلا وقتی مقابل رضا عطاران بازی می کنم خودم از خنده ریسه می روم یا وقتی در «پسر آدم، دختر حوا» کار می کردم، واقعا از جایی به بعد فکر می کردم خود رامبد هستم! سر فیلم «نهنگ عنبر» باردار بودید و بعد از مادر شدن در فیلمی حضور پیدا نکردید تا «خانه ای در خیابان چهل و یکم». انگار همزمان پیشنهاد بازی در «ابد و یک روز» و «ربوده شده» را هم داشتید. چطور شد که از میان این سه فیلم، همکاری با حمیدرضا قربانی را انتخاب کردید؟ در درجه اول بابت اتفاقات خوبی که برای «ابد و یک روز» افتاده، خوشحالم و بدون تعارف باید بگویم ناراحتم که سهمی از این فیلم ندارم. در مورد فیلم «ربوده شده» باید بگویم فیلمنامه را دوست نداشتم چون فکر می کنم این روزها به واسطه فضای مجازی، ما به مردم نزدیکتر شده ایم و آنها به راحتی می توانند به عکس ها و حتی زندگی خصوصی بازیگران سرک بکشند. «ربوده شده» داستان بازیگر زنی بود که لپ تاپ اش دزدیده شد مانند اتفاقی که چند سال قبل برای خانم هدیه تهرانی افتاد اما این قصه در این مقطع زمانی برای من جالب نبود و به اصرار آقای بیژن میرباقری که تجربه خوب «طبقه سوم» را با هم داشتیم کار را پذیرفتم. البته از همان ابتدا گفتم فیلمنامه نیاز به بازنویسی دارد و اگر این اتفاق نیفتد بازی نمی کنم. شاید هم اشتباه از من بود که از همان ابتدا یک «نه» محکم نگفتم و دقیقه ۹۰ کار را رها کردم. دلیل انتخاب «خانه ای در خیابان چهل و یکم» چه بود؟ به دو دلیل تصمیم گرفتم در «خانه ای در خیابان چهل و یکم» بازی کنم؛ یکی مسئله قضاوت و دیگری بحث اعدام و قصاص که در فیلم مطرح بود. ما همیشه حق را به کسی می دهیم که باید رضایت بگیرد و کمتر به خانواده ای که عزیزی را از دست داده توجه می کنیم. این دو نکته باعث شد فیلمنامه آقای قربانی را انتخاب کنم و دو سکانس فیلم را به شدت دوست دارم؛ یکی سکانس رویارویی پسربچه با عمویش در انتهای فیلم و دیگری رویارویی فروغ با برادر شوهرش. البته معتقد بودم آن سکانس باید کمی حسی تر می بود اما آقای قربانی معتقد بود همین میزان حس و حال کافی است. 10503
چهارشنبه ، ۱۱فروردین۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسکا نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]