تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر که بر خدا توکل کند دشواریها برایش آسان شده و اسباب برایش فراهم گردد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831454122




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

درخت نوروز در خرد و دانایی ایرانی ریشه دارد


واضح آرشیو وب فارسی:هدانا: نوروز یکی از آئین های ریشه دار است و می توان گفت که یک شاخه بسیار تناور از درخت بسیار شاخه و تنومند یادمان های تاریخی و فرهنگی بسیار کهن ایران زمین است.خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ: «نوروز میراث ناملموس سیستانی هاست.» این عقیده علیرضا خسروی رئیس اداره میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری شهرستان زابل است که در گفتگو با خبرنگار مهر درباره نوروز و میراث آن صحبت کرد. * شما به عنوان یک مدیر در حوزه میراث فرهنگی، زمانی که از نوروز به عنوان میراث فرهنگی ناملموس صحبت می شود، چه تعریفی دارید؟ به طور کلی سازمان میراث فرهنگی و سازمان هایی که متولی فرهنگ هستند، برای میراث فرهنگی ناملموس تعاریفی در نظر گرفته اند. میراث ناملموس ریشه در سنت ها، آئین های کهن سرزمین ما دارند. یعنی در واقع سنت هایی که ریشه دار هستند و مردم از فراز خرد و دانایی خودشان در گذر هزاره ها، آنها را پیدا کرده اند و سینه به سینه و یا با کتابت و نوشته ها حفظ می کردند و ریش سفیدان و خردمندان آنها را به جوانان و نوجوانان خود انتقال دادند. مثل نوروز، شب یلدا، حرمت و منزلت سپیدمویان و... که اینها همه فضای قابل دیدنی ندارند و در واقع از شاخصه هایی هستند که در تمدن ایرانی زاده شده اند و پرورش پیدا کردند، اما با چشم قابل دیدن نیستند و قابل فهمیدن هستند؛ اینها درواقع جزو میراث معنوی ما هستند. میراثی که بخشی از شاخصه های هویت تاریخی و فرهنگی ایرانیان را شامل می شوند. یعنی ما برای تعریف و تعیین واژه ایرانی و واژه مقدس ایران زمین و فرهنگ و هویت ایرانی نیازمند شناخت جزء به جزء این یادمان ها و میراث های معنوی هستیم. نوروز هم یکی از آئین ها و سنت هایی ست که بسیار ریشه دار و فراگیر است و درواقع می توان گفت که یک شاخه بسیار تناور از درخت بسیار شاخه و تنومند یادمان های تاریخی و فرهنگی بسیار کهن ایران زمین است که در بستر خرد و دانایی این سرزمین، ریشه فرو برده است. نوروز از تمدن ایرانی برخاسته و درواقع میوه آن در فرهنگ ادبیات، هنر ایرانی و ... بروز کرده است. * رابطه آئین را با اقلیم و تاریخ چگونه ارزیابی می کنید؟ این دو به هم پیوسته است. جغرافیا همیشه بستر و زمین گهواره بوده است. تاریخ در بستر جغرافیایی خودش به دست می آید و جغرافیای ایران زمین در شکل گیری هویت ایرانی ها بسیار بسیار تاثیرگذار بوده است. فلات و دشت ایران همیشه چهار راه تمدن های بسیار بوده، تمدن هند، خراسان بزرگ، آسیای میانه و ... این جغرافیای ستوده شده، این جغرافیایی که مردم نجیب و تبارمند را پرورش داده، در شکل گیری هویت، سنت ها و آئین های ایران بسیار تاثیرگذار بوده است. به دلیل اینکه در جغرافیای این سرزمین پیوند گاه اندیشه ها و محل تلاقی اندیشه های گوناگون در هزاره های دور تا به امروز بوده، بنابراین نوروز بی ارتباط با این پیوندهای کهن نیست و همین طور سنت های بی شماری که ما در این سرزمین داریم، فرهنگ، ادبیات، تمدن های بزرگ ما، همه و همه درواقع تحت تاثیر این جغرافیای فرهنگ پذیر و گفتگومند است. اسطوره های ما ریشه در این سرزمین دارند، سرزمینی که درواقع از هزاره های کهن تا به امروز پایدار بوده و همیشه به نقل از کتاب تاریخ سیستان، صدای کاروان ها از دور شنیده می شد و با آمد و شد این کاروان تنها کالای تجاری جابه جا نمی شد بلکه آئین های فرهنگی، سنت ها و آداب و رسوم گوناگون، باورها و ... را هم جابه جا می کردند و به همین خاطر ما در سرزمین ایران، تمدن های بزرگ و قدرتمند را از منظر گفتگو، فکر و اندیشه داشته ایم. فراموش نکنیم که در سرزمینی هستیم که اسطوره هایی قوی داشته ایم، اسطوره هایی که بخشی از آنها نماد توحید و دین مداری اند و بخش مهم آن نماد پایداری برای سرزمین خودشان است. اسطوره هایی که هیچ گاه برای خودشان هیچ خواسته و نیازی نداشته اند، بلکه برای یک هویت کلان تر، کمر بسته بودند، بنابراین اسطوره های ما نمادهای شخصیت های تاریخی مردم ما بودند و هستند و راز ماندگاری و شادابی ما در گذر زمان، همین اسطوره ها بوده اند؛ اسطوره هایی که اهل گفتگو هستند و به هیچ وجه اهل حمله و تهاجم نبوده اند. بنابراین اینها همه بسیار اثرگذار بوده از جغرافیایی که در این جغرافیا تمدن های بزرگی پرورش پیدا کرده است. این تمدن ها و فرهنگ هایی که از آن بوجود می آمده همه حاصل تعامل و گفتگو با دنیا و تمدن های روزگار خوش بوده است. تمامی آثار تاریخی و منابع ملموس از شاخصه های تمدنی ایرانی بوده که آنها از سپیده دم تاریخ تاکنون با تمدن های زمان خودش در تعامل بوده اند اما از حوزه بسیار بالاتر، به همین خاطر است که در سرزمین ما سنت ها و ادبیات گوناگونان و بسیار ماندگار داریم و همین طور جهان نگری ایرانی ها که بر مبنای خرد و دانایی بوده در فرهنگ و تمدن بشری بسیار تاثیرگذار بوده اند. مظاهر تمدنی ما نیز در تمدن بشریت تاثیرگذار بوده است، بنابراین ایران یک سرزمین ستوده شده است. * سنت ها و آئین های نوروز در میان اقوام مختلفی که در سیستان زندگی می کنند چگونه است؟ اگر بخواهیم نوروز را در سیستان مطالعه کنیم، دست کم در دو بخش، کنش و رفتار مردم خودمان را مطالعه کنیم. بخش نخست، رفتاری که مردم ما پیش از نوروز دارند. در پیش از نوروز از شب چله، مردم گاه شماری خاص خودشان را داشته اند. به طور کلی پاسداشت شب چله، برمی گردد به سنت گاهشماری یا تقویم ایرانیان که می توانستند آن شب را در جایگاه واقعی و درست خودش ببینند. در سیستان هم سنت گاهشماری و تقویم نیز وجود داشته و حتی به گفته ابوریحان بیرونی، در گذشته ماه های ویژه ای در سیستان وجود داشت که از دی ماه شروع می شد و نخستین ماه آن هم کریس نام داشت. بنابراین در سیستان دریافت و ردیابی شب چله، برای این بوده است که از شب چله گاهشمار و روزشماری را آغاز می کردند تا بتوانند نوروز را به موقع و به جا شناسایی کنند؛ بنابراین ارجمندی شب چله هم در پیوند با نوروز معنا می دهد. بدین معنا که چهل روز، روزشمار می کردند، سپس ۱۰ روز باقی می ماند که در سنت ایرانیان به نام دهه فروردگان نام برده می شود. اما در سیستان سنتی داریم به نام بوی مردگان یا به گویش سیستان «بوی مَردَگو» که در این ۱۰ روز همه چیز به اوج خودش می رسد؛ دشت و دمن و کشتزارها آرایش و پاکیزه می شوند و کشاورزی صورت می گیرد و باغ ها و باغچه ها همگی آماده می شوند، درواقع قبای سبزی بر هستی پوشیده می شود. یعنی همگام با رستاخیز طبیعت که در حال دوباره زنده شدن است، برای انسان ها هم میل زندگی مجدد ایجاد می شود و همه چیز در حال تازه شدن می شود. بنابراین همان طور که طبیعت شروع می کند به نو شدن، در سنت سیستانی نیز در خانه ها باید همه چیز نو شود. پوشش خانه ها، ظرف و ظروف و... نو می شده حتی در زمان های دورتر کوزه های کهنه سفالی را دور می انداختند و می شکستند. ویژگی دیگری که وجود داشت این بود که نان هم باید تازه می شد، چرا که طبیعتاً از سال های قبل در انبارها گندم و آرد داشتند، به همین خاطر سنتی به نام نان وجود داشت که مقداری گندم را در محیطی گرم تر پیش رس می کنند و چند دانه از این گندم تازه شده و حتی نارس را آرد می کردند و یک دانه گندم را به نماد تازه شدن در انبار می انداختند و مقداری از آرد آن را هم در کیسه های آرد و انبارهای خودشان قرار می دادند تا با این کار نمادین گویی آرد و گندم ایشان نیز در آستانه نوروز نو شده باشد و سپس از آن، نان تازه ای می پختند که به آن نان نو می گفتند و این حتما می بایست در سفره نوروز قرار می گرفت. سنت دیگری که در سیستان وجود دارد، سنت عَلَفه است، درواقع دهقان که ارتباط تنگاتنگی با کشتزار و دشت و دمن خودش دارد، هر چیزی را که کشت کرده باشد، بخشی از آن قسمت که کشت بهتری داشته با ریشه و گِل از زمین بیرون می کشد و وسط طاق خانه با همان ریشه می چسباند و این همانطور آویزان می ماند تا سال آینده؛ که به این سنت عَلَفه گفته می شود. یعنی علف سبزی که با گِل به طاق خانه چسبیده و وقتی اعضای خانواده در رفت و آمد هستند از زیر آن عبور می کنند، به منظور آوردن روان سبزینگی، تازگی و زندگی از طبیعت به داخل خانه و خانواده. سنت دیگر، پختن سمنو است. بدین صورت که کیسه های گندم شسته شده را در باغچه ای می ریزد و همین که جوانه زد آن را از هم وا می کَنند و آن را دست آز می کنند که نام آن «آرزوکه» است، یعنی آرزوی کوچک. بدین معنی که همه در دهه آخر سال جمع می شوند و دست به دست هم می دهند و در همه کارها به یکدیگر کمک می کنند و آرد سمنو را آماده می کنند و در نهایت سمنویی که در سیستان پخته می شود با سمنوی مناطق دیگر متفاوت است یعنی سمنوی سیستان سفت است و مانند سمنوهای دیگر رقیق نیست. به طوری که سمنوی سیستان مانند یک نان یا کیک است و به طور کلی مانند نان یا کیک هم پخته می شود و این سمنوی ویژه نیز سر سفره باید وجود داشته باشد. نان ها و شیرینی های دیگر هم به همین صورت همه با هم دست به دست هم می دهند و آنها را در تنورهای سیستانی که به آن «بی بی تنوری» گفته می شود، پخته می شود. ما در همه جای ایران «عمو نوروز» داریم ولی در سیستان «بی بی نوروز» داریم؛ یعنی نوروز در سیستان روان زایش گر، مادرانه و زنانه دارد. بدین معنی که مردم بر این باورند که در دهه آخر که دهه مردگان هم هست؛ بی بی نوروز که روان مادرانه، دلواپس و نگران سیستان و تمدن حوزه هیرمند است در نوروز وارد خانه ها می شود و از خانه و کاشانه همه بازدید می کند؛ اگر کشتزارها سرسبز باشد، سفره ها پر از نان نو باشد، کودکان شادمان باشند، زن و مرد دهقان در حال کشت باشند و همه چیز نو باشد، بی بی نوروز به همراه روان مردگان دیگر شادمانه برمی گردند تا سال آینده. این باوری ست که مردم سیستان دارند که بی بی نوروز به همراه مردگان هر خانواده در دهه پایان سال برای دیدار خانواده هایشان می آیند. در این دهه که به دهه مردگان شهرت دارد، خانواده های سیستانی انواع و اقسام نان های روغنی را می پزند. این نان ها با روغن زرد حیوانی یا کره پخته می شود و بوی بسیار مطبوع و دلپذیری در تمام شهر پراکنده می کند که این عطر به بوی مردگان شهرت دارد و آن نانی را هم که پخته شده بر سر مزار رفتگان می برند و به فقرا می دهند. این سنت زیبایی است که در سیستان وجود داشته و هنوز هم هست. در نهایت از روغنی که باقی مانده به تعداد اعضای خانواده و به اسم ائمه شمع می سازند و روشن می کنند و در پشت بام خانه ها قرار می دهند. بدین معنا که وجود امروزشان را با برکت روان بزرگانی که به آنها اعتقاد دارند، متوسل می شوند و به آنها پیوند می دهند و سلامتی خانواده هایشان را تداوم می بخشند. این سنت هایی که گفته شده برای پیش از سال است؛ اما در نهایت سفره ای انداخته می شود؛ سال تحویل می شود و پدر قرآن می خواند. در اینجا کودکان بسیار جایگاه ویژه ای دارند که عیدی خودشان را از پدر می گیرند؛ پس از نوروز و تحویل شدن سال، سنت های زیبای دیگری وجود دارد، به طور مثال به دیدار بزرگان و خردمندان می روند، سپس به دیدار خانواده ای که در سال گذشته عزیزی را از دست داده و یا خانواده های شهدا و ... می روند؛ پس از آن سنت «کلوردی» وجود دارد «کَل» به معنای باغ و باغچه و «وردی» هم به معنای گردش کردن است. بدین صورت که با اعضای خانواده و سپیدمویان همراه می شوند و به کل وردی می پردازند؛ از سنت های دیگر دید و بازدید و شاهنامه خوانی و ... که جزو سنت های پس از نوروز است. * با توجه به وصف های متفاوت از برگزاری جشن نوروز در میان اقوام ایرانی، آیا نوروز را می توان به عنوان یک مولفه هویت ایرانی، عاملی برای وحدت ملی هم قلمداد کرد؟ نوروز، در فرهنگ ایرانی مهری نشسته بر دل است که به روزگاران در دل تاریخ و فرهنگ سرزمین ما پدید آمده است. اگر سرزمین ما تاکنون پابرجاست، یکی از شاخصه ها و پیوندگاه های آن نوروز بوده است. نوروز فقط زبان و آئین خاص جغرافیای سیاسی امروز ایران نیست. نه تنها نوروز پیوندگاه و مخرج مشترک اقوام و باشندگان امروز ایرانی است، بلکه با عنایت و با توجه به اینکه نوروز دارای ویژگی ها و ارزشمندی ها ی بزرگی از منظر انسانی و از منظر پیوند انسان و طبیعت است و آئینی در نوروز وجود دارد که زیباترین جهان نگری، منزلت انسان و پیوند انسان با طبیعت را نشان می دهد. در نوروز زیباترین پیوندگاه و مناسبات انسانی بروز می کند. به طوری که در نوروز ریش سپیدان جایگاه خاص خودشان را دارند، کودکان و شهریاران آینده جایگاه و منزلت بسیار بالایی پیدا می کنند؛ حتی روان مردگان و درگذشتگان انسانی هم به یاد می آیند. بنابراین در نوروز ما هم به گذشتگان و روان نیاکان و خردمندان خود رجوع می کنیم و هم آنها را به سپیدمویان و خردمندان امروز پیوند می دهیم.نوروز می تواند پیوندگاه و حلقه مشترک باشد و افزون بر اینها برای تمام انسان های روی زمین می تواند پیام همدلی و همگرایی باشد. * به عنوان یک مسئول دولتی پاسداشت نوروز را تا چه اندازه ای دولتی و تا چه اندازه ای نیازمند مشارکت مردمی می دانید؟ این گونه سنت ها درواقع از اراده دولت ها شکل نگرفته اند؛ یعنی شکل گیری و تداوم آنها دولتی نبوده اند. در تمام طول تاریخ هیچ دولتی آن را برنامه ریزی نکرده است بلکه سنتی وجود دارد که این سنت را مردم و خردمندان پیش برده اند و بعدها دولت ها با آن همسو شده اند. به نظر من دولت ها تنها کاری که می توانند انجام بدهند، این است که این میراث را به درستی مدیریت کنند و مدیران فرهنگی جامعه امروز ما با حفظ و حال و هوای پیام نوروز هماهنگ شوند نه اینکه با چارچوب های تنگ مدیریتی، پیام جهانی نوروز را بسته کنند و در یک جغرافیای کوچک مسدود کنند. جغرافیایی نوروز، در واقع یک جغرافیای، جهانی و بشری است؛ بنابراین کاری که مدیران می توانند انجام دهند این است که گذر نوروز را فراهم کنند و موانعی که وجود دارد را بردارند و این بستر را فراهم کنند که نوروز سهل و آسان، همانطور که در هزاره ها آمده و رد شده، در حال حاضر هم جاری باشد و مردم شادی، موسیقی، بازی، طبیعت گردی و ... خودشان را داشته باشند. کاری که در حال حاضر سازمان میراث فرهنگی انجام می دهد این است که سنت ها را به عنوان میراث ملموس ثبت می کنند و ین بخشی از فعالیت هایی است که می تواند به گذر ساده تر و سالم تر فرهنگ نوروز در سرزمین ما کمک کنند.


دوشنبه ، ۹فروردین۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: هدانا]
[مشاهده در: www.hodana.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن