واضح آرشیو وب فارسی:آزادگان ایران: در خاطرات این شش آزاده موضوعات و مطالب مشابهی مانند بدرفتاری های دژخیمان بعثی و شرایط بد و نامناسب اردوگاه ها و دشواری های زندگی در اسارت وجود دارد.یکی دیگر از وجوه مشترک این خاطره ها توصیف لحظات به یادماندنی آزادی و ورود به میهن اسلامی است که با استقبال پرشور و بی نظیر مردم کشور به ویژه شهرستان لالی همراه بود.آنان با وصف صحنه های فراموش نشدنی دیدار با خانواده با کلماتی پراز احساسات ازآن روزها سخن گفته اند.پایگاه اطلاع رسانی آزادگان ایران : «آزادگان می گویند» عنوان مجموعه خاطرات آزادگان سرافراز شهرستان لالی از تنگنای اسارت می باشد که توسط فرامرز حسین وند تالیف و در انتشارات معتبر وابسته به موسسه فرهنگی هنری آداب به سال ۱۳۹۰ به چاپ رسیده است. کتاب حاضر نقلی است از مجموعه مصاحبه هایی که فرامرز حسین وند با شش تن از آزادگان عزیز شهرستان لالی استان خوزستان به عمل آورده و در آن سعی شده خاطرات تلخ و شیرین و مشکلاتی که در اردوگاه های بعثی عراق و دوران اسارت بر آنان تحمیل گردیده بود از زبان خود این آزادمردان به رشته تحریر درآید. «خاطرات اسرا گویای رنج و مقاومت فراوانی است که ایام اسارت بر آنان همانند یک آزمون الهی، ایشان را در معرض امتحان قرار داده بود و بعثی های کافر سال ها اسیران عزیز ما را در بدترین شرایط زیستی و عاطفی قرار داده بودند. این عزیزان همانطور که در خاک عراق به جبهه ای دیگر برای مواجه حق برعلیه باطل تبدیل کردند و با کمال مردانگی، استقامت و تقوای اللهی انواع فشارها و رنج ها را تحمل و دوره اسارت را با مقاومت و خودسازی طی کردند و قهرمانی خود را در میدان جهاد و استقامت و آزادگی به اثبات رساندند…» سطور فوق بخشی از یادداشت مولف در مقدمه کتاب می باشد. فرامرز حسین وند که از معلمان پژوهشکده شهرستان لالی است ثبت خاطرات آزادگان را اولین اولویت خود قرار داده و در همین راستا اقدام به ثبت و نگارش خاطرات دوازده تن از عزیزان آزاده شهرستان لالی نموده است. «آزادگان می گویند» اولین اثر منتشره از اوست که ماحصل گفت و گو و مصاحبه وی با شش تن از آزادگان سرافراز شهرستان لالی می باشد. آزادگانی که کتاب حاضر فراهم آمده از خاطرات آنان است عبارتند از: ایرج احمدی، موسی حاجی پور، حفیظ الله هزاریان، رستم جهانگیری، جمعه کرم پور و الله بخش رحیمی راد مطالب کتاب در۶ بخش مستقل تهیه و تدوین شده و در هر بخش یکی از این آزادمردان به مرور خاطرات خود از سال های جنگ و اسارت پرداخته است آنان در این روایات نگاهی گذرا به روزها و سال هایی دارند که در چنگال دشمن بعثی اسیر بودند و زندگی سخت و دردناکی را در اسارتگاه های عراق تجربه می کردند در ابتدای هربخش نام و نام خانوادگی آزادگان(راویان)،تاریخ تولد،تاریخ اعزام به خدمت سربازی یا حضور در جبهه،تاریخ اسارت و تاریخ آزادی به همراه عکس پرسنلی آنان در بالای اولین صفحه درج شده است. پس از این توضیحات مقدماتی که به قصد معرفی راویان و آشنایی مخاطب با صاحبان خاطره ارائه گردیده است،هریک از این عزیزان به بیان خاطرات خود از ایام حبس در زندان ها و اردوگاه های عراق می پردازند. در شروع خاطرات شان به اختصار چگونگی اعزام به خدمت سربازی و نحوه حضور در جبهه های نبرد حق علیه باطل را شرح می دهند و در ادامه به صورت به صورت فشرده و گزینشی زندگی چندین ماهه وچندساله خود در اسارتگاه های عراق،از ابتدای دستگیری و اسیر شدن به دست دشمن تا زمان بازگشت به کشور و دیدار با خانواده را بازگو می نمایند. کوشش آنها برآن بوده تا خاطرات شان به ترتیب زمانی و مکانی نقل گردد. به دلیل فشردگی خاطرات و اختصار در بیان روایات،مطالب به صورت ناقص و پراکنده و گزینشی ارائه شده اند. «آزادگان می گویند» مروری است بر زندگی شش تن از آزادگان سرافراز شهرستان لالی استان خوزستان و دیگراسیران ایرانی در بازداشتگاه ها،زندان ها و اردوگاه های اسرای جنگی در عراق که به شکلی فشرده و گزینشی بیان شده اند. در این کتاب شش برادر آزاده به نقل سرگذشت خود در زمان اسارت به دست دشمنان بعثی پرداخته و با ذکر خاطره گویی، درباره وضعیت اسفبار اسیران مظلوم ایرانی در اسارتگاه های عراق و شرایط سخت و دشواری که آنان تجربه می کردند، توضیحاتی داده اند که این توضیحات در تغلب موارد،بدون ذکر جزئیات بوده و با کلی گویی همراه است. خاطرات مندرج در کتاب «آزادگان می گویند» مطالب و مسائل و موضوعات مختلفی از زندگی اردوگاهی اسرا و دوران اسارت را در بر می گیرد که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:شرایط سخت رزمندگان اسیر شده در اولین روزهای اسارت،بی احترامی و بی توجهی به شهدا و مجروحین اسیر،کمبود آب آشامیدنی و تشنگی مداوم اسرا،گردش کاروان اسرا در شهرها و برخورد دوگانه مردم عراق با اسرا،شهادت جمعی از اسرا در اسارت، انواع شکنجه های جسمی و روحی در اسارت، زمستان و تابستان در اسارت، شیوع بیماری های مختلف و عدم رسیدگی پزشکی، عزاداری ماه محرم، بازتاب ارتحال حضررت امام (ره) در اردوگاه های عراق،امور دینی و معنوی در اسارت و برگزاری مراسم نماز و دعا و…، زیارت حرم ائمه و معصومین(ع)،حضور منافقین برای جذب اسرا، دیدار با نمتایندگان صلیب سرخ و مکاتبه با خانواده، بهداشت و نظافت و استحمام اسرا،وحدت و همدلی اسرا، شجاعت نوجوان بسیجی در برابر افسر بعثی، اعتصاب غذا و درگیری اسرا با مزدوران بعثی، حقوق ماهانه و تهیه مایحتاج، فوتبال در اردوگاه، فرار دو اسیر و پیامدهای ناگوار آن، بازتاب انتشار خبر مبادله اسرای دو کشور، بازگشت به میهن اسلامی و دیدار با خانواده در خاطرات این شش آزاده موضوعات و مطالب مشابهی مانند بدرفتاری های دژخیمان بعثی و شرایط بد و نامناسب اردوگاه ها و دشواری های زندگی در اسارت وجود دارد.یکی دیگر از وجوه مشترک این خاطره ها توصیف لحظات به یادماندنی آزادی و ورود به میهن اسلامی است که با استقبال پرشور و بی نظیر مردم کشور به ویژه شهرستان لالی همراه بود.آنان با وصف صحنه های فراموش نشدنی دیدار با خانواده با کلماتی پراز احساسات ازآن روزها سخن گفته اند. این آزادگان در پایان سخنان شان وضعیت خود پس از رهایی از اسارت را شرح داده اند آنان تا مدت های مدید با پیامدهای دردناک اسارت دست به گریبان بودند و حتی بعضی مشکلات و صدمات جسمی و روحی ناشی از آن دوران همچون کم خوابی و بی خوابی،اضطراب و حتی محروم شدن از نعمت بچه دار شدن تا سالها آنان را رها نخواهد کرد. لازم به توضیح است ۱۸ تصویر از این عزیزان که آن را در زمان حضور در جبهه و در هنگام آزادی و ورود به شهر زادگاهشان نشان می دهند در صفحات پایانی هر بخش به چاپ رسیده است. خاطرات این شش آزاده با عنایت به مدت زمانی که در چنگال دشمنان بعثی گرفتار بوده اند (چهار نفر بیش از دوسال،یک نفر بیش از سه سال و یک نفر قریب به ده سال)از حجم اندکی برخوردار است هرچند اساس این خاطرات بر بازگویی و تصویرکردن زندگی راویان در اسارت نهاده شده است اما در عمل بیشتر مطالب هریک از این خاطرات به بیان نحوه دستگیری و به اسارت درآمدن راویان و چگونگی آزادی و بازگشت آنان به میهن اسلامی و دیدار با خانوادشان اختصاص دارد یافته است و از دوران حضور در زندانها و اردوگاه های عراق به جز مطالبی پراکنده و ناقص درباره شرایط سخت اسرای ایرانی در اسارت و یکی دوخاطره شخصی مطلب دیگری دیده نمی شود. با آنکه آزادگان برداشت های متفاوتی از اسارت و زندگی در زنجیر دشمن دانسته اند،اما همگی آنها رنج و درد و تلخی های اسارت را بیشتر مورد توجه قرار داده اند.راویان این کتاب نیز با تاکید بر تلخی های اسارت،آن روزگار را در عرصه ای می دانند که امکان بروز و ظهور رشادت ها و از خودگذشتگی های اسرای ایرانی را فراهم آورده بود.اسارت از دیدگاه آنان نعمتی الهی است که به واسطه آن درس های بسیاری آموختند. آزاده ایرج احمدی با اشاره به اینکه بعد از سال ها هنوز دچار ناراحتی های روحی جسمی و ناشی از سالهای تلخ اسارت است،می گویند:(اما درس های بزرگی هم آموختم.آموختم که اسارت سازش یا پایان مبارزه نیست،بلکه آغازی است برای دفاع ار مرزهای ارزشمند و پاک دینی و فرهنگی مان در جبهه ای دیگر.دوران اسارت نه تنها از منظر گذران زندگی دوران سختی بود که در میدان آزمایش نیز آزمایش بسیار سختی بود. برای رهایی تن از شکنجه ها گرسنگی ها تشنگی ها بی خوابی ها و دیگر محدودیت ها و محرومیت ها کافی بود به خواسته آنان آری بگویی،کافی بود بپذیرم در مقابل دوربین تلویزیون آنها به آنچه دیکته میکنند اقرار کنم. کتک هایی که خوردیم و محرومیت هایی که کشیدیم همه و همه به خاطر آن بود که حاضر نشدیم دین مان را در مقابل دینار به آنها بفروشیم ما همچنان تن به اسارت می دادیم ولی از وطن مان و ارزش های اسلامی کشورمان در غربت دفاع می کردیم.) «آزادگان می گویند»تالیف فرامرز حسین وند با ۱۳۶ صفحه و شمارگان یکهزار نسخه در سال ۱۳۹۰ با حمایت اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان خوزستان در انتشارات معتبر وابسته به موسسه فرهنگی هنری آداب به چاپ رسیده است.
دوشنبه ، ۹فروردین۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آزادگان ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]