واضح آرشیو وب فارسی:چهارفصل: ازدواج های مصلحتی (سیاسی) در استان کهگیلویه و بویراحمد در گذشته اغلب برای استحکام پیوندهای دوستی، قومی و پشتیبانی سیاسی و منطقه ای از همدیگر انجام می شد.به گزارش پایگاه خبری تحلیلی چهارفصل ، ازدواج های مصلحتی (سیاسی) در استان کهگیلویه و بویراحمد در گذشته اغلب برای استحکام پیوندهای دوستی، قومی و پشتیبانی سیاسی و منطقه ای از همدیگر انجام می شد. ازدواج در ایلات کهگیلویه و بویراحمد از قدیم الایام با آداب و رسوم خاصی همراه بوده است که البته این آداب و رسوم در کش و قوس تاریخ دستخوش تغییر شده است. اما آنچه از این سفر دراز و طولانی تاریخی اکنون برجای مانده خود داستان شنیدنی دارد. تصمیم به برگزاری ازدواج در ایل بویراحمد (یاسوج) به عهده پدر خانواده است و گاهی مادر به شکل غیره مستقیم نیز دخالت دارد. ازدواج های بین مردم یاسوج بیشتر شکل درون طایفه ای و درون ایلی است و به علت شناخت کامل افراد طوایف از همدیگر کار تحقیق از همدیگر کمتر یا اصلاً وجود ندارد. هرگاه رأی پدر داماد بر وصلت با خانواده (عروس) قرار بگیرد، مادر داماد هم در جریان امر قرار گرفته و پسر (داماد) را نیز مطلع کرده و در صورت موافقت او، کار خواستگاری انجام می گرفت. مراسم خواستگاری (گپ زنی) در این مورد چون درباره ازدواج و چگونگی وصلت گفتگو و صحبت می شود به آن گپ زنی (حرف زنی) می گویند. مرسوم بوده کار خواستگاری به وساطت فرد سالخورده ای از فامیل داماد که مورد قبول، اعتماد و احترام خانواده دختر نیز باشد، انجام می شود و بعد از کسب اطمینان از مثبت بودن جواب خانواده دختر، [اغلب خانواده پسر از دختری خواستگاری می کنند که بدانند موافقت می کنند و پیش زمینه ای از دیدگاه مثبت آن ها نسبت به خانواده خویش داشته باشند]. موضوع را به پدر داماد خبر داده و پدر نیز به اتفاق چند نفر از ریش سفیدان طایفه، خود به دیدار خانواده دختر رفته و از خانواده دختر، اغلب فقط پدر دختر و در برخی اوقات نیز چند نفر ریش سفید خاندان او حضور داشته، و هر کدام از بزرگان طرفین با بر شمردن محسنات پسر و دختر، و افتخارات خانواده های طرفین در مورد ازدواج صحبت می کردند. خانواده دختر نیز ضمن تشکر از حضور میهمانان (خانواده داماد) و با وجود اینکه همه می دانند که جواب مثبت است، اما دادن جواب را به چند روز بعد موکول می کنند و بعد از چند روز به وسیله یکی از ریش سفیدان طایفه یا خاندان خویش جواب را به خانواده داماد می دهد. مرحله نامزدی بعد از پاسخ مثبت خانواده عروس به داماد عملاً مرحله نامزدی آغاز می شود و طی رفت و آمدهای که دو خانواده با همدیگر دارند زمان مراسم بله برون و کدخدایی کنان تعیین می شود. کد خدایی (داوری) در مراسمی که به کد خدایی معروف است ریش سفیدان و بزرگان خانواده های عروس و داماد در منزل پدر عروس دعوت شده و در مورد میزان مهریه، شیربها و یا (حق شیر) به مذاکره می نشینند، آن وقت که نامزدی جنبه رسمی پیدا می کند امروزه اغلب مراسم عقدکنان در این روز انجام می پذیرد و در این مراسم جشن بر پا بوده و ساز و دهل و یا ارگ (سال های اخیر) نواخته می شود. در مراسم کدخدایی خانواده داماد آذوقه های برای مخارج پذیرایی به خانواده عروس می فرستند. اگر ازدواج بیرون از طایفه و ایل باشد میزان شیربها بالا است. در گذشته شیربها چند رأس دام، برنج، آرد، شکر، قند و مقداری پول بود اما امروزه پول است. شیربهای پرداخت شده تقریباً به طور کامل صرف تهیه لباس عروس و جهیزیه او می شود. در صورت یتیم بودن عروس اختیار او با برادران بویژه برادر بزرگ تر اوست. حق شیر میزان پولی است که خانواده داماد به مادر عروس به عنوان تشکر از ایشان در ازای شیری که به عروس خورانده می دهند، که به آن شیربها می گویند. یوزی درگذشته داماد برای فراهم نمودن هزینه های عروسی ازدواج به میان بستگان و اهالی طایفه اش می رفت کمک مالی می گرفت که به آن یوزی می گفتند. که امروزه دیگر مرسوم نیست. در گذشته نه چندان دور خانواده پسر برای عروس، کفش، پارچه برای لباس، چادر، روسری می فرستادند. اما امروزه دختر به همراه پسر و خواهر داماد برای خرید به بازار می روند. سرکاله خانواده داماد برای بستگانشان بخصوص زنان و دختران اقوام هنگام خرید لباس یا رخت برای عروس یک سری پوشاک می خریدند و به آن ها بعد از عروسی هدیه می کنند که به آن سرکاله یا سر کالا می گویند. پشا اگر چه در میان ایلات استان هزینه عروسی و بخش اعظم جهیزیه خانه با داماد است اما بخشی از جهیزیه را که جزء وسایل اصلی عروس است یا با پول که خانواده داماد به خانواده عروس می دهند تهیه می شود، پشا عروس می گویند. عقدکنان در گذشته روحانی یا ملای طایفه و ایل، خطبه عقد را در روز کدخدایی جاری می کردند ولی امروزه مراسم عقد کنان در محاضر برگزار می شود. پارنج فردی که از طرف خانواده های عروس و داماد به سراغ بستگان رفته و آن ها را برای مراسم جشن عروسی دعوت می کرد، از طرف مدعوین هدیه ای دریافت می کرد، که به آن پا رنج یعنی حمل رنج و زحمتی که برای دعوت کردن کشیده بود به او می دهند. دعوتی در گذشته برای بزم و مراسم عروسی ساز و دهل وجود داشت. و خانواده های عروس و داماد چند روز قبل از مراسم عروسی در سال های نه چندان دور زمان عروسی به زمان کوچ ایلات و سعد و نحس بودن ایام بستگی داشت وخانواده های عروس و داماد بستگان را برای روز جشن دعوت می کردند که به این کار دعوتی می گفتند. زنان و مردان با لباس محلی به رقص و دستمال بازی و ترکه بازی و کل زدن که نوعی بازی محلی است، می پرداختند. امروزه در مراسمات بیشتر از ارگ استفاده شده و با لباس های رنگارنگ به دستمال بازی و ترکه بازی (چوب بازی) می پردازند و اشعاری که به آن شیردمای گفته می شود توسط زنان سروده می شد. در گذشته زنان روستا و امروزه آرایشگاه ها به آرایش عروس و آماده کردن او برای رفتن به خانه داماد می پردازند. در قدیم علاوه بر جواهرات، النگو، سینه ریز و گوشواره یک جواهر گرد به بینی سوراج شده عروس نصب می کردند که به آن خالک می گفتند. در گذشته عروس را سوار بر اسب تزئین شده و امروزه سوار یر خودروهای گل کاری شده، ازخانه پدر به خانه شوهر می برند. در روزگاران گذشته در عروسی گلوله هایی شلیک می شود که نماد شادی و جشن بود که امروز کمتر شده است. وقتی عروس به خانه داماد برده می شود آنجا نیز جشن وترکه بازی و کل برقرار است. روگشان در گذشته وقتی عروس و داماد با لباس های نو و رنگارنگ به حجله برده می شوند داماد مبلغی پول یا سکه طلا به عروس هدیه می داد و به تعبیر یارچه ای را که روی صورت او بود بر می داشت که به آن روگشان می گفتند. پاتختی (پس پرده ای) یک هفته بعد از مراسم عروسی مادر عروس، زن عمو، زنان برادران و زن دایی های عروس با بردن آذوقه خویش که اغلب گوشت، برنج، روغن و قند است به خانه داماد رفته و آنجا غذا پخته و با خانواده داماد دور هم یک وعده غذا صرف می کنند و خانواده داماد نیز به پاس تشکر هدایایی به میهمانان می دهند که به این مراسم پا تختی گفته می شود. یک هفته بعد از عروسی خانواده عروس گندم برشته، کلخنگ، شکلات، کشمش یا مغز بادام کوهی با هم قاطی کرده و در یک دستمال گذاشته به خانواده داماد داده تا بین بستگان خویش تقسیم کنند خودشان نیز بین بستگان و اقوام و هم طایفه های خود تقسیم می کنند و بستگان نیز در عوض وجه نقد یا هدایایی برای خانواده عروس می فرستند تمام این هدایا به عروس و داماد داده می شود کلیه این آداب و رسوم به نوعی بهانه ای برای کمک مالی عروس و داماد است. سرکشی (واطلبان) ده روز تا یک ماه بعد از مراسم عروسی عروس به خانه پدر برگشته و مدت چند روز می ماند. اغلب این بازگشت به این منظور است که چون عروس عادت به دوری از خانواده پدری ندارد دلتنگ شده و مدتی جهت حل مشکل دلتنگی در خانه پدر می ماند. قاعده بر این است که می بایست داماد دنبال عروس بیاید و او را بر گرداند و تا داماد سراغ او نیاید، نباید برود چون وقتی داماد دنبال او نیاید به این معنا است که او را نمی خواهد. رسم بر این است که خانواده عروس هدیه ای به عروس می دهند. در گذشته این هدیه بیشتر یک فرش، قالیچه، گلیم و… یا یک گاو، اسب، قاطر، بره، بزغاله و…. بود. ————————————- سجاد نوبهار-تسنیم
شنبه ، ۷فروردین۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: چهارفصل]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]