محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831283445
گزيده سرمقاله روزنامههای صبح امروز
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند از جمله «مراعات اخلاق در رقابت انتخاباتي»،«منطق آقاي شريعتمداري!»،«جنبش غير متعهدها بايد بجنبد»،«نجيبان هزاره سوم!»،«جدال شيخ و برادر»،«خودکفايي بنزين به چه قيمتي»،«اولويتهاي انتخابات سالم و پرشور»و... كه برخي از آنها در زير ميآيد. رسالت:مراعات اخلاق در رقابت انتخاباتي «مراعات اخلاق در رقابت انتخاباتي» عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم حبيبالله عسكراولادي است كه در آن ميخوانيد؛ انقلاب اسلامي طي سه دهه گذشته شاهد 30 انتخابات و 30 نوع رقابت انتخاباتي بوده است . بازخواني اخلاق رقابت و اخلاق انتخاباتي طي 30 سال گذشته براي برگزاري دهمين دوره انتخاب رياست جمهوري كه بزودي برگزار ميشود ضروري است. مردمسالاري حكم ميكند ما انتخابات و رقابت در آن را جدي بگيريم، اسلاميت و مردمسالاري هم حكم ميكند اين رقابت روي موازين اخلاقي و الهي باشد. رقابت انتخاباتي بويژه انتخابات رياست جمهوري نبايد به سمت رفراندوم ميل كند چرا كه سطح و اندازه مردمسالاري را در ايران در سطح كشورهاي جهان سوم و عقب افتاده فرو ميكاهد. رقابت بايد جدي، جوانمردانه و با بلوكبندي مشخص باشد و اضلاع رقابت هر كدام يك انديشه سياسي و يا نوعي تئوري خدمت به مردم را نمايندگي كند. انتخابات نهمين دوره رياست جمهوري به لحاظ جدي بودن رقابت و اضلاع آن يك انتخابات كمنظير و شايد هم بينظير بود. 8 نفر از رجال سياسي و مذهبي كشور در اين انتخابات شركت كردند و چون رقابت فشرده و جدي بود انتخابات به دور دوم كشيده شد. آقاي دكتر محموداحمدينژاد در دور دوم حائز اكثريت آراء شد و به عنوان نهمين رئيسجمهور اسلامي ايران به خيابان پاستور رفت. رقيب جدي او آيتالله هاشمي رفسنجاني بود و وزارت كشور به هنگام انتخابات در دست جبهه دوم خرداد بود. اما نتيجه انتخابات در كمال شگفتي برخلاف برخي پيشبينيها و نظرسنجيها درآمد. اين نتيجه شگرف نشان داد انتخابات سالم برگزار شده و ناظرين و مجريان در نهايت ادب و امانت راي مردم را پاس داشتهاند. اين نتيجه نشان داد مردمسالاري در ايران يعني يك روش معين براي رسيدن به نتايج نامعين است .اگر نتيجه از پيش معلوم باشد طبيعي است فلسفه انتخابات و حضور مردم زير سوال ميرود. اين نگاه به مردمسالاري اسلامي در ايران نوع نظام ما را از بعد جمهوريت يك نظام بيبديل در جهان نشان ميدهد. اكنون در دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري اسلامي اضلاع هشت گانه دوره نهم به 4 ضلع تنزل يافته است . اما نوع آرايش وصفبندي و رقابت تفاوت چنداني با دوره نهم ندارد. در اين مورد چند نكته را براي اخلاقي كردن نوع رقابت توصيه ميكنم. -1 زير سوال بردن سلامت انتخابات شايسته شان برخي نامزدها و طرفداران آنها نيست . اين نوع نگاه، مصالح و منافع ملي را ناديده ميگيرد و مردمسالاري ديني ما را قبل از اينكه حريف را زير سوال ببرد، ابهامآميز ميكند. اين يك شوخي ناموسي است و شايسته بزرگان و يا به تعبير مقام معظم رهبري «دوستان» نيست. تشكيل كميته صيانت از آرا به مفهوم عدم اعتماد دو نامزد مطرح، به مجريان و ناظرين و حتي مردم است. اين نوعي قصاص قبل از جنايت است و از اخلاق حرفهاي انتخابات به دور است. -2 متهم كردن يكديگر به دروغ و فريب و فاصله گرفتن از نقد مشفقانه و منصفانه مردم را در انتخاب درست دچار ترديد ميكند. كساني كه در اين مسير راه افراط و تفريط بپيمايند مسير درستي را نميروند. مردم انتظار دارند عملكرد چهار ساله دولت زير چكش نقد كارشناسي رقبا قرار گيرد و اين رويكرد از جاده اخلاق و انصاف فاصله نگيرد. همه ما بايد اين مسئله را مفروض بگيريم كه مردم شعور دارند، قدرت داوري و قضاوت دارند، همه حرفها را ميشنوند و در نهايت نظر خود را با رايي كه در 22 خرداد به صندوقها ميريزند اعلام نمايند. -3 نامزدها و طرفدارانشان توجه كنند تخريب ولو به شكل طنز محيط رقابت را به تنازع تبديل ميكند. اگر خدا بخواهد اين انتخابات به صورت يك جشن ملي و ايماني در خواهد آمد و نتيجهاش شادي اهل ايمان و خشم دشمنان اسلام خواهد بود.همه بايد تلاش كنيم فضايي صميمانه ايجاد شود تا مردم انتخاب احسن نمايند. برخي دايره تخريب را تا آنجا گستردهاند كه به شوراي نگهبان توصيه ميكنند رقيب ما را رد صلاحيت كنيد اين در حالي است كه شوراي نگهبان يك بار صلاحيت نامزد ياد شده را تائيد كرده است. خوب طبيعي است اين كوفتن به آهن سرد است و نتيجه نميدهد. -4 قرآن در مورد نحوه رفتار اهل ايمان به ما ميآموزد در مقام تكلم سخن خوب برزبان آوريم و از كاربرد حرف زشت پرهيز كنيم . شيطان منتظر فرصت است كه بين مومنين آشوب و فتنه برپا سازد . و قل لعبادي يقولوا التي هي احسن ان الشيطان ينزغ بينهم ان الشيطان كان للانسان عدوا مبينا (سوره اسرا آيه 53) اعتماد ملي:منطق آقاي شريعتمداري! «منطق آقاي شريعتمداري!»عنوان يادداشت روز روزنامهي اعتماد ملي است كه در آن ميخوانيد؛آقاي حسين شريعتمداري در روزنامه كيهان 13 ارديبهشت ماه 88 به نامه مهم آقاي كروبي به وي پاسخ داده است. اينجانب با اغتنام فرصت قصد دارم منطق نماينده محترم وليفقيه در كيهان را مستقل از موضوع نامهنگاريها (اعدام كودكان زير 18 سال) نقد كنم چرا كه آن را نادرست و واجد پيامدهاي خطرناك ميدانم. آقاي شريعتمداري در ابتداي نقد خود به نامه نماينده اسبق امام در حج از ايشان پرسيده است: «كدام يك از فحشها و تهمتهايي كه عليه كيهان آوردهايد قبل از شما از سوي راديوهاي بيگانه نظير اسرائيل و راديو آمريكا و سايتهاي سلطنتطلب و ضد انقلاب نثار كيهان و مدير مسوول آن نشده است؟ خودتان قضاوت كنيد. بنابراين از ژرفاي دل خدا را شكر ميكنيم كه به خاطر دفاع از اسلام و نظام اسلامي و خط مبارك امام (ره) مورد عتاب و فحاشي دشمنان تابلودار خارجي قرار گرفتهايم و از همزباني احتمالا ناخودآگاه برخي دوستان داخلي با آنها عميقا متاسفيم.» 1- براي اينكه روشن شود پايه استدلال و منطق آقاي شريعتمداري چقدر سست است ابتدا از وي ميپرسم مگر غير از اين است «راديو آمريكا، راديو اسرائيل، سلطنتطلبان و ضد انقلاب» به طور مستمر عليه طالبان و القاعده موضع ميگيرند و عليه آنها فعاليت ميكنند؟ آيا ضديت رسانههاي چهارگانه فوق نشانه حقانيت، صداقت و درستي انديشه و راهبرد طالبان، القاعده و بنلادن است؟بعيد ميدانم پاسخ نماينده وليفقيه در كيهان به پرسش فوق مثبت باشد زيرا وي بارها طالبان و القاعده را آمريكايي خوانده است. طبق منطق آقاي شريعتمداري ميتوان هم آمريكايي بود و هم مورد انتقاد راديو آمريكا قرار گرفت. 2- طالبان و القاعده شديدا و وسيعا به آمريكا و اسرائيل انتقاد ميكنند، همان كاري كه كيهان ميكند. آيا همسويي كيهانيان با طالبان در اتخاذ مواضع مشترك عليه آمريكا و اسرائيل، نشانهماهيت يكسان طرفين است؟ در اين زمينه نيز جواب آقاي شريعتمداري عليالقاعده منفي است و اعلام خواهد كرد كه حملات فوق يا براي پنهان كردن ماهيت آمريكايي طالبان است يا براي بدنام كردن اسلام و مسلمانان و بهانه دادن به جنگطلبان آمريكايي تا اهداف شوم و نظامي خود را در منطقه خاورميانه توجيه كنند! كيهان:جنبش غير متعهدها بايد بجنبد «جنبش غير متعهدها بايد بجنبد» عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن ميخوانيد؛در برابر سيطره نظام سلطه جهاني و زياده خواهي هاي کشورهاي زورگو و چپاولگر که اصل تساوي و برابري حقوق ملت ها را به حاشيه رانده و دالان صلح و عدالت جهاني را مسدود کرده اند چه بايد کرد؟ آيا در برابر اين ظلم آشکار بايد سکوت پيشه کرد، منفعل شده و در نهايت به علت ساختار مهندسي شده اي که خروجي آن بستر منافع قدرت هاي استثماري و استکباري را گسترده است مرعوب شد و تن به ظلم داد؟! آيا مي توان برغم آنکه سازمان ها و مجامع بين المللي در يد قدرت هاي نامشروع قرار گرفته اند و تحت قيموميت آنها انجام وظيفه مي کنند به بسط امنيت بين المللي، صلح فراگير و عادلانه جهاني و تساوي و برابري ملت ها و دولتها دل بست و اميدوار بود که روزي ريشه هاي درخت ستم، چپاولگري، زورگويي و زياده خواهي قطع مي گردد؟ بدون ترديد برآورده شدن اين اميد و آرزو و حسرت بزرگ مستلزم تدبيري هوشمندانه و انديشمندانه از سوي تمام ملت ها و کشورهاي مستقل و آزاديخواه جهان است که طرحي نو دراندازند و «برنامه عمل» براي نيل به آرمان و نقطه مطلوب خود داشته باشند؛ چرا که بعد از پايان جنگ جهاني دوم و گروه بندي دنيا به شرق و غرب (آمريکا و کشورهاي اروپاي غربي از سويي و در سوي ديگر شوروي و اقمار آن) کشورهاي موسوم به جهان سوم و در حال توسعه طبق راهبرد و استراتژي فاتحان جنگ!از «بهره مندي تکنولوژيک» و «جايگاه و نفوذ بين المللي» جاماندند و با در جا زدن هاي طولاني ساليان سال طعم تلخ عقب ماندگي را چشيدند. به علاوه آنکه فاتحان جنگ دوم جهاني براساس طراحي ساختاري براي نظام بين المللي مبتني بر «زور و سلطه» اين عقب ماندگي را تشديد و مسير چپاول و خودخواهي هاي تمام نشدني اي را براي خود هموار و اصطلاحاً بيمه کردند. دو قطب ياد شده در اين ساختار بسته و هدفمند به تشکيل سازمان ها و نهادهاي به اصطلاح بين المللي و همچنين تصويب مقررات و معاهدات بين المللي- به عنوان اهرمي کارا و کارساز- دست زدند و با اعمال زور خواسته هاي خود را به کشورهايي که در دسته بندي کذايي غرب و شرق ورود پيدا نکرده بودند تحميل کردند. اختيارات و صلاحيت هاي نامحدود به پنج عضو دايم شوراي امنيت سازمان ملل متحد در همين راستا قابل ارزيابي است بطوري که حتي مجمع عمومي سازمان ملل که در برگيرنده تمامي کشورهاي عضو سازمان ملل متحد است نمي تواند در حوزه و حيطه وظايف شوراي امنيت ورود نمايد. اينجا بود که کشورهاي جهان سوم و ملت هاي آزاديخواه و مستقل دنيا پس از مدتي چاره کار را در آن يافتند که بايد با همکاري يکديگر مانعي جدي بر سر راه باج خواهي ها و افزون طلبي هاي قدرت هاي بزرگ باشند وگرنه دل خوش بودن به ساختاري که از آن تساوي و برابري ملت ها و صلح و عدالت جهاني بيرون نمي آيد و عينيت نمي يابد مصداق «تخم افکندن در شوره زار» است. از همين روي، در برابر مکانيسم نظام سلطه گر بين المللي، جنبشي بين المللي با هدف مخالفت با سلطه و سيطره قدرت هاي زياده خواه و استکباري شکل گرفت که از کشورهاي عضو آن تحت عنوان غيرمتعهدها ياد مي شود. امروز پس از گذشت چند دهه از شکل گيري جنبش غير متعهدها و تحقق همکاري و مشارکت کشورهاي عضو در زمينه هاي مختلف سياسي، اقتصادي و فرهنگي؛ ضروري است اين جنبش پوست بيندازد و فراتر از مرحله همکاري به ساختارسازي همگون و مناسبي در عرصه بين المللي براي جلوگيري از چپاولگري ها و زياده خواهي ها در محيط بين الملل همت بگمارد. در همين راستا پنج شنبه گذشته آيت الله هاشمي شاهرودي رياست محترم قوه قضائيه در ديدار با رئيس مجلس شوراي بلاروس پيشنهاداتي مبني بر اينکه بايد ساختار حقوقي و قضايي در جنبش غيرمتعهدها تشکيل شود ارائه دادند که در اين باره گفتني هايي وجود دارد؛ 1- کشورهاي عضو جنبش غير متعهدها، دو سوم کشورهاي سازمان ملل متحد را شامل مي شوند و بنابراين از پتانسيل و ظرفيت مناسبي براي «ساختارسازي» در محيط بين الملل با هدف مقابله با ساختار سلطه گر نظام بين الملل برخوردار هستند و مي توانند با ايفاي نقش در اين زمينه بستر و شرايط اوليه براي تغييرات بنيادين در نظام سلطه جهاني و بخصوص مجاب کردن افکار عمومي دنيا و عموم کشورهاي جهان براي تجديدنظر در ساختار کهنه سازمان ملل را فراهم کنند. ضمن آنکه تشکيل ساختار حقوقي و قضايي در جنبش غيرمتعهدها گام اول و البته اساسي در اين زمينه خواهد بود. لازمه استقلال سياسي و فاصله گرفتن کشورهاي عضو جنبش غيرمتعهد از قدرت هاي زورگو آن است که علاوه بر وحدت و مشارکت با يکديگر يک ساختار هدفمند و نظام مند را سروسامان دهند تا روند يکجانبه گرايي قدرت هاي بزرگ در عرصه نظام بين المللي را متوقف - يا دست کم کند- نمايند. و در اينصورت است که مي توان به مقابله با زياده خواهي هاي قدرت هاي سلطه گر در عرصه مناسبات بين المللي و تقويت چندجانبه گرايي و از همه مهم تر پايبندي به اصول و مقررات حقوق بين الملل اميدوار بود.اگر جنبش غيرمتعهدها از ساختاري قضايي و حقوقي بهره مند باشند مي توانند به عنوان مثال در موضوع تسليحات کشتارجمعي به طوري تاثيرگذار ورود داشته و مانع از آن شوند که اين مسئله به عنوان بهانه اي در اختيار آمريکا و همپيمانانش قرار گرفته و زمينه اي براي حمله به کشورهاي هدف و قتل عام مردم و غارت ثروت ملي آنان باشد. آمريکايي ها با شعار کشف تسليحات کشتارجمعي در سال 2003 به عراق حمله ور شدند و اين در حالي است که به اعتقاد محافل تحقيقاتي و سياسي، علت اصلي حمله آمريکا به عراق، تسلط بر منابع نفتي اين کشور بوده است. وجود يک ساختار قضايي و حقوقي در جنبشي بين المللي که اکثريت کشورهاي عضو سازمان ملل متحد را در خود دارد مي تواند اين مسئله را به صورتي جدي و قضايي دنبال کند و از فريب و نيرنگ کشورهاي استعمارگر در رسيدن به آمال و خواسته هاي نامشروعشان پرده بردارد و پيگرد قضايي و حقوقي اشغالگران را در دستور کار خود قرار دهد. 2- همچنين وجود اين ساختار قضايي در جنبش غيرمتعهدها - به عنوان بزرگ ترين مجمع هماهنگ کننده مواضع سياسي و اقتصادي کشورهاي در حال توسعه- مي تواند پروژه «حقوق بشر» قدرت هاي غربي را که از آن به عنوان ابزاري در راستاي منافع غيربشري خود سود مي برند ناکام بگذارد. ساختار حقوقي نظام بين الملل، ساختاري فرسوده و در خدمت سياست قدرت ها و کشورهايي است که مفاهيم حقوق بشر را در قاموس نظام سلطه به ارزيابي مي نشينند و ناگفته پيداست که در اين شرايط هيچ ضمانت اجرايي براي دفاع از حقوق بشر و يا موضوعاتي از اين دست چون مبارزه با تروريسم و... وجود ندارد نمونه بارز آن را مي توان در جنگ 22 روزه سال گذشته به وضوح ديد. شوراي امنيت سازمان ملل متحد به قطعنامه اي بي خاصيت بسنده کرد ، نهادهاي حقوق بشري هم تنها و ديرهنگام جنايات صهيونيست هاي کودک کش را محکوم کردند، ديوان کيفري بين المللي هم که به موجب اساسنامه اش صلاحيت ذاتي در تعقيب، محاکمه و مجازات سردمداران تل آويو را داشت فقط اعلام کرد که پرونده شکايات فلسطيني ها از صهيونيست ها به دبيرخانه ديوان رسيده است و از آن روز به بعد هم پيگيري اين پرونده را که از حيث کشتار و نسل کشي و جرائم عليه بشريت کم نظير است به بايگاني سپرده است. اما اگر جنبش بين المللي غيرمتعهدها از ساختار قضايي برخوردار بود علاوه بر افشاي جعلي بودن تابلوي حقوق بشر که در دست غربي ها است مي توانستند در پيگيري مجازات سران رژيم صهيونيستي بسيار تاثيرگذار باشند همچنانکه کشورهاي عضو جنبش غيرمتعهدها در چالش هسته اي برنامه کشورمان دست به برخي اقدامات درخور تقدير زده اند. پيشنهاد آيت الله شاهرودي بايد به عنوان يک ضرورت اساسي مورد توجه قرار گيرد و از آنجا که جمهوري اسلامي ايران ميزباني و رياست شانزدهمين دوره اجلاس سران جنبش غيرمتعهدها را در سال 2012 عهده دار است بايد از اکنون فرصت را غنيمت شمارد و راهکارهاي تشکيل ساختار حقوقي و قضايي جنبش غيرمتعهدها را که در واقع مبارزه راستين با نظام سلطه است با همکاري کشورهاي عضو در اولويت قرار داد. آفتاب يزد:نجيبان هزاره سوم! «نجيبان هزاره سوم!»عنوان سرمقالهي روزنامهي آفتاب يزد است كه در آن ميخوانيد؛برخي طرفداران دولت نهم، رئيس ايـن دولـت را «مـعـجـزه هزاره سوم» ناميدهاند. اما ظاهراً معجزهگري در هزاره سوم، تنها ويژگي اين دولت نيست بلكه بـراسـاس ادعـاهـايي كه اخيراً مطرح ميشود دولت نهم را بايد الگوي نجابت در هزاره سوم - و شايد در طول تاريخ- دانست. چندي قبل وزير كشور كه از دوستان نزديك احمدينژاد است وضعيت فعلي در فضاي انتخاباتي كشور را به نجابت دولت نهم ارتباط داد. اين سخنان محصولي - كه ديروز با زباني ديگر تكرار شد - به گونهاي بود كه گويي در دورههاي سابق، قبل از آغاز زمان رسمي تبليغات انتخاباتي، هيچ يك از كانديداها فعاليتهاي تبليغاتي نداشتهاند و اكنون براي نخستين بار، عدهاي از نجابت دولت نهم سوء استفاده ميكنند! البته نشانههاي اوليه اين نجابت زماني براي مردم آشكار شد كه يك دستگاه دولتي در فارس، براي توجيه جلوگيري از سخنراني خاتمي، دروغي را به توليت آستان شاهچراغ (ع) نسبت داد كه بلافاصله توسط آيتالله دستغيب تكذيب شد. همزمان با اين رفتار نجيبانه، مسئولان دانشگاههاي دولتي در همدان و گرگان، مانع سخنراني كروبي شدند و كروبي هم از پشت درهاي دانشگاه براي دانشجويان سخنراني كرد تا مخابره تصاوير اين سخنراني ديدني به اقصي نقاط جهان، تعريف جديد از نجابت دولتيها را براي همگان آشكار سازد. وزير كشور در حالي تحمل در برابر سخنراني كانديداهاي احتمالي را نشانه نجابت دولت دانسته است كه در انتخابات رياست جمهوري نهم، رئيس جمهور فعلي به صورت زودهنگام از نجابت دولت قبلي استفاده كرد كه اخبار مربوط به سخنرانيهاي انتخاباتي او در دانشگاه شهيد بهشتي تهران، يك مركز دانشگاهي در قم و بعضي مراكز دولتي ديگر توسط خبرگزاريهاي اصولگرا مخابره شد و روزنامههاي حامي احمدينژاد نيز به انعكاس آن پرداختند. اما نكته مهمتر آن است كه وزير كشور از يك موضوع اساسي غفلت كرده است. اين موضوع، توجه به جايگاه قانوني »تبليغات زودهنگام« ميباشد. قاعدتاً اين سوال براي بسياري از افراد وجود دارد كه »اگر اين تبليغات، در تضاد با احكام قانوني است، وزير كشور براساس كدام اختيار قانوني، تنها براي اثبات نجابت دولت نهم در برابر اين قانون شكنان سكوت مـيكـند؟ اگر هم قانوني در اين مورد وجود ندارد و كانديداهاي دوره دهم انتخابات، همان راهي را ميروند كه احمدينژاد و ساير كانديداها در دوره نهم رفتند، پس چه جاي منت و ادعاي نجابت؟« همچنين اگر مجموعه رفتار برخي مديران وابسته به دولت از چند ماه قبل تاكنون نشانه نجابت باشد براي تحمل اجتناب ناپذير رقباي احمدينژاد در برابر تبليغات يكسويه رسانههاي عمومي چه نامي ميتوان انتخاب كرد؟ »حُسن استفاده« همراه با نجابت دولت نهم از برخي مـصـوبـات قـانـوني براي جلب توجه راي دهندگان و محروميت قبا از چنين امكاني، موضوعي نيست كه كسي بتواند آن را تكذيب كند. مثلاً در همين روزها، اخبار متعددي در خصوص اجراي كامل قانون نظام هماهنگ و افزايش حقوق بازنشستگان از خرداد ماه در رسانهها منعكس ميشود. در حالي كه اين افزايش، منطبق بر مصوبه قانوني مجلس است و دولت نهم در دو سال گذشته، بارها در برابر تذكر نمايندگان مجلس نسبت به تاخير در اجراي اين قانون، »سكوت نجيبانه« پيشه ساخته است و اكنون به صورت كاملاً اتفاقي، در آستانه انتخابات، وعده اجراي كامل آن قانون داده مي شود! كانديداهاي رقيب در برابر اين بهرهبرداري تبليغاتي دولت نهم، اهرم زيادي در اختيار ندارند و ناچار به سكوت هستند. اگر ادعاي تحمل دولتيها در برابر آغاز فعاليت كانديداهاي رقيب، نشانه نجابت دولت باشد، بسته بودن دست رقباي احمدي نژاد در اين عرصه، نشانه چيست؟ دو هفته قبل، ادعاي كاملاً تبليغاتي مسئولان دولتيدر خصوص »عزم دولت براي پرداخت يارانه 60 هزار توماني و مخالفت مجلس با آن« بارها از رسانه ملي پخش شد. اين در حالي بود كه پاسخ چند نماينده مجلس به اين ادعا، حتي يك بار در رسانه ملي منعكس نگرديد. لابد اين گونه تبليغات يك طرفه، هم نشانه نجابت دولت در برخورد با ساير قواي كشور و اختيارات آنهاست و هم دليلي كامل بر رفتار نجيبانه رسانه ملي! تنها نقطه ابهام در اين عرصه، پاسخگويي بعضي نمايندگان مجلس است كه اعلام كرده اند: »دولت با قيمت فعلي نفت نمي تواند يارانه 20 هزار توماني هم بدهد چه رسد به يارانه 70 هزار توماني.« راستي اين افشاگري مستدل در برابر تبليغات همراه با نجابت دولت، شايسته چه نامي است؟ از همه اين ها بالاتر، اگر مجموعه رفـتـارهاي دولت را نجابت بناميم براي صبر و تحمل هـمـوطـنـان، چـه نـامـي بـايـد برگزيد؟ مردم بيش از دو سال صبر كردند تا دولت، مصوبه مجلس در خصوص نظام هماهنگ را اجرا كند و تصميم دولت براي اجراي اين قانون، زماني اعلام مي شود كه به خاطر افزايش بي سابقه تورم، »حقوق افزايش يافته« از ارزشي به مراتب كمتر از حقوق بسياري از كارمندان در زمان تصويب قانون نظام هماهنگ برخوردار است. به راستي تحمل قشر عظيم و زحمتكش از زمان تصويب قانون تا روزهاي منتهي به انتخابات، نشانهدقيق تري از نجابت است يا سكوت دولت در برابر يك رويه رايج در همه دورههاي انتخابات؟ در يك كلمه، اگر قرار باشد فرد يا افرادي را »الگوي نجابت« بناميم، چه كساني براي دريافت اين عنوان مستحق تر هستند: معجزه گران هزاره سوم كه مهم ترين موضوع براي آنها، اثبات متفاوت بودن نسبت به ديگران است يا بسياري از مردم صبور ايران كه در هزاره سوم، تنها از طريق معجزه مي توانند زندگي خود را تامين كنند؟ ابتكار:جدال شيخ و برادر«جدال شيخ و برادر»عنوان سرمقالهي روزنامهي ابتكار است كه در آن ميخوانيد؛در طول سال هاي گذشته به خصوص بعد از دوم خرداد، روزنامه کيهان توپ خانه اي براي حمله به اصلاح طلبان بود و در اين راه از هيچ کاري فرو گذار نکرد . مطلب طنزي که چند روز پيش در اين روزنامه درباره مهدي کروبي منتشر شد اما سبب گشت که شيخ اصلاحات اين بار با توپي پر وارد گود شود و در برابر حسين شريعتمداري قد علم کند. ماجرا از آنجا شروع شد که در نهم ارديبهشت در ستون "گفت وشنود" کيهان که گفته مي شود تراوشات قلم شريعتمداري است، مطلب توهين آميزي درباره کروبي منتشر شد که در آن مطالبي همچون "اين لاطائلات را چه کسي در دهان شيخ اصلاحات! گذاشته است؟!"، "مگر شيخ اصلاحات سواد خواندن و نوشتن ندارد که بيانيه اسرائيل را به نام او صادر نکنند؟!" و "چه عرض کنم؟ شايد سواد خواندن دارد ولي سواد نوشتن ندارد! يا نوشتن بلد است و خواندن نمي داند يا هر دو را دارد يا هيچکدام را ندارد! يا..." نوشته شده بود. پس از آن سايت حزب اعتماد ملي مطلبي نوشت که در آن آمده بود، کروبي در واکنش به اين مطلب گفته است: " اين صداي نعره مافياهاي جديد است که از دهان کيهان مي شنوم. البته آرزو داريم که دکان بازجو و بازجويان روزي تخته شود و البته از ديد اين افراد سخن از عطوفت با محکومين لاطائلات است." اين اما پايان ماجرا نبود و روز پس از آن روزنامه اعتماد ملي مطلب مفصلي در پاسخ به شريعتمداري منتشر کرد. مطلبي که شريعتمداري معتقد است نويسنده آن کروبي نيست بلکه او فقط آنرا امضا کرده است. کروبي در نامه خود به مطالب مختلفي اشاره کرده بود. مطالبي همچون: " در اين ديار از سعيدي سيرجاني تا دوست حضرت عالي سعيد امامي همه در معرض بهتان شما هستند."، " نمي توانم در برابر توهين شما به مراجع معظم، بزرگاني همچون مهندس بازرگان و زرين کوب و بيت امام زبان در کام گيرم."، "مگر شما مامور مخفي مراجع صلاحيتدار هستيد که مرا تهديد مي کنيد؟"، " شب انتخابات 1388 مانند شب انتخابات چهار سال پيش نيست که شما غيب گويي کنيد و پيش از شمارش آرا برنده انتخابات را اعلام کنيد."، " در ميان ياران من برخي افراد از نزديکان امام بودند نمي دانم شما در عمر خويش اصلا امام را از نزديک ديده ايد يا نه؟" نامه تند کروبي خطاب به شريعتمداري، او را واداشت تا با مطلبي متقابل به کروبي پاسخ گويد. شريعتمداري که براي اولين بار از سوي يک شخص با سابقه از درون نظام اينگونه مورد حمله واقع شده بود با "فحش نامه" قلمداد کردن نامه کروبي مطلب خود را اينگونه آغاز کرد: "ديروز آقاي کروبي در اقدامي که از يک روحاني بعيد به نظر مي رسيد فحش نامه مفصلي عليه اينجانب و کيهان صادر کرد. متن اين فحش نامه به طور همزمان در روزنامه هاي زنجيره اي و سايت هاي ضدانقلاب به اصلي ترين خبر تبديل شد و دو روزنامه اعتماد و اعتمادملي آن را به عنوان تيتر اول خود برگزيدند که انشا»الله اين هماهنگي برخي از اصلاحاتچي هاي داخلي و سايت هاي ضدانقلاب خارجي مثل دهها و صدها مورد ديگر تصادفي! بوده باشد." شريعتمداري در ادامه يکسان بودن مطالب کروبي با ضد انقلاب ها! را در انتقاد به خود دليل همسويي او با آنها دانست و نيز از کروبي خواست به جاي نامه دادن براي جلوگيري از اعدام کودکان در ايران به فکر کودکان فلسطيني که توسط اسراييل کشته مي شوند، باشد. شريعتمداري همچنين در پاسخ به کروبي که او را بازجو خوانده بود نوشته است: " اينجانب را به زعم خود ملامت کرده ايد که بازجو بوده ام. بنده هيچگاه بازجو نبوده ام ولي بارها ابراز تاسف کرده و مي کنم که چرا ثواب بازجو بودن در نظام جمهوري اسلامي ايران که متعلق به حضرت صاحب الزمان(عج) است در نامه اعمال من ثبت نشده است و خدا را شکر مي کنم که به لطف او مانند کساني نيستم که براي کسب قدرت همراه بادهاي سياسي به اين سو و آن سو کشيده مي شوند و مثلا در زمان حضرت امام(ره)، گروهک نهضت آزادي را غيرقانوني مي دانند و بعدها با همين افراد که به قول امام راحل(ره) آمريکايي هستند، پالوده مي خورند و يا يک روز از خط امام دم مي زنند و روز ديگر با کساني که به آن بزرگوار اهانت کرده اند، ائتلاف مي کنند! و يا يک روز با حضرت امام(ره) عليه دزدان بيت المال همصدا مي شوند و روز ديگر از يک مفسد اقتصادي پولهاي کلان مي گيرند و... بگذريم که گفتني در اين باره بسيار است و قلم در نيام به صلاح نزديکتر." شريعتمداري براي اينکه اثبات کند به محضر امام رسيده است به ماجراي بحث هاي خود با احسان طبري در زندان اشاره کرده واينگونه نوشته است: " پرسيده ايد که آيا بنده تاکنون ملاقاتي با حضرت امام(ره) داشته ام؟ براي مزيد اطلاع جنابعالي بايد بگويم; آري، بارها توفيق زيارت آن بزرگوار را داشته ام و از جمله، بعد از دستگيري اعضاي حزب توده با واسطه شهيد محلاتي که در آن زمان نماينده حضرت امام(ره) در سپاه بودند براي مباحثه با احسان طبري درباره مارکسيسم و نقد آن ماموريت يافتم و بعد از بازگشت مرحوم احسان طبري به اسلام-که نتيجه مستقيم مراجعه وي به شخصيت عظيم حضرت امام(ره) و آثار استاد شهيد مطهري بود-مورد لطف حضرت امام(ره) نيز قرار گرفتم. شهيد محلاتي به ظاهر در ميان ما نيست ولي اسناد آن که موجود است. بپرسيد و يا به سخنراني شهيد محلاتي در اجتماع پرسنل سپاه پاسداران انقلاب شيراز مراجعه بفرمائيد و موارد ديگري که اطلاع از آن براي جنابعالي به آساني امکانپذير است." شريعتمداري در پايان اطرافيان کروبي را ضد انقلابياني دانسته که از او به عنوان بلند گو براي رسيدن به اهداف خود استفاده مي کنند و مي خواهند او را از نظام خارج سازند. با توجه به روند حوادث به نظر نمي رسد پاسخ شريعتمداري به کروبي پايان اين مجادله باشد. جدال لفظي ايندو آغاز راهي است که معلوم نيست انتهايش به کجا ختم خواهد شد. سرمايه:خودکفايي بنزين به چه قيمتي «خودکفايي بنزين به چه قيمتي»عنوان سرمقالهي روزنامهي سرمايه به قلم بيژن نامدار زنگنه است كه در آن ميخوانيد؛اگرچه طرح خودکفايي 48 ساعته بنزين توليد اين فرآورده از لايت اند، متانول توليدي پتروشيمي، ضايعات پالايشگاهي، نفتاي سبک و سنگين و محصولات آروماتيکي را مورد توجه قرار داده و تبديل برش هاي گازوئيلي و نفت سفيد پالايشگاه ها به بنزين را نيز مدنظر دارد. اما بايد دقت کرد اجراي اين طرح، توليد کشور در بخش پتروشيمي را کاهش مي دهد و در نتيجه به جاي اينکه نفتاي پتروشيمي را به محصولات نهايي پتروشيمي تبديل کنيم آن را به بنزين تبديل کرده و با نرخ پايين در بازار داخلي خواهيم فروخت و چنين فرآيندي از توجيه و صرفه اقتصادي برخوردار نيست. طرح خودکفايي 48 ساعته بنزين بيش از آنکه جنبه توليدي داشته باشد جنبه تبليغي دارد وگرنه ما نبايد طرح هايي که توليد محصولات پتروشيمي و فرآورده هاي نفتي با ارزش افزوده بالاتر را به سمت توليد بنزين ارزان قيمت داخلي سوق مي دهد، به عنوان راهکاري براي خلاص شدن از واردات بنزين انتخاب کنيم و از اين طريق بي نيازي خود را به واردات بنزين تامين کنيم زيرا اين کار در عمل به معناي تعطيل کردن بخشي از توليد ارزشمند کشور بوده زيرا توليد را در سه مجتمع بزرگ پتروشيمي از بين مي برد و به زيان اقتصاد کشور است.بنابراين بهتر است به جاي استفاده از نفت و متانول براي توليد بنزين، از راهکارهاي مقرون به صرفه و با توجيه اقتصادي و فني بهتر استفاده کنيم زيرا در حال حاضر محصولاتي مانند متانول و نفت و محصولات آروماتيکي مي توانند تبديل به محصولات پتروشيمي با ارزش افزوده و قيمت بالاتر شوند و درآمد حاصل از آن به رشد و توسعه صنعتي و توليد و اشتغال کشور کمک کند. در واقع خودکفايي بنزين، هدف ارزشمندي است که بايد براي دستيابي به آن از روش هاي داراي توجيه اقتصادي و پايدار استفاده کرد، اما توسل به راهکارهايي که خودکفايي بنزين را به قيمت زمينگير کردن ساير بخش هاي اقتصادي، به ويژه صنعت پتروشيمي محقق سازد، منطقي نيست. علاوه بر اين مثمرثمر بودن طرح خودکفايي 48 ساعته بنزين نيز کوتاه مدت يا با اغماض، ميان مدت است و از زاويه کارشناسي، چندان قابل دفاع محسوب نمي شود، مگر آنکه بر غلظت نقش «شرايط خاص» در ارزيابي خويش بيفزاييم که در اين صورت هم باز نبايد فراموش کرد «شرايط خاص»هايي از آن جنس که مورد استناد مسوولان است به سرانگشت تدبير و در چارچوب منافع ملي، شرايطي قابل اجتناب است. دنياي اقتصاد:دغدغههاي بورس 50 ميليارد دلاري «دغدغههاي بورس 50 ميليارد دلاري»عنوان سرمقاهي روزنامهي دناي اقتصاد به قلم عليرضا كديور است كه در آن ميخوانيد؛گذشت 44 روز از سال 88 كافي است تا بورس تهران بهترين بازدهي خود را طي 6سال اخير ثبت كند. دركنار بازدهي چشمگير بورس در آغاز بهار، روند معاملات سهام در مقايسه با نيمه دوم 87 نيز بهبود قابل توجهي يافته است. افزايش ميانگين روزانه ارزش معاملات خرد از 5ميليارد تومان در ماههاي پاياني سال گذشته به 10ميليارد تومان، تبديل افت 30درصدي بازدهي بورس در نيمسال دوم 87 به 8/7درصد بازدهي در روزهاي آغازين 88، رشد ارزش بورس تهران از 46 به 50ميليارد دلار (با وجود افزايش نسبي نرخ ارز) و گسترش فعاليت سهامداران حقيقي نسبت به حقوقي طي مدت ياد شده، جملگي حكايت از تحول اساسي در روند معاملات بورس تهران دارد. حتي مقايسه حجم صفهاي خريد در مقابل صفهاي فروش نيز گزارههاي فوق را تاييد ميكنند. اما دليل اصلي هجوم سرمايهگذاران، به خصوص حقيقيها براي سرمايهگذاري در بورس به تغيير اساسي در ساختار سياستگذاريهاي اقتصادي كشور باز ميگردد. در واقع بانك مركزي در ماههاي ابتدايي سال 87 درپي رشد سرسامآور نقدينگي، با ارائه اولين بسته سياستي – نظارتي، سياست پولي انقباضي را در پيش گرفت؛ سياستي كه هدفگذاري اصلي آن مهار تورم و كنترل رشد نقدينگي بود.سياستي كه از طريق افزايش نرخ سود سپردههاي بانكي، افزايش نرخ سود عليالحساب اوراق مشاركت و سختگيري در زمينه ارائه تسهيلات بانكي در اقتصاد اعمال شد. علاوه بر سياست انقباضي پولي، افت يكباره قيمت كالاها و بروز بحران جهاني اقتصاد، بورس تهران را نيز كه عمدتا از شركتهاي توليدكننده مواد خام تشكيل ميشود، دچار افت كرد. افتي كه انگيزهاي مضاعف براي خروج سرمايهگذاران حقيقي شد؛ چرا كه سرمايهگذاران، حضور در بورس را مترادف زياندهي ميديدند، اما سپردهگذاري بانكي سود معقول و بدون ريسك را نصيب آنان ميكرد. در نهايت سياستگذاريهاي مورد اشاره هرچند اقتصاد ايران را دچار ركود شديدي كرد، اما در عوض تورم فزاينده ايران را مهار كرد؛ وضعيتي كه در مجموع منجر به افت شاخصها و ركود بورس شد. با شروع سال جديد، بانك مركزي با ارائه دومين بسته سياستي خود در جهت تسهيل شرايط نقدينگي در سطح كشور از طريق كاهش نرخ سود سپردههاي بانكي و كاهش نرخ سپرده قانوني بانكها قدم برداشت. سياستي كه برخلاف سال گذشته مردم را به خروج نقدينگي از سيستم بانكي و سپردهگذاري در بخشهاي مختلف ترغيب ميكند. همچنين همزماني ارائه اين بسته انبساطي با بهبود نسبي قيمت جهاني كالاها در پي افزايش خوشبيني نسبت به پايان ركود جهاني اقتصاد، سرمايهگذاران را به حضور مجدد در بورس ترغيب كرد؛ وضعيتي كه با توجه به افت شديد قيمت سهام در ماههاي پاياني سال 88 و كاهش نسبي نرخ تورم، به لحاظ اقتصادي و مالي نيز توجيهپذير بود. اما درحالحاضر مهمترين دغدغه، امكان تداوم رونق فعلي بورس است. در شرايط فعلي، قيمت سهام اكثر شركتهاي بورسي، خود را با قيمتهاي جديد كالاها در سطح بينالملل تطبيق دادهاند و به نظر ميرسد تداوم رشد شاخصهاي بورس، در وهله نخست در گرو صعود، تثبيت يا نزول قيمتهاي جهاني است.به بيان ديگر، به دليل ساختار بورس ايران و نحوه تصميمگيري سرمايهگذاران در اين بازار كه در اكثر موارد به صورت هيجاني انجام ميشود، تداوم روند سهماه قبل قيمتهاي جهاني ميتواند تا حد زيادي رشد قيمتها را تضمين كند.اما به نظر ميرسد مسوولان بورس بايد از هماكنون در خصوص بازگشت احتمالي قيمتهاي جهاني نيز، تدابير مقتضي را مدنظر قرار دهند. در واقع بورس تهران به واسطه ساختار معاملاتي خود، در زمان ركود علاوه بر زيان ديدن سهامداران با قفل شدن دارايي آنها نيز مواجه ميشود؛ وضعيتي كه طي سالهاي گذشته به كرات بسياري از سرمايهگذاران را از بازار سرمايه دلزده كرده است.حال در شرايطي كه بورس تهران، علاوه بر ريسك سيستماتيك چرخش بازارهاي جهاني، با چند رويداد مهم از جمله انتخابات دهم رياستجمهوري و احتمال اجراي طرح تحول اقتصادي نيز مواجه است، مسوولان بورس ميتوانند در شرايط رونق فعلي، زمينه تسهيل روند معاملات سهام را فراهم كنند؛ وضعيتي كه ميتواند حتي در شرايط افت قيمتها، مانع از ركود معاملات سهام در بورس تهران شود. همچنين افزايش نقدشوندگي سهام، امكان كنترل بيشتر نهادهاي نظارتي از جهت دستكاري احتمالي يا استفاده از اطلاعات زماني را بيش از پيش امكانپذير ميكند. هر چند در اين ميان نبايد از ثبات سياستگذاريهاي دولت در بخشهاي مختلف اقتصاد و تسهيل زمينه ورود سرمايهگذاري خارجي در جهت گسترش بازار سرمايه نيز چشمپوشي كرد. مردم سالاري:سفرهاي تبليغاتي يا سفرهاي کاري استاني «سفرهاي تبليغاتي يا سفرهاي کاري استاني»عنوان يادداشت روز روزنامهي مردم سالاري به قلم کرم محمدي است كه در آن ميخوانيد؛تا زمان برگزاري دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري اسلا مي ايران فاصله و زمان چنداني باقي نمانده است مي توان گفت که فضاي کشور انتخاباتي شده و افکار عمومي هر روز در پي شنيدن سخن و برنامه هاي کانديداهاي محترم اين عرصه هستند. طرح نظرات و ديدگاه ها در جامعه حق مسلم هر يک از کانديداهاي محترم رياست جمهوري است. برقراري عدالت در زمينه تبليغات انتخاباتي يکي از پيش شرط هاي يک انتخابات عادلا نه مي باشد. تاکنون آقايان کروبي و ميرحسين موسوي از جناح اصلا ح طلب و آقايان احمدي نژاد و رضايي از جناح اصولگرا عملا کانديداتوري خود را مطرح نموده اند. کانديداهاي اصلا ح طلب از قدرت و مسووليت اجرايي بدور بوده و هيچ گونه امکانات دولتي در اختيار ندارند و اگر هم مي داشتند مطمئنا از آن استفاده نمي کردند. آقاي احمدي نژاد هم اکنون رئيس جمهور است; بي ترديد ايشان هم راضي به هزينه نمودن از بيت المال کساني که بخشي از آنها براي شام شب محتاج هستند در راه انتخابات آتي نيست. اما از آنجايي که تمامي وزرا و معاونين و مشاورين و استانداران و فرمانداران و... همراه و همفکر ايشان هستند و طبيعي است که اين عزيزان مشتاق و آرزومند موفقيت مجدد رئيس جمهور در انتخابات آتي مي باشند; لذا مساله حساسيت خاصي پيدا مي کند. علا وه بر مورد فوق موضوع ديگري که اين روزها مايه و باعث نگراني بخشي از افکار عمومي گرديده است; مساله نابرابري در تبليغات در رسانه ملي است. اينک کانديداهاي اصلا ح طلب براي ايراد سخنراني و ارتباط با مردم با مشکلا ت عديده اي دست به گريبان بوده و گاها مجبورند از پشت ميله هاي دانشگاه و با بلندگوي دستي نظرات خود را بيان نمايند. اخيرا نيز که مردم به آنان گرايش روز افزوني پيدا کرده اند با گازهاي فلفلي از هواداران آنها پذيرايي و استقبال مي شود؟! اخبار و سخنان; ديدگاه ها و انتقادات مستند و مستدل و مهم آنان نسبت به وضع اقتصادي و سياسي و... موجود کشور درصدا و سيما يا بايکوت خبري گرديده يا رسانه ملي به دنبال بزرگ جلوه دادن نقاط اختلا ف در بين آنان است. در همين حال روزي نيست که وزرا، معاونين و مشاورين آقاي احمدي نژاد از طريق شبکه هاي مختلف صداوسيما وعده هاي رنگارنگ به اقشار مختلف ندهند و هرگز رسانه ملي از آنان سوال نمي کند که پس چرا طي چهار سال گذشته اين وعده ها عملي نشده اند؟ کانديداي محترم اصولگرايان در قالب سفرهاي استاني 24 ساعته در شبکه هاي مختلف صداوسيماي جمهوري اسلا مي ايران درصدر اخبار قرار دارد. سابق بر اين فلسفه وجودي اين سفرها بررسي مشکلا ت و گرفتاري هاي مردم اقصي نقاط کشور بود; اما ظاهرا در ايام نزديک به انتخابات رياست جمهوري اين اولويت تغيير يافته و اينک صداوسيما تمام تلا ش خود را صرف نشان دادن و نمايش ميزان محبوبيت کانديداي مورد نظرش مي کند. به عنوان مثال حتي فاصله طي نمودن مسير فلا ن خيابان تا فلا ن ميدان در روزهاي عادي را برآورد کرده و علت طولا ني و چندين برابر شدن زمان گذر از اين مسير در هنگام سفرهاي استاني را ازدحام مردم براي استقبال از آقاي احمدي نژاد; اعلا م مي نمايد؟ هيچ گاه مسوولا ن رسانه ملي اعلا م نمي کنند که اين کار چه ربط و اثري با رفع مشکلا ت مردم داشته و چه دردي از دردها و آلا م آنان را مرتفع مي نمايد؟ به يمن تحقق وعده کابينه هفتاد ميليوني و شعار مهرورزي مديريت اجرائي مملکت در تمام سطوح در اختيار حاميان کانديداي محترم اصولگرايان است و هيچ غيرخودي را در آن راهي نيست و لذا شبکه رسمي طرفدار دولت نهم در سراسر کشور بسيار گسترده و منسجم عمل مي کند. يکي از وظايف نانوشته اين شبکه بيان عملکرد و دستاوردهاي دولت نهم توام با تعريف و تمجيد از آن است. حال که اوضاع چنين است و از هيچ تريبوني هم کمترين انتقادي نسبت به نقاط ضعف دولت نهم وارد نمي گردد; از آنجايي که صدا و سيما متعلق به ملت ايران است و بايد فراتر از جريانات سياسي و اشخاص حرکت کند، انتظار مي رفت و مي رود تا به جاي اينگونه اقدامات، در حين سفرهاي استاني رئيس جمهور محترم و هيات دولت به استان ها و شهرستان هاي مختلف ميزان تحقق وعده هاي پيشين را با مصاحبه با صاحب نظران بي طرف پيگيري و مطرح نمايد. تحقق اين خواسته به حق نشانه صداقت دست اندرکاران رسانه ملي است. آسيب رسانيدن به صداقت که مهمترين سرمايه رسانه ملي بايد باشد، فاصله افکار عمومي را با مخاطبين بيشتر خواهد نمود و اين مهم در دراز مدت به ضرر صدا و سيما تمام خواهد شد. آقاي رئيس جمهور به دليل اهميت وجايگاه مسووليتش که خودبه خود مشغله کاري را به دنبال دارد به احتمال زياد در جريان برنامه هاي تبليغي اين چنيني و همچنين موضع گيري هاي انتخاباتي روزنامه هايي که از بيت المال ارتزاق نموده و علي الاصول مي بايست در انتخابات ها بي طرف باشند اما به نفع ايشان قلم مي زنند، قرار ندارند. اما جهت استحضار ايشان بايد يادآور شد که جمع قابل توجهي بر اين باورند که در صورت ادامه اين روند در صدا و سيما، سفرهاي استاني آقاي احمدي نژاد به کارناوال تبليغات انتخاباتي تبديل خواهد شد. انتظار مي رود آقاي رئيس جمهور اجازه چنين وضعيتي را ندهند. تبليغات يک طرفه و استفاده از جايگاه هاي ملي و فراجناحي براي ارتقاي يک شخص يا گروه و جريان سياسي از منظر مردم مردود است. اگرچه مظلوميت تبليغاتي کانديدا هاي اصلاح طلب بر هيچ وجدان بيدار و آگاهي پوشيده نيست، اما تجربه نشان داده است که مردم هميشه صداي مظلومان را بيشتر و رساتر از کساني شنيده اند که از همه امکانات برخوردار بوده اند. مطلب را با اين سخن آقاي ميرحسين موسوي که در کنار آقاي سيد محمد خاتمي در همايش موج سوم بيان داشت، به پايان مي برم که مي گويد: اگر رسانه ملي نداريم، تک تک شما يک رسانه ملي باشيد. آفرينش:اولويتهاي انتخابات سالم و پرشور «اولويتهاي انتخابات سالم و پرشور»عنوان سرمقالهي روزنامهي آفرينش به قلم دکتر محمد مهدي مظاهري است كه در آن ميخوانيد؛کمتراز دوماه به برگزاري دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري وقت باقي است و مردم ايران بارديگر با راي تعيين کننده و سرنوشت ساز، حضور پرشور آگاهانه در صحنه هاي انتخابات، مسير پيشرفت مادي و کمال معنوي کشور را هموارتر خواهد نمود. بنابراين اولويت اصلي درارتباط با انتخابات، سالم سازي فضا براي برگزاري پرشور و آگاهانه وتلاش براي تحقق منويات رهبري در مشارکت حداکثري مردم وپرهيز ازهرگونه غوغا سالاري و عوام فريبي است. براي افزايش مطلوبيت اين انتخابات به بالاترين سطح ممکن، همه گروه هاي سياسي به ويژه محيط هاي علمي و دانشگاهي به عنوان کانون هاي اصلي مي بايستي با دعوت از کانديداهاي مختلف برنامه ها واهداف آنان را مورد کنکاش قرار دهند، چرا که حفظ جامعه و فضاي سالم رقابتي دراين انتخابات در گرو، حضور موثر تمام سلايق سياسي است.دربرگزاري با شکوه واخلاق مدار انتخابات، مولفه هاي فراواني دخيل اند، ازاين عناصر با عنوان کلي « اخلاق انتخاباتي» ياد مي شود. چرا که انقلاب اسلامي پيام آور اخلاق، معنويت، آزادي ودينداري ومردم سالاري ديني است. آنچه انتخابات رادرايران نسبت به ساير انتخابات در کشورهاي ديگر برجسته مي سازد، حاکميت آموزه هاي ديني و عمل نمودن به تکليف الهي و خدمت به مردم است. به نظرمي رسد برخي سهم خواهي ها وانحصار طلبي ها ازسوي گروه هاي خاص و تماميت خواهي در بهره مندي يکسويه از امکانات از آفت هاي تحقق انتخاباتي سالمد و پرنشاط و حداکثري باشد.تجربه عملي گذشته احزاب وگروه هاي سياسي نشان مي دهد درسه دهه اخير بيشتر جريان هاي سياسي فقط در موسم انتخابات فعال تر مي شوند ودرساير ايام نقش مثبت و سازنده اي در تحولات داخلي وخارجي ندارد. در صورتيکه اگر احزاب سياسي برنامه محور وهدفمند باشند، بي ترديد مي توانند با معرفي نامزدهاي اصلح، از بروز رفتارهاي غيراخلاقي وهنجار شکني در جامعه جلوگيري کنند، چرا که از جمله وظيفه احزاب در جامعه سهيم کردن افراد در قدرت سياسي جامعه است. احزاب وگروه هاي سياسي بايد ياد بگيرند درکنار رقابتي سياسي، با رعايت اخلاق و مصالح عمومي جامعه منافع ملي را نيز درنظر داشته باشند.در وضعيت فعلي، کشوراز لحاظ اقتصادي با مشکلات عديده اي دست وپنجه نرم مي کند. افزايش شکاف طبقاتي با تصاعد انشقاق سياسي ميان جناح هاي مختلف بدليل عدم لحاظ منافع ملي مي تواند تاثير منفي بر انتخابات آتي داشته باشد. از سوي ديگر برغم پايان حکومت نومحافظه کاران در کاخ سفيد و تمايل اوباما مبني بر بازگشت به ديالوگ و ديپلماسي براي راه حل و فصل مشکلات با ايران، به نظر مي رسد نفوذ سنتي لابي صهيونيستي در ارکان قدرت در آمريکا همچنان تهديدي براي ايران محسوب مي شود. لذا لزوم آرامش در فضاي سياسي کشور پيش از پيش احساس مي شود و بي ترديد حفظ آن، ضرورت و اولويت اول کشور است. اعتماد سازي منوط به وجود اثبات و امنيت واقعي در کشور وايجاد نوعي مردم سالاري ديني با دوام در کشور است. ايجاد موج ها وبحران هاي سياسي کوتاه مدت بدليل برخي مسئوليت گريزي ها، علي الخصوص انحصار طلبي ها مي تواند، ضربان جبران ناپذيري به امنيت در داخل کشور و وجهه بين المللي ايران در آستانه انتخابات رياست جمهوري وارد سازد. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 500]
-
گوناگون
پربازدیدترینها