تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکتهای مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه میتوانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدلهای [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804350604
![نمایش مجدد: شک دارم تا صد سال دیگر زبان فارسی بماند refresh](https://vazeh.com/images/refresh.gif)
شک دارم تا صد سال دیگر زبان فارسی بماند
واضح آرشیو وب فارسی:انتخاب: پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : هوشنگ ابتهاج: شک دارم تا صد سال دیگر زبان فارسی بماندهوشنگ ابتهاج با یادآوری برخی خاطرات سال های سپری شده، درباره بهترین شعری که از میان اشعارش می تواند معرفی کند، با تواضع نامرسوم در این دوران معاصر تاکید کرد: شعری که دلم می خواهد بگویم اما هنوز نگفته ام! امیر هوشنگ ابتهاج، متخلص به «ه. ا. سایه» اخیراً در حاشیه دیدار با شاعران و نویسندگان افغانستانی که برای برگزاری شب بخارا به ایران سفر کرده بودند، گفت و گویی داشته که در ویژه نامه نوروزی اعتماد منتشر شده است؛ گفت و گویی که حاوی حرف های تازه برجسته ترین شاعر زنده ایرانی است. استاد هوشنگ ابتهاج در این گفت وگو درباره سبک شعری، شاعر افغانستانی دوران معاصر، همراهی اش با گروهی از شاعران از جمله سیاوش کسرایی و دوران سپری شده گذشته و همچنین از اشعارش سخن به میان آورده است. - (درباره چرایی طرفداران زیاد شعر ابتهاج در دیگر کشوهای فارسی زبان) شاید، چون یک مقدار از مصائی که ما داریم با این کشورها مشترک است. یعنی ما دردهای مشترک و آرزوهای مشترک داریم. آرزوهای بشری و انسانی، آرزوهای کلی که متعلق به همه جوامع است. به هر حال مشکلات و گرفتاری هایی که ما در ایران داریم حتماً در افغانستان هم هست، در تاجیکستان هم هست. به طور کلی در ممالک دیگر هم هست، منتها زبان در میان این کشورها که نام بردم مشترک است. خب تا حدی این همزبانی و دردها و آرزوهای مشترک باعث شکل گرفتن روابط می شود اما البته به صورت الهام و پیام غیبی این روابط محکم و مستمر نخواهد شد، مگر اینکه روابط ادبی و ارتباط به گونه ای باشد که کشورها از اتفاقات فرهنگی هم درست و حسابی خبر داشته باشند. - مجموعاً زبانی که این روزها شاعران افغانستان در پیش گرفته اند زبان محاوره ای امروز هست و در ایران هم عده ای از جوانان همین کار را می کنند. اگر بخشی از شعرشان به این زبان باشد، باعث توسعه دادن زبان می شود اما اگر همه شعر به این زبان باشد، در معرض خطر خواهد بود، برای انکه هنوز این زبان عامه و زبان محاوره ای تثبیت نشده و شاعران و نویسندگان فارسی زبان چه در ایران و افغانستان و هر جای دیگر نباید ارتباط خود را با سرچشمه های اصیل زبان فارسی قطع کنند. زبان کلاسیک ما به مرور تثبیت شده و با کمک گرفتن از زبان نواحی مختلف به این شکل درآمده است. خوشبختانه زبان ما توانسته با گذشت بیش از هزار سال خود را زنده نگه دارد. - همه چیز اقوام ایران گنج است؛ زبان شان، آداب و رسوم شان، داستان ها و فولکلورشان، موسیقی شان... اینها گنجینه های بشری است. بحث این نیست که شما تعصب داشته باشید که فقط در ایران این جریان است. فرض کنید در یک جزیره دورافتاده در اقیانوس آرام یک قبیله ای هست. اینها بخشی از گنجینه بشری هستند؛ عادات، زبان و همه کارهایشان. اینها وقتی از بین برود، یک چیزی از آدمیزاد و از تاریخ آدم کم شده است. تعصب ایرانی و آمریکایی بودن و... نیست. اما زمانه و امکانات به شکلی شده که اوضاع دگرگون شده است. - در ایران کمتر از صد سال پیش شروع به جمع آوری ترانه های محلی کردند، حتی آن موقع هم دیر بود و آنچه جمع شد همه این ترانه ها نبود. مثلاً مردم شیراز ترانه «مستم مستم» را با تنظیم روبیک گریگوریان می خوانند. ایشان این را برای یک ارکستر و دسته کر نوشته بودند، حتی دیگر شیرازی ها هم این ترانه قدیمی را با آن تنظیم گریگوریان می خوانند. یعنی یک شخصی رفته آن تصنیف را برداشته، به شیوه ای دیگر برای گروه کر نوشته، حالا همه ناچار شدند که این ترانه را به همین شکل غیرعادی بخوانند. در نتیجه این ترانه محلی و ملی ضربش عوض شده است. - راستش را بخواهید من شک دارم تا صد سال دیگر زبان فارسی ما بماند. همه زبان ها در حال از بین رفتن هستند و انگلیسی دارد جایشان را می گیرد. زبان عمومی اینترنت انگلیسی است و شما بخواهی یا نخواهی باید با آن زبان کار کنید. همین حالا نگاه کنید که در زبان فارسی چقدر کلمه غیرفارسی مربوط به تکنولوژی داریم. خب 100 سال دیگر خدا می داند چه می شود. چند نفر دیگر صد سال دیگر می توانند حافظ بخوانند؟ هوشنگ ابتهاج: شک دارم تا صد سال دیگر زبان فارسی بماند مرتضی کیوان، احمد شاملو، نیما یوشیج، سیاوش کسرایی و هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه) - (درباره عبور زبان فارسی از زبان عربی) زبان هایی که پایه محکم دارند، می توانند این کار را بکنند، ولی این هجوم که الان داریم با آن فرق می کند. اولا باید مشخص کنم که من مخالف آمیخته شدن معقول زبان فارسی با دیگر زبان ها نیستم، چون اصلاً زبان خالص در هیچ جای دنیا ندارید. همین انگلیسی که در حال حاضر هست، مقداری کلمات فارسی هم در آن وجود دارد. حالا چقدر فرانسوی یا لاتین در آن است، بماند. مثلاً در زبان فارسی شما از «صبح» کلمه ای فارسی تر می شناسید؟ از «غم» فارسی و ایرانی تر کلمه می شناسید؟ اینها کلماتی هستند که از زبان دیگر آمده اند. شما می توانید بگویید پگاهتان خوش باد؟ به شما می خندند! راحت می گویید «صبح بخیر» هم صبح هم خیر عربی است. - (در پاسخ به معرفی برترین شعر از میان اشعار سایه) شعری که دلم می خواهد بگویم اما هنوز نگفته ام! باور کنید... راستش موقعیت فرق دارد. یک روز از شما می پرسند بهترین بیتی که از حافظ سراغ دارید کدام است؟ امروز یک چیزی می گویید فردا یک بیت دیگر را می گویید. برای خود من هم پیش آمده است. مثلاً روزی فکر کرده ام فلان بیت حافظ بهترین است، فردایش فکر کرده ام و بیت دیگری را انتخاب کرده ام. آن موضوع امروز است، فردا موضوع دیگری است. شما امروز از یکی از بچه هایتان دلخور هستین اما فردا هم او تا بگوید مثلاً بینی ام می خارد شما ناراحت می شوید. من نمی توانم یکی را انتخاب کنم، نمی دانم نمی شود گفت. واقعاً نمی دانم. - (درباره مجموعه منتخب اشعارش توسط دکتر شفیعی کدکنی) یک بار دکتر شفیعی آمد آلمان به من گفت: «سایه کتاب های خودت را داری؟» گفتم: «نه بعضی هایش را اینجا دارم، بعضی ها را در ایران دارم و بعضی ها را اصلاً ندارم!» واقعاً هم همین طوری بود. گفت: «من اشعارت را حفظ هستم. یک کاغذ و قلم به من بدهید.» از روی حافظه اسم شعرها را نوشت. وقتی آمدم تهران یک روز در خانه اش بودیم و آقای کیاییان هم آنجا بود. به من گفت «این منتخب را بده آقای کیاییان چاپ کند». بعد دیدم دستپاچه شده و می گوید من فلان شعر را از قلم انداختم. غزل «امشب به قصه من گوش می کنی» در انتخاب شفیعی نیست. بعد دستپاچه شده بود و می گفت چطور من این را از قلم انداختم. - من اگر سلیقه امروزم باشد، بیش از دو سوم شعرهایی که چاپ کردم دیگر چاپ نمی کنم. بعضی ها فکر می کنند من دارم شوخی می کنم یا خودم را لوس می کنم که مثلاً فلان شهر را می گذاشتم کنار، ولی من درجه بندی و دلایل فنی دارم. - (درباره سیاوش کسرایی و جمعی که برای او شعر می خواندند و سایه اظهارنظر می کرد) جمعی بودیم که هیچ به جمع های امروز شباهت نداشت. در یک جمله بگویم با همه گوناگونی که داشتیم برای هم می مردیم. سلیقه و شیوه شعرمان با هم فرق می کرد. باورهای اجتماعی مان با هم فرق داشت. سلیقه زندگی شخصی و رفتارمان با هم یکی نبود. طبیعی هم هست؛ بعضی ها هم به کلی متضاد و متخالف بودیم ولی هیچکدام اینها باعث نمی شد که از هم دور باشیم. - حتی به اعتبار پشتوانه دوستی که با هم داشتیم با شدت و بی رحمی از هم انتقاد می کردیم اما این باعث نمی شد قهر کنیم و دشمن همدیگر شویم. مثلاً من خاطرم هست شاملو شعری سروده بود برای واقعه ای که در تهران اتفاق افتاده... قطره های بلوغ از لمبرهای خیابان بالا می رفت... حالا فکر می کنم می بینم عجب فضایی داشتیم! با انتقادی که ما از او می کردیم، او حق داشت تفنگ بردارد و هم ما را بکشد؛ آنقدر که انتقادهای ما شدت داشت اما هرگز به دوستی ما صدمه نخورد. آن شعر شاملو در آن زمان برای روشنفکرها هم قابل فهم نبود. ما بحث می کردیم و می گفتیم آخر این شعر را برای چه کسی گفته ای؟! منظورم این است که به پشتوانه رفاقت توانستیم شدیدترین مخالفت را با هم داشته باشیم و بر عکس آن هم بود و او به من می گفت، چرا فلان شعر را اینگونه گفتی و این شیوه را پیاده کردی. آن فضا دیگر هرگز به وجود نیامد. حالا متاسفانه فضا پر از عداوت و حسد و کینه است.
پنجشنبه ، ۵فروردین۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: انتخاب]
[مشاهده در: www.entekhab.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]
صفحات پیشنهادی
هوشنگ ابتهاج: شک دارم تا صد سال دیگر زبان فارسی بماند
مخالف آمیخته شدن معقول زبان فارسی با دیگر زبان ها نیستم چون اصلاً زبان خالص در هیچ جای دنیا ندارید چند نفر دیگر صد سال دیگر می توانند حافظ بخوانند بهترین شعرم شعری است که دلم می خواهد بگویم اما هنوز نگفته ام با انتقادی که ما از او می کردیم شاملو حق داشت تفنگ برداردهوشنگ ابتهاج: شک دارم تا صد سال دیگر زبان فارسی بماند/همه چیز اقوام ایران گنج است/متاسفانه فضا پر از عداوت و ح
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا هوشنگ ابتهاج با یادآوری برخی خاطرات سال های سپری شده درباره بهترین شعری که از میان اشعارش می تواند معرفی کند با تواضع نامرسوم در این دوران معاصربه گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا هوشنگ ابتهاج با یادآوری برخی خاطرات سال های سپری شده درباروحانى: ملت «برجام دو» را در ٧ اسفند سال گذشته کلید زدند / در جامعه انقلابی ما نباید اثری از دروغ، اتهام، بدگم
پروردگارا شادی این روزها را مایه ماندگاری امیدمان کن و امیدمان را پشتیبان تدبیرمان ساز تا همه با هم ایران را از میان تنگناهایی که مایه رنج ملت و سختی معیشت مردم است برهانیم نواندیش رییس جمهوری در پیام نوروزی به مناسبت حلول سال ۱۳۹۵ هجری شمسی با تشریح بخشی از دستاوردهای بزرگ مرییس جمهور: در جامعه انقلابی ما نباید اثری از دروغ، اتهام، بدگمانی، بدزبانی و تندخویی باقی بماند/باید از پیشگا
رییس جمهور در پیام نوروزی به مناسبت حلول سال ۱۳۹۵ هجری شمسی با تشریح بخشی از دستاوردهای بزرگ ملت ایران در سالی که گذشت تاکید کرد که سال ۹۵ سال امید و تلاش است تا ایرانی شایسته این ملت بزرگ بسازیم به گرارش امیدنامه متن پیام نوروزی حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی به اینمردمانی که به زبان فارسی کهن سخن می گویند/میمندسرزمین تاریخ زنده
کرمان - روستای تاریخی میمند به عنوان یکی از قدیمترین روستاهای جهان با حفظ سنت های کهن به جاذبه ای بی نظیر در زمینه گردشگری تبدیل شده است ذاکرنیوز – گروه استان ها شاید یکی از خوشحال کننده ترین خبرهای سال ۹۴ برای ایرانیان به ویژه مردم استان کرمان ثبت جهانی روستای تاریخی میمند بودجلوههای همراهی دولت و مجلس در سال همدلی و همزبانی
جلوههای همراهی دولت و مجلس در سال همدلی و همزبانی نامگذاری هر سال توسط رهبر انقلاب با نگاهی به گذشته و آینده و به منظور تسریع روند پیشرفت کشور انجام میپذیرد طی سالهای گذشته با توجه به مقتضیات و شرایط داخلی و خارجی کشور مسائل اقتصادی در اولویت قرار گرفته و نام سالها نیز درعلیخانی: مردم چهره سال هستند که فضای سیاسی را بار دیگر دگرگون ساختند
علیخانی مردم چهره سال هستند که فضای سیاسی را بار دیگر دگرگون ساختند روز نو در آستانه پایان سال 1394 نواندیش به گفتگو با تعدادی از فعالان سیاسی درخصوص چهره های سال 1394 و پیش بینی از تحولات سیاسی اقتصادی سال آینده پرداخته است علیخانی مردم چهره سال هستند که فضای سیاسی را باتولید صنعتی باتری لیتیومی تا ۳ سال دیگر
مجری طرح کلان ملی باتری های لیتیومی از آخرین وضعیت این طرح خبر داد و گفت امیدواریم این نوع باتری ها تا ۳ سال دیگر به مرحله تولید صنعتی برسند به گزارش تحلیل ایران با توجه اینکه موضوع طرح های کلان تقریبا دو سالی است به سوژه ای تبدیل شده که اجرایی شدن یا نشدن آن چند ارگان را درگتوقعم از خودم بالا رفته/ دیگر دوست ندارم به راحتی کار چاپ کنم
محمد کاظم مزینانی توقعم از خودم بالا رفته دیگر دوست ندارم به راحتی کار چاپ کنم شناسهٔ خبر 3581532 - چهارشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۱ ۰۵ فرهنگ > شعر و ادب نویسنده برگزیده جایزه جلال آلاحمد میگوید توقعش از اثر جدیدش بالاست و تمایلی ندارد که به راحتی آن را منتشر کند به گزارش خبرطاهری: طارمی یکی دو سال دیگر به اروپا برود بهتر است/قرارداد با برانکو را به زودی امضا می کنم
سرپرست باشگاه پرسپولیس گفت من و برانکو پس از صحبت هایی که با هم داشتیم به این نتیجه رسیدیم که اگر طارمی یکی دو سال دیگر اروپا برود برای خودش هم بهتر خواهد بود علی اکبر طاهری در خصوص موارد مختلفی همانند وضعیت پرسپولیس در جدول رده بندی لیگ برتر تمدید قرارداد با برانکو اردوی سرخ-
گوناگون
پربازدیدترینها