تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837569895
گفت و گو با مت دیمون درباره زندگی در مریخ
واضح آرشیو وب فارسی:هوش نیوز: اول قرار بود درو گدار این فیلم را کارگردانی کند. درو را نمی شناختم و رفتم او را ببینم و با هم صحبت کنیم. می خواستم ببینم با این کارگردان تازه نفس کار کنم یا نه. واقعا خیلی از او خوشم آمد و خیلی زود با هم رفیق شدیم.ماهنامه همشهری سینما 24 - ترجمه پوریا شجاعی: چطور وارد پروژه مریخی شدید؟ اول قرار بود درو گدار این فیلم را کارگردانی کند. درو را نمی شناختم و رفتم او را ببینم و با هم صحبت کنیم. می خواستم ببینم با این کارگردان تازه نفس کار کنم یا نه. واقعا خیلی از او خوشم آمد و خیلی زود با هم رفیق شدیم، و خب می خواستم با او همکاری کنم که یک دفعه کارگردانی Sinister Six به او پیشنهاد شد و درو هم از آن آدم های عشق کامیک بوک است و آن پروژه را قبول کرد. من هم با خودم گفتم «خیله خبم فک کنم پروژه کنسه دیگه». یک سال و نیم هم بود که کار نکرده بودم و خیلی هم نگرانش نشدم. بعد به من خبر رسید که ریدلی اسکات قرار است فیلم را بسازد. تا آن موقع ریدلی را از نزدیک ندیده بودم. حتی از کنار همدیگر هم نگذشته بودیم. رفتم به دیدن او و همه چیز خیلی سریع پیش رفت. اولین چیزی که گفتم این بود که «واقعا این فیلمنامه رو دوست دارم و تنها چیزی که باعث دودلی من می شه اینه که تازه «بین ستاره ای» رو بازی کردم و اونجا هم نقش کسی رو داشتم که تو یه سیاره دیگه جا می مونه، و خب یه جوریه اگه بعد از یه سال و نیم مرخصی بیام و دوباره نقش کسی رو بازی کنم که تو یه سیاره جا می مونه». ماجرای فیلم را برایش توضیح دادم و او گفت: «این دو تا فیلم زمین تا آسمون با هم فرق می کنن. این یکی قراره فیلم خیلی بامزه و سرحالی بشه. بیا بسازیمش». آن هجده ماه بیکاری ای که داشتید تصمیم خودتان بود یا اتفاقی افتاد؟ شش ماه اولش تصمیم خودم بود. چون ما از نیویورک آمدیم به لس آنجلس، و برای این که در مدت جا به جایی کنار خانواده ام باشم مدتی کار نکردم. مسئله دیگر این بود که واقعا فیلمی را پیدا نمی کردم که دوست داشته باشم در آن بازی کنم. خودتان که می بینید چه خبر است، وضعیت دشواری شده. دیگر از آن فیلم هایی که بیست سال راست کار من بوده نمی سازند. جور کردن پول آن فیلم ها سخت شده. بیشتر آن فیلمسازها الان مهاجرت کرده اند به تلویزیون. پس تهیه کننده ها ترجیح می دهند به جای درام های آپارتمانی، روی ایده های عظیم تر و بزرگ تر ریسک کنند. از این دست فیلم های خیلی ساخته می شود. مگر من چندتا از این فیلم هایی را که دوست دارم می توانم بازی کنم؟ می دانید منظورم چیست؟ فیلم هایی را می گویم که اصالت دارند و سرسری ساخته نشده اند. آیا فیلم های مریخی هم معمولا خیلی موفق نبوده اند. ساختن یک فیلم مریخی هم ریسک به حساب می آید؟ فکر نمی کنم آن قدری فیلم مریخی ساخته شده باشد که «فیلم مریخی» تبدیل به یک ژانر شده باشد. راستش به این قضیه تا قبل از این که شما اشاره کنید فکر نکرده بودم، پس امیدوارم که ما الان فیلم مریخی درست و حسابی را بسازیم. چه چیزی این یکی را از بقیه متفاوت می کند؟ فکر کنم یکی از بزرگ ترین تمایزها در این است که در در جه اول زمان زیادی از فیلم من خودم هستم و خودم، که این چالش بزرگی است. یعنی خب تشریفات و و زرق و برق های ناسا را هم داریم، و طرف دوم قصه هم کلا روی تلاش بقیه دنیا برای برگرداندن این آدم به زمین متمرکز شده. ولی نیمه دیگر فیلم من و ریدلی روی مریخ هستیم و آن بخه متفاوتی است. فیلم از مریخ شروع می شود و این یک جورهایی سوال به وجود می آورد؛ا ین که مثلا چه اتفاقی افتاده است؟ او چطور از آنجا سردرآورده؟ بخش دوم قضیه هم آن بخش ماموریت و سفر فضایی است که می خواهند او را به زمین برگردانند. پس از لحاظ ساختاری فکر می کنم خیلی با فیلم های دیگری که در مریخ ساخته شده فرق داشته باشد. ریدلی اسکات چطور شما را کارگردانی می کند؟ او مرا به یاد سودربرگ یا اسپیلبرگ می اندازد، از این نظر که فیلم را در حین فیلمبرداری در ذهن خودشان تدوین می کنند، پس اگر ازشان سوالی بپرسید مثلا می گویند: «نه، نه، من در این لحظه نما رو روی تو نگه می دارم»، و به خاطر همین بازیگر مسیرش را گم نمی کند. این طور نیست که مثلا بگوید: «نگران نباش، چند ما بعد که تدوین شد می فهمی قضیه چیه». دقیقا به شما می گوید که این نما چگونه استفاده خواهدشد، نمای بعدش و دو نمای بعد از آن قرار است چه باشند. او استوری بورد را هم می دهد و شما می توانید مثل یک کامیک بوک آن را ورق بزنید و ببینید، و خب این از نظر این که آدم بتواند تصور کند هر لحظه کجا قرار دارد، کار را خیلی راحت می کند. دیگر این که او تمام مدت ناظر بر همه چیز است، و اگر مشکلی وجود داشته باشد می بیند. پس به شما کمک می کند نتیجه نهایی را بهتر درک کنید؟ چند وقت پیش یک هفته اینجا بودم؛ داشتیم با هم فیلمنامه را بررسی می کردیم. او جوری صحبت می کرد که انگار همان موقع در حال فیلمبرداری بود. مثلا می گفت: «ما قراره از اینجا کات بزنیم به این، بعدش قراره کات بزنیم به این». در نتیجه درکی از نتیجه نهایی فیلم به دست می آمد. غیر از آن هم به همراه طراحان حصنه و دکور- که همه شان همیشه همراه اسکات هستند، بعضی هایشان حتی 35 سال است با او کار می کنن- به محل فیلمبرداری و دکورها رفتم. در گفت و گو با آنها هم جزییات بیشتری را فهمیدم. طراحی هایشان را نشانم دادند و... برای همین موقعی که زمان فیمبرداری رسید، نقشه راه همه را می دانستم. در آخر هم ریدلی مثل یک قاضی می آید و می گوید: «این یکی رو بیشتر کنید. او رو کمتر، بله، نه، غلط کردیم» و اینها. و به این شکل یک فیلم ریدلی اسکاتی ساخته می شود. می توانید نمودار شخصیتی مارک واتنی را ترسیم کنید؟ ایا کمی دیوانه می شود؟ جالب است، این یکی از تم های کتاب منبع اقتباس بود و در خیلی از نقدهای کتاب به آن اشاره شده. خب این از آن فیلم های اگزیستانسیالیستی در باب انزوا نیست. می توان آن طوری هم فیلم را ساخت، ولی فکر نمی کنم در این ابعاد بشود چنان فیلمی ساخت. شخصیت ما آدمی به شدت باهوش، کاربلد و خوش بین است که وقت خودش را با آه و ناله تلف نمی کند. او فقط سعی می کند بفهمد که «مشکل بعد چیه؟ خب، حالا مشکل بعدی چیه؟ من باید این مشکلات رو از سر راهبردارم تا بتونم زنده بمونم». او تمام مدت در یک قدمی مگر است. اگر مخزن اکسیژن خراب شود، می میرد. اگر دستگاه تصفیه آب کار کنکدند، از تشنگی می میرد. اگر شکاف و رخنه ای در اقامتگاه فضایی ایجاد شود، او به راحتی از درون متلاشی می شود. و تازه اگر هیچ کدام از اینها پیش نیاید، از گرسنگی خواهد مرد. آن قدر کار دارد که تمام روزهایش پر است. نویسنده کتاب، اندی وه یر هم یک دانشمند است و برای همین اجازه داده تا قواعد علمی تعیین کنند که «خب، چه اتفاقی می افتاد اگر من جایش بودم؟» او مثل یک تمرین فکری نشست و سعی کرد جواب این سوال را پیدا کند: «خب، اگر من بودم باید این کار را می کردم، یا آن یکی کار را. خب، بعدش هم باید این کار را بکنم». این داستان یک آدم خیلی باهوش است که به تدریج و مرحله به مرحله کارهایی می کند که برای زنده ماندن لازم است. واتنی در کتاب خیلی شوخ طبع و بامزه است. این ویژگی او در فیلم هم وجود دارد؟ خیلی چیزها، مثل آن مونولگ هایی که می گوید مستقیما از کتاب برداشت شده اند. معتقدم که این آدم ها از این نوع شوخ طبعی های در زمان بحران از خود بروز می دهند و درک خیلی خوبی از کنایه و شوخی دارند. کسانی که من دیده ام شغل پرخطری دارند و مدام در شرایطی قرار می گیرند که مجبور می شوند مرگ را دور بزنند، تمایل دارند با وضعیت های پرخطرشان شوخی کنند. پس اگر ما بتوانیم این را خوب دربیاوریم، فیلم بامزه ای می شود. بدون این که خطرات و ریسک های موجود در وضعیت شخصیت را فراموش کنیم. این شخصیت را چطور توصیف می کنید؟ خب، اون خیلی شبیه من است [می خندد]. اولین باری که فیلمنامه را خواندم، این طنز و شوخی که شما به آن اشاره کردید چیزی بود که مرا... راستش به یک جاهایی از فیلمنامه که می رسیدم بلندبلند می خندیدم. نکته اش اینجاست که به خاطر مشکلات و خطرهایی که شخصیت درش گرفتار نمی شد همه چیز را به شوخی و راحتی برگزار کرد. موقعیت خیلی خیلی جدی است. ولی همچنان می شود آن شوخ طبعی را داشته باشیم. من واتنی را یک آدم خیلی خیلی بامزه و همین طور خیلی خیلی باهوش می بینم. این چیزی است که درباره اش با درو گدار صحبت کردم. او انی فیلم را «یک نامه عاشقانه به علم» توصیف کرد. قضیه را یک جور تجلیل از علم و نبوغ بشر می دید. و این چیزی است که ما را پیش می برد. آدم هایی مثل واتنی حاضرند چنین خطراتی را به جان بخرند و به صورت بالقوه فداکاری هایی کنند، ولی درواقع به کشف ناشناخته ها علاقه دارند. من هیچ علاقه ای به کشف ناشناخته ها ندارم. همین دیروز گفتم که من هیچ وقت نمی توانستم یک پیشرو و این چیزها باشم؛ من باشم، همین ساحل شرقی آمریکا می مانم، ولم کنید. شما بروید و برایم تعریف کنید چطور است. من اینجا جایم گرم و نرم است! تحقیقات زیادی کردید؟ حس کردید نیاز است مباحث علمی فیلمنامه را یاد بگیرید؟ نه، اصلا. شما هرچقدر که بخواهید می توانید تحقیق کنید، ولی این بازیگری است. اگر درست اجرا شود، مخاطب هم باور می کند. معتقدم همیشه خوب است که بازیگر بداند دارد راجع به چی حرف می زند. وقتی یک بازیگر هیچ درکی از حرف هایی که در فیلم می زند نداشته باشد، مشخص می شود. اگر به طور کلی بفهمید جریان چیست و موانع کدام ها هستند، دیگر لازم نیست همه جزییات را بدایند. مثلا در «بین ستاره ای» حتی خود کریستوفر نولان هم از تمام قواعد فیزیکی فیلم آگاهی نداشت، چند فیزیک دان به عنوان مشاور فنی کنارش بودند. برای این کارها متخصصانی هستند که می توان از کمکشان استفاده کرد. از این داستان ها هم آدم همیشه می شنود که مثلا می گویند «فلان بازیگر آن قدر نقش وکیل را خوب بازی کرده بود که می توانست حتی در دادگاه رسمی هم دفاع کند». و خب آدم با خودش می گوید جمع کنید بابا! یک عمر طول می کشد که یک نفر در یک حرفه مهارت کسب کند. حالا هرچه که باشد. سخت است، و واقعا بی انصافی در حق حرفه ای های هر رشته است که مثلا بگوییم «این بازیگر سه ماه تحقیق کرده و حالا می تواند فضانورد شود». شاید بتواند روزنامه نگار بشود، ولی... [می خندد]! امروز چه صحنه ای را می گیرید؟ آنجا پشت سر من بزرگ ترین دکوری را که در دنیا ساخته شده می بینید. و آن هم بزرگ ترین پرده سبزی است که وجود دارد. این یکی از صحنه های شب است و برای همین آنها مجبور بودند همه جا را پوشش دهند. وقتی چند روز پیش رفتم و صحنه را دیدم گفتم وای! اصلا نمی توانستم ابعاد و عظمت آن را باور کنم. وقتی فیلمنامه را می خواندم که نوشته بود «شب، خارجی، مریخ، طوفان» با خودم می گفتم «خب... این قراره چه جوری باشه؟» بعد آدم می آید سر صحنه و می بیند پنکه هایی گذاشته اند به چه عظمت که وقتی روشن می شوند حس می کنی انگار وسط یک گردباد هستی. من خودم را رو به جلو خم می کردم که از طوفان رد شوم و آنها هم این ذرات را طرفم پرتان می کردند، بعدا هم در مرحله جلوه های بصری ریدلی قرار است شدت آن را کم و زیاد کند تا حسش بیشتر دربیاید. اساس قرار است اینجا غیرقابل سکونت ترین مکان در جهان به نظر برسد که واقعا عالی است، چون این صحنه ای است که مارک از گروه جدا می شود... وقتی چنین صحنه ای را ببینیم، واقعا باور می کنیم که آنها جدا مجبور بودند از هم جدا شوند. حتی از نوک قله اورست هم بدتر است. درست است که چندان برداشت های متعدد گرفته نمی شود؟ آره، خیلی خوب است. از تمرین ها هم فیلم می گیریم. اگر کسی خراب کرد مهم نیست، چون تمریناست؛ ولی اکثر اوقات به نتیجه خیلی خوبی می رسیم. برای همین است که کلینت ایستوود هیچ وقت با بازیگران تمرین نمی کند، او تمرین ها را هم فیلمبردای می کند. فکر نمی کنم دلیل این که چطور این آدم ها برای مدتی طولانی فیلم می سازند یک راز باشد. آدم با ضبط تمرین ها چیزی را از دست نمی دهد. آیا ویژگی مشترکی بین این کارگردان های بزرگی که تا به حال با آنها کار کرده اید وجود دارد؟ آره، بدون شک. این را چند سال پیش متوجه شدم. تک تک آنها، کسانی که ما به عنوان استادان فیلمسازی می شناسیم، مشتاق اند که نظرات افراد دوروبرشان را بدانند. نظرات تمام کسانی را که با آنها کار می کنند، بازیگران، دستیارها، کسانی که به شان تکیه می کنند. آنها هر پیشنهاد ممکنی را می خواهند. کلینت چند سال پیش به من گفت: «اگر پیشنهادت خوب باشه چرا نباید قبولش کنم؟ بعدا اعتبارش نصیب من می شه خب؟» و همه شان می گویند که اصلا هدف کار مشترک این است که خب، کار مشترک است. این دیکتاتوری است که روی پرده می رود. ریدلی می توانست یک نقاش شود، ولی فیلمسازی را انتخاب کرد چون یک چیزی در این اضطرابی که موقع جمع کردن آدم های مختلف برای انجام یک کار مشترک ایجاد می شود وجود دارد. او همچنان سرپرست همه است، ولی یک چیز جذابی در این روش ساخت و خلق یک اثر وجود دارد که در نقاشی نیست.
چهارشنبه ، ۴فروردین۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هوش نیوز]
[مشاهده در: www.hooshnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]
صفحات پیشنهادی
گفت وگوی فارس با یک حقوقدان درباره تخلف محمدرضا نجفی نمی توان با لفظ سرپرست قانون را دور زد/ فعالیت های نجفی د
یک حقوقدان با بیان اینکه نمی توان با لفظ سرپرست قانون را دور زد گفت در عمل و واقعیت می بینیم که آقای نجفی حکم داشته و در سمت خود فعالیت کرده و محدودیت هایی که در تبصره ۴ ماده ۲۹ قانون انتخابات ذکر شده رعایت نکرده است محمدهادی زرافشان مدرس و پژوهشگر حقوق انتخابات در گفت وگو با خویدئو: گفتگوی صمیمانه با خانواده نوروزی و محسن بنگر درباره اولین عید بدون هادی
پرسپولیس نیوز همسر و فرزندان هادی نوروزی هانی و هانا همراه با محسن بنگر در ویژه برنامه نوروزی شبکه یک حاضر شدند و از دوران نبود کاپیتان گفتند تماشا کنید مشاهده متن کامل خبر ویدئو گفتگوی صمیمانه با خانواده نوروزی و محسن بنگر درباره اولین عید بدون هادی در پرسپولیس نیوز یکشنگفت و گوی عیدانه کروش با حرف های مشکوک درباره حذف ایران از جام ملت ها
گفت و گوی عیدانه کروش با حرف های مشکوک درباره حذف ایران از جام ملت ها ورزش > فوتبال ملی - سرمربی تیم ملی می گوید امیدوار است یک نفر پیدا شود و تحقیقات گستردهای درباره جام ملتهای استرالیا انجام دهد فرهاد عشوندی-سعید اکبری عيدانه امسال ما هم با كارلوس كروش به سر شدموسوی در گفت وگو با فارس: اجرا نشدن قانون درباره نیروهای پیمانی وزارت نفت این حوزه را با مشکل مواجه می کند
نماینده مردم آبادان در مجلس به جلوگیری از طی یک مسیر قانونی در وزارت نفت در قبال نیروهای پیمانی اشاره کرد و گفت اگر وزیر نفت دستور اجرای قانون را ندهد درآینده نزدیک در این حوزه با چالش جدی مواجه خواهیم بود سیدشکر خدا موسوی نماینده مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با خاعتراف اردوغان درباره لزوم گفتگو با ایران
اعتراف اردوغان درباره لزوم گفتگو با ایرانتاریخ انتشار يکشنبه ۱ فروردين ۱۳۹۵ ساعت ۱۰ ۰۲ رئیسجمهور ترکیه گفت داعش تهدید مشترک برای ما و منطقه است و برای حل همه بحرانهای منطقه گفتگو با ایران برای ما مهم است به گزارش تسنیم محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه شامگاه دیروز ددیمیستورا: هنوز زود است درباره نتایج مذاکرات ژنو سخن گفته شود
دیمیستورا هنوز زود است درباره نتایج مذاکرات ژنو سخن گفته شود شناسهٔ خبر 3580290 - دوشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۶ ۴۶ اخبار کوتاه > بین الملل استفان دیمیستورا نماینده سازمان ملل در امور سوریه گفت نتایج مذاکرات پس از پایان این دور اعلام خواهد شد و هنوز زود است درباره دستاوردهای اینگفت و گو با رشیدپور درباره تمام جنجال هایش (2)
گفت و گو با رشیدپور درباره تمام جنجال هایش 2 تابستان آقای ضرغامی را جایی دیدم مرا دعوت کردند که مهمان برنامه شبکه سه در صبحگاه باشم من هم آنقدر دلم برای پخش زنده تنگ شده که بی هیچ حاشیه ای پذیرفتم و گفتم حتما می آیم سالنامه اعتماد - ساسان آقایی خودش یک نقض غرض است کسی که ااوباما و پوتین درباره خروج نظامیان روسیه از سوریه گفتگو کردند
به گزارش سرویس بین الملل�خبرگزاری صدا و سیما به نقل از خبرگزاری فرانسه از واشنگتن کاخ سفید اعلام کرد باراک اوباما و ولادیمیر پوتین رؤسای جمهور آمریکا و روسیه درباره خروج نسبی نیروهای روسیه از سوریه گفتگو کردند مشاهده متن کامل خبر اوباما و پوتین درباره خروج نظامیان روسیهفیلم | گفتگو با میرشاد ماجدی درباره وضعیت خونه به خونه | برنامه 90
خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام خبرگزاری فوتبالگفتگوی تلفنی اوباما و پوتین درباره سوریه
گفتگوی تلفنی اوباما و پوتین درباره سوریه روسای جمهوری آمریکا و روسیه درباره تحولات اخیر سوریه و خروج نظامیان روس از این کشور تلفنی گفتگو کردند خبرگزاری مهر کاخ سفید اعلام کرد باراک اوباما و ولادیمیر پوتین روسای جمهور آمریکا و روسیه درباره خروج نیروهای روسیه از سوریه گفتگو کردند-
گوناگون
پربازدیدترینها