واضح آرشیو وب فارسی:تحلیل ایران: خطر بحران ترکیه کمتر از بحران سوریه، که وارد ششمین سال خود می شود، نیست به رغم اینکه، بحران ترکیه هنوز در ابتدای راه قرار دارد و شرایط این دو کشور نیز فرق می کند. به گزارش تحلیل ایران ، «عبدالباری عطوان» سردبیر روزنامه الکترونیکی رای الیوم در مقاله ای نوشت: هر مقاله ای که در آن درباره ورود بحران سوریه به سالی جدید می نویسیم، آخرین تحولات در عرصه های سیاسی و نظامی سوریه را بررسی می کنیم به این امید که زاویه متفاوتی برای خواننده ارائه کنیم که به دلیل تکرار حوادث، احساس خستگی می کند ولی این بار به نظر می رسد که وضعیت فرق کرده یا اینکه ما فکر می کنیم که این گونه شده است. در این مقاله درباره نقطه محوری، که یکی از مهم ترین ستون های این عرصه بوده و چه بسا در آینده نیز خواهد بود یعنی سرنوشت «بشار اسد» رئیس جمهوری سوریه و مسئله ماندن یا نماندش در قدرت، سخن نمی گوییم بلکه درباره دشمنانش سخن می گوییم که کناره گیری وی از قدرت طی ماه های اولیه بحران را پیش بینی می کردند و این موضوع آن ایام خیلی زیاد مطرح می شد و به ویژه همسایه تُرک یکی از آنها بود که طی 5 سال گذشته نقش بارزی را در این بحران ایفا کرد؛ چه از طریق ایجاد ائتلاف های منطقه ای و بین المللی برای ساقط کردن رئیس جمهوری سوریه و چه از طریق حمایت از معارضان مسلح سوری و ارائه کمک به آنها یا به عبارتی بهتر از طریق تسهیل انتقال پول و سلاح و عناصر تروریستی به سوریه به منظور تسریع بخشیدن به این ماموریت (سرنگون کردن اسد). طی 5 سال گذشته نمی توانستیم تصور کنیم که روزی از روزها چشم هایمان را باز کنیم و شاهد انفجارهای تروریستی در قلب دو پایتخت ترکیه یعنی آنکارا، پایتخت «رسمی» و استانبول، پایتخت «تاریخی» آن باشیم. خطر بحران ترکیه کمتر از بحران سوریه نیست به رغم اینکه، بحران ترکیه هنوز در ابتدای راه است و شرایط دو کشور نیز فرق می کند. حمله ای، که روز شنبه یک عامل انتحاری با جلیقه انفجاری خود در قلب خیابان «استقلال» مشهورترین خیابان برای بازارگردی در استانبول انجام داد، چهارمین حمله در نوع خود از ابتدای سال تاکنون بوده است؛ این انفجار شمار قربانیان (حملات تروریستی ترکیه) را به 80 کشته و بیش از 300 زخمی افزایش داد. «افکان آلا» وزیر کشور ترکیه، روز یکشنبه اعلام کرد، عامل این حمله فردی به نام «محمد اوزترک» متولد سال 1992 در منطقه «غازی عینتاب»است- غازی عینتاب هم مرز با شهر«حلب» سوریه است- و معلوم شد که این فرد عضو «داعش» و تحت پیگرد بود، این بدان معناست که او کُرد و یا سوری نیست. آن چه این حمله را با حملات مشابه قبلی متمایز می کند این است که قربانیان این حمله 3 اسرائیلی هستند و بیشتر مجروحان آن را همچنین اسرائیلی ها شامل می شوند؛ امری که «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی را پریشان کرده و او را مجبور کرد که هشداری جدی به اسرائیلی ها درباره عدم سفر به ترکیه صادر کند. انفجارهای سابق به ویژه انفجاری، که در منطقه توریستی «سلطان احمد» در استانبول صورت گرفت، گردشگران آلمانی را هدف قرار داد و به کشته شدن 10 نفر از آنان انجامید. طبق اعلام منابع رسمی در ترکیه، حملات در خیابان استقلال و منطقه سلطان احمد مشابه بودند یعنی اینکه هر دوی این حملات یک هدف مهم را دنبال می کنند و آن ضربه زدن به موسم گردشگری ترکیه و ایجاد رعب و وحشت در دل گردشگران خارجی است که به نظر می رسد این هدف تا حدود اندکی محقق شده است؛ به گونه ای که رزرواسیون مراکز گردشگری برای موسم تابستان آینده تاکنون حدود 40 درصد کاهش یافته است و این وضعیت روند سعودی طی می کند. این یعنی خزانه ترکیه نزدیک حداقل 15 میلیارد دلار را از دست می دهد. (درآمد گردشگری ترکیه سالیانه حدود 36 میلیارد دلار است) یکی از غافلگیری های انفجار اخیر در خیابان استقلال این است که تمام کشته شدگان در این حمله اسرائیلی هستند به جز یک شهروند ایرانی بدشانس، که به صورت تصادفی در منطقه حادثه بود. این مساله هم آنکارا و هم تل آویو را آشفته کرده و پرسش های زیادی در این زمینه مطرح کرده است که آیا این حمله ماهیتی سیاسی دارد و به طور مثال به دنبال تخریب روابط ترکیه و اسرائیل است که در حال حاضر و در پی مذاکرات فشرده میان دیپلمات های طرفین، به سرعت به سمت عادی سازی پیش می رود؟ چه بسا هنوز زود است که با این رویکرد گمانه زنی کنیم؛ زیرا اطلاعات ارائه شده توسط آنکارا و تل آویو همچنان اندک است و تحقیقات نیز در مراحل ابتدایی قرار دارد ولی اگر مشخص شود عامل انتحاری، که جلیقه انفجاری اش را در خیابان استقلال در وسط گردشگران منفجر کرد، تعمدانه به دنبال کشتن اسرائیلی ها بود، (می توان گفت) این انفجار تحولی منحصر به فرد به شمار می رود که دارای پیامدهای زیادی می شود؛ زیرا هدف قرار دادن گردشگران اسرائیلی در سایه توافق های «اسلو»، تن دادن تشکیلات خودگردان فلسطینی به هماهنگی امنیتی برای حمایت از اسرائیلی ها- چه شهرک نشین باشند و چه نظامی- و تمایل جنبش «حماس» برای محدود کردن عملیات های استشهادی در داخل اراضی اشغالی و منحصر شدن این عملیات ها به نظامیان، در حال «منقرض» شدن است. این موضوع که وزیر کشور ترکیه داعش را مسئول انفجار اخیر اعلام کرد همان گونه که این گروه مسئول انفجار منطقه سلطان احمد معرفی شد، قانع کننده و موجه نیست آن هم به یک دلیل ساده؛ چرا که داعش مسئولیت هیچ کدام از انفجارهای ترکیه را بر عهده نگرفته، این در حالی است که این گروه در به عهده گرفتن مسئولیت انفجارها در مناطق دیگر تردید نمی کند و به سرعت مسئولیت خود را اعلام می کند همان گونه که مسئولیت حمله 10 روز پیش در شهر «بن قردان» تونس واقع در در نزدیکی مرزهای این کشور با لیبی را به عهده گرفت. اگر اتهام های رسمی دولت ترکیه مبنی بر مسئول بودن داعش در حمله اخیر استانبول صحت داشته باشد این یعنی نقض آتش بس اعلان نشده میان دو طرف است. ما و پیش از ما دولت ترکیه نیز باید وقوع حملاتی خطرناک تر را پیش بینی کنیم که تفرجگاه های توریستی معروف در جنوب را هدف قرار دهد همان جایی که اکثر گردشگران آن را شهروندانی از کشورهای اروپای غربی و اروپای شمالی به ویژه انگلیس و اسکاندیناوی شامل می شوند و تعداد آنها در مجموع 36 میلیون گردشگر در سال تخمین زده می شود. زمان حمله وحشت آور و چالش برانگیز است زیرا یک ماه پیش از افتتاح نمایشگاه «اکسپو»، که به میزبانی ترکیه در تفرجگاه «آنتالیا» در جنوبش این کشور برگزار خواهد شد، رخ داده است به ویژه اینکه دولت ترکیه به این نمایشگاه برای به حرکت درآوردن چرخ اقتصادی کند شده اش بسیار امید بسته است. موضوع قابل توجه این است که ترکیه برای تبلیغ گردشگری این کشور و نشان دادن اوضاع آرام در تفرجگاه ها از ستاره های جهانی مانند «جنیفر لوپز» ، «مادونا» و «جاستین بیبر» دعوت کرده است و بعید نیست که انفجار اخیر منجر به پیچیده شدن این ماموریت شود. دولت ترکیه در حال جنگ در 3 جبهه است بدون آن که همپیمانی داشته باشد که بتواند به آن اعتماد کند: نخست: حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک)، که مورد حمایت روسیه و «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری آن و دشمن سرسخت «رجب طیب اردوغان» (رئیس جمهوری ترکیه) است. دولت ترکیه این حزب را متهم کرده است که مسئول 2 انفجار اخیر در آنکارا است که چند هفته پیش منجر به کشته شدن 30 نفر شدند. دوم: حزب «اتحاد دموکراتیک کُردهای سوریه» است که دولت ترکیه از مشارکت نمایندگانش در مذاکرات ژنو سوریه جلوگیری کرد و قابل توجه اینکه، این حزب مورد حمایت همزمان آمریکا و روسیه است. سوم: داعش، البته اگر اتهام های وزیر کشور ترکیه مبنی بر مسئول بودن این گروه در انفجارهای منطقه سلطان احمد و خیابان استقلال درست باشد. این سه دشمن از نوع سنگین وزن ها هستند که در درجه بالایی از خطر قرار دارند. این خطر از آن جا ناشی می شود که حزب کارگران کردستان در بافت اجتماعی و جغرافیایی ترکیه تنیده شده است و باندهایی خفته و بیدار در دو پایتخت و دیگر شهرهای ترکیه دارد ولی حزب اتحاد دموکراتیک کُردهای سوریه و شاخه نظامی آن یعنی «یگان های حمایت مردمی» در نزدیکی مرزهای ترکیه و سوریه مستقر هستند. اگر به داعش منتقل شویم، می بینیم که طبق گزارش های خبری، بیش از دو هزار عضو این گروه تروریستی از اتباع ترکیه هستند و در میان برخی اقشار جوان متدین این کشور نیز هوادارانی دارد. اکنون و به مناسبت ورود بحران سوریه به ششمین سال خود، درخصوص بحران و بن بست اردوغان و دولت و کشور او و بیشتر شدن دشمنان در اطرافش سخن می گوییم... حالا باید دید با ورود این بحران به هفتمین سال خود، درباره بحران چه کسی سخن خواهیم گفت؟ پاسخ را به شما واگذارم می کنیم و باب گمانه زنی ها نیز باز است. منبع: تسنیم
سه شنبه ، ۳فروردین۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تحلیل ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]