واضح آرشیو وب فارسی:پرگون: رحمت الله فروهر در سن 42 سالگی همه را شگفت زده کرد و با شرکت در مسابقات «مستر 1» در سطح استان فارس مدال برنز این مسابقات را کسب نمود.مصاحبه ای که در ادامه مشاهده خواهید کرد گفتگوی اختصاصی پرگون با مدال آور پرس سینه استان فارس رحمت الله فروهر می باشد: نقّاش ساختمان هستم رحمت الله فروهر ، متولد 1352 در شهر کارزین از توابع شهرستان قیروکارزین استان فارس هستم. دو فرزند دارم که اولی 4 و دومی 2 و نیم سال سن دارند. شغلم نقاشی ساختمان است. بیش از 10 سال سابقه ی بدنسازی دارم و نزدیک به 1 سال است که این ورزش را به صورت حرفه ای دنبال می کنم. در مسابقات بدنسازی شهرستان چندین کسب مدال کرده ام. در رده ی «مستر 1» برای اولین بار بود که شرکت میکردم و خوشبختانه توانستم با رکورد 140 کیلو در پرس سینه مدال برنز این مسابقات را در سطح استان کسب کنم. اراده ی ورزش کردن در بین جوانان نیست در این سن به صورت جدّی ورزش را دنبال میکنم تا جوانان بدانند که ورزش سن و سال ندارد. متآسفانه اراده ی ورزش کردن در بین جوانان ما کم شده ، و تعدادی نیز به دلیل مشکلات مالی نمی توانند ورزش حرفه ای را دنبال کنند ؛ چراکه تغذیه ی حرفه ای هزینه بردار است و خیلی از خانواده ها متأسفانه از پس این هزینه ها بر نمی آیند. امّا شهرستان ما از لحاظ نیروی انسانی ظرفیت بسیار بالایی دارد. لطف خدا مسیر زندگی ام را تغییر داد چیزی که باعث شد وارد مسابقات بشوم انگیزه و خودباوری بود که جناب آقای قائدی مربّی عزیزم در من ایجاد نمودند. زمانی که عازم مسابقات بودم به دوستانم قول دادم که با مدال برمیگردم. امّا حقیقتاً اگر مدالی هم کسب نکرده بودم ناراحت نمیشدم ، چراکه حضور در چنین میدان هایی برای من در حکم مدال بود. چند سال قبل از اینها ، در جمع هایی شرکت میکردم که امروز همه ی آنها در NA مشغول بازگشت به زندگی دوباره هستند. امّا عنایت الهی بود که من خیلی زود از آن مسیر سیاه برگردم و در چنین عرصه ای عرض اندام کنم. همینکه مسیر زندگی من تغییر کرد برای من در حکم مدال بود و از این بابت خدا را شاکرم. خانواده ام نه تنها مشکلی با ورزش حرفه ای من ندارند ، بلکه مشوّق من بوده و هستند. هم سن و سالهای من ورزش را برای خودشان تمام شده حساب میکنند ؛ ولی به همه ی آنها میگویم که هر زمان به سراغ ورزش بیایند آغاز یک زندگی تازه خواهد بود. با یک کیسه خرما به مسابقات رفتم اوایلی که وارد سالن مسابقات شدم ، به رقبایم که نگاه میکردم تفاوت را احساس میکردم. امکانات خوراکی و سخت افزاری و نرم افزاری که آنها داشتند ، با داشته های ما قابل قیاس نبود. ما با یک کیسه پُر از قَسبَک (نوعی خرمای صادراتی) رفته بودیم و رقیب های ما با مکمل های چند میلیونی وارد عرصه شده بودند. از همه ی هم باشگاهی های عزیزم که به من روحیه دادند و در من انگیزه ایجاد نمودند تقدیر و تشکر میکنم و امیدوارم در میدان های بزرگتری بتوانیم با مدال آوری گوشه ای از این لطف های بی اندازه را جبران نمایم. متشکرم پایان گفتگو/
چهارشنبه ، ۲۶اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرگون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]