تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 17 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر چیز دارای سیماست، سیمای دین شما نماز است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826808046




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دلنوشته ای از زیرِ زمین!


واضح آرشیو وب فارسی:انتخاب: پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : روز سه شنبه بود، مثل هر روز در کارگاه تاریک و تو درتوی مترو درگیر کار بودیم که ناگهان در مقابلم چهره آشنایی را دیدم؛ باورم نمی شد، خودش بود محسن هاشمی! چهار سال بود که ندیده بودمش، قبلا که مدیرعامل مترو بود مرتب وبیش تر از معاونان و مدیران زیردستش به ما سرمی زد، شنبه و جمعه نداشت، گاه می شد که به خاطر مشکلات ترافیکی یا لزوم بهره برداری از پروژه، تعطیلات عید و تاسوعا و عاشورا را هم مجبور بودیم کار کنیم و یک دفعه می دیدیم مهندس هاشمی صبح زود یا بعد از وقت اداری در حال سرزدن به کارگاه ها سراغ ما هم می آمد. با همه تک تک احوال پرسی می کرد و خسته نباشید می گفت، از کارگرهای افغانی تا افراد پیمانکار و ما که به عنوان ناظر و نماینده مشاور در کارگاه بودیم، یک راست می رفت سراغ جزئیات فنی، برنامه زمان بندی و قولهایی که برای پیشرفت پروژه داده بودیم. تا دقیقا مطمئن نمی شد که مشکل کار کجاست و چگونه حل می شود رها نمی کرد. یک بار بخاطر می آورم هنگام بازدید توسعه خط یک تا تجریش، برای بررسی وضعیت پروژه داخل تونل نیمه تمام شد، واقعا وضعیت خطرناک بود اما مهندس هاشمی اصرار داشت مسیر را بررسی کند، به همین خاطر پیاده وارد شد و جلوتر از دیگران به سمت ایستگاه بعد حرکت کرد، یکدفعه سفره آب زیر زمینی کف تونل که هنوز کامل نشده بود، زیر پایش را خالی کرد، درون حفره پر از آب افتاد که کارگران نجاتش دادند. اما 5 سال بود که دیگر از مهندس هاشمی خبری نداشتم ، در ایستگاه فرودگاه مهرآباد با تلاش و چانه زنی های زیاد توانسته بود موافقت مسئولین سازمان هواپیمایی کشور و فرودگاههای کشور را برای احداث آن و اتصال فرودگاه مهرآباد به شبکه مترو بگیرد تا بخش زیادی ازمشکلات مردم در رفت وآمد سر موقع به فرودگاه و ترافیک میدان آزادی حل شود و با سرعت کارگاه های خط را فعال و بخشهای زیادی از تونل را حفر کرد. وارد کارگاه که شد، مثل قدیم با کارگران و مهندسان شروع به احوالپرسی کرد و از پیشرفت پروژه و جزئیات پرسید. مثل آنکه با وجود همه بی مهری هایی که در حقش شده بود هنوز دلش برای مترو می تپید و دوست داشت سریعتر برنامه ها و زحماتش به بار بنشیند. *-* وقتی دید با تکمیل خط، دسترسی مردم با مترو به فرودگاه آسان می شود خوشحال شد. ولی از آنجا که با وجود گذشت 5 سال، هنوز قطار سه واگنه کاملا اتوماتیک و بدون اپراتور مورد نظر او و تجهیزات ثابت آماده نشده بود، غم پنهانی در چهره اش دیده می شد. اما سعی می کرد مثل همیشه با روی گشاده کارگران و مهندسان را تشویق به کار بیشتر کند. بعد از احوالپرسی گفت برای ماموریت عمران دانشگاه عازم گرگان است، پروازش تاخیر داشته و از فرصت استفاده کرده تا سرزده به کارگاه مترو سری بزند، در همان زمان کوتاهی که در کارگاه قدم می زد ، از اینکه با چه زحمتی توانسته است این خط را تصویب، طراحی و جانمایی کند و مجوز استفاده از املاک در منطقه فرودگاه و تجهیز کارگاه را بگیرد احساس غرور داشت و خوشحالی از نزدیک به آماده شدن خط در چهره اش دیده می شد. او رفت که به پرواز و ماموریت عمرانی در استانها برسد و من هم به سرکار خود بازگشتم و مدام ذهنم مشغول بود، سوالات زیادی داشتم که نمی دانستم جوابش را از چه کسی بگیرم:  چه می شد ، اگر بخاطر مسایل سیاسی ، مدیریت مترو معامله نمی شد؟ شاید در این صورت تا الان بسیاری از پروژه های نیمه تمام و رها شده مترو تکمیل شده بود و مردم بجای تنفس هوای آلوده و معطل شدن در ترافیک می توانستند براحتی از مترو استفاده کنند. چه می شد که بجای حرکتهای نمایشی و راه اندازی خطی که قطار، تجهیزات ثابت کامل و هواکش ندارد، بصورت زیربنایی و کامل راه اندازی و از آنچه که با این همه تبلیغات اعلام می شد مسافرگیری کامل می شد؟ چه می شد که بجای انتصابات جناحی ، افراد متخصص و با تجربه از درون خود مجموعه به مدیریت آن می رسیدند؟ و سوالات دیگری که به ذهنم رسید اما جرات بازگو کردنش را ندارم، آن روز با ذهنی پر از سوال به خانه رفتم ، اما اتفاقی که بعدا افتاد جواب بخشی از سوالاتم را داد: از حراست و مدیران ارشد مترو افرادی را که آن روز در کارگاه با مهندس هاشمی به احترام 20 سال تجربه مدیریتی و زحمتی که برای متروی تهران کشیده بود پذیرا شده بودند، سلام واحوالپرسی کردند و با او چند قدمی همراه شدند، مورد سوال و اعتراض قرار دادند تا بفهمند علت این بلاتکلیفی ها و خسران هایی که به مردم و شهر وارد می شود چیست!


سه شنبه ، ۲۵اسفند۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: انتخاب]
[مشاهده در: www.entekhab.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن