واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه شهرآرا: ...ولی همه چیز به ما بستگی دارد. بستگی به اینکه چقدر بخواهیم از هوای جدید سال نو بیشتر تنفس کنیم و لذت شادبودن را بیشتر برای خودمان و خانواده مان به ارمغان بیاوریم. شاید چند نکته حقوقی بتواند عیدی زیباتر و بی دردسرتر را برایم رقم بزند. حقوق را اگر بد فهمیده باشیم و آموزش های حقوق شهروندی را تحت عنوان الزام ماده٢١١ قانون برنامه پنجم توسعه بد به خوردمان داده باشند، فکر می کنیم که همیشه حق به جانب هستیم. خیلی ساده اینکه تصور می کنیم ما حق مطلق هستیم درنتیجه چهارتا تکنیک دعوای حقوقی لازم است یاد بگیریم که زندگی خودمان، خانواده مان و همسایه ها و دوستانمان را به جنگ و گروکشی قضایی تبدیل کنیم. کافی است یک تازه کار حقوقی به یکی از زوجین یاد دهد که از نظر حقوقی چگونه می توانی طرف مقابلت را در منگنه و اجبار قانونی قرار بدهی و با این نسخه حقوقی، دعوایی را رقم بزند که قربانیانش نه روان طرفین ازدواج که کودکان بی گناه و معصوم باشند. جدا حقوق این نیست، حقوق حق ها را برای دعواکردن یاد نمی دهد و جیب حقوق بلدها را نباید پر کند. حقوق مسیر یک زندگی سبز و مسالمت آمیز و صمیمانه را یاد می دهد که اگر کسی پایش را روی پایمان گذاشت، یاد داشته باشیم محترمانه از او بخواهیم که اگر کمکی نیاز دارد به او بدهیم نه با نگاهی خشمگین به اصطلاح «حقش را بگذاریم کف دستش.» بهار که می شود باید کدورت ها را رها کنیم تا کمربند تنگ زندگی خفه مان نکند نه ما را و نه خانواده و نه دوست و آشنا را. یک مقدار دست برداشتن از دعاوی قضایی و گذشت کردن برای ما و خیلی دیگر حس متفاوت بودن و مهربان بودن را همراه با بهار رقم می زند. کافی است عفو کنیم از یک بوق ساده پشت چهارراه تا سبقتی که به ناگاه در جاده های بهاری یک هم وطن می گیرد. و چه زیباست آنکه می خواهد امید را به جای قصاص در قلب یک خانواده مضطرب بکارد. احتمالا وقت مرگ هم عزرائیل حلق آویزش نمی کند بلکه دست به دست هم برای یک گردش شاد ابدی خواهند رفت. بهار وقت لارج شدن است. لارج شدن به معنای چاق شدن در عید نیست که البته از عوارض آن است بلکه به معنای دست و دل بازشدن با هبه کردن است. از نظر حقوقی و مطابق ماده ٧٩۵ قانون مدنی هبه عقدی است که افراد بدون هیچ چشم داشتی چیزی را در قبال هیچ چیز مجانا به طرف مقابلشان می دهند و البته این درظاهر است چون در واقع محبت وی را خریده است. محبتی که با نو شدن ایام طعمی دیگر دارد. جالب اینکه گفته می شود انگیزه هبه باید کسب محبت باشد که اگر چشم داشتی برای جبران وجود داشته باشد در واقع قرض است یعنی مثلا پولی را به فرزند دوستان قرض (موضوع ماده ۶۴٨ قانون مدنی) می دهیم تا پدرش به فرزند ما مقدار برابری را برگرداند. در اینجا طرفین ناخودآگاه می فهمند که محبتی در میان نیست و البته کارشان بی اجر و ارزش می شود.باید هبه کنیم تا دوستی درو کنیم. مثلا وقتی به کارگر خدماتی یا رفتگر محجوب خیابان یا کودک یتیم همسایه هدیه می دهیم ما به ازای آن قطعا چشم داشتی نداریم جز کلی انرژی بهاری برای شادی خودمان و خانواده مان. روزگار تلگرام و زندگی مجازی آه از نهاد انسان اجتماعی بلند کرده است. تصور می کنیم که در فضای مجازی روی پل های عصر ارتباط پا گذاشته ایم ولی نگاهی که به اطرافمان بیندازیم خواهیم دید که همه از ما دور شده اند و به ما نگاهی همچون افراد منزوی و درونگرا و معتاد دارند. به هر حال سال نو بهانه ای برای با هم بودن و سراغ هم رفتن به صورت فیزیکی و به اصطلاح چهره به چهره است. بیایید در ایام عید شبکه های اینترنت خودمان را فیلترینگ کنیم و با دنیای واقعی از با هم بودن لذت ببریم. دعای همسری را سراغ دارم که می گفت: خدایا! خوشی های من و دخترم را اینترنت گرفت. آن را از شوهرم بگیر تا خوشی هایمان برگردد.
سه شنبه ، ۲۵اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روزنامه شهرآرا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]