واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سخنگوي سازمان مجاهدين: آقاي موسوي برخلاف دوران هاشمي رفسنجاني و خاتمي، دوره جديد و مديريت فعلي را براي کشور نگران کننده يافتهاند. سخنگوي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي با اشاره به کنارهگيري بيستساله مهندس ميرحسين موسوي از عرصه سياست و عدم حضور در دو انتخابات هفتمين و نهمين دوره رياست جمهوري به عنوان کانديدا و به رغم تلاش هاي صورت گرفته، به اين سئوال و ابهام بزرگ بسياري از اصلاحطلبان که چرا آخرين نخستوزير ايران امروز کانديداي انتخابات رياست جمهوري شده است، از ديدگاه خود پاسخ داد. محسن آرمين در گفتگو با قلم ، گفت:«جناب آقاي مهندس موسوي چهره خوشنام و داراي سابقه و کارنامه روشن و تحسين برانگيز در انقلاب و نيز در عرصه سياسي و سطوح عالي مديريت در دوران پس انقلاب هستند ايشان همواره مورد احترام مردم و اصلاحطلبان بوده و يکي از چهرههاي محوري جناح چپ خط امام که اصلاحطلبان امروز هستند به شمار ميآمدند.» عضو شوراي مرکزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ادامه داد:«حضور مهندس موسوي در عرصه رقابت رياست جمهوري از منظرهاي مختلف قابل ارزيابي است از جمله اينکه ايشان طي دو دهه گذشته از فعاليت سياسي علني کناره گيري کردند، در جريان انتخابات سال 76 نيز آقاي موسوي اولين گزينه اصلاحطلبان براي نامزدي انتخابات رياست جمهوري بودند، اما به رغم اصرار فراوان از پذيرش نامزدي خودداري کردند.» وي افزود:«در انتخابات سال 80 نيز اولين گزينه اصلاح طلبان ايشان بودند که باز به اصرارها پاسخ مثبت ندادند، اکنون بايد پرسيد چه عاملي موجب شده است که آقاي موسوي در تصميم خود که حدود دو دهه گذشته به آن پايبند بودند تجديد نظر کنند؟ به نظر من اصليترين علت اين تغيير تصميم همان دغدغه و نگراني عميقي است که اصلاحطلبان و تمام علاقهمندان به کشور و سرنوشت ايران را به تلاش براي تغيير وضع موجود واداشته است.» آرمين ادامه داد:«به نظر من آقاي موسوي برخلاف دوران رياست جمهوري آقايان هاشمي رفسنجاني و خاتمي دوره جديد و مديريت فعلي را براي کشور نگران کننده يافتهاند و علت حضور ايشان در عرصه رقابت رياست جمهوري چيزي جز اين نگراني شديد نيست. بنابراين برخلاف پارهاي تحليلها و گمانها حضور آقاي موسوي در عرصه رقابت رياست جمهوري نشانه همراهي و هم سويي ايدهها و افکار ايشان با جريان اصلاحات و شخص آقاي خاتمي به عنوان برايند جريان اصلاحي است از اين جهت تصور ميکنم که تحليل صحيح و اتخاذ موضعي درست و مناسب در شرايطي پيچيده و مبهم کنوني نيازمند درايت و هوشياري بيش از دورههاي گذشته است.» اين عضو شوراي مرکزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران خاطر نشان کرد:«انصراف جناب آقاي خاتمي براي اصلاحطلبان و به ويژه بخش جوان و پرشور بدنه اصلاحطلبي البته حادثه نامطلوبي بود، بدنه جوان اصلاح طلب طي ماههاي اخير انصافا تحرکي مسوولانه از خود نشان داد و آگاهي و درکي تحسين برانگيز از خود به نمايش گذاشت. امروز نيز اين بخش با تغيير شرايط ناشي از کنار رفتن آقاي خاتمي در موقعيتي حساس قرار گرفته که براي مديريت آن نيازمند آگاهي و مسووليتي از همان جنس است؛ به ويژه اينکه فتنهگريهاي پنهان که پس از خاتمي، موسوي را هدف گرفته در جريان است تا چهرهاي مخدوش و غير واقعي از ايشان در اذهان طبقه متوسط به ويژه بخش جوان و تحول خواه ترسيم کند.» وي گفت:«در شرايط ناشي از خلا حضور آقاي خاتمي اين وضعيت چندان غير طبيعي نيست، بايد در انديشه عواملي بود که اين شرايط را به وضعيت مطلوب تبديل و فتنهگريها و عمليات رواني پنهان را خنثي کند.» آرمين در بيان و تشريح اين عوامل يادآور شد:«اولين مسئله تحرک احزاب و گروههاي اصلاح طلب در اتخاذ تصميم و موضع جديد انتخاباتي است. بدون شک احزاب و تشکلهاي اصلاحطلب براي اتخاذ موضع انتخاباتي جديد ناگزير از طي فرايند مشخصي براي رايزني با بدنه حزبي خود در رسيدن به موضع تشکيلاتي هستند اين فرايند با توجه به محدوديت زماني که تا انتخابات داريم نميتواند و نبايد طولاني باشد رسيدن احزاب و تشکلهاي اصلاح طلب به موضع انتخاباتي مشخص ميتواند نقش موثري در پايان دادن به اين وضعيت داشته باشد.» وي شفافتر شدن گفتمان مهندس موسوي را از ديگر عوامل مهم دانست و توضيح داد:«آقاي مهندس موسوي گرچه طي دو دهه گذشته از رصد کردن تحولات سياسي کشور غافل نبوده و يا حساسيت اوضاع سياسي و تحولات را تعقيب ميکردند و در برخي موارد واکنشها و مواضع روشني در قبال پارهاي موارد اتخاذ کردند، اما به هر حال در عرصه فعاليت علني سياسي حضور نداشتند. ديدگاههاي ايشان براي نسلهاي دوم و سوم انقلاب چندان شناخته شده نيست. شفافتر شدن گفتمان ايشان و دقيقتر شدن شعارها و شرح و تبيين جامعتر ديدگاهها و مواضع فکري ايشان درباره مقولات و مسائل مورد توجه بخشهاي متوسط و قشر جوان جامعه نظير آزادي، جمهوريت، حاکميت قانون مسائل زنان، جوانان و اقوام ميتواند به اقدامهاي موجود پاسخ داده و تغيير وضعيت موجود را تسريع کند.» آرمين ضمن تاکيد بر ضرورت داشتن يک رسانه گفت:«موسوي فاقد رسانه است.رسانه ملي در همين مدت کوتاه نشان داده است که مانند دورههاي گذشته همچنان موظف به حمايت از يک جريان است و قرار نيست در انتخابات آينده بي طرفي پيشه کند. بخش اعظم رسانههاي مکتوب و شفاهي کشور نيز به لطف دولت مهرورز در اختيار جريان حاکم است، پيش بيني ميشود پس از خارج شدن آقاي خاتمي از صحنه رقابت، عمليات و تبليغات سوء عليه آقاي موسوي آغاز و رفته رفته تشديد شود. اين درست است که عمليات و تهاجم مذکور تا حدودي ميتواند به برخي ابهامها دربارهي آقاي موسوي پايان دهد و نهايتا اوضاع را تا حدودي به سود ايشان تغيير دهد اما وجود رسانهاي که بتواند ديدگاههاي ايشان را به روشني تبيين کند براي خنثي کردن تبليغات مذکور ضروري است.» وي ضمن تاکيد بر ضرورت اجماع اصلاحطلبان اضافه کرد:«اصلاحطلبان نبايد فراموش کنند که اين انتخابات براي آنها از اين جهت متفاوت است که فرصتي منحصربه فرد را براي توقف روند نامبارک کنوني و پايان دادن به وضعيت فعلي که اوضاع کشور را در عرصههاي اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي سخت مخاطره آميز کرده است فراهم خواهد آورد. حضور کانديداهاي متعدد اصلاحطلب از اين جهت که ميتواند به نقد اوضاع کنوني از منظرهاي مختلف و آگاهي هر چه بيشتر مردم از شرايط فعلي بيانجامد البته امر مثبتي است، اما اگر اين حضور نهايتا به رقابت کانديداهاي اصلاحطلب منجر شود آشکارا مغاير با هدف اوليه اصلاحطلبان خواهد بود اين نکته يکي از دلايل کنارهگيري آقاي خاتمي از عرصه رقابت بود.» سخنگوي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي خاطر نشان کرد:«اصلاح طلبان بايد تمام مساعي خود را براي رسيدن به اجماع به کار بندند.» /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 175]