تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 10 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):زبان مؤمن در پس دل اوست، هرگاه بخواهد سخن بگويد درباره آن مى‏انديشد و سپس آن را...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819524966




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شهید «باکری» در فرهنگ «دفاع مقدس» یک واژه ی جاودانه است


واضح آرشیو وب فارسی:شهیدنیوز: شهیدخبر(شهیدنیوز): سردار سرتیپ پاسدار «یعقوب زهدی» معاون مرکز تحقیقات راهبردی دفاعی و جانشین فرمانده توپخانه سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس، در یادداشتی اختصاصی که در اختیار خبرگزاری دفاع مقدس قرار داد به تشریح فعالیت های شهید مهدی باکری پرداخت.سردار سرتیپ پاسدار "یعقوب زهدی" معاون مرکز تحقیقات راهبردی دفاعی و جانشین فرمانده توپخانه سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس، در یادداشتی اختصاصی که در اختیار خبرگزاری دفاع مقدس قرار داد به تشریح فعالیت های شهید مهدی باکری پرداخت: انقلاب اسلامی ملت بزرگ ایران که با دست باکفایت حضرت امام خمینی(ره) بنیانگذاری شد و به ثمر نشست، دست آوردها و برکات فراوانی به ارمغان آورد. یکی از مهم ترین ثمرات آن پرورش نسل جوان و انقلابی و مؤمن بود که در مقطع شروع انقلاب اسلامی (1342) پا به عرصه ی وجود گذاشت و در دوران اوج گیری انقلاب اسلامی (57-1356) شکوفا شد و در دوران دفاع مقدس به ثمر نشست، بخش عمده ای از این نسل جوان را قشر دانشگاهی تشکیل می دادند که به دلیل برخورداری از ویژگی هایی مانند آگاهی و روشن بینی، عدالت طلبی، وارستگی و روحیه ی ضد استبدادی و ظلم ستیزی، همواره در نوک پیکان حرکت های انقلابی و آزادی خواهی قرار داشته اند. شهید همت، شهید باکری، شهید بروجردی، شهید باقری، شهید کاظمی، شهید خرازی و ... همگی از همین قشر بودند که اعتماد حضرت امام به جوانان و واگذاری مدیریت صحنه ی دفاع مقدس به آنان موجب رشد و اعتلای نسل انقلاب و موفقیت ملت مسلمان ایران در دفاع مقدس گردید. مهدی باکری دانشجو در سال 1352 مهدی 19 ساله در رشته مهندسی مکانیک دانشکده فنی دانشگاه تبریز پذیرش و مشغول ادامه ی تحصیل گردید. در این سال ها رژیم ستم شاهی پهلوی با توسعه ی سیستم امنیتی ـ پلیسی و سرکوب گسترده ی سازمان ها و اشخاص معترض و انقلابی، اختناق را به حد اعلای خود رسانده بود در دانشگاه ها نیز با استقرار نیروهای امنیتی تحت عنوان گارد دانشگاه کوچک ترین تحرک دانشجویی را با شدید ترین سرکوب پاسخ می دادند و به موازات آن فضای بی بندوباری ترویج داده می شد. بخش محدودی از دانشجویان که فعالیت سیاسی داشتند نیز تحت تأثیر افکار کمونیستی قرار داشتند که به اصطلاح چپی نامیده می شدند و در این میان بچه مسلمان ها اقلیتی بودند که حتی نماز و روزه ی خود را مخفیانه به جا می آوردند. در چنین فضایی مهدی باکری به عنوان یک دانشجوی مسلمان با ایمانی راسخ و محکم به راه خمینی پرچم مبارزه را در دانشگاه تبریز برافراشت و این در حالی بود که به دلیل شهادت برادر بزرگترش علی باکری در زیر شکنجه ساواک (1351) تحت کنترل و فشار مضاعف رژیم قرار داشت. ولی اراده ی محکم و خلل ناپذیر مهدی در مبارزه با استبداد داخلی و امپریالیسم آمریکا به عنوان حامی آن، بالاتر از آن بود که با این ترفندها مهار و محدود گردد. او با شکل دهی دانشجویان مسلمان در قالب انجمن دانشجویی و گروه کوه نوردی و ترویج معارف اسلامی و افکار انقلابی حضرت امام به فعالیت خود ادامه داد. و از سوی دیگر ارتباط خود با علمای انقلابی و خط امام را توسعه داد ازجمله توسط یکی از همکاسی هایش به نام سیدعلی مقدم به حضور مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای که در آن زمان در حومه ی مشهد مقدس جلسات قرآنی برای جوانان داشتند، رسید. مهدی در انقلاب مهدی در سال 1356 دوره ی کارشناسی خود را به پایان رساند و به خدمت سربازی اعزام شد و پس از طی دوره آموزشی در پادگان (01- تهران) در وزارت نیرو مشغول خدمت گردید و برای اقامت شب ها به اتفاق چند نفر از هم دوره ای های دانشگاهی اتاقی را در خیابان نواب اجاره نمود و به فعالیت های انقلابی خود تداوم بخشید. به طوری که در یوم الله 17 شهریور 57 در میدان شهدا (میدان ژاله) در کانون حرکت مردم مسلمان قرار داشت. سپس در آبان ماه 57 در اطاعت از دستور حضرت امام خمینی(ره) که سربازان را به ترک پادگان ها فرا خوانده بودند، محل خدمت خود را ترک نمود و در خیل خروشان و میلیونی ملت مسلمان و انقلابی قرار گرفت و در حرکت های مردمی در تهران و ارومیه به فعالیت پرداخت. مهدی پس از پیروزی انقلاب اسلامی سرنگونی رژیم استبدادی و وابسته ی پهلوی و استقرار حکومت اسلامی از آرمان ها و اهداف شهید باکری در طول سالیان مبارزات وی بود و درحالی که با پیروزی انقلاب اسلامی و پایه گذاری جمهوری اسلامی ایران توسط امام خمینی(ره)، بخش اعظم آمال خود را تحقق یافته می دید لذا تمام وجود و زندگی خود را وقف استقرار این نظام مقدس و دفاع از آن نمود و در تمام عرصه های سازندگی، فرهنگی، اجتماعی و امنیتی که ایجاب می کرد حاضر می شد و به فعالیت می پرداخت. فعالیت در دادستانی انقلاب ارومیه، قبول مسئولیت شهرداری ارومیه از طرف شورای شهر، انجام کار فرهنگی روی کارگران کارخانجات ارومیه که به تحریک ضد انقلاب قصد اعتصاب داشتند، مبارزه با گروهک های ضدانقلاب کومله و دمکرات به عنوان مسئول عملیات سپاه ارومیه نمونه ای از تلاش ها و جان فشانی های شهید باکری در این مقطع بود. مهدی باکری در دفاع مقدس زمانی که رژیم خیانت کار بعثی با حمایت استکبار جهانی تهاجم ویرانگر خود را علیه میهن اسلامی مان آغاز نمود و جان و مال و ناموس مردم بی دفاع و بی گناه پنج استان مرزی را مورد تعدی و تجاوز قرار داد و خانه و کاشانه آنان را لگدکوب توپ و تانک نمود، غیرت اسلامی آقا مهدی به جوشش درآمد و علیرغم این که با گروهک های ضدانقلاب درگیر بود، عزم حضور در معرکه ی نبرد با بعثی ها را نمود و به اتفاق یار و هم رزم خود شهید حسن شفیع زاده با یک قبضه خمپاره 120 م که در آن زمان سلاح مؤثری به شمار می آمد به جبهه جنوب شتافت و با بررسی که درستاد عملیات اهواز انجام داد پرمخاطره ترین و آسیب پذیرترین جبهه را آبادان تشخیص داد که پس از اشغال خرمشهر توسط دشمن بعثی محاصره شده بود و در معرض سقوط قرار داشت. مهدی و حسن از طریق ماهشهر و خورموسی که تنها مسیر دسترسی به جزیره ی آبادان بود با مشقات فراوان و تحمل سختی ها و ناملایمات زیاد توسط شناور بومی (لنج) خود را به آبادان رساندند و در ایستگاه هفت آبادان خمپاره خود را مستقر و به دفاع مشغول شدند و حضور آنان با این سلاح نیمه سنگین، امید و روحیه ی زیادی را به ارمغان آورد. مرحله ی بعدی فعالیت های آقا مهدی در دفاع مقدس حضور وی در تیپ نجف اشرف به عنوان جانشین شهید احمد کاظمی بود که در عملیات های پیروزمند مقطع آزادسازی سرزمین های اشغالی (طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس) نقش مؤثر و تعیین کننده ای ایفا نمود و حرکت مبتکرانه تیپ نجف اشرف در عملیات فتح المبین که با عبور از تنگه زلیجان و تک احاطه ای به میشداغ که موجب انهدام یک تیپ دشمن و باز شدن تنگه ی رقابیه گردید. از فرازهای بسیار ماندنی و مثال زدنی هشت سال دفاع مقدس است که با فرماندهی شهید باکری صورت گرفت. مسئولین سپاه و فرماندهان جنگ با مشاهده لیاقت و کاردانی و سلحشوری آقا مهدی در عملیات رمضان فرماندهی تیپ عاشورا را به وی سپردند و او به سازماندهی و توسعه ی این یگان پرداخت و با کادرسازی و جذب نیروهای بسیج و تجهیز و گسترش آن توانست یگان را به سطح لشکر ارتقاء داده و به عنوان یگانی خط شکن و کارآمد در عملیات ها مطرح سازد به طوری که در طول دفاع مقدس لشکر عاشورا نقش محوری و تعیین کننده ای در سازمان رزم سپاه به عهده داشت.  لشکر عاشورا لشکر عاشورا بازتابی از وجود و خصوصیت های آقا مهدی بود. هر ویژگی که برای لشکر عاشورا معرفی می شود بایستی آن را بارقه ای از وجود پربرکت آقا مهدی دانست. برای این که او عصاره ی دانش و توانمندی و ابتکار و خلاقیت و ایمان و انگیزه خود را در رگ های یگان تحت مسئولیتش جاری نموده بود. لشکر عاشورا خط شکن و دشمن شکن بود، چون مهدی اینگونه بود. لشکر عاشورا در پدافند مقاوم و شکست ناپذیر بود. چون مهدی این طور بود به طوری که در استقامت و پایداری و صبر و تحمل سختی ها معروف بود و در قرارگاه ها و در بین فرماندهان و مسئولین جنگ لشکر عاشورا را یگانی می شناختند که دشمن قادر نیست به هیچ قیمتی آن را از مواضع تصرف شده عقب بزند. و این یگان در پدافند نیز اسوه و نمونه بود و مهم ترین علت آن حضور مداوم و شبانه روزی خود آقا مهدی در خط مقدم در روزهای اولیه ی هر عملیات و آرایش داری و سازماندهی خط دفاعی با استحکامات و سلاح های مناسب بود. به طوری که گاهی اوقات فرماندهان یگان های دیگر نیز از او دعوت می کردند در خطوط آن ها حاضر شود و در مورد ترتیبات دفاعی به آن ها مشاوره بدهد. در اردوگاه لشکر، چادر فرماندهی شهید باکری در کنار چادر بسیجیان و با چند متر فاصله قرار داشت. لباس وی نیز از همان لباس خاکی بسیجیان بود به طوری که از طریق لباس و ظواهر نمی شد تشخیص داد که او فرمانده لشکر است. و خاطرات زیادی در این رابطه از رزمندگان نقل شده است. خود او در سخنرانی هایش در جمع بسیجیان و با حضور فرماندهان و مسئولین لشکر تأکید می کرد که ما نوکر شما هستیم و از نظر بهره مندی از امکانات (خوراک و پوشاک و ...) شما در اولویت می باشید و اگر چیزی باقی ماند، استفاده می کنیم و از نظر کار نیز سخت ترین و خطرناک ترین کارها را ما بایستی انجام دهیم و شماها ارباب و ولی نعمت ما می باشید. ولایت مداری و ولایت پذیری و عشق به حضرت امام راحل از دیگر ویژگی های برجسته ی آقا مهدی بود که پیوسته در رفتار و گفتار او تجلی می کرد و فضای لشکر نیز بر این محور شکل گرفته بود. همانطوری که خود وی اطاعت از امام و سلسله مراتب فرماندهی را واجب و اصل می دانست، سایر فرماندهان و نیروهای لشکر نیز در این امر تردیدی به خود راه نمی دادند و با دستور فرماندهی در میان معرکه و آتش به پیش می رفتند به تعبیر برخی دوستان، نیروهای لشکر عاشورا، آقا مهدی را تجسمی از امام برای خود می دانستند. اخلاص خصوصیت بارز دیگری بود که همگان باشنیدن نام آقامهدی در ذهن شان متبادر می شد البته کار برای خدا و به قصد قرب الهی هدف و انگیزه همه ی رزمندگان دفاع مقدس بود لکن برخی ها مانند آقا مهدی در قله بودند و اسوه و الگو برای دیگران به شمار می آمدند همین ویژگی نیز لشکر عاشورا را تحت تأثیر خود قرار داده بود و در انجام مأموریت ها، توانمندی و ظرفیت مضاعفی برای لشکر ایجاد می کرد. در لشکر عاشورا همگان برای ادای تکلیف از همدیگر سبقت می گرفتند و همواره برای انجام مأموریت دشوارتر و خطیرتر داوطلب بودند. اگر تیپ یا گردانی در احتیاط قرار می گرفت آن را به مثابه تنبیه برای خود محسوب می کرد و پیوسته در انتظار شنیدن صدای آقا مهدی از بی سیم بودند که آنان را به خط مقدم و میدان درگیری فرا بخواند. ایمان محکم و خلل ناپذیر به خداوند و حقانیت راه امام و اعتقاد راسخ به پیروزی و نصرت الهی، ویژگی بارز شهید باکری بود که تبلور آن در لشکر عاشورا و رزمندگان آن قابل مشاهده بود. او در صحبت هایش خطاب به هم رزمانش درک خود را از ایمان حضرت ابراهیم(س) چنین بیان می نماید که در هنگام پرتاب ابراهیم به سوی آتش، او مطمئن بود که به فضل الهی آتش او را نخواهد سوزاند و اگر لحظه ای در این امر تردید می نمود، حتماً آتش او را می سوزاند. و از نیروهایش می خواست که با همان باور و اعتقاد ابراهیم گونه در میان آتش و گلوله و ترکش میدان نبرد بروند. عملیات های رمضان در شلمچه، مسلم بن عقیل در ارتفاعات مرزی سومار، والفجر مقدماتی در جنوب فکه، والفجر 1 در شمال فکه، والفجر 4 در پنجوین عراق (غرب مریوان)، خیبر در طلائیه و جزایر مجنون، بدر در غرب هورالهویزه و رودخانه دجله در کارنامه عملیاتی شهید مهدی باکری به عنوان فرمانده لشکر عاشورا دیده می شود. مقطع حضور شهید باکری در دفاع مقدس گرچه حدود نیمی از آن را شامل می گردد (4 سال) لکن بستری برای درخشش او و شکوفایی استعدادها و ظرفیت ها و بروز قابلیت ها و توانمندی های روحی و فکری وی بود. در انتهای جلسات عملیاتی که در قرارگاه با حضور فرماندهان یگان ها برگزار می شد، فرمانده کل سپاه، شهید باکری را فرا می خواند و مشاوره خصوصی در مورد طرح عملیات با وی انجام می داد چرا که اعتقاد خاصی به شم عملیاتی و دیدگاه های آن شهید داشت. شهادت مزد مجاهدت در عمیات خیبر حمید باکری معاون لشکر عاشورا به آرزوی دیرین خود نائل گردید و به شهادت رسید. او برای آقا مهدی فقط برادر و معاون نبود، بلکه یار و همسنگرش از آغاز انقلاب بود و به تعبیر قرآن به منزله هارون برای موسی بود. درد هجران حمید از یک سو و غم عقب ماندن از قافله ی شهدا از سوی دیگر بر دل آقا مهدی سنگینی می کرد و به حرکت او در مسیر شهادت شتاب بیشتری می داد. عملیات بدر در سال بعدی جنگ (1363) باب شهادت را برای وی گشود و او در حالی که آخرین ذرات وجود و هستی خود را نثار دفاع از اسلام و اعتلای کلمه الله نمود و فرمانده تنها یگانی بود که در این عملیات از رودخانه دجله عبور کرد و به اتوبان بصره ـ العماره رسید و در حالی که با گردان خط شکن امام حسین (ع) سینه به سینه ی دشمن بعثی می جنگید، زخمی شد و به هنگام انتقال به عقب در رود دجله قایق حامل وی مورد اصابت موشک آرپی جی قرار گرفت و روح مطهرش به ملکوت اعلی پیوست و در جوار همرزمان شهیدش آرمید و پیکر پاکش به سوی دریا روانه شد.(25/12/1363) مهدی در کلام رهبر در تدارک برگزاری کنگره سرداران و رزمندگان شهید آذربایجان در ملاقاتی که به همراه هیئت اجرائی با مقام معظم رهبری داشتیم، ایشان از تعبیر اعلام الهدی و منار التقی برای معرفی شهید باکری ها استفاده کردند و فرمودند مهدی باکری نه فقط در میدان جهاد و دفاع مقدس فرمانده بود بلکه با استعداد و توانمندی که داشت در هر عرصه ای که وارد می شد چه فرهنگی چه سیاسی و چه اقتصادی یک فرمانده می شد. ختم کلام در تدارک در این نوشتار مختصر، اشاراتی کوتاه و گذرا به برخی ابعاد وجودی و شخصیتی شهید باکری شد لکن توصیف کامل وی نه در این مقال می گنجد نه در بضاعت این قلم است. همه ی این هایی که ذکر شد و یا در اذکار دیگران آمده است، آقا مهدی است ولی آقا مهدی فقط این ها نیست، آقا مهدی، آقای مهدی است. در فرهنگ دفاع مقدس، آقا مهدی یک واژه ی جاودانه است، واژه ای که تداعی گر طیف گسترده ای از مفاهیم و معانی مقدس و ستودنی است. نامی که هنوز هم بعد از بیست و چند سال، هزاران جوان نسل سومی را که حتی در زمان وی در قید نبودند در مراسم بزرگداشت شهید باکری به سالن ها و محافل می کشاند./ب روحش شاد و راهش پر رهرو باد. *همرزم شهید سرتیپ پاسدار یعقوب زهدی منابع: 1ـ صحیفه ی امام خمینی(ره) 2ـ مهدی باکری ـ نوشته دکترحسین علائی 3ـ آثار کنگره سرداران شهید آذربایجان 4ـ مشاهدات و خاطرات نگارنده دفاع پرس


دوشنبه ، ۲۴اسفند۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شهیدنیوز]
[مشاهده در: www.shahidnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن