تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833677861
درس هایی از زندگانی الگوی برتر، حضرت زهراء سلام الله علیها
واضح آرشیو وب فارسی:صاحب نیوز: رسول اکرم (ص) به دو امر سفارش نمود یکی قرآن و یکی عترت علیهم السلام. از جمله ویژگی های حضرت زهراء سلام الله علیها عمل به این وصیت رسول خدا تا پای جان است که در ادامه به نمونه ها و مصادیقی از آن در زندگی حضرت اشاره شده استبه گزارش صاحب نیوز به نقل از ندای اصفهان- حجت الاسلام مهران آدرویش/ رسول اکرم صل الله علیه و آله به دو امر سفارش نمود یکی قرآن و یکی عترت علیهم السلام. از جمله ویژگی های حضرت زهراء سلام الله علیها عمل به این وصیت رسول خدا تا پای جان است که در ادامه به نمونه ها و مصادیقی از آن در زندگی حضرت اشاره شده است. فاطمه سلام الله علیها و انس با قرآن کریم: آغاز و ادامه و پایان زندگی حضرت همراه با قرآن است. مقارن با تولدش سوره کوثر نازل می شود (۱) و در ادامه زندگیش انس خود با قرآن را اینگونه بیان می دارد: سه چیز از دنیای شما را دوست دارم : تلاوت قرآن کریم، نگاه به چهره مقدّس پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم؛ انفاق در راه خدا (۲) و در پایان زندگی اینگونه وصیت می فرماید: اجْلِسْ عِنْدَ رَأسِی قَبالَهَ وَجْهِی فَاَکْثِرْ مِنْ تِلاوَهِ وقتی مرا دفن کردی رو به روی صورت من بنشین و زیاد قرآن بخوان (۳) پیامبر خدا (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) سلمان را نزد حضرت فاطمه(سلام الله علیها) فرستاد. سلمان مى گوید: من بر درب خانه ایستاده و سلام کردم، و شنیدم که فاطمه(س) در داخل خانه مشغول تلاوت قرآن است و آسیا مى چرخید در حالى که کسى در آنجا نبود … و سلمان (رحمه اللَّه) در آخر روایت مى گوید: وقتى این مطالب را به عرض رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) رسانیدم وى تبسّمى کرده فرمود: اى سلمان! همانا خداوند متعال قلب و جوارح دخترم فاطمه را از ایمان مملوّ نموده است، لذا وى بدون دغدغه مشغول عبادت پروردگار مى باشد، پس خداوند ملکى به نام زوقابیل- و در روایت دیگرى به جاى وى جبرئیل آمده است- مأمور نموده تا آسیا را بگرداند. و خداوند کارهاى دنیا و آخرت فاطمه را عهده دار شده و او را کفایت مى نماید. (۴) و نیز کنیز او فضه بیست سال جز با قرآن سخن نگفت و تو خود حدیث مفصل بخوان از آن. فاطمه سلام الله علیها و دفاع از ولایت: زهراء سلام الله علیها از همان ابتداء مدافع نبوت و ولایت بود؛ به عنوان نمونه: * عبدالله ابن مسعود روایت کرده روزی رسول خدا ایستاده در مکه مشغول نماز بود و جماعتی از قریش و در میان آنان ابوجهل بن هشام قرار داشت. ابوجهل گفت چه چیز یکی از شما را مانع شده که به کشتارگاه فلان قوم رفته و شنکنبه شتری را بیاورد و هنگامی که محمد به سجده رفته بر روی کمر او بگذارد. عبدالله گوید بدترین آن قوم برخاست در حالی که من او را می دیدم و رفت و شکنبه ای را برداشته و بر روی کمر رسول خدا گذاشت. عبدالله می گوید اگر من آن روز قدرتی داشتم جلوی این کار را می گرفتم. فاطمه آمد در حالی که آن روز کودکی بود و آن کثافات را از پشت پدر کنار زد سپس در برابر آنان ایستاد و همه را شتم کرد. عبدالله گوید به خدا قسم برخی را دیدم که به حدی می خندیدند که از شدت خنده روی هم می افتادند… (۵) * از امیرالمؤمنین نقل شده که فرمود: ما هنگام حفرخندق همراه پیامبر(صل الله علیه و آله) بودیم که فاطمه در حالی مه تکه نانی در دستش بود آمد و آن را به پیامبر تقدیم نمود.آن حضرت فرمود:این تکیه نان چیست؟ حضرت زهرا (سلام الله علیها) عرض کرد: این قرص نان را برای حسن وحسین پخته بودم و این قسمت رابرای شما آورده ام. پیامبر فرمود: آگاه باش! این اولین غذایی است که پس از سه روز داخل دهان پدرت شده است. (۶) * حضرت امیر علیه السلام از فاطمه سوال کرد غذایی در خانه هست؟ فاطمه به امیر المؤمنین عرض کرد: …سوگند به آن که پدرم را به پیامبری وتو را به جانشینی گرامی داشت ،صبحگاهان هیچ غذائی نداریم و دو روز است که غذائی نبوده که بخوریم مگر همان چیزی که تورا بر خود واین دو فرزندم حسن و حسین ترجیح داده وبرای شما آوردم. (۷) حضرت امیر فرمود: ای فاطمه! چرا به من خبر ندادی تا غذایی برای شما تهیه کنم؟ فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: ای ابا الحسن! من از خدایم شرم می کنم که تو را به چیزی که بر آن قدرت نداری تکلیف کنم و کان رسول الله نهانی ان اسالک شیئا فقال لا تسالی ابن عمتک شیئا ان جائک بشیء عفوا و الا فلا تسالیه پدرم مرا نهی کرده از اینکه از تو چیزی بخواهم. پس علی بیرون رفت و مقداری پول قرض کرد و هنگام بازگشت در وسط روز و گرمای روز مقداد را دید. حضرت از او سوال کرد ای مقداد چرا در وسط روز و این گرما بیرون آمده ای؟! مقداد گفت: نپرسید. ولی حضرت اصرار کرد و مقداد بالآخره گفت: به خاطر گرسنگی. پس علی علیه السلام پولی را که قرض کرده بود به مقداد داد و به خانه برگشت. حضرت دید رسول خدا صل الله علیه و آله در یک طرف نشسته و فاطمه مشغول نماز است و بین آن دو یک کاسه است پر از گوشت و نان! قال علی اَنّی لکِ هذا حضرت فرمود این طعام از کجا آمده؟! فاطمه سلام الله علیها گفت: مِن عندالله یَرزقُ مَن یَشاء بغیر حساب .پیامبراکرم فرمود: مثل شما مثل مریم است. (۸) * در روایت است که: سه روز بود که پیامبر(صل الله علیه و آله) غذایی نخورده بودند به طوری که بر حضرت سخت می گذشت. در نزد همسرانش خوراکی یافت نمی شد. نزد فاطمه آمد و گفت: دخترم نزد تو چیزی برای خوردن هست که بسیار گرسنه ام؟ عرض کرد: نه بخدا سوگند! وقتی پیامبر بیرون رفت، دخترش از اینکه نتوانسته پدر را سیر کند محزون شد. ناگهان کنیزکی آمد در زد و دو قرص نان و یک تکه گوشت خدمت فاطمه آورد. او خوشحال شد و گفت خود را بر رسول خدا مقدم نمی داریم. در حالیکه همه گرسنه بودند آن را زیر سبد نهاده و سرپوش بر آن گذاشت. حسن و حسین (علیهما سلام) را خدمت پیامبر فرستاد، تا جدشان را برای غذا دعوت کنند. پیامبر تشریف آوردند و غذای بسیار معطری زیر سبد یافت. سوال کرد این غذا از کجاست؟ فاطمه جواب داد: از جانب خدایی که به هر کس بخواهد بدون حساب روزی می دهد. پس حمد خدا کردند و صلوات فرستادند و پیامبر به دنبال علی فرستاد و همه اعضای خانواده و همسران پیامبر(ص) از آن غذا خوردند و برای همسایه ها نیز فرستادند. (۹) و این مطیع و مدافع بودن دفاع نسبت به حریم ولایت نیز ادامه داشت از جمله: *حضرت زهرا(سلام الله علیها) به گونه ای تسلیم شوهرش بود که وقتی ابوبکر و عمر در بستر بیماری آن حضرت به عیادتش آمدند (و البته ایشان راضی به ملاقاتشان نبود) وقتی حضرت علی(علیه السلام) را واسطه قرار دادند، حضرت در پاسخ به امام می گوید: ألبیت بیتک و أنا أمتک؛ خانه، خانه توست و من هم، کنیز و مطیع تو هستم. (۱۰) * امام علی (علیه السلام) می فرماید: «به خدا سوگند! هرگز فاطمه را ناراحت نکردم و بر هیچ کاری وادارش نکردم تا زمانی که خداوند عزّوجلّ جان او را گرفت. فلا اغضبتنی او نیز مرا خشمگین نکرد و لا عصت لی امرا و از دستور من سرپیچی نکرد.و لقد منت انظر الیها فتکشف عنی الغموم و الاحزان بنظری الیها من به او می نگریستم و به واسطه آن، نگرانی ها و ناراحتی های من از بین می رفت. (۱۱) * قال الباقر علیه السلام: … و لا شفیع للمراه اَنجَح عند ربِّها مِن رضا زوجها و لمّا ماتت فاطمه قام علیها امیرالمومنین و قال: اللهم اِنّی راض عن ابنه نبیک (۱۲) * هنگام هجوم به خانه وحی، زهرای اطهر در دفاع از ولایت خود و فرزندش را فدا کرد فَوَجهُوا اِلی مَنْزلِهِ فَهَجَمُوا عَلَیْهِ وَ اَحْرَقُوا بابَهُ پس (عمر و همراهان) به خانه علی علیه السلام رو کرده و هجوم بردند، و خانه آن حضرت را به آتش کشیدند (۱۳) و عبدالکریم بن احمد شافعی شهرستانی نقل کرده: اِن عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَهَ یَوْمَ الْبَیْعَهِ حَتی اَلْقَتْ اَلْجَنینَ مِنْ بَطْنِها؛ به راستی عمر در روز بیعت، ضربتی به فاطمه علیهاالسلام وارد کرد که بر اثر آن، جنین خویش را سِقط نمود (۱۴) و در نامه عمر به معاویه این چنین آمده: وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه را حجاب خود قرار داد و مانع از داخل شدن من و اصحابم شد. پس با تازیانه آن چنان بر بازوی او زدم که مانند دملج(بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آنگاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشته های بدر و اُحد که به دست علی کشته شده بودند… افتادم، آتش غضبم افروخته تر شد و چنان لگدی بر درب زدم که از صدمه آن جنین او سقط شد. فَعِنْدَ ذلک صَرَخَتْ فاطِمَهُ صَرْخهً… فَقالَتْ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ الله ِ هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ…؛ در این هنگام، فاطمه ناله زد، پس فریاد زد: ای پدر بزرگوار! ای رسول خدا! این چنین با عزیز دلت و دخترت رفتار کردند. سپس فریاد کشید: فضه به فریادم برس که فرزندم را کشتند. سپس به دیوار تکیه داد و من او را به کنار زده، داخل خانه شدم. فاطمه در آن حال می خواست مانع(بردن علی) شود، من از روی روسری چنان سیلی به صورت او زدم که گوشواره از گوشش به زمین افتاد… (۱۵) و هنگام بردن حضرت امیر به طرف مسجد فرمود والله لا ادعکم تجرّونابن عمی ظلما سوگند به خدا نمی گذارم پسر عمویم را ظالمانه به سوی مسجد کشان کشان ببرید اما قنفذ دست حضرت را با ضربات غلاف شمشیر سیاه و کبود کرد تا دستش بی جان شد و دامن علی را رها کرد. وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ بِاَمْرِهِ (۱۶) اما باز حضرت دست بردار نبود و در حالی که فرزند شش ماهه اش(محسن)را سقط کرده بود و با یک دنده شکسته از قفسه سینه اش(ضلعها مکسوره) و جراحات ناشی از میخ در و آتش درب و … باز بسوی مسجد آمد و فریاد زد خلوا عن ابن عمی پسر عمویم را رها کنید (۱۷) و آنگاه که دید علی علیه السلام را با شمشیر جهت بیعت گرفتن تهدید می کنند خطاب به ابابکر فرمود: والله لئن لم تکف عنه لانشرن شعری و لاشقنّ جیبی و لآتینّ قبر ابی؛ سوگند به خدا اگر دست از سر او برندارید موی سرم را پریشان می کنم و گریبان چاک زده کنار قبر پدرم رسول خدا می روم (۱۸) …. یریدون قتل علی ما علی علیّ صبر من طاقت قتل علی را ندارم اشق جیبی و اصیح الی ربی گریبان چاک می کنم و به درگاه خدا ناله سر می دهم (۱۹) … لا اخلّی عن باب المسجد حتی اری ابن عمّی سالما بعینی از درب مسجد پا بیرون نمی گذارم تا آنکه پسر عموی خود را با چشم خود سالم بببینم (۲۰) پس امام بیعت کرد و مهاجمین دست از او کشیدند و حضرت امیر علیه السلام تنها و مظلوم از مسجد بیرون آمد و راه خانه را در پیش گرفت. زهرای اطهر به شوهر معصوم خود نگریست و عرض کرد: رُوحی لِروحِکَ الفداء و نَفسی لِنفسِک الوقاء یا اباالحسن! اِن کُنتَ فی خَیر کُنتُ مَعَک وَ اِن کُنتَ فی شرّ کُنتُ مَعَک؛ جانم فدای تو و روحم سپر جان تو ای ابالحسن! همواره با تو خواهم بود و اگر در سختی باشی باز هم با تو خواهم بود (۲۱) فاطمه سلام الله علیها و حجاب حضرت فاطمه علیهاالسلام نمونه کامل یک زن مسلمان در تمام اوصاف و کمالات اسلامی به ویژه در حجاب و عفاف است. حضرت گرچه با خلیفه غاصب وقت و دارو دسته اش به مبارزه پرداخت و در مجامع عمومی به مناظره نشست، اما در عین حال هرگز از پرده حجاب کامل و عفاف لازم بیرون نرفت. اینک فرازهایی از اظهارات محدثین و مورخین اسلامی: از طریق عایشه و عبداللَّه بن حسن بن حسن در کتاب های عامه و خاصه نقل شده: هنگامی که به فاطمه علیهاالسلام ثابت شد که ابوبکر فدک را از او به زور گرفته و تحویل نمی دهد، آن بانوی عزیز، مقنعه و روسری اش را بر سر محکم بست و با عده ای از زنان متدین و نزدیکان خویش که او را در میان گرفته بودند به سوی مسجد رسول اللَّه حرکت کرد، در حالی که با لباس های طولانی راه می رفت- که حتی روی پاهای او پوشیده بود و بدنش پیدا نمی شد و چنان راه می رفت که گویا پیامبر خدا صلی اللَّه علیه و آله در حرکت است- وارد مسجد شد. جمعیت مهاجر و انصار آنجا را پر کرده بودند و برای دختر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله جایگاهی درست کرده بودند، که مردها او را نمی دیدند… اگر این عبارات را به دقت مورد عنایت قرار دهیم درس های زیادی از حجاب و عفاف آن حضرت می گیریم، و در اینجا متوجه می شویم که آن حضرت، حتی در میدان مبارزه نیز بسیار مقید به حجاب کامل و حیای اجتماعی و اخلاقی بوده است از جمله: ۱- با پوشیدن چادر و احتیاط لازم حرکت نموده. (لاثت خمارها) ۲- در میان زنان حرکت نموده. (فی لمه…) ۳- لباس های بلند پوشیده بود که حتی پاهایش پیدا نبود. (تطا ذیولها) ۴- در جایگاه مخصوص قرار گرفته و پرده ای بین زنان و مردان حایل بود. (فضرب بینها و بینهم…). آری فاطمه علیهاالسلام با این برنامه ریزی دقیق حتی در میدان مبارزه، با غاصبین خلافت، فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشی عَلَی اسْتِحْیاءٍ (قصص/۲۵) که شیوه راه رفتن دختران پیامبران و زنان اسلامی را ترسیم می کند، تداعی کرد و به پیروانش درس ها داد که در عین اجتماعی بودن، زنان حجاب و عفاف را حفظ کنند. منابع (۱) احتجاج طبرسی، ج ۱، ص ۴۱۱ (۲) اخلاق حضرت فاطمه(س)، ص ۱۷ (۳) بحارالانوار ، ج۷۹، ص۲۷ (۴) بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، علامه مجلسی،ج۴۳، ص ۴۶ (۵) صحیح بخاری ج ۱ ص ۶۹؛ صحیح مسلم ج ۳ ص ۱۴۱۸ (۶) عوالم سیده النساء ۱/ ۲۴۵ عن صحیفه الرضا علیه السلام (۷) بحار الانوار، ج۴۳، ص۵۹ (۸) البدایه و النهایه، ج ۶ ص ۱۱۱ (۹) انصاری، جلوه های رفتاری حضرت زهراء ۱۰۸ (۱۰) کتاب سلیم، ص۳۹۲؛ بحار الانوار، ج۲۸، ص۳۰۳ (۱۱) کشف الغمه، ج۱، ص۳۷۳؛ بحار الانوار، ج۴۳، ص۱۳۴ (۱۲) بحارالانوار ج ۱۰۰ ص ۲۵۶ (۱۳) اثبات الوصیه، مسعودی، (چاپ بیروت) ص۱۵۳ و در برخی چاپها ص ۲۳ ـ ۲۴ (۱۴) الملل و النحل، عبدالکریم شهرستانی، ج۱، ص۵۷ (۱۵) کتاب “الهجوم علی بیت فاطمه”، حسین غیب غلامی (۱۶) بحار الانوار، ج۴۳، ص۱۷۰ (۱۷) بحار الانوار، ج ۲۸ ص ۲۰۶ (۱۸) تفسیر عیاشی، ج ۲ ص ۶۷ (۱۹) بحارالانوار، ج ۲۸ ص۲۲۸ (۲۰) عوالم العلوم، ج ۱۱ ص ۴۰۶ (۲۱) کوکب الدّری، ج ۱ ص ۱۹۶ (۲۲) شرح ابن ابی الحدید، ج ۱۶، ص ۲۱۱ و ۲۴۹- احتیاجات طبرسی، ج ۱، ص ۱۳۱، چاپ نجف دریافت آخرین اخبار ایران و جهان در کانال تلگرام صاحب نیوز
یکشنبه ، ۲۳اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: صاحب نیوز]
[مشاهده در: www.sahebnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]
-
گوناگون
پربازدیدترینها