واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آنچه مهم است، شناختن تركيب بازي در تیم اصلاح طلبان و در نهايت معرفي گلزن و اينكه چه كسي نقش هافبك را بازي كرده و «پاس طلايي» مي دهند و چه كسي «گل طلايي» را براي اين جريان به ثمر خواهد رسانيد، می باشد... با نزديك شدن به انتخابات دور دهم رياست جمهوري، جريان موسوم به اصلاح طلب با حضور نمايندگاني چون كروبي ، خاتمي و موسوي در عرصه سياسي و انتخاباتي، فعاليت در راستاي كسب قدرت در حاكميت را شروع كرده است؛ نمايندگاني كه هركدام كارنامه اي در تاريخ سي ساله انقلاب داشته و افكار عمومي، تجربه هاي زيادي از عملكرد و مسئوليت ها و ديدگاه هاي اين افراد دارند. تکثر کانديداها در ميان جريان اصلاح طلب و انعطاف ناپذيري نامزدهاي بر آمده از اين جريان براي رسيدن به اجماع ، هر متفكري را به اين فكر مي اندازد كه اين جريان براي برد با وضعيت فعلي چه بازي از خود ارائه خواهد كرد . آنچه پرداختن به آن بيش از پيش لازم است، شناختن تركيب بازي در اردوگاه این جريان و در نهايت معرفي گلزن اصلاح طلبان است و اينكه چه كساني نقش هافبك را بازي كرده و پاس طلايي مي دهند و چه كسي گل طلايي را براي اين جريان به ثمر خواهد رسانيد. حال با توجه به صحبتهاي يكي از افرا شاخص جريان اصلاح طلب مبني بر ارزيابي خود از شيوههاي اجماع اصلاحطلبان كه مي گويد: « اصلاحطلبان اين مسووليت را دارند كه مسالهي 3 كانديدا را مورد توجه قرار دهند و به اين نتيجه برسند كه بايد براي به اجماعرسيدن چه كرد » ؛ به بررسي و تحليل وضعيت بازي هركدام از نمايندگان جريان سياسي اصلاح طلب در عرصه سياسي و انتخاباتي مي پردازيم. مهدي كروبي؛ بازیکن آزادی که تکروی می کند قريب به يكسال است كه مهدي كروبي با حزب خود (اعتماد ملي ) موضوع انتخابات رياست جمهوري دور دهم را مطرح كرده و در مورد حضورش در انتخابات سخن گفته است و در اين مسير تا به امروز مقدمه ها و تاكتيكهاي بسياري را طرح ريزي و افكار عمومي را به خود مشغول كرده است بطوريكه نگاه جمعي از افكار عمومي و نخبگان جامعه را ، هرچند اندك به سمت خود سوق داده است . اما بايد گفت كه با توجه به واقعيت هاي موجود كه در ذيل به آنها اشاره مي شود كروبي نمي تواند بعنوان گزينه اصلي مطرح باشد، بلكه بعنوان هماهنگ كننده و بنوعي هافبك در ميدان بازي انجام وظيفه مي نمايد. - كروبي با طرح خود به عنوان كانديداي رياست جمهوري دور دهم در مدت زمان يكسال گذشته از لحاظ روانشناسي به يك گزينه سوخته در بين افكار عمومي تبديل شده و از جايگاه زيادي برخوردار نمي باشد و تنها به عنوان يك مورد در صحنه انتخابات از آن ياد مي شود . - با توجه به شناخت افكار عمومي از كروبي و راي ايشان در انتخابات دور نهم رياست جمهوري و همراه نشدن طيف هايي از جريان تجديد نظرطلب با ايشان، كروبي نمي تواند در انتخابات رياست جمهوري گزينه اصلي باشد. - كروبي مي تواند بعنوان يك نيروي هماهنگ كننده و در عين حال هموار كننده و كسر كننده راي اصولگرايان وارد فاز انتخابات شود كه مي توان از آن به يك نيروي كمكي ياد برد. - كروبي داراي گفتمان خاصي نيست لذا حداقل هاي گقتمان اصلاح طلبي را برآورده مي كند و از اين نظر مطلوب اردوگاه اصلاح طلب نمي تواند باشد و اصلاح طلبان هيچگاه براي كانديداي اول شدن ايشان به اجماع نمي رسند. - كروبي خود اذعان كرده است كه هرموقع اجماع براي انتخاب يك گزينه از بين كانديداهاي موجود فراهم شود حاضر به قبول آنها بوده و با آن همراهي و همكاري خواهد كرد چنانكه طراح حكميت براي ايجاد اجماع در بين اصلاح طلبان نيز خود ايشان بوده است. کروبي اخيراً در اظهارنظري به تفاوت هايي که در ديدگاه با خاتمي دارد اشاره کرد و گفت: « ما هر دو در يک طيف هستيم اما تفاوتهايي در ديدگاهها داريم» دبير کل حزب اعتماد ملي در جايي ديگر مي گويد: مشکل اصلاح طلبان اجماع يا عدم اجماع نيست، مهم اين است که يکديگر را تخريب و تضعيف نکنيم. - طرح حكميت براي انتخاب كاندیداي مشترك در بين جريان اصلاح طلب از طرف كروبي نشان دهنده اين واقعيت است كه كروبي خوب به اين موضوع پي برده است كه نمي تواند با توجه به تجربه قبلي در انتخابات رياست جمهوري سال84 برنده انتخابات باشد ولي مي تواند با تفكر سهم خواهي از قدرت به نفع كانديداي مطلوبي از انتخابات عقب نشيني كند. لذا كروبي با پيش بردن 30 درصدي توپ بعنوان هافبك چپ در زمين انتخابات، شرايط بهتري براي بازيكن دوم خاتمي فراهم مي كند تا خاتمي توپ را با برد 30 درصدي در زمين انتخابات ؛ تحويل فرد ديگري بدهد. محمد خاتمي؛ انتقال به یک خط عقب تر، پاسور نه گلزن خاتمي با گفتمان اصلاح طلبي خود تجربه هشت سال رياست جمهوري را بر دوش خود دارد گفتماني كه نتيجه خوبي براي جامعه به همراه نداشته است بطوريكه مردم در انتخابات نهم رياست جمهوري به اين گفتمان نه گفته و آن را نپذيرفته اند لذا در شرايط فعلي دافعه اين گفتمان از جاذبه آن بيشتر است و خاتمي در اين مقطع براي ايفاي نقش از خود گذشتگي براي احياي «گفتمان فراموش شده» به صحنه مي آيد - خاتمي چندي پيش با اعلام حضور خود در انتخابات، تشتت در ميان اصلاح طلبان را هم رسميت بخشيد و با اشاره به اعلام نامزدي کروبي گفت: «اشکالي ندارد که 2 تريبون از اصلاحطلبان در انتخابات وجود داشته باشد.» اين در حالي است كه مجمع روحانيون مبارز و خود كروبي بودند كه در سال 1376 دنبال آقاي خاتمي رفتند و ايشان را براي انتخابات دور هفتم رياست جمهوري ترغيب و تجهيز كردند لذا اين سخن نمي تواند بغير از يك بازي تاكتيكي چيز ديگري باشد و در نهايت كروبي به نفع خاتمي و خاتمي به نفع فرد ديگري كنار مي رود تا پازل انتخابات در جبهه اصلاح طلبان كامل شود . - رئيس ائتلاف اصلاحطلبان جوان ايران مي گويد: پيشبيني ما اين است كه آقاي خاتمي تا آخر نميماند و در دقيقه 90 از صحنه انتخابات كنار ميكشد. حجتالاسلام محمد زارع فومني در ادامه مي گويد : خاتمي هنوز براي حضور در صحنه انتخابات مردد است و در نهايت صحنه را به اصلاحطلب ديگري واگذار خواهد كرد و اين احتمال بسيار قوي است و حضور خاتمي در صحنه انتخابات در حقيقت احمدينژاد را تقويت خواهد كرد و انسجام اصولگراها را به دنبال خواهد داشت. - عملكرد خاتمي در طول هشت سال رياست جمهوري اش نه تنها نمي تواند براي او در اين مقطع كمكي باشد بلكه اثرات منفي نيز براي او دربر خواهد داشت. يكي از هم قطاران خاتمي در اين مورد مي گويد: خاتمي هشت سال مديريت خود را نشان داد و اين بار بايد اجازه بدهد كه نيروهاي ديگري مثل كروبي و ميرحسين موسوي وارد صحنه شوند و جريان اصلاحات را به پيش ببرند. - در اين برهه از زمان براي احياي گفتمان اصلاح طلبي نياز به ليدر توانمند و مورد قبولي است كه با توجه به رويگرداني مردم از اصلاحات در دور دوم رياست جمهوري آقاي خاتمي، و به تبع آن شکست هاي متوالي در انتخابات هاي مختلف ؛ خاتمي نمي تواند مجددا در جايگاه رهبري اصلاحات قرار گيرد. يك فعال اصلاح طلب با بيان اينكه بعيد ميدانم مردم اين بار خاتمي را انتخاب كنند، گفت: "مردم حرفهاي نو را ميپسندند و چيزهاي جديدي ميخواهند و برنامهريزي برتر را ميپسندند." - جريان اصلاح طلب براي اينكه راي كسب كند بدنبال گزينه اي است كه راي ساز بوده و كرسي قدرت براي آنها بدست آورد. يك فعال سياسي جريان تجديدنظر طلب در اين باره مي گويد : " تشتت آرا و افكار در جبهه اصلاحات به اين رويكرد ضربه ميزند، معتقد هستيم اصلاحطلبان بايد با يك كانديدا وارد انتخابات شوند و با مطرح شدن چند نامزد انتخاباتي ضربه ميخورند. ورود خاتمي تراژدي غمناكي را براي اصلاحطلبان رقم خواهد زد و مشكل است كه بين خاتمي، كروبي و موسوي بتوان تصميم گرفت اما بايد در نهايت اين افراد از ميان خودشان يكي را انتخاب كنند و اين فرد، كسي باشد كه مردم وي را قبول داشته باشند. ما معتقديم از آقاي خاتمي ، قويتر و با صلاحيتتر نيز در جبهه اصلاحات وجود دارد و در اين جبهه افراد قوياي كانديدا شدهاند." با اين وجود خاتمي بعنوان هافبك آزاد بعد از گرفتن توپي با سرمايه 30 در صد پس انداز از آقاي كروبي، بازي را 30درصد به پيش خواهد برد و در نقطه جريمه براي تحقق سهم 100درصدي براي كسب نتيجه توپ ،زمين و بازي را به ميرحسين موسوي واگذار خواهد كرد. ميرحسين موسوي؛ ذخیره ای که مهاجم اصلی شد ميرحسين موسوي تاثير زيادي در ترغيب خاتمي براي حضور در انتخابات دور هفتم رياست جمهوري در سال 1376 داشته و در كسب آراء براي خاتمي بسيار تاثيرگذار بود. بطوريكه مي توان گفت شكل گيري 8 سال اصلاحات با هماهنگي و ائتلاف كروبي و خاتمي و ميرحسين ودر نهايت با حضور خاتمي انجام پذيرفت با اين تفاوت كه كروبي و خاتمي وارد عرصه قدرت شدند اما ميرحسين عملا خود را از صحنه قدرت دور نگه داشت و حتي پيشنهاد خاتمي مبني بر معاون اول ريس جمهوري را نيز رد كرد. اين در شرايطي است كه ميرحسين موسوي سابقه 8 سال نخست وزيري را با خود به همراه دارد و در20سال گذشته تمايلي به ورود در عرصه سياسي نشان نداده است . اما سئوال اساسي اين است چرا علارغم اينكه بارها از ميرحسين براي شركت در انتخابات و حضور در عرصه هاي مختلف دعوت شده بود قبول نكرد؟ چرا در آستانه انتخابات دهم رياست جمهوري با شدت زياد وارد شده و مايل به كناره گيري به نفع فرد خاصي - خاتمي و كروبي - نيست . درپاسخ به سئوال بالا و اينكه چرا ميرحسين در شرايط فعلي به صحنه سياسي و انتخاباتي وارد شده بايد گفت: - اصلاح طلبان با حضور 8ساله خود در قدرت برنامه و گفتمان خود را ارائه داده و گفتمان جديدي براي طرح ندارد لذا آقاي خاتمي در خط حمله اصلاح طلبي يك مهره سوخته خواهد بود و با توجه به رويگرداني افكار عمومي از ايشان نمي تواند كل جريان اصلاح طلب را به اجماع برساند. - از نظر افكار عمومي خاتمي در 8 سال رياست جمهوري نتوانست اقدام چشمگيري در زمينه هاي مختلف اقتصادي و سياسي در بعد داخلي و خارجي انجام دهد لذا خاتمي امتحانش را پس داده است و آزموده را آزمودن خطاست و مطمئنا ديگر از تمايل و رغبت 22ميليوني مردم خبري نخواهد بود و اين براي جرياني كه دنبال تغيير در اصول است نمي تواند خوشايند باشد. - از طرفي ميرحسين با داشتن تجربه 8 سال نخست وزيري و چهره موجه در بين افكار عمومي و نخبگان جامعه مي تواند همگرايي خوبي در جريان اصلاح طلب ايجاد نمايد هادي خامنهاي دبير كل مجمع نيروهاي خط امام (ره) در رابطه با اجماع بر حضور مير حسين مي گويد : اكثريت دوستان چه كساني كه داخل مجمع و چه كساني كه خارج از مجمع هستند نسبت به آقاي ميرحسين موسوي نظر مثبتي دارند و معتقديم اگر ايشان آمدنشان قطعي شد از ايشان حمايت كنيم . در عين حال تصميم اساسي عبارتست از تصميم نهايي كه بعد از يكي شدن كانديداها و اجماع صورت ميگيرد اما در هرحال نظر جمع به آقاي ميرحسين موسوي نسبت به ساير كانديداهاي حاضر مثبتتر است. لذا اگر خاتمي و كروبي هوشيار باشند براي خود نقش هافبك را محفوظ مي دارند و در 18 قدمي نقطه جريمه توپ را براي شليك به دروازه به ميرحسين موسوي مي دهند تا مير حسين با سهم 40 در صدي خود بر سهام آنها اضافه نموده و در انتخابات شركت نمايد و همچنين بتوانند از گل به ثمر رسيده سهم خواهي كنند. در غير اينصورت جريان اصلاح طلب هيچ شانسي براي موفقيت نخواهد داشت. حریفی قدر در آنسوی زمین تمام فرض این یادداشت، بر این است که حریفی با ویژگی و مشخصات مشابه در آنسوی زمین بازی قرار دارد، آیا به واقع چنین است؟ آیا بازیگری به نام احمدی نژاد در تیم اصولگرایان که هم دروازه بانی می کند، هم دفاع می کند، یارگیری می کند، پاس می دهد، شوت می زند و گل به بار می آورد با هیچ بازیکن دیگری در هر تیمی قابل مقایسه است؟ مردم ایران فوتبال را دوست دارند و آنرا به درستی می فهمند و سیاست را نیز... /1001
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 400]