تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):هیچ کس روز قیامت در امان نیست، مگر آن که در دنیا خدا ترس باشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815574882




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اگر کسی سر نداشت چگونه وضو بگیرد؟


واضح آرشیو وب فارسی:شهیدنیوز: شهیدخبر(شهیدنیوز): با آمدن ما به مرخصی بعد از عملیات، مفقودالاثر بودنش معلوم شد. حدود بیست روز بعد با اعلام شهادت او پیکرش تشیع شد. وقتی عکسش را به هنگام خاکسپاری گرفته بودم. دیدم نیمی از سرش کاملاٌ رفته بود. به یاد شوخی سال گذشته اش سر کلاس افتادم که : « اگر کسی سر نداشت ، چگونه وضو می گیرد؟»یکی از همکلاسی های شهید محمود عالیدانی نقل می کند: دبیری داشتیم که به سوالات مذهبی بچه ها پاسخ می داد. همیشه می گفت: «اگر سوالی دارید، بپرسید.» یک روز، یکی از بچه ها پرسید:«اگر کسی یک دستش قطع باشد، چه طور وضو می گیرد.»  پاسخ داد:«دست دیگرش را وضوی ارتماسی بگیرید و مسح پا را هم با همان دست می کشد.» شخص دیگری سوال کرد: اگر هر دو دستش قطع بود چه طور؟ گفت:«صورتش را می تواند وضوی ارتماسی بگیرد. اما در رابطه با مسح پایش، نمی دانم.»  شهید عالیدایی که در شلوغ کردن کلاس معروف بود، پرسید:«اگر کسی سر نداشت، چگونه وضو بگیرد؟»  او گفت:«مگر آنکه آن شخص، تو باشی.» این قضیه گذشت تا این که حدود یک سال بعد، عالیدایی را در اردوگاه فلاجه مقر گردان تخریب لشکر حضرت رسول (ص) نزدیک ایلام دیدم. در این اردوگاه برای عملیات والفجر 4، نیرو های رزمنده را از بعد رزمی و معنوی آماده می کردند که این آماده سازی حدود سه ماه به طول انجامید. بچه ها همگی داوطلبانه و از طرف بسیج عازم عازم جبهه شده بودند. چند بار به رسم دوران دانش آموزی سعی کردم با او شوخی کنم. اما هر بار دیدم تحول معنوی عجیبی در او رخ داده و به شوخی های من پاسخ نمی دهد. به هر حال عازم شهر مرزی مریوان شدم تا در عملیات شرکت کنم. ماموریت گردان ما رسیدن به ارتفاع 1900 بود. شهید عالیدایی و دیگر دوستان از مخور های دیگر وارد عمل شدند. تا 48 ساعت بعد که به پشت جبهه برگشتیم. نتوانستم او را ببینم. روز ها گذشت و از وضعیتش بی خبر بودم. با آمدن ما به مرخصی بعد از عملیات، مفقودالاثر بودنش معلوم شد. حدود بیست روز بعد با اعلام شهادت او پیکرش تشیع شد. وقتی عکسش را به هنگام خاکسپاری گرفته بودم. دیدم نیمی از سرش کاملاٌ رفته بود. به یاد شوخی سال گذشته اش سر کلاس افتادم که : « اگر کسی سر نداشت ، چگونه وضو می گیرد؟»  خاطره ای از شهید محمود عالیدائی


شنبه ، ۲۲اسفند۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شهیدنیوز]
[مشاهده در: www.shahidnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن