واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
صبح زود خيابان فلسطين را به مقصد كنفرانس فلسطين ترك كرديم. چهارمين دوره كنفرانس بينالمللی فلسطين؛ "فلسطين مظهر مقاومت، غزه قربانی جنايت" نام دارد. ساعتهای قبل از شروع مراسم، اگر در سالن خبرنگاران باشی به تحير و انتظار و شناسايی اطراف و اكناف و اشخاص میگذرد. هشت و بيست دقيقه است كه گروه موزيك در طبقه دوم سالن تمرينهای آخر را میگذراند. هنوز مهمانان وارد سالن نشدهاند كه دوربينها كنترل میشوند. باطری و فلاش و لنز و ... همه بايد در بهترين شرايط باشند كه يك وقت رفيق نيمه راه نشوند. سرود ملی راس ساعت هشت و نيم و در حاليكه صندلیهای سالن "نيمهپر" شدهاند اجرا میگردد. اما بعدتر معلوم میشود كه اين سرود اصلی نبوده و تمرينی برای هماهنگی گروه موزيك است. هشت و چهل دقيقه علی لاريجانی برای هماهنگی با عوامل همايش، وارد سالن میشود. محتشمیپور و شيخالاسلام هم كه ستونهای اصلی برپايی اين خيمه هستند، هر دو سراسيمه و پرهيجان آخرين مراحل افتتاح مراسم را به انجام میرسانند. در خبرها آمده است كه هشتاد كشور از پنج قاره جهان در اين مراسم حضور دارند. وقتی خبرنگاران كنجكاوی میكنند كه اين تعداد از ميان چند كشور دعوت شده حاضر شدهاند؟ كاظم جلالی ـ نماينده مجلس ـ پاسخ میدهد: همين تعداد! گرچه تا ساعت نه و در پی حضور برخی از چهرهها هنوز هم تعداد نيروهای تداركات و اجرايی مراسم بيشتر از حضور مهمانان به چشم میخورد؛ اما بشنويد از داخل اتاق انتظار پشت سالن كه رهبر معظم انقلاب به همراه سران قوا و برخی از مسئولان كشور به گفتگو نشستهاند. عقربههای كوچك و بزرگ ساعت كه به ترتيب 9 و 15 را نشان میدهد، رهبر ضمن اشاره به ساعت جيبی خود خطاب به رئيس مجلس میپرسند: «قصد آغاز جلسه را نداريد؟» لاريجانی كه در اين مدت چندين تجربه گرانبها در برپايی جلساتی در اين سطح دارد، تمديد چند دقيقهای وقت را خواستار میشود و در پاسخ میشنود كه: «اين مهمانان نمیدانند كه ما در اين جا منتظر حضور كاملشان برای آغاز جلسه هستيم. بعدا در دفتر خاطرات خود مینويسند ايرانیها با نيم ساعت تاخير اجلاس را شروع كردند.» دكتر لنكرانی هم كه طی چند روز اخير مشغول اداره اجلاس "وزرای بهداشت كشورهای اسلامی" است در همين دقايق منتهی به شروع جلسه گزارشی از اقدامات همتايانش در رابطه با ارسال كمكهای بهداشتی و پزشكی به نوار غزه ارائه مینمايد. وزير جوان لبخند رضايت آقا را كه میبيند، انگار خستگی اين چند روز دوندگی و تلاش را فراموش كند، به آرامی دستی بر پيشانیاش میكشد. اين سوتر چهار پنج خاخام يهودی هم در غالب گروه مستقلی وارد سالن شدند و به شدت مورد استقبال فلاشها قرار گرفتند. همين دوستان يهودی فلسطين هم در پايان جلسه خود را به راهروی گذر رهبر رساندند تا احتمالا عرض ادبی كنند و به دل شهادت دهند كه غم غربت غزه روحشان را آزرده است، تا شايد موفق شوند حساب و كتابشان را از صهيونيستها جدا كنند. 10 دقيقهای به ساعت ده مانده بود كه با اشاره يكی از مديران تشريفات، گروه برای اجرای موزيك ايستاد، رهبر و سران سه قوه وارد شدند و سرود ملی طنينانداز شد. بعد همه نشستند و نگاهها به جايگاه بلند رئيس اصلی اجلاس بود كه قاری خوش لحن و با سليقه اين آيات را شروع به خواندن كرد: «همان كسانى كه بناحق از خانههايشان بيرون رانده شدند [آنها گناهى نداشتند] جز اينكه مىگفتند پروردگار ما خداست و اگر خدا بعضى از مردم را با بعض ديگر دفع نمىكرد صومعهها و كليساها و كنيسهها و مساجدى كه نام خدا در آنها بسيار برده مىشود سخت ويران مىشد و قطعا خدا به كسى كه [دين] او را يارى مىكند يارى مىدهد چرا كه خدا سخت نيرومند شكستناپذير است» (سوره مباركه حج آيه شريفه 40) حجت الاسلام محتشمیپور پس از پايان تلاوت به جايگاه سخنرانی رفت. او در محضر رهبر انقلاب و در مقام دبيركل اين همايش به مهمانان خوشآمد گفته و از تاخير در اجرای مراسم به سبب ترافيك صبحگاهی شهری عذرخواهی كرد. محتشمیپور پس از ذكر كلياتی در باب اهميت اين اجلاس دو روزه كه در روز اول به طرح مسائل و در روز دوم خود شاهد جمعبندی استراتژيك سران كشورهای عربی و اسلامی خواهد بود، پرداخت. او پس از اتمام گزارشش از رهبر انقلاب درخواست كرد تا سخنانشان را آغاز كنند. بيش از دويست مهمانی خارجی از گوشه و كنار كره خاكی آمده بودند تا به كلام فرمانده استراتژيك منطقه خاورميانه و ولی امر مسلمين گوش بدهند. به اين لحظه كه رسيديم سالن كنفرانس سران، يكپارچه سكوت شده بود. رهبر كلام خود را با خوشامد به علماء و متفكران و سياستمداران و مجاهدان حاضر در مجلس آغاز كردند. از همان كلمات آغازين هم سوی كلامشان بر روی نقش و فلسفه وجودی اين همايش رفت و به صراحت از اضمحلال توش و توان رژيم اشغالگر قدس سخن گفتند. طلسم مصونيت جنايتكار را میشكنيممهمترين و اساسیترين بخشهای بيانات معظمله به نظم، اينها بود: رژيم اشغالگر دو بار از مقاومت اسلامی شكست خورد. بزرگی اين شكست وقتی نمايانتر میشود كه به تمرينها و آمادهسازیهای نظامی، سازمانهای عريض و طويل اطلاعاتی، حمايت بیدريغ امريكا و بعضی دولتهای غربی و همدستی منافقان جهان اسلام توجه كنيم. شرمساران روزگار ما آنانی هستند كه تا همين چندی پيش با علم كردن شعار "واقعبينی" دم از سازش و تسليم عالم اسلام بلند كرده بودند. آن هيبت دروغين ابرقدرتی فرو ريخت. رسانههای امپراتوری رسانهای جهان حتی تحمل شنيدن سوال و تحقيق درباره هلوكاست را كه بهانهی غصب فلسطين بود، ندارند و اين يكی از نشانههای تزلزل و ابهام و سقوط در رژيم غاصب قدس است. اعتراض بیسابقه و خودجوش 120 كشور جهان و از جمله در اروپا و در انگليس كه خاستگاه اصليِ اين شجرهی خبيثه بود، نشان میدهد كه يك مقاومت جهانی عليه صهيونيزم پديد آمده كه در 60 سال گذشته هرگز تا اين حد، جدی و حجيم نبوده است. ميتوان گفت مقاومت اسلامی لبنان و فلسطين توانسته است وجدان جهانی را بيدار كند. دو مغالطهی بزرگی در قضيهی فلسطين پديد آوردهاند. يكی اينكه میگويند: «كشوری بنام اسرائيل يك واقعيت شصت ساله است و بايد با آن كنار آمد.» من نميدانم اينها چرا از واقعيتهای ديگری كه در برابر چشم آنان است درس نمیگيرند؟ مگر كشورهای بالكان و قفقاز و آسيای جنوب غربی پس از هشتاد سال بیهويتی و تبديل به بخشهائی از شوروی سابق، بار ديگر هويت اصلی خود را باز نيافتند؟ چرا فلسطين كه پارهی تن جهان اسلام است نتواند بار ديگر هويت اسلامی و عربی خود را بازيابد؟ دومين مغالطهآن است كه گفته شود: «تنها راه نجات ملت فلسطين، مذاكره است!» در پاسخ بايد پرسيد: مذاكره با كی؟ با رژيم غاصب و زورگو و گمراهی كه جز به زور، به هيچ اصل ديگری معتقد نيست؟ آنان كه به اين بازيچه و فريب خود را دلخوش كردند چه به دست آوردند؟ رئيسجمهور جديد آمريكا كه با شعار تغيير در سياستهای دولت بوش بر سر كار آمده است، از تعهد بیقيد و شرط به امنيت اسرائيل دم ميزند، يعنی دفاع از تروريسم دولتی، دفاع از ظلم و زورگوئی، دفاع از قتل عام صدها مرد و زن و كودك فلسطينی در 22 روز، اين يعنی همان كژراههی دوران بوش و نه چيزی كمتر. نجات فلسطين با دريوزگی از سازمان ملل يا از قدرتهای مسلّط و به طريق اولی از رژيم غاصب به دست نميآيد، راه نجات فقط ايستادگی و مقاومت است، با توحيد كلمهی فلسطينيان و كلمهی توحيد كه ذخيرهی بیپايان حركت جهادی است. همت كنيد و طلسم مصونيت جنايتكاران صهيونيست را بشكنيد. سران سياسی و نظامی رژيم غاصب را كه در فاجعهی غزه نقشآفرين بودند به پای ميز محاكمه بكشانيد و به مجازاتی كه عدل و عقل حكم ميكند برسانيد. اين اولين قدمی است كه بايد برداشته شود. سران سياسی و نظامی رژيم غاصب بايد محاكمه شوند. كمك همه جانبه به مردم فلسطين و حمايت كامل از آنان واجب كفائی بر همهی مسلمانان است. دولتهائی كه به جمهوری اسلامی ايران و برخی ديگر از كشورهای مسلمان بخاطر كمك به فلسطين خرده ميگيرند، خود متحمل اين كمك و حمايت شوند تا تكليف اسلامی از ديگران ساقط شود،و اگر همت و توان و شجاعت آن را ندارند، بهتر است به جای خردهگيری و كارشكنی، قدرشناسِ اقدامات مسئولانه و شجاعانهی ديگران باشند. پيشنهاد ما برای التيام داغ فلسطين يك راهكار كاملاً منطبق بر مردمسالاری است كه میتواند منطق مشترك همهی افكار جهانی باشد. آن پيشنهاد اين است كه همهی صاحبان حق در سرزمين فلسطين اعم از مسلمان و مسيحی و يهودی در يك همهپرسی، ساختار نظام خود را انتخاب كنند و همهی فلسطينی هائی كه سالها مشقت و آوارگی را تحمل كرده اند نيز در اين همهپرسی شركت كنند. اكنون مسألهی بازسازی غزه يكی از فوریترين مسائل فلسطين است، دولت حماس كه منتخب اكثريت قاطع فلسطينيان است و حماسهی مقاومتش در ناكام گذاشتن رژيم صهيونيستی، درخشانترين نقطه در تاريخ صد سالهی اخير فلسطين است، بايد مركز همهی فعاليتهای مربوط به بازسازی قرار گيرد. هوای گرم مديترانه خواهد وزيددر طول سخنان رهبر انقلاب غير از اينها كه گفتم تقريبا هيچ نغز نگفتنی ديگری باقی نمیماند غير از اينكه در جايی از بيانات، ايشان اشارتی به يكی از ضرب المثلهای عربی داشتند كه حسابی به دل حضار نشست. خطيب بليغ اجلاس اظهار داشت: «برخی كشورهای عربی به ندای يا للمسلمين مردم فلسطين كمترين توجهی نكردند و در قضيهی مهمی مانند فاجعهی غزه با دشمن غاصب و ظالم همكاری كردند و بر سر ديگران فرياد زدند كه شما چرا به غزه كمك ميكنيد؟ اين همان منطق اخزم است كه پدر خود را كتك ميزد و اگر كسی دخالت ميكرد بر سر او فرياد ميكشيد؛ پس از او هم پسرش آن پدر بزرگ را به باد مشت و كتك ميگرفت و اين در زبان عربی مَثَل شد كه: انَّ بَنيَّ رمّلونی بالدّم شِنشِنةٌ اَعرِفُها من اَخزَمجلسه كه تمام شد و رهبر انقلاب كه از جايگاه سخنران پايين آمدند جمعيتی به استقبال شتافتند. اين همه شخصيت بينالمللی، وزير و رئيس احزاب و قبايل عرب كه سرفه كردنهايشان هم در چارچوب قواعد ديپلماسی است؛ انگار همه قوانين را فراموش كرده بودند كه اينطور شتابان دستو روی سيدالقائد را میبوسيدند. پس از خروج رهبر از سالن همايش، ما هم برای شكار لحظهای ناب از طبقه دوم خارج شديم. و چقدر خوب شد! در راه عميدالاسرای مقاومت، "سمير قنطار" را از اسارت خبرنگار سمجی نجات داديم. وقتی بعد از سلام و احوالپرسی پرسيدم به نظر تو چطور میشود كه سيدنا القائد با نوشتن نامهای دو صفحهای ـ خطاب به اسماعيل هنيه ـ كل معادلات منطقهای و بينالمللی را تغيير میدهد؟ پاسخ داد: «علتش اين است كه او به حق ولی امر مسلمين عالم است. اوست كه بعد از پيروزی انقلاب اسلامی بزرگترين تاثيرات را در منطقه خصوصا در پيروزی لبنان و فلسطين گذاشته است. اصلا انگار كل متغيرات منطقه را اوست كه بنا میگذارد.» آقای قنطار همچنين برای ما از ديدارش با رهبر اتقلاب گفت و گفت كه انگشتر و چفيه ايشان را هم هديه گرفته است. لحن سخنانش مثل هوای مديترانه گرم بود و قبل از خداحافظی با تاكيد خاصی دوباره افزود كه: «اين خاطره شيرينترين و زيباترين خاطره زندگی من خواهد بود.»بعد با "انيس نقاش" يكی از دوستان و همرزمان شهيد سرافراز مقاومت، "عماد مغنيه" و از فرماندهان نظامی لبنانی سخن گفتم. از او پرسيدم كه سخنان رهبر انقلاب در اين موتمر را چگونه ارزيابی میكند؟ جواب داد كه «به نظر من ايشان گفتاری واقعی و منطقی از ماجراهای جهان و منطقه دارند. آقای خامنهای در سخنانشان از جرايم تاريخی دشمن سخن گفته و علت اصلی پيروزی و انتصار "ما" در دو انتفاضه اخير لبنان و غزه را برشمردند.» گفتم چطور میشود با سلاح كلماتی اينچنين به جنگ قوای نظامی صهيونيست رفت و پيروز بيرون آمد؟ به عربی گفت «هذا هو عظمة التحدّی!» و معنی فارسی اين جمله به تسامح میشود: حريفطلبی! البته نقاش اضافه كرد: «اين سوی ميدان شصت سال است كه كل غرب به رهبری آمريكا ايستادهاند و هنوز نتوانستند به پيروزی دست يابند، حال آنكه تا مقاومت به ميدان پا میگذارد با تكيه بر حق تبارك و تعالی و شهادتخواهی و اعتماد به مردم همواره به پيروزی رسيده است.» ابوجهاد هم حرفهايی در دفاع از آرمان انتفاضه زد. آن مرد تركيهای كه چفيهی رهبر را حالا به گردن داشت و چشمانش هنوز خيس بود هم برای ما از علاقهی سرشارش به رهبر ايران گفت. خانم ليلی هم كه دفعه پيش چفيه عربی گردن رهبر انداخته بود، اين بار باز هم با چند چفيهی عربی آمده بود و خيلی ديگر از كسانی كه زير پرچمهای ايران و لبنان و فلسطين جمع شده بودند در پايان جلسه حول سه پرچم به ظاهر مختلف و در اصل متحد با سه رنگ مشترك، سبز و سفيد و قرمز سخن میگفتند. درود خدا بر شهداء غزه و مقاومت!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 269]