واضح آرشیو وب فارسی:اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران: رضی میری:دولت ها فرش را براساس معیارهای سایر پدیده های صنعتی مثل پتروشیمی ارزیابی می کنند و می گویند مگر ما درمقابل نیاز ارزی ای که داریم، چقدر صادرات فرش دستباف داریم؟«رضی میری» متخصص فرش و رئیس کمیسیون صادرات اتاق ایران که سال های بسیاری است با فرش دستباف ایران عجین است و از بافت تا صادرات درگیر فرش دستباف ایران است. او در این متن از 6 چالش و 4 فرصت که پیش روی فرش ایران است می گوید: چالش ها 1 آ مار و اطلاعات دقیق وجود ندارد درخیلی ازرشته های صنعتی در کشور ما آمارهای دقیق و صحیح وجود ندارد ولی درمورد فرش این نبود آمار بیشتر حس می شود. اوایل انقلاب سرشماری درمورد تعداد بافندگان در کشور از سوی جهاد سازندگی صورت گرفت ولی بعد از آن در این سال ها هیچ اتفاق جدیدی نیفتاد و تا به حال هم نه مرکز آمار و نه مرکز ملی فرش که از اواخر دولت اصلاحات تشکیل شد و به نوعی متولی امور فرش در کشور محسوب می شود، نسبت به این امر مهم اقدامی انجام نداده اند؛ بنابراین هیچ آماری نسبت به اینکه چند بافنده در عرصه فرش دستباف در کشور مشغول فعالیت هستند و یا چقدر اشتغال در بخش های دیگر مانند ریسندگی، رنگرزی، بنکداری، صادرات و... وجود دارد، نداریم و همین موضوع آسیب بسیاری به فرش دستباف کشور وارد کرده است، زیرا امکان برنامه ریزی و پژوهش جامع در آن وجود ندارد. 2 نبود تعریف و نگاه اقتصادی به فرش دستباف وقتی یک اثر و محصول جنبه هویتی، تاریخی، هنری و فرهنگی پیدا می کند، دیگر نباید با معیارهای صرفا اقتصادی سنجیده شود. از دهه ۳۰ و ۴۰ به این سو، یک دفعه جنبه صنعتی فرش تقویت شده و کم، کم جنبه هنری از آن گرفته می شود و این اتفاق به مرور زمان و در سال های گذشته افزایش یافته و نگاه به فرش دستباف تولید انبوه و فله ای شده است. درحالی که بین نگاه صنعتی و هنری به فرش دستباف تفاوت بسیاری وجود دارد و این دو مقوله با هم بیگانه هستند، مانند این که شما فرش را بخواهید با اتومبیل مقایسه کنید. در این بین متاسفانه نگاه هنری به فرش بسیار کمرنگ شده و در محاق قرار گرفته و نگاه صنعتی به فرش به عنوان یک محصول و داشتن خط تولید برای آن همه جا به کار می رود و این بی تعریفی آسیب بسیاری به کیفیت فرش ایران زده و چالش های بسیاری را درست کرده است. 3 نادیده گرفتن فرش از سوی دولت دولت ها فرش را براساس معیارهای سایر پدیده های صنعتی مثل پتروشیمی ارزیابی می کنند و می گویند مگر ما درمقابل نیاز ارزی ای که داریم، چقدر صادرات فرش دستباف داریم؟ یا مثلا در اشتغال فرش را با صنایع دیگر مقایسه می کنند و بعد می گویند اشتغال در فرش اهمیت ندارد درحالی که به مسائل اجتماعی، فرهنگی، هنری و... فرش نگاه نمی کنند. در حال حاضر دولت ها فرش را نادیده می گیرند، زمان نوشتن بودجه و یا در زمان تدوین برنامه ششم اصلا یاد فرش نیستند در شرایطی که در این سال ها با همه بی مهری ها به فرش دستباف شاهدیم که توسعه فرش ماشینی مورد تاکید دولت ها بوده و تاحدی مجوز راه اندازی کارخانه های فرش ماشینی داده شده که حالا خود به یک بحران و چالش تبدیل شده است. 4 بحران اقتصاد جهانی و کاهش تقاضا یکی دیگر از چالش های مهم فرش دستباف تغییر نگاه جهانی به استفاده از فرش دستباف، عوض شدن مد و مشکلات اقتصاد جهانی است که تاثیر بسیاری درکاهش تقاضای فرش داشته و به کاهش خرید در بازارهای مهم منجر شده و تاثیربسیاری بر صادرات داشته است به گونه ای که میزان صادرات فرش ایران به 300 تا 400 میلیون دلار رسیده درحالی که این عدد در سال های 1368 تا 1370 حدود یک میلیارد و 700 میلیون دلار بود و با 300 میلیون دلارکنونی تفاوت بسیاری دارد؛ البته نباید چالش جهانی بهانه ای برای کم کاری های ما در این سال ها باشد، ما می توانستیم باوجود چالش های جهانی فعال تر عمل کنیم اما در انزوای سیاسی فرو رفتیم و در بازارها غیبت داشتیم و به همین دلیل حتی بخشی از بازارهای خود را به رقبا همچون هند و پاکستان واگذار کردیم به صورتی که الان از 700 میلیون دلار درآمد صادرات فرش در جهان تقریبا نیمی از آن سهم ما و نیم دیگر سهم این دو کشور است؛ نباید می نشستیم و شاهد این افول و سقوط می بودیم. 5 تورم و پایین نگهداشتن قیمت ارز مساله تورم و عدم هماهنگی ارزش پول ملی با مساله تورم، نگهداشتن ارزش پول ملی در جایگاهی که توهمی است و پایین نگهداشتن قیمت ارز و غیر واقعی بودند قیمت ارز در کشور؛ همه این سیاست های اقتصادی که در دولت های مختلف به دلایل سیاسی اعمال شده است، به صورت مشخص بر صادرات فرش و صادرات غیرنفتی ایران تاثیر مخرب بسیاری گذاشته است. 6 پرداخت یارانه یارانه نقدی صدمه مهلکی به فرش دستباف وارد کرد زیرا مبالغی که به روستاییان پرداخت می شد باتوجه به سبک زندگی آن ها و تعدد اعضا خانواده و فرزندان رقم قابل توجهی بود و در نتیجه اشتیاق به کار و کسب درآمد را در روستاها کم کرد، این اتفاق تاثیر بسیار بر فرش گذاشت زیرا بافت فرش در بسیاری مواقع شغل دوم روستاییان بود و هست، بنابراین علاقه آن ها به بافت فرش کم شد و با درآمد یارانه آن ها اقدام به خرید خودرو و... کردند؛ در واقع دولت با پرداخت یارانه به روستاییان آن ها را به سمت مصرف گرایی بیشتر هدایت کرد. فرصت ها 1 جلوگیری از مهاجرت به شهرها بافت فرش در بسیاری از روستاهای کشور به عنوان شغل دوم و حتی شغل اصلی مردم شناخته می شود و بخشی از درآمدهای روستاییان به آن وابسته است، بنابراین بافت فرش فرصتی برای جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها به دلیل جلوگیری از بیکاری محسوب می شود و جلوی افزایش بیشتر حاشیه نشینی در شهرها و چالش های بعدی اقتصادی، اجتماعی و.. را می گیرد. البته باید توجه داشت که فرش بافی یا قالیبافی یک پدیده بومی و تاریخی است و باید جایی به اشتغال در حوزه فرش توجه شود که در آن جا این پدیده وجود دارد نه اینکه برای توسعه اشتغال به اجبار بخواهیم آن را وارد منطقه ای کنیم. 2 فرصت فرهنگی و هنری فرش دستباف قالیبافی و بافت انواع فرش یک هنر چند هزارساله و تاریخی در کشور ماست و ایران به عنوان سرزمین فرش در جهان شناخته می شود، از این رو حفظ این هنر و هویت ملی وظیفه و مسئولیت فرهنگی کشور ما است و می توان درابعاد مختلف مزیت برای کشور باشد. علاوه براین اگر روی بخش هنری فرش سرمایه گذاری و برنامه ریزی صورت گیرد می توانیم در این بازار مهم جهانی نقش ویژه داشته باشیم، درچند سال گذشته در زمینه آرتیستی ( هنری) فرش بازارهای جذابی شکل گرفته است و ما هم می توانیم در این بازار به عنوان یک بازیگر قوی نقش داشته باشیم. 3 منبع درآمد ارزی تاکید دولت ها در برنامه های توسعه ای کشور در طی سال های گذشته و سند چشم انداز 20 ساله بر افزایش درآمدهای غیرنفتی و صادرات غیرنفتی بوده است و در این بین فرش دستباف ایران می تواند به عنوان یک مزیت نسبی کشور محسوب شود. باوجود بحران های اقتصادی در جهان و کاهش تقاضا در بازارهای شناخته شده فرش دستباف، می توان به فکر بازارهای جدید در آفریقا، شرق آسیا، چین و کشورهای دیگر بود و فضاهای جدید برای صادرات فرش ایجاد کرد و درآمدهای ارزی را از این راه افزایش داد، جمله ای از استیو جابز وجود دارد که می گفت: «من هستم که مصرف را به وجود می آورم.» 4 امکانات و مواد اولیه درایران امکانات و مواد اولیه با کیفیت برای تولید فرش های درجه یک وجود دارد که می تواند پتانسیل بالایی حتی برای کسب درآمدهای ارزی باشد؛ مثلا صنعت ریسندگی و رنگرزی طبیعی و.... که دیگر چندان مورد توجه قرار نمی گیرند ولی می توان به آن ها رونقی دوباره داد. [صفحه چاپ]
جمعه ، ۲۱اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]