واضح آرشیو وب فارسی:اعتماد: حرفی که می خواهم بزنم مال همین ایام است؛ از جنس حرف های دم عیدی است؛ مربوط به فرهنگی است که دعوت مان می کند قبل از بهار، خانه تکانی کنیم، آلودگی ها و پلیدی های تلنبار شده را دور بریزیم، خودمان را نونوار کنیم، سال به ته نرسیده حساب های مالی و کاری مان را با ملت صاف کنیم و حمام رفته و تر و تمیز و آراسته و خندان و امیدوار در کنار خانواده پای سفره هفت سین بنشینیم و دعای یا مقلب القلوب بخوانیم و... از وقتی یادم است همیشه والدین و معلم ها و بزرگ ترها تذکرمان می دادند که 10 برابر این خانه تکانی ظاهری و تصفیه حساب مالی و کاری لازم است که دل تان را از کینه بزدایید و چیزی از تلخی و بدی و زشتی و ناراحتی سال قبل را با خود به سال بعد نبرید. همه استادان اخلاق، همه آدم حسابی ها نصیحت مان می کردند که عید واقعی امری درونی است که نمودی بیرونی دارد... این حرف ها را شما هم بلدید. بزرگ ترهای شما هم تذکرتان داده اند که دم عید از بقیه حلالیت بطلبید و با دست و دلبازی تمام بقیه را حلال کنید؛ از گناه مردم درگذرید تا خدا از گناهان تان درگذرد. پدرم خدابیامرز می گفت بار اضافه با خودت به سال بعد نبر و کامت را با یادآوری حوادث تلخ، تلخ مکن. سینه آدمی تحمل یک ذره کینه و نقار و بخل و حسد را هم ندارد چه برسد به این خروارها و کوه ها... مبدع عید اگر جمشید بوده خداوند نور به قبرش ببارد که یک بهانه عالی در آخرین روزهای زمستان دست و پا کرده تا ملت ببخشند و بخشیده شوند. مادرم می گفت صدتای این گرد و غبار نشسته روی زار و زندگی، روی دل و روح نشسته اند. حالا که فرش می شوییم و شیشه پاک می کنیم و پرده عوض می کنیم، دستی هم باید به روح و دل بکشیم و... این حرف های بدیهی را چرا دارم می زنم؟ چرا دارم عین مجری های تلویزیونی نکاتی را تذکر می دهم که خودتان بهتر و کامل ترش را بلدید؟ برای اینکه فکر می کنم حالا وقتش رسیده که در عالم سیاست هم گردی گرفته شود و فرشی شسته و دلی جلا یافته شود... در عالم سیاست کینه تلنبارشده بسیار است. البته می دانم به هر طرفی بگوییم جواب مان می دهد که قضیه شخصی نیست. سلمنا. شخصی نیست اما شما که می توانید شخصی حل و فصلش کنید. نمی توانید؟ خداوند رحمت کند مرحوم واعظ طبسی را. اگر قدری بیشتر عمرش به دنیا بود حتما پادرمیانی می کرد و این شب عیدی بزرگان را با هم آشتی می داد. ما ریش سفید زیاد داریم اما ریش سفیدی که همه قبولش داشته باشند و حرفش را گوش بدهند و رویش را زمین نزنند، خیلی کم داریم. مرحوم طبسی در زمره این خیرخواهان صلح دوست بود و به جهت مخدوم کریمش نفوذ کلامی داشت که می توانست گره های کور ناراحتی و دلخوری را باز کند... شوربختانه عمرش کفاف نداد و نشد که میانجیگری کند، اما راه اصلاح ذات البین بسته نیست و هنوز بسیاری از بزرگان و مراجع و خیرخواهان موجه چنین توانی را دارند. ظرفیت های این مملکت را دست کم نگیرید. به برکت حضور امام هشتم و به میمنت رسیدن بهار و با اتفاق بزرگان و مصلحت اندیشان هیچ کاری نشد ندارد و هیچ قضیه ای هم نیست که لاینحل باشد. فقط باید از سر صدق و خیرخواهی از ذات مقدس ائمه هدی خواست که به لطف و عنایت شان گره از کار فروبسته ما بگشایند و این ماجرا را هرچه زودتر ختم به خیر کنند... نگویید این فضولی ها به تو روزنامه نگار زهوار دررفته نیامده. قبول که نیامده اما من هم یک نفر از این جمع کثیری هستم که دنبال صلح و مودت و برادری هستند. شما اگر بدانید میلیون ها آدم این شب عیدی از شما تقاضا دارند که قصه را ختم به خیر کنید، آیا روی شان را زمین می زنید؟ زیاده جسارت نمی کنم؛ همینقدر می گویم که در این دم عیدی، به خصوص بعد از برجام و انتخابات یک شور و حال خوبی در ملت پدید آمده. اکثرا امیدوارند و انگیزه کار و تلاش دارند و می خواهند که مملکت شان را بسازند و آباد کنند. خوشبینی به آینده یک امر فراگیر شده و همه دنبال آنند تا سهمی در آینده نصیب خود کنند. جالب اینجاست که اتفاقا میل به بخشیدن و بخشیده شدن در مردم و و در جوانان به شدت قابل ملاحظه است بلکه با چشم سر هم می شود دید. گویی همه دنبال بهانه اند تا کینه هاشان را دور بریزند و دل هاشان را عین آینه برق بیندازند. آموزه های دینی و ملی اینجاهاست که ملت ما را چند سر و گردن از بقیه بالاتر می برد. یک زمانی سر یک بحث سیاسی بین مردم دعوا می شد و از هم کینه به دل می گرفتند و سال ها با هم قهر می کردند. حالا اما روزگار عوض شده و همه از سیاست و گرایش های سیاسی ارتفاع گرفته اند و دوستی های شان را منوط به این چیزها نمی کنند. بعدا سر فرصت خدمت تان عرض می کنم و نشانه های بینی خدمت تان ارایه می دهم که بدانید امروز ما صلح دوست ترین مردم دنیاییم. نه به تعارف و تشریفات که به حقیقت. این مردم به یک بلوغ و پختگی رسیده اند که به هیچ قیمتی صلح و امنیت را از دست نمی دهند. باور کنید مردم کوچه و بازار بهتر از همه تحلیلگران سیاسی می دانند که چطور باید از صلح و امنیت خود پاسداری کنند... با چنین مردمی حیف نیست که رده های بالا از هم دلخور باشند و نتوانند همدیگر را حلال کنند و برادرانه دست بدهند و به رسم پدران شانه های هم را ببوسند و دل هاشان را نه عین آینه که عین طلا برق بیندازند؟ این بهانه دم عید را دریابید یا اولی الباب.
پنجشنبه ، ۲۰اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اعتماد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]