واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: صفحه آخر - لوله كردن به شيوه لاتي ِلاتين
صفحه آخر - لوله كردن به شيوه لاتي ِلاتين
امير پوريا: يك) بسياري با ديدن برد 1-4 اسپانيا در برابر روسيه، ترسيدهاند يا اگر تيم ماتادورها را دوست داشتند، بسي اميدوار شدهاند. دليلش را نميفهمم. بيشتر به نظرم ميرسد اين واكنش ميتواند از كساني سر بزند كه به جاي ديدن بازي، نتيجهاش را شنيدهاند و تصور ميكنند مهارت و چيرگي خارقالعادهاي در بازي اسپانيا بوده. خودم هم بازي را هنگام پخش نديدم و بعدتر پاي نسخه ضبطشدهاش نشستم. پيش از تماشا طبيعي است كه گمان كنيم اسپانيا بيداد كرده. اما ديدن بازي و به ويژه گلها،
نشانمان ميدهد كه اولا ضعف كودكانه دفاع روسيه در گيج شدن از تكنيك و پا به توپ عالي ديويد ويا و فابرگاس باعث شكلگيري اين نتيجه شد، ثانيا هيچ يك از گلهاي شاگردان آراگونس روي حركات تيمي ممتد و پاسكاريهاي مداوم به ثمر نرسيد و به ويژه در مورد گلهاي دوم و سوم، فقط يك «فرد» بود كه شروع به حركات عرضي يا عمقي در دل محوطه جريمه ميكرد و رابعا اسپانيا از اين گونه سوابق «توفان ناگهاني اوليه و افول ناگهاني ثانويه» كم نداشته است. نمونهاش در جام جهاني 1986 مكزيك يادمان نرفته كه تيم ماتادورها در يكهشتم دانمارك را 1-5 درهم كوبيد و بعد در يك چهارم در برابر تيم همواره متوسط بلژيك كه آن موقع تنها بازيكنان سرشناسش شيفو و كولمانس و گرتز و البته فاف دروازهبان بودند، 1-1 كرد و در ضربات پنالتي مغلوب شد. حالا هم اين شاخ و شانه كشيدن لاتي - به معناي بدش نميگويم، مقصودم ضدبازي نيست، خصلت مدعيانهاش را مد نظر دارم- و لاتيني را چندان پايدار و پيوسته قلمداد نكنيد. بعيد مينمايد كه اين تيم بتواند همچنان و در گامهاي بعدي هم تا اين حد از فرديت بازيكنان خوشتكنيك پرشمارش بهرهمند شود. همه تيمها مدافعاني ندارند كه اين طور با دو دريبل يا تغيير جهت، دور خودشان بچرخند و مات و مبهوت شوند. در همين مرحله گروهي، سوئد كه در دور مقدماتي نيز همگروه اسپانيا بود و رفت را 0-2 برد و برگشت را 0-3 باخت، قطعا اين آتش تند و عجول اسپانيا را فرو خواهد نشاند و دستكم امكان اين مانور پرگل و پرادعا را به آن نخواهد داد.
دو) بازي دوم پريشب يعني سوئد - يونان، به روشني از كمبينندهترين مسابقات جام بود و اين كماهميت تلقي شدن، بيش از همه از سوي گردانندگان برنامه ويژه پخش زنده بازيها عيان بود كه سرهنگ عليفر - مردي از تبار منسوخ گزارشگران كمرمق و كمشور دهه 60 كه منهاي گزارشهاي خودشان به ندرت فوتبال ميبينند - را براي گزارش آن گمارده بودند. اما نتيجه اين بازي يعني برد 0-2 سوئد، با در هم شكستن كابوسي كه ميتوانست از چهار سال پيش تا كنون، همچنان ادامه يابد و فوتبال حسابگرانه و صرفهجويانه و نازيبا و تكگلي و فاقد شخصيت قهرماني ِ يونان اتو ري هاگل را همچنان كامياب به پيش ببرد، اهميت انكارناپذيري داشت. در نيمه اول البته آن كابوس هنوز خطر تداوم خود را به رخ ميكشيد و نگه داشتن بازي توسط بازيكنان كشور تمدن باستاني، همان هراسها را به دلمان افكند؛ اما سرعت و به خصوص هجوم پرتعداد بازيكنان سوئد در نيمه دوم، با گل هوشمندانه زلاتان و گل زورچپاني و بيمزه هنسان، ذهن و روان همه را از آن بختك رهانيد.
سه) توپ ويژه مسابقات يورو 2008 موسوم به يوروپاس به لحاظ تركيب و نوع همنشيني قطعات سياه و سفيدش، يادآور توپ كلاسيك دهه 1970 يا همان «چل تيكه» خودمان است. ديدن بازيها با اين توپ، طبعا حس نوستالژيك ويژه خود را برميانگيزد و به خصوص نجات توپ فوتبال از حاشيههاي طلايي رنگ توپ جام جهاني آلمان را خوشحالكننده جلوه ميدهد. اما نكته مورد اعتراض پيتر چك كه بخشهاي سفيد اين توپ را زياده از حد توصيف ميكند و گم كردن مسير آن در حين حركت را نتيجه اين تركيب ميداند، قابل تأمل است. به سادگي ميشد بخشهاي سياه توپ را كه طرحي بين دايره و ششضلعي دارند، اندكي بزرگتر و متصل به هم گرفت تا هم در حركت به كلي محو نشوند و هم سر و شكل نوستالژي برانگيز يوروپاس را افزون كنند!
[email protected]
پنجشنبه 23 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 205]