تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 13 دی 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):هیچ کس روز قیامت در امان نیست، مگر آن که در دنیا خدا ترس باشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1848766337




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ضرورت های ساختاری مدیریت جهادی


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: ضرورت های ساختاری مدیریت جهادی
دکتر غلامرضا معمارزاده طهران
کد خبر: ۵۷۳۵۹۵
تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۳:۰۴ - 08 March 2016


بررسی های تاریخی نشان می دهد اساس تمدن بشری در بستر رودخانه ها و عمدتاً در شرق پی ریزی شده است. چرا این اتفاق بوقوع پیوسته است؟ در پاسخ میتوان گفت به دلیل فقدان یا کمبود آب در این مناطق و دشواری استحصال آن. این را میتوان اساس تشکیل حکومت دانست. زیرا کنترل آب به عنوان یک منبع حیاتی و کمیاب که یکی از عوامل اصلی تولید در عصر کشاورزی محسوب میشده، برای مالک آن وضعیتی ممتاز ایجاد میکرده است که حتی نیاز به نیروی کار به عنوان عامل دیگر تولید را در ردههای پایینتر اهمیت قرار میداده است.  در اینجا صاحب منبع اصلی نیازی به استخدام، آموزش، به کارگیری و نگهداری نیروی کار، به آن شدتی که امروز مطرح است، نداشته است.

ضرورت های ساختاری مدیریت جهادی

اقدامات نوآورانه ای نظیر حفر قنوات که توسط دولتها برای مدیریت اثربخش منابع آب صورت میگرفتهاست شاهدی بر این مدعاست. حتی از میرزا اغاسی به خاطر  حفر قنوات به خوشنامی یاد میشود و شیخ بهائی به خاطر تقسیم عالمانه آب زاینده رود مورد تکریم و احترام است. میتوان استدلال نمود که حاکمیت این شرایط نهایتا منجر به نوع خاصی از سازمان و ساختار  قدرت میشود.

در فرایند شکل گیری چنین ساختاری ، نیروی کار در مناسبات تولیدی به جای آنکه در یک رابطه عمودی مافوق-مادون و بر اساس سازوکار دستور-اطاعت قرار گیرد، در یک رابطه افقی فروشنده-مشتری جای میگیرد و همکاری  مبتنی بر مبادله و قیمت شکل میگیرد  بعبارتی روابط تولیدی منعکس کننده یک ساختار مشخص بسته و محدود نخواهد بود، بلکه نمایشدهنده شبکهای از بازیگران شبه مستقل است که بر اساس وابستگی دوجانبه و تبادل کالا با یکدیگر ارتباط دارند، و اصل سلسلهمراتب سازمانی  بنوعی فاقد موضوعیت میشود . (Etzioni, 2000).

. در این حالت مالک ابزار و عامل تولید ، در تقسیم کار دخالتی ندارد، بلکه، در قبال واگذاری امکانات سود را مطالبه میکند.بعنوان مثال در بند دو از اصل 43  قانون اساسی میخوانیم "  تامین شرایط و امکانات کار برای همه به منظور رسیدن به اشتغال کامل وقرار دادن وسایل کار در اختیار همه کسانی که قادر به کارند ولی وسایل کار ندارند، در شکل تعاونی، از راه وام بدون بهره یا هر راه مشروع دیگر ..." 

    هنگامی که به شرایط اقلیمی غرب نگاه میکنیم ، ملزم هستیم به این ادعای خود که چرا تمدن از شرق شروع شده است پاسخ دهیم. وفور آب و نزولات آسمانی در غرب، مانع تجمع انسانها در مراکز و نقاط خاص شده است. بر اساس منطق علم اقتصاد با وجود آب و زمین قابل کشت فراوان به عنوان عوامل سخت افزاری تولید تنها عامل نرمافزاری تولید که در معرض کمیابی فزاینده است و میتواند ترکیب بهینه سایر عوامل را تحت تاثیر قرار دهد، نیروی کار است.

 این بدان معناست که مالکیت نامحدود زمین و آب فی نفسه به تولید ثروت منتهی نمیشود، بلکه هر کس که صاحب زمین است، ولی نیروی کافی در اختیار ندارد، بالاجبار باید دیگران را به خدمت بگیرد و وقتی نیاز شدت پیدا کرد به ورود نیروی کار از خارج مرزها مبادرت کند. به آسانی میتوان استدال نمود که تفاوت در مبانی و عوامل اصلی تولید در شرق و غرب به این نکته منجر میشود که تمدن غرب به طور اجتنابناپذیری در گرو تقسیمکار و به تبع آن سلسله مراتب قرار گیرد . این شکل رابطه آغازگر نظام استثماری است . ما برای مشاهده شکل ارتقا یافته مدل استثماری چندان دچار مشکل نخواهیم بود. رونق بردهداری در اعصار گذشته و شیوههای مدرن آن که در قالب روابط کارفرما و کارگر متجلی میشود ، شاهدی بر این ادعاست.

در عرصه سازمانی نیز مشکل کمبود نیروی کار در دو مسیر دنبال گردید: اول ، نحوه تربیت نیروی کار در مدارس و دانشگاهها که  گواه آن هرچه کاربردی تر شدن رشتههای دانشگاهی است. و دوم ، ضرور ت افزایش حداکثری کارایی و بهره وری نیروی کار که اگرچه در ابتدا به صورتی عریان مطرح و انگ جامعه شناسی گاو (Simpson, 1989) را به خود گرفت، لیکن در ادامه در لوای برنامه های دلپذیر تری چون توانمندسازی نیروی کار (Menon, 2001) و سرمایههای فکری توسط محققین سازمانی ادامه یافت. روانشناسان صنعتی ماموریتی به جز پیدا کردن راههای ارتقا کارآیی نیروی کار نداشتند . تئوری های نیازها، روابط انسانی، رفتار سازمانی، سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی، ارزشهای انسانی، همه اینها و صدها نمونه و اصطلاح دیگر یک هدف را دنبال میکنند: « چه کنیم تا تولید و کارآیی نیروی کار بیشتر شود؟» وجود چنین شرایطی منجر به ظهور مکاتب فکری متعدد شده است که وجه مشترک همه آنها وحشت از تبدیل شدن انسانها به موجوداتی بی هویت است.

اگر بخواهیم وضعیت عصر حاضر را ترسیم کنیم، خواهیم دید که شرق عمدتاً تحت تسلط استعمار قرار میگیرد وسازمان دهی نظام های سیاسی ،اقتصادی و و به تبع آن  اجتماعی عمدتا" در جهت  تامین نیازهای غرب شکل میگیرد .  بنابراین، به تدریج دچار تضاد شده و هویت خود را از دست میدهد. نهایتاً نظام سنتی خود را که ویژگیهای خاص خود را دارد، رها میکند و در نهایت به استعمار و اسنثمار تن میدهد . غرب وقتی تحت فشارهای استقلال طلبانه کشورها قرار میگیرد ،در پوششی متفاوت نظام استثماری را حفظ میکند. در شرایط جدید چون کشورهای تازه استقلال یافته، به تنهایی قادر به ادامه حیات خود نیستند، و بالاجبار تبدیل به کشورهای وابسته میشوند . امروز هم که غرب به طرف باصطلاح پست مدرنیزم حرکت میکند و میخواهد فعالیتهای تولیدی را به فعالیتهای خدماتی تبدیل کند، کماکان به سیاست استثماری خود ادامه میدهد. نظام تولید را چنان فریبنده سازمان داده است که متخصصین طراز اول دنیا به صورت خودکار به آن طرف سرازیر میشوند و نیروی کار یدی در مکانی خارج از قلمرو جغرافیایی غرب و در کشورهایی مانند چین، هند، تایوان و ... سازماندهی شود. به طور خلاصه غرب هیچگاه نظام استثماری خود را  رها نکرده است، و مادام که اصول مسلم دانسته شده آدام اسمیت را رها نکرده است کماکان به راه خود ادامه خوهد داد.

 آنها همه امکانات تولید را در اختیار دارند ، در نتیجه فرصت کار در آنجا فراوان است، طبیعی است به فکر تمهیداتی جهت تامین نیروی کار باشند . اگر ادعا میکنند که نظام استثماری بر چیده شده است، چرا به طور مستمر وبا تمهیداتی مانند المپیادهای جهانی و ایجاد سایر جاذبه ها ، با مراجعه به دانشگاه های طراز اول کشورها، که عمدتا" در جهت نیاز آنها سازماندهی شده است، مستعد ترین وجوانترین متخصصین را  جذب مراکز کار و تولید خود میکنند . هیچگاه به این فکر نکردهایم که چرا نیروهای متخصص ما جذب بازار خودمان نمیشود؟ پاسخ روشن است دانشگاههای ما عمدتا" نیز بر اساس نیازهای دیگران سازماندهی شده اند.

شاید روا نباشد که بگوئیم ما مشکل نیروی کار نداریم ،ولی باید اذغان کرد که این مشکل در راس مشکلات ما قرار ندارد. نیروی کار ما باید متناسب با شرایط اقلیمی ما باشد . ما نه آب و نه زمین حاصلخیز داریم ولی باز تصور می کنیم مشکل ما نیروی کار است .

ما انقدر منابع نداریم که بخواهیم برای کمبود نیروی کار به استثمار روی بیاوریم و آن را تحت عنوان های مختلف نیروی کار، منابع انسانی، سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی و ... در اختیار داشته باشیم و تحت لوای اسمهای مختلف و به تقلید از دیگران و بهمان شدت سلسله مراتب و تقسیم کاررا وارد نظام خود کنیم و نادانسته سلسله مراتب مبتنی بر تخصص را به سلسله مراتب مبتنی بر شخصیت ،که در نظام استثماری امری طبیعی است تبدیل کنیم.

در جوامعی نظیر کشور ما که بر اساس نظام سنتی شکل گرفته است  تملک نیروی کار بشکل استثماری وجود نداشته است ، زیرا بر طبق اصل چهل و ششم قانون اساسی همه منایع طبیعی و در راس آنها آب در اختیار دولت است بنابراین دلیلی ندارد نیروی کار وابسته به این و یا آن سرمایه دار باشد ، بلکه برابر اصل چهل وسوم که قرائت شد و بند سه همان اصل که اشاره میکند  "... تنظیم برنامه اقتصادی کشور به صورتی که شکل و محتوا و ساعات کار چنان باشد که هر فرد علاوه بر تلاش شغلی، فرصت وتوان کافی برای خودسازی معنوی، سیاسی و اجتماعی و شرکت فعال در رهبری کشور و افزایش مهارت و ابتکار داشته باشد"بهیچ وجه معنای زیر دست بودن از آن مستفاد نمیشود و کار نه برای مزد که برای رشد و تامین مستقیم معیشت زندگی است  .

 در این صورت می بینیم ، تقسیم منابع به آن شکلی که در جوامع دیگر انجام میگرفته است ضرورتی نداشته است.  اینجاست که معنی جهاد و مدیریت جهادی مطرح می شود، یعنی کار برای خود و کسب درآمد و کسب سود وپرداخت سهم دولت . فرد هر چه بیشتر تلاش کند آنچه عاید می شود متعلق به خود اوست و چیزی به نام مزد که موجب سرخوردگی ناشی ازپرداخت مزد به جای ارزش افزوده میشود ، نخواهیم داشت . حاصل دسترنج او نیز به نوبه خود نیاز جامعه را تامین می کند. به این نوع کار میگویند عبادت.

چنین فردی ، بر خلاف نظر آدام اسمیت که انسان را موجودی مولد،و مصرف کننده  سیری ناپذیر میداند ،خود تصمیم میگیرد و خود منابع لازم را مصرف می کند. در مدیریت جدید به این پدیده توانمندسازی گفته میشود و چون با نظام استثماری مغایرت دارد،ً معمولا" انتظارت اولیه آنها را برآورده نکرده و کارآیی را بهبود نبخشیده است.

بحث تیم و گروه نیز از مباحث مورد توجه و علاقه آنهاست و ماهم دانسته یا نادانسته از آن استقبال میکنیم، حال آنکه در نظام سنتی تیم سازی و ایجاد گروه، خود به خود انجام می شود. چون اشخاص چاره ای جز همکاری و تعاون ندارند. بنابراین نیازی نداریم ایجاد تعاونی را یک تمهید مجزا بدانیم، چون همانطور که گفته شد چه بخواهیم چه نخواهیم تعاونی شکل میگیرد .می بینیم که در بند دو از اصل چهل و سوم قانون اساسی به واگذاری امکانات بصورت تعاونی شاره شده است و در اصل چهل و چهار اقتصاد کشور متشکل از سه بخش دولتی ، تعاونی و خصوصی است و جالب اینکه توجه بیشتر به بخش دولتی و تعاونی شده است .با این توضیح که در اصلی دیگر دولت  را از تبدیل شدن به کار فرمای بزرگ  بر حذر داشته است ، بنابراین نقش بخش تعاون بر جسته تر میشود و لازم نیست تقسیم کار حتماً با سلسله مراتب همراه باشد. وقتی گروهی که خود  مالک است و خود سرمایه میگذارد ،اگر بخواهد کاری را انجام بدهد، خود به خود تقسیم کار انجام میشود و نیازی نیست تقسیم کار بین رئیس و مرئوس باشد.

ورود استعمار از یک طرف ، وشاید غفلت گذشتگان از طرف دیگر باعث شده است که ما به اشتباه تصور کنیم مشکل ما شبیه مشکل دیگران است. به ما القا می شود که رمز موفقیتمان رفتن از همان راهی است که آنها رفتهاند . ولی می بینیم نتیجه کار غیرازآن چیزی است که انتظار داشته ایم . یعنی مصرف بیشتر و وابستگی عمیق تر.

بد نیست مجدا" و بعنوان تائیدی بر عرایض فوق نگاهی به قانون اساسی کشورمان بیاندازیم و ببینم مفاهیمی که به آنها اشاره شد چگونه به زیبائی در آن آمده است.  
در مقدمه قانون اساسی آمده است ، "بوروکراسی که زائیده و حاصل حاکمیتهای طاغوتی است به شدت طرد خواهد شد تا نظام اجرائی با کارآیی بیشتر و سرعت افزونتر در اجرای تعهدات اداری به وجود آید".

اصل چهل و سوم بند 2 - «... تامین شرایط و امکانات کار برای همه به منظور رسیدن به اشتغال کامل وقرار دادن وسایل کار در اختیار همه کسانی که قادر به کارند ولی وسایل کار ندارند، در شکل تعاونی، از راه وام بدون بهره یا هر راه مشروع دیگر که نه به تمرکز و تداول ثروت در دست وگروه های خاص منتهی شود و نه دولت را بصورت یک کارفرمای بزرگ در آورد. این اقدام باید با ضرورتهای حاکم بر برنامه ریزی عمومی اقتصاد کشور در هر یک از مراحل رشد صورت میگیرد.
اصل چهل و سوم بند 3-«... تنظیم برنامه اقتصادی کشور به صورتی که شکل و محتوا و ساعات کار چنان باشد که هر فرد علاوه بر تلاش شغلی، فرصت وتوان کافی برای خودسازی معنوی، سیاسی و اجتماعی و شرکت فعال در رهبری کشور و افزایش مهارت و ابتکار داشته باشد.
اصل چهل و پنجم "انفال و ثروت های عمومی از قبیل زمین های موات یا رها شده ،معادن ،  دریاها ،دریاجه ها ،رودخانه ها و سایرآب های عمومی ،کوها ها ،دره ها ،جنگل ها ،نیزار ها ،بیشه های طبیعی و .....در اختیار حکومتت اسلامی است تا بر طبق مصالح عامه نسبت به آنها عمل نماید ...... .

در پایان جالب است بدانیم از 203 ماده قانون کار،76 ماده آن توسط شورای نگهبان خلاف شرع و قانون اساسی تشخیص داده شده است .علت آن روشن است. قانون کار در چارچوب نظام های وارداتی نوشته شده است.بنابراین طبیعی است که با شرع و قانون اساسی تطبیق نداشته باشد.

تا کی آهنگ ناموزون دیگران را بقول مولوی با صدای رسا و کاملاً هماهنگ با آنها بخوانیم  ؟ و ندانیم که داریم ثروت و هویت خودمان را از دست میدهیم . تا کی باید برای اینکه نشان بدهیم ما هم همپای دیگران در جاده ترقی گام بر میداریم ، پسوندهایی را به دنبال اصطلاحات و مفاهبیم آنها اضافه کنیم و تصور کنیم راه حل مشکل ما همین است و بس .
 
منابع این نوشتار در دفتر تابناک موجود است.
























این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن