واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
موقت؛ خواستههای نسل جدید در درامی بیمایه وبلاگ > تهرانی، مهدی - سینمای کمدی و سینما درام اجتماعی در ایران اگرچه پراستفاده ترین ژانر به شمار میآیند اما به روایتی دمدست ترین و گاهی مزخرفترین ساختهها نیز از دل همین ژانرها سر سفره سینمای ایران حضور بهم رسانیدهاند. عزیزی در اولین ساخته سینماییاش تلاش کرده جدلها و بگو مگوهای نسلهای مختلف را به تصویر بکشد و نتیجهاش یک روایت بی دروپیکر نود دقیقهای است. روایتی که با دیالوگهای طولانی به سرانجام رسیده است و هیچ بار تصویری ندارد.
تصور كنيد با خانوادهتان در حال اسباب كشي هستيد. وسايل را جمع و جور كردهايد كه ناگهان يك اسلحه كمري در بين وسايل مشاهده ميكنيد. خب طبيعي است كه ابتدا به ساكن شوكه ميشويد. و در جستجوي اين هستيد كه اين اسلحه اولا متعلق به كيست و دوم و مهمتر براي چه هدفي تهيه شده است؟ اين تمام داستان فيلم موقت ساخته اميرعزيزي است. فيلمي كه توانايي تبديل شدن به يك اثر كوتاه داستاني را نيز نداشته و با سرهم كردن قصههاي نامربوط به يك فيلم بلند تبديل شده است. اولين فيلم اميرعزيزي متاسفانه فيلم بدي است. اما كارنامه وي در مقام دستيار كارگردان حقيقتا پربار است.او در كارنامه سينمايياش پیش از این دستیاری کیانوش عیاری و رخشان بنی اعتماد را داشته اما در اولين فيلم خودش نتوانسته از سينماي داستانگو استفاده كند. هرچه باشد هم عياري و هم بني اعتماد متعلق به سينماي قصه گو و كارگرداناني تثبيت شده در اين امر هستند. از منظر فني نيز عزيزي هيچ ابتكاري به خرج نميدهد. موقت يك كار تلويزيوني نيمبند هم نيست. تماشاگر در ده دقيقه اول با يك بحران روبرو مي شود. يك كلت در خانه! اتفاقا اين ميتواند يك شروع خوب باشد. ميتواند داستانكهايي مرتبط با اين قضيه توليد كند. اما عزيزي در ادامه در روايت فيلم درمانده است. بعد از آن تماشاگر هرچه ميبيند و يا بهتر بگويم مي شنود بيربط است. افراد خانواده هيچ قرابتي با هم ندارند و گفتارهايشان پراكنده است. اصلا مسئله اصلي فراموش ميشود و هر بازيگر به فراخور زماني جلوي دوربين ميآيد و بعد كنار ميرود. طرفه اينكه تمام گفتارها طولاني و بيخود است. اصلا معلوم نيست ما با كاريكاتور طرفيم يا يك كاراكتري كه به هرحال داراي معرفت است. بازيها نيز در موقت بسيار بد است. پگاه آهنگراني و نگار جواهريان در كنار نابازيگران حقيقتا يك جمع بسيار كامل نابازيگران را تشكيل داده اند.البته خود عزيزي در اين باره معترف است كه : "به دلیل حضور مادر و خواهرش در مقابل دوربین نمیتوانستیم به روال معمول تمرین دورخوانی داشته باشیم. از تهیهکننده کار اجازه گرفتم و یک طبقه از خانه دو طبقهمان را به دفتر کار تبدیل کردیم و طی شش، هفت روز بازیگران به خانه ما آمدند و با مادر و خواهرم زندگی کردند و در طول این روزها به هم نزدیک شدند و به این شکل بازیگران رسیدیم". به همه اينها قاب بنديهاي ثابت و گاهي غيرمسئولانه را اضافه كنيد. هيچ نوآوري و يا حداقل استفاده از تكنيكهاي استاندارد در فيلم ديده نميشود. عزيزي پاي دوربيناش سيمان ريخته و بازيگران انگار مشغول تست دادن هستند ميآيند و ديالوگي طولاني ميگويند و رد ميشوند.
کلید واژه ها: نقد فیلم -
یکشنبه 16 اسفند 1394 - 10:28:16
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]