واضح آرشیو وب فارسی:متا ورزش:
متا ورزش- بازگشتن یا بازنگشتن؟ خیلی به هملت شباهت دارد. در مورد بازگشت لوچانو اسپالتی به رم، میخواهیم وضعیت مربیهایی را بررسی کنیم که به باشگاهی برگشتهاند که در آن قبلا بودهاند؛ نتیجه کارشان از موفقیت تا فاجعه است. بازگشت لوییز فلیپه اسکولاری به برزیل و فابیو کاپلو(و تا حدی آریگو ساکی) به میلان، فاجعهای تمامعیار بود. بازگشت برخی دیگر مثل کنی دالگلیش به لیورپول، ژوزه مورینیو به چلسی و کاپلو(دوباره) به رئال مادرید اگر چه با موفقیت همراه بود اما آنطور که باید پایان خوبی نداشت. عدهای هم واقعا موفق بودند. لویی فنخال در بازگشت به تیم ملی هلند بسیار بهتر عمل کرد و مارچلو لیپی در بازگشت به یوونتوس دو قهرمانی لیگ را در سه سال به دست آورد. یوپ هاینکس هم در دوره دوم کارش در بایرنمونیخ به سهگانه رسید. اما اسپالتی در کدام دسته قرار میگیرد؟ یک نکته که پیشبینی را سخت میکند و البته متفاوت با موارد دیگر، این است که او در 1959 روز بین استعفا و انتصابش خیلی فرق کرده. وقتی اسپالتی در سپتامبر 2009 رم را ترک کرد یکی از بهترین مربیهای اروپا به شمار میرفت. با آن ظاهر متمایزش توانسته بود دو بار رم را به نایب قهرمانی لیگ برساند و خیلیها را با تاکتیکهای نوآورانه خود مسحور کرده بود. زنیت سنتپترزبورگ با پول گازپروم در دسامبر همان سال او را به خدمت گرفت و توانست دو قهرمانی لیگ روسیه را به دست آورد که در شادی قهرمانی اول پیراهنش را در دمای 10 درجه زیر صفر درآورد و دور زمین مسابقه دوید. ماموریتش این بود که زنیت را یک قدرت جهانی کند؛ باشگاه در تابستان 2012 برای تقویت تیم و برآوردن خواستههای اسپالتی 150 میلیون دلار برای هالک و اکسل ویتسل هزینه کرد اما اوضاع و طبق برنامه پیش نرفت: تیم از مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا حذف شد و با دو امتیاز اختلاف قهرمانی لیگ را از دست داد. در مارس 2014، به اسپالتی اجازه رفتن داده شد. چرا همه چیز در سنتپترزبورگ به هم ریخت؟ در روسیه شایعات زیادی بود. میگفتند با بازیکنان قدیمی تیم درگیر شده. گفته میشد گازپروم از اینکه تیم به اهداف اروپاییاش با وجود سرمایهگذاری قابل توجه نرسیده(باشگاه بعد از ویتسل و هالک، پول زیادی برای خرید بازیکن صرف نکرد)ناراحت است. زمزمههایی هم بود که وقتی میخواسته قراردادش را در سال 2012 تمدید کند، قدرت خیلی بیشتری طلب کرده و این را روسها نپسندیده بودند. سابقه اسپالتی بهعنوان بازیکن ناچیز بود. او به تدریج اما شگفتانگیز پیشرفت کرد و توانست اودینزه را به لیگ قهرمانان ببرد. وقتی از رم رفت که تیم درگیر حاشیه و مشکل بود و کمتر کسی به کارش ایراد گرفت. هنگامی که به زنیت رفت تعجب خیلیها برانگیخته شد که چرا کمی صبر نکرده تا در لیگهای بزرگ اروپایی کار کند. هرچند در دو فصل اول کار در زنیت بیش از تمام دوران بازی و مربیگری خود افتخار کسب کرد و حضورش بهترین دوران تاریخ باشگاه را رقم زد. پس چرا در این 21 ماه بعد از جدایی از زنیت هیچ کس او را انتخاب نکرده؟ پاسخ ساده این است که از باشگاه روس غرامت میگرفته و اگر کسی میخواست او را بگیرد باید جبران میکرد اما واقعا جای تعجب است که نخواسته باشد قید آن پول را بزند و کار در تیم دیگری را شروع کند. رمی که اسپالتی در سال 2016 به آن برگشته با تیمی که در سال 2005 به دست گرفت، کاملا متفاوت است. جالوروسی حالا تحت مالکیت آمریکاییها دو فصل متوالی با رودی گارسیا نایبقهرمان شده. جیمز پالوتا، رییس باشگاه وضعیت مالی باشگاه را بهبود بخشیده، میخواهد یک استادیوم جدید بسازد و برنامههای بلندمدت دارد. رمی که اسپالتی در سال 2016 به آن برگشته با تیمی که در سال 2005 به دست گرفت، کاملا متفاوت است. جالوروسی حالا تحت مالکیت آمریکاییها دو فصل متوالی با رودی گارسیا نایبقهرمان شده. جیمز پالوتا، رییس باشگاه وضعیت مالی باشگاه را بهبود بخشیده، میخواهد یک استادیوم جدید بسازد و برنامههای بلندمدت دارد. رقابت در سری A امسال نزدیک است و حتی نمیتوان قهرمانی یا حداقل کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا را غیرمحتمل دانست. اگر اوضاع بر وفق مراد باشد رم کسی را پیدا کرده که شاید هرگز نباید اجازه رفتنش را میداد؛ کسی که یکی از بهترین مغزهای تاکتیکی اروپا است. اگر نه، این را قبل از پایان فصل میفهمند و فرصت دارند برای فصل بعد دنبال مربی دیگری بگردند. اگر رم شرایط بهتری نسبت به زمان گارسیا داشته باشد شاید یک بار و برای همیشه خط بطلانی بر کلیشه«هرگز به عقب برنگرد» کشیده شود. گابریله مارکوتی
26 دی 1394 - 11:07
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: متا ورزش]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]