واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
احمدي نژاد ايران را تا فينال جام جهاني بالا برده بود!
روز نو : سهراب بختیاریزاده در مورد ادعای علی دایی و اتفاقاتی که در آن دوره باعث عدم وفاق و همدلی بازیکنان و بیمسئولیتی آنها شده بود، خیلی رک و بیپرده صحبت میکند و مدعی است مشکلاتی که مسئولان رده بالای ورزش و فدراسیون فوتبال ایران با یکدیگر داشتند، باعث شد تیمملی با آن وضعیت نامطلوب در جامجهانی شرکت کند.
اظهارات بختیاری زاده را در ادامه می خوانید:
* علی دایی مدعی شده در جامجهانی 2006 آلمان برخی از بازیکنان تو چشم او نگاه میکردند اما به او پاس نمیدادند. ادعای علی دایی را تایید میکنید؟
- علی دایی این حرفها را گفته اما دایی برای من عزیز و بزرگ ماست. تیمملی در سال 2006 خیلی بهتر میتوانست نتیجه بگیرد چون هم بازیکنان خوب و باتجربهای داشت و هم جوانهای خوب و باانگیزهای در تیم ما بودند. در اینکه تیم ما در آن سال همدل، متحد و همسو نبود، شکی نیست و بزرگترین ضربه را خوردیم چون نتوانستیم تیم متحدی داشته باشیم و مشکلات در آن تیم زیاد بود.
* پس اظهارات علی دایی را تایید میکنید؟
- اینکه دایی میگوید تو چشم من نگاه میکردند و پاس نمیدادند، باید بگویم که در زمان انجام بازی اصلا فرصت نداری که چشم بازیکنان را ببینی و بتوانی چنین چیزی را بفهمی اما بچههای ما در جامجهانی 2006 آلمان نسبت به هم بیمیل بودند و چنین شرایطی در تیم حکمفرما بود اما اینکه من چنین چیزی را شخصا دیده باشم که کسی در چشم دایی نگاه کرده باشد و به او پاس ندهد، ندیدم. نه زمان داری و نه در حین انجام بازی دنبال چنین مسایلی هستی بلکه تمرکزت روی بازی و پیاده کردن تفکرات و تاکتیکهای مربی است. شاید علی دایی در یک لحظه خودش چنین چیزی را دیده باشد اما اینکه تیم ما به دو دسته تقسیم شده بود و اتحاد تیمی نداشتیم را قبول دارم و همین مسایل به تیمملی ایران در جامجهانی آلمان خیلی ضربه زد.
* چرا در آن تیم باتجربه با بازیکنان بزرگی که داشت، باید چنین اتفاقاتی بیفتد و همدلی و اتحاد وجود نداشته باشد؟
- متاسفانه شاید بزرگترین اتفاقی که در اردوی تیمملی افتاد این بود که تفکرات حرفهای دنبال تیم نبود و آماتورگونه با تیمملی برخورد میکردند چون قبل از جامجهانی به مجموعه تیمملی اعلام شد که رییس فدراسیون و کادر فنی تیمملی بعد از جامجهانی عوض میشوند و همین مساله بیمسئولیتی و بیمیلی را به تیمملی تزریق کرد و یکی، دو تا از بچهها هم که در تیم ذخیره بودند و بازی نمیکردند، از شرایط خودشان ناراحت بودند و به این مسایل دامن میزدند. یک ناهماهنگی بین آقای دکتر دادگان به عنوان رییس فدراسیون فوتبال و آقای علیآبادی به عنوان رییس سازمان تربیت بدنی وجود داشت و با یکدیگر همخوانی نداشتند و همراه نبودند و این مساله به تیم تزریق شد.
* واقعا دعوای علیآبادی و دادگان اینقدر روی تیمملی تاثیر گذاشته بود؟
- بله، وقتی مسئولان رده بالای ورزش و فوتبال ما هماهنگ نیستند، خود به خود این مشکلات وارد تیم میشود. در حالی که بازیکنان شاید مشکلی با هم نداشته باشند اما همواره تحت تاثیر تفکرات مدیران هستند که متاسفانه مسئولان ما با هم همراه و همدل نبودند و اختلافات آنها بیمسئولیتی و بیخیالی را در تیم به وجود آورد و فقط دنبال این بود که در جامجهانی آلمان بازی کنیم و برگردیم.
* البته عملکرد بدی هم نداشتید.
- ما بازیهای خوبی انجام دادیم. مقابل پرتغال با آن ستارههای بزرگی که داشت، به سختی دو بر صفر باختیم. با اینکه تیم متحد و همدلی نداشتیم اما مقابل پرتغال خوب بودیم و برابر مکزیک هم یک نیمه خوب کار کردیم و به آنگولا هم نباختیم اما آن شرایطی که مسئولان ورزش برای فدراسیون فوتبال ایجاد کردند و عدم همخوانی و همراهی مسئولان ورزش و فدراسیون بچههای تیم را دچار بیمیلی نسبت به هم کرده بود.
* یعنی علیآبادی به عنوان رییس سازمان تربیت بدنی که آن اتفاقات و دعوا را استارت زد، باعث نابودی تیمملی 2006 ایران شد؟
- نمیشود از شخصی نام برد اما اگر دادگان و علیآبادی رفتار دوستانهتر و هماهنگتری داشتند، شرایط بهتر میشد. البته برخی از بازیکنان ما مثل مهدویکیا، کریمی و هاشمیان هم مصدوم بودند و این مشکلات هم بود ضمن اینکه تیمهای پرقدرتی هم مقابل ما بودند.
* توقعات هم از آن تیم بالا رفته بود. درست است؟
- یکسری از رسانهها توقعات را بالا برده بودند و حریفان ما را خار و حقیر میشمردند و میگفتند پوست پرتغال را میکنیم، مکزیک هم که تیم نیست و آنگولا را هم که اصلا به حساب نمیآوردند و اعتقاد داشتند که راحت از گروهمان صعود میکنیم. ما الان روبهروی ضعیفترین تیمها هم که بازی داریم، دوستان ذهنیتها را آماده نگه میدارند و انتظارات را به گونهای نگه میدارند که تا تیمهای ضعیف آسیایی را هم میبریم، جشن ملی میگیریم اما آن موقع جوری آن تیمها را توصیف میکردند که انگار پرتغال، مکزیک و آنگولا هیچ شانسی مقابل ما ندارند و همین مسایل به ما ضربه زد.
* احمدینژاد هم در آن مقطع حرفهای جالبی میزد و انتظارات را به شدت بالا برده بود. اینطور نیست؟
- بله، احمدینژاد که تا فینال جامجهانی هم تیمملی را بالا برده بود، شاید از روی عشق و علاقه میگفت و میخواست به مردم روحیه و انگیزه بدهد اما واقعیت چیز دیگری بود و انتظارات را به شدت بالا برد. امیدوارم نگاه به فوتبال همراه با احترام باشد، همه فوتبال نگاه میکنند و همه هم در مورد فوتبال نظر میدهند اما همه نمیتوانند کارشناسانه در مورد فوتبال نظر بدهند و صحبت کنند. باید نگاه ما به فوتبال حرفهای باشد؛ همانطور که سینما و نفت را یک صنعت میدانیم، فوتبال را هم باید یک صنعت بدانیم و کارشناسی درمورد آن نظر بدهیم و هر کسی که نظر میدهد، فکر نکنیم درست است. فوتبال یک علم است و عالم آن باید نظر بدهد. فوتبال را سطحی نبینیم؛ مردم میتوانند در مورد فوتبال صحبت کنند اما مردم به هیچ عنوان نمیتوانند نظر کارشناسی بدهند.
* اما این اتفاقات حتی در برنامههای تلویزیونی هم میافتد.
- متاسفانه همینطور است و شاهد هستیم که در برنامههای تلویزیونی از طریق نظرسنجی و رای مردم، درباره ماندن یا رفتن سرمربی تیمملی تصمیم میگیرند. مردم نمیتوانند در این موارد فنی نظر بدهند و با پیامک درمورد فوتبال تصمیمگیری کنیم. آنهایی باید نظر بدهند که خاک فوتبال را خوردهاند و برایش زحمت کشیدهاند؛ کسانی که این رشته را میشناسند و علم آن را دارند اما متاسفانه میبینیم که مربی تحت فشار است و تیمش هم میبازد و همانجا در استادیوم، دوربینهای تلویزیون از تماشاگران عصبانی تیم مصاحبه میگیرند و شاید اگر مربی دو هفته دیگر فرصت داشته باشد و بتواند تیمش را از بحران نجات دهد، دو روز بعد اخراج میشود و سرنوشت مربی و تیم عوض میشود. این رفتارها اصلا درست نیست. نگاه ما به فوتبال باید خیلی عمیقتر از این باشد که با پیامک برای فوتبال نظر بدهیم و تصمیم بگیریم. من سینما را دوست دارم و هر روز هم فیلم میبینم اما نمیتوانم درمورد فیلم اظهارنظر کنم چون علم آن را ندارم و اگر بخواهم بحث کارشناسی آن را در برنامهای مثل برنامه "هفت" میبینم و یک چیزی هم یاد میگیرم چون کارشناس و خاکخوردههای سینما در آن برنامه صحبت میکنند و نظرات آنها را میبینم. فوتبال را هم اینقدر سطحی نبینیم و باید عمیقتر به آن بنگریم.
* به بحث اولمان برگردیم. درباره علی دایی و حرفهایی که زده، آیا یک جریان خاص در تیم 2006 ایران علیه شخص دایی بود؟
- اینکه یک گروه یا عدهای بخواهند در آن تیم یک نفر را تخریب کنند، من ندیدم اما بیخیالی و بیمسئولیتی در تیم وجود داشت و اصلا اتحاد و همدلی نداشتیم. البته زیاد هم از علی دایی خوششان نمیآمد و رفتاری که با او شد اصلا خوب نبود و با برانکو هم طوری رفتار کردند که اصلا به ایران نیامد و فرار کرد. ما باید وقتی درباره فوتبال صحبت میکنیم، تعامل داشته باشیم و منطقی صحبت کنیم، احساسات و حرفهای احساسی را هم کنار بگذاریم.
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۳:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]