واضح آرشیو وب فارسی:سلامانه: سلامانه، احمد محمد اسماعیلی: اصغر سمسار زاده ازجمله کمدین های باسابقه سینما، تئاتر و تلویزیون ما است که در دهه پنجاه در حد ستاره مطرح شد. او بیش از ۴۰ سال است که در عرصه نمایش حضور دارد. از سال ۱۳۴۸ با فیلم امشب دختری می میرد بازی در فیلم های سینمایی را نیز آغاز نموده است. اما شهرتش را مدیون سریال خانه بدوش و شخصیت اصغر ترقه است که از او چهره ای آشنا و مشهور ساخت. سمسارزاده را با نقش های کمدی می شناسند، اما دوستداران نمایش های جدی، حضور او در نمایش های مرحوم ساعدی چون پرواربندان و دیکته و زاویه را نیز به خاطر دارند. اصغر سمسارزاده فعالیت های هنری خود با گروه تئاتر اسکار آغاز کرد و چند سال بعد به طور حرفه ای در تئاتر فردوسی مشغول بازیگری شد. این بازیگر قدیمی و نام آشنا در فاصله سال های ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۶ بیش از ۲۰ فیلم بازی کرد. در بعد از انقلاب با رضا عطاران در خوابم می آد و با سعید سهیلی در گشت ارشاد همکاری کرد. با این بازیگر خوش اخلاق درباره مسائل کاری و اجتماعی و پزشکی گفت وگویی انجام داده ایم. اوقات فراغتتان را چگونه سپری می کنید؟ در اغلب مواقع بعدازظهرها تا شب تمرین و اجرای تئاتر دارم. معمولاً در ماه های محرم و صفر که تئاترها تعطیل است به امورات خانواده می رسم و مشکلات بچه ها را حل می کنم و به سفر می رویم. مابقی اوقات هم دنبال انتخاب متن خوب و آماده کردن نمایش های بعدی برای اجرا هستیم. آیا به دیدن نمایش های هنری و جدی هم می روید؟ بله، اخیرا به همراه بهزاد فراهانی نمایش اتراق در خواب قیلوله را در تئاتر باران دیدم نمایشی که ظاهراً هنری و مدرن بود و از سر و ته نمایش چیزی متوجه نشدم! (باخنده). بیشتر با کدامیک از بازیگران قدیمی رفت و آمد دارید؟ آدم خوش مشربی هستم و رابطه خوبی با اغلب بازیگران هم نسل خودم دارم. معمولاً با مجید جعفری، نصرت الله وحدت و ناصر کریمی ارتباط بیشتری دارم و همیشه در زندگی به این مسئله اعتقاد دارم که باید با مردم خوش برخورد باشم و جواب محبت هایشان را بدهم و هیچ چ وقت به هیچ کسی بد اخلاقی نکرده ام. چقدر در فعالیت های اجتماعی مشارکت دارید؟ رسالت هر هنرمند مردمی مشارکت در این عرصه ها است و من هم تا حد توانم تلاش می کنم در این نوع فعالیت های اجتماعی مثل حمایت از آزادی زندانیان و حمایت از کودکان بی سرپرست مشارکت داشته باشم و آلان هم جزو سازمانان جی ا و صلح ملل متحد هستم که فعالیت هایی برای دور کردن دنیا از هر نوع جنگ و خونریزی انجام می دهد و در کنارش به گسترش نظام های حکومتی مردم سالارانه در تمام کشورها توجه دارد. وضع سلامتی جسمانیتان به چه نحوی است؟ نسبت به سنم (هفتادونه سال) خدا را شکر خوبم و مشکل خاصی ندارم. آیا مراعات غذایی و ورزش هم برای سلامتی انجام می دهید؟ بیشتر صبح ها به همراه همسرم در پارک می دویدم و این روزها کمی چاق شده ام و باید در خوردوخوراکم بیشتر مراعات کنم. در مورد غذا همه نوع غذایی می خورم و به غذاهای اصیل ایرانی مثل چلوکباب و آبگوشت علاقه دارم و به جز این دو غذای خوشمزه در خوردن سایر غذاها افراط نمی کنم و سیر نشده از پای سفره بلند می شوم. اما این دو غذا را تا ته می خورم. آیا از فیلم هایی که بازی کرده اید خاطره ای دارید؟ آن زمان فیلم ها با نگاتیو فیلم برداری می شد و بسیار گران بود و ما مجبور بودیم هر صحنه را با دقت بازی کنیم که هزینه ها زیاد نشود. و جمله معروف بابا فقط یک حلقه نگاتیو داریم در اغلب فیلم ها گفته می شد. در فیلم عروس پابرهنه که با داریوش اسد زاده، رضا بیک اینماوردی و میری همبازی بودم. در سکانسی در فیلم قرار بود بدل بیک اینماوردی از طبقه دوم باید توی حوضی که فواره سنگی داشت می پرید. ناگهان بیک اینماوردی تصمیم گرفت خودش این صحنه را بازی کند و حرف کسی را برای نپریدن گوش نکرد. ایشان پریدند و خدا را شکر دو سانتی فواره به زمین رسیده بودند و اگر دو سانتی این ورپریده بود جانش به خطر می افتاد. بعد از انقلاب هم از بیکاری کلی خاطره دارم! (با خنده). آیا اهل مراجعه به پزشک برای چکاب عمومی هستید؟ . بحث پزشک رفتن در ایران برای اقشار متوسط بحث سختی شده است. در مورد چکاب سلامتی خانمم من را به زور دو باری برده است. خدا را شکر بیمه هم که نیستم بتوانیم هزینه های کمرشکن پزشکی را جبران کنیم!. بنابراین نمی توانم هر وقت خواستم به دکتر بروم و هزینه هایش برای من سنگین است. بعد از چهل سال کار هنری با حقوق 192 هزار تومان بازنشسته شده ام!. برای اعتراض به خانه سینما مراجعه کردم و متوجه شدم علی رغم اینکه بیست حق بیمه داده ام. فقط ده سالش به بیمه رد شده بود و من را با ده سال بازنشسته کردند. قصد دارم بروم به دیدن رضا میر کریمی مدیرعامل خانه سینما و دراین باره سؤال کنم که آیا حق هنرمندان باسابقه این است؟ تکلیف ماها چیست و آیا حق من ماهیانه 192 هزار تومان حقوق است؟ بنابراین یکی از دلایل فاصله گرفتن امثال من از دکتر رفتن هزینه های بالای پزشک رفتن و نبود مرجعی دولتی برای تأمین این هزینه ها است. آلان یک آزمایش ساده بالای صد هزار تومان هزینه دارد. من با این درآمدم چگونه می توانم هرماه تست سلامتی انجام بدهم و بروم با دکتر مشورت کنم. این روزها در چه تئاتری مشغول به بازی هستید؟ مشغول ضبط برنامه رادیویی جمعه ایرانی با دوستانم هستم. در نمایش ازدواج 32 به کارگردانی مجید جعفری تمرین انجام می دهیم. در این تئاتر که یک نمایش اجتماعی شاد است. سبدی پشت در خانه ای گذاشته می شود و این سرآغاز بروز اتفاقاتی در این خانه است. اینتم اصلی داستان نمایش است. من در این تئاتر نقش یکی از دامادهای خانواده را بازی می کنم. دامادی شوخ و شاد که تلاشش را برای حل ماجرا انجام می دهد. وضعیت تئاتر آزاد در مورد استقبال مخاطبان چگونه است؟ فروش ها در حد قابل قبولی است. فروش یک ماه تئاتر گلریز و یا تئاتر تهران مطابق با فروش یک سال تئاتر شهر است. البته فروش نمایش هایی مثل یک عاشقانه آرام ب در تالار وحدت ه خاطر سوپراستارهای سینما یک استثنا است. در سینما چه فیلمی را آماده اکران دارید؟ فیلم کمدی شاهزاده و گدا به کارگردانی رسول محمدی را آماده اکران دارم. در این فیلم در کنار حمید لولایی بازی می کنم و نقش یک خدمتکار خانه زاده قدیمی یک خانواده پولدار را بازی می کنم. مواقعی که از خیابان لاله زار رد می شوید و سالن های بسته تئاتر مثل جامعه باربد را می بینید چه حس و حالی پیدا می کنید؟ به جز افسوس و ناراحتی هیچ حس دیگری ندارم. اگر دولت از این تئاترها حمایت می کرد و تعطیل نمی شدند شاهد این نبودیم در گوشه و کنار شهر سالن های تنگ و تاریک که یا حمام خرابه بودند و یا انبار سیب زمینی پیاز و حداکثرش چهل تا ظرفیت دارد به وجود بیاید که نه مخاطب دارد و نه بازده اقتصادی. تئاترهایی که در سالن های لاله زار اجرامی شد حرفه ای و جذاب و پرمخاطب با سالن های بزرگ بود که می توانست با تعمیرات کیفیت بهتری هم پیدا کند. هنوز برای احیای دوباره این سالن ها اقدام دیر نیست.
سه شنبه ، ۴اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سلامانه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 132]